mahdieh66.wordpress.com
حــس هفتـــــــــم | بگذار دلت بگوید و دستت بنویسدبگذار دلت بگوید و دستت بنویسد
http://mahdieh66.wordpress.com/
بگذار دلت بگوید و دستت بنویسد
http://mahdieh66.wordpress.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
11.4 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
192.0.78.13
LOAD TIME
11.438 sec
SCORE
6.2
حــس هفتـــــــــم | بگذار دلت بگوید و دستت بنویسد | mahdieh66.wordpress.com Reviews
https://mahdieh66.wordpress.com
بگذار دلت بگوید و دستت بنویسد
آدم مریخی
http://www.adammerikhi.blogfa.com/9106.aspx
تز دادن یک مریخی! تمامی حکایت آدم ، سرشلوغی بودن اوست . دقیقه ای تفکر ، معجزه آدمی است . ( آدمها به دلیل دمیدن روخ خدا در کالبدشان ، گاها معجزه گر می شوند و خدایی . ). بی هزینه ترین کار یک آدم معجزه اوست . روزگار خارداری شده است . سر شلوغ بودن آدم یعنی تو هر کاری را انجام می دهی به غیر از تفکر را . مسخره نیست که یک ساعت تفکر از هزاران سال عبادت ارجح تر است . مال مفت که نیست! متاع فکر و اندیشه متاع باارزشی است با کمترین هزینه . کافی است تغییر را آغاز کنم . نوشته شده در ۹۱/۰۶/۲۵ساعت 23:45 توسط.
آدم مریخی
http://www.adammerikhi.blogfa.com/9107.aspx
یه سوال دارم . چرا وقتی باهات تلفنی صحبت می کنم ، وقتی می گم دوست دارم و خداحافظ ، تلفن رو قطع می کنی ؟ خب وقتی می گم خداحافظ ، خداحافظی می کنیم و قطع می کنم دیگه . من هی می خوام بعدش بگم عاشقتم ، اما تو تلفنو. قطع می کنی . بابا جونم ، عاشقتم . قربونت برم . تو زندگی ام هستی . صورتش رو چسباند به صورتم و با چشمای زیبایش هضمم کرد و گفت :. اما بگم تو زندگی ام نیستی . چون بعضی موقع ها بد می شی . راستی بابا ، آدمها چرا تو دلشون حرف می زنن؟ چون بابا یا دارن فکر می کنند . یا خدا رو فراموش کرده اند .
آدم مریخی - شب را باید بیچراغ روشن کرد ...
http://www.adammerikhi.blogfa.com/post-92.aspx
شب را باید بیچراغ روشن کرد . خیلی وقت می شود که باند فرود کلماتم فرسوده شده است . در سوتک من ، حس به کام گرفتن سوتک وجودم بر دهان کودکی بازیگوش ، حس تخریب بود! حس ننوشتن. حس کام دزدیدن . حس بار زدن خویشتن . نمیشد که ننوشت. حسی وجود داشت که نمیشد نادیده گرفتش. به دیده هم نمی آمد. هم بودش و هم نبودش. در گلوگاه حلق مریخی گیر کرده بود. راه نفس باز بود اما تنگ . نوشته شده در ۹۱/۰۵/۲۹ساعت 1:2 توسط. تز دادن یک مریخی! شب را باید بیچراغ روشن کرد . حیف که می شناسمت! هجرت آغاز می کنم. دغدغه های صد سال تنهایی.
آدم مریخی
http://www.adammerikhi.blogfa.com/9109.aspx
دستم به قلم نمی رود. کلماتم کناره گرفته اند. سایه اش سنگین است. و خلوتی که گاه یادم می رود خانه ی خود من است. دل و دست این خسته ی خراب. از خواب زندگی می لرزد. باید تظاهر کنم حالم خوب است. راحت ام، راضی ام، رها . باید به اعتماد آسوده ی سایه به آفتاب بر گردم. نوشته شده در ۹۱/۰۹/۲۷ساعت 23:26 توسط. تز دادن یک مریخی! شب را باید بیچراغ روشن کرد . حیف که می شناسمت! هجرت آغاز می کنم. دغدغه های صد سال تنهایی. من و تو ، درخت و بارون. یکی به من می خندد. سوتک من ( اون یکی وبلاگم). مانده در دیار رویاها !
آدم مریخی
http://www.adammerikhi.blogfa.com/9112.aspx
آدم مریخی می خواهد پا شود . با خشتکی پاره. با زانوهایی سنگ واره. آدم مریخی می خواهد بلند شود با دستانی پینه بسته. با دلی خسته. آدم مریخی می خواهد قیام کند . با تنی تنها و روحی جر خورده . آدم مریخی می خواهد بلند شده بخواند.شعر ، داستان ، رمان ، روزنامه . خبر . یادی را بخواند . گاهی انگشتی را لمس می کند . گاهی کمری را . گاهی باز می ایستد. راه می رود در میان خیل زمینیان . آدم مریخی غریبان ه گام بر می دارد . نوشته شده در ۹۱/۱۲/۲۲ساعت 23:16 توسط. تز دادن یک مریخی! شب را باید بیچراغ روشن کرد . حیف که می شناسمت!
آدم مریخی
http://www.adammerikhi.blogfa.com/9108.aspx
زندگی بدون نوشتن یک چیزی را کم دارد و نوشتن بی زندگی . هیچ چیز را . روزگار پر رنگی است . با جوهر می نویسند خط خطی های روی گردنمان را . انشاء نمی کنیم کاغذ های سیاه شده مان را . مرور می کنیم شب را و روز را . هنوز را . نوشته شده در ۹۱/۰۸/۲۸ساعت 21:30 توسط. تز دادن یک مریخی! شب را باید بیچراغ روشن کرد . حیف که می شناسمت! هجرت آغاز می کنم. دغدغه های صد سال تنهایی. من و تو ، درخت و بارون. یکی به من می خندد. سوتک من ( اون یکی وبلاگم). مانده در دیار رویاها ! دلتنگ تر از همیشه. نا متناهی های دلم.
آدم مریخی - امروزنامه.
http://www.adammerikhi.blogfa.com/post-102.aspx
آدم مریخی می خواهد پا شود . با خشتکی پاره. با زانوهایی سنگ واره. آدم مریخی می خواهد بلند شود با دستانی پینه بسته. با دلی خسته. آدم مریخی می خواهد قیام کند . با تنی تنها و روحی جر خورده . آدم مریخی می خواهد بلند شده بخواند.شعر ، داستان ، رمان ، روزنامه . خبر . یادی را بخواند . گاهی انگشتی را لمس می کند . گاهی کمری را . گاهی باز می ایستد. راه می رود در میان خیل زمینیان . آدم مریخی غریبان ه گام بر می دارد . نوشته شده در ۹۱/۱۲/۲۲ساعت 23:16 توسط. تز دادن یک مریخی! شب را باید بیچراغ روشن کرد . حیف که می شناسمت!
آدم مریخی
http://www.adammerikhi.blogfa.com/9003.aspx
یکی به من می خندد! سالها پیش بود. به گمانم حدود دوره تحصیلی دبیرستان. زمانی بسیار از شبانه روز را با لذت دیدن از بالای سقف یک اتاق یا کف یک آسمان خویش را و همه را نگاه می کردم . با فاصله می دیدم همه چیز را . گاهی با خود فکر می کردم نکند کسی آن بالا باشد و دارد مرا می پاید؟ گاها هم ترس چاشنی نگاهم می شد ! آغاز می کنم شاید راهی باشد برای دیدن من رو به بالا تا دیدن او رو به من . من به یکی می خندم ! بازی را در دست می گیرم. سایه ای می شوم برای حضورش. ذکری می شوم برای غیبتش. من به یکی می خندم. و چه خوب است که.
آدم مریخی - ...
http://www.adammerikhi.blogfa.com/post-88.aspx
بیکار بودم و نمی دانستم چه کاری را انجام دهم! حوصله نداشتم. بی طاقت . دلگیر ، خسته ، نا امید و منتظر. همه این ها را با هم بودم. پارک را ترجیح دادم و بر نیمکتی از آن ، آویزان شدم. ساعت 10 شب بود و خیابان شلوغ. خیابان شلوغ بود و آدمها در پارک . بچه ها بازی می کردند و زن ها با مردان. نشسته بودم بر نیمکتی و موسیقی الهه ناز بنان را گوش می دادم. سایه ام را دیدم! سایه های آنهایی که از پشت سرم رد می شدند با سایه ام تلاقی می کردند. تصور کردم. رفتم در خیال او که قرار است با او خیال را به تصویر بکشم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
mmmm
حالا که نیست خبر ز شوی ز گهواره تا گور دانش بجوی. شنبه یازدهم آبان ۱۳۹۲. 1570;رشيو. 1589;فحه نخست. 1575;مکانات جانبی. Weblog Themes by PayamBlog.
بامزه..!
در حضور واژه های بی نفس. صدای تیک تیک ساعت را گوش کن. شاید مرهم درد ثانیه ها را پیدا کنی . فال و طالع بيني. دوست هنرمند من(ساحل جون). اس ام اس جالب. پیدا کردن شماره تلفن خود با ماشین حساب. زندگی چه می گوید. دختران اگر سربازی میرفتن. وصایای اپدیت شده لقمان به پسرش. سوالات کنکور برای زن و شوهر ها. اگه میخوای همه فکر کنن با کلاسی این کارها رو انجام. بخون و قهقهه بزن. فرهنگ لغت طنز فارسی به فارسی. كد موسيقي براي وبلاگ. 1662;یج رنک. کد هدایت به بالا. ابزار شمارش معکوس سال نو. یک کاربری جدید برای وبلاگ نویسان.
*♥ღغربتــــــ نشیــــن دنیـــــــــاღ♥*
ღغربت نشین دنیاღ *. وای از اون روزی که پروانه احساست در دامی بیفتد که عنکبوتش سیر است،نه میتواند پرواز کند نه بمیرد. نوشته شده توسط mahdieh در پنجشنبه بیست و سوم شهریور 1391 ساعت 3:13 موضوع لینک ثابت. بعضیا به صورت کاملا شیک و مجلسی گاو تشریف دارن ما هم واسشون. مثه مردم هند احترام قائلیم. نوشته شده توسط mahdieh در پنجشنبه بیست و چهارم مهر 1393 ساعت 11:36 موضوع لینک ثابت. ﺑﻪ ﺑﻀﯽ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﺍﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﭼﯿﺖ ﻣﯿﻨﺎﺯﯼ؟ ﺑﻪ ﻟﻨﺰ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﺕ؟ ﯾﺎ ﭘﺮﻭﺗﺰ ﺗﻮﻭ ﻟﺒﺎﺕ ﻭ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﺕ؟ ﺷﺎﯾﺪ ﺍﮐﺴﺘﻨﺸﻦ ﻣﻮﻫﺎﺕ ﻭ ﻣﮋﻩ ﻫﺎﯼ ﻣﺼﻨﻮﻋﯿﺖ؟ پشت این چه...
نورالهدی
ای شهاب های شب شکن بر آسمان دل ما هم گذری کنید وشیاطین آسمان دل مارا برانید. ظرف غذای نذری همسایه را نگرفتم، هاج و واج نگاهم کرد. گفتم غذا پخته ام و این زیادی است . به او نگفتم که اگر فقط ده دقیقه سرکوچه بایستد. حتما یک نفر را می بیند که. سطل آشغال بزرگ را می کاود. برای یافتن لقمه ای نان! دوروبرمان پر است از یتیم، نیازمند و. یک محل را نذری میدهید، بی آنکه حواستان باشد. نیازمندان، زورشان به صف ایستادن نمیرسد. و اگر هم برسد، از لباسهایشان خجالت می کشند . آدم به فکر فرو میبره. نمی دانم چرا باید اینجا را کند.
گل یخ
روزای زمستونی تو هوای بهاری! فرازهای از دعای ابو حمزه ثمالی. خانه رویایی - میخوامت. سفر شمال(چالوس- کلاردشت رودبارک رامسر جواهر ده). روز تولد من میلاد روز عشقه. روز تولدم و حرفهایی با بهترینم. درجستجوی کار و تولد آرام. بوي نم بارون-من و بهترينم. ترنم باران-وبلاگ قدیمی من. حرفهای او برای زهرا. باشگاه مدیران و متخصصان. نویسنده: مهدیه - دوشنبه ۱٢ اردیبهشت ۱۳٩٠. و برایش از خدا بهترین ها رو میخوام. یادمه کلاس اول که بودم ( خانم فیض دبیرمون بود) ازون دخترای لوس بودم که نمره همه درسام نباید کمتر از 20 میشد 19.
حــس هفتـــــــــم | بگذار دلت بگوید و دستت بنویسد
بگذار دلت بگوید و دستت بنویسد. About ( من و دل نوشته هام ). نه از دخترم خبر دارم – نه از خودم. و هيچ اثري از من نماند. همه ي فكر ها و رنج ها و دردها هيچ شوند. بميرم بي انكه انساني شوم كه ميخواستم باشم. انساني كه روزي قرار بود دنيا را تغيير دهد. امروز، رو به اينه، با واقعيت هاي تلخ زندگي ، با خودم روبرو شدم:. پير شده اي …. و براي براوردن ارزوها كمي دير شده است. زمان اندك است و كارهاي باقي مانده زياد. ميترسم وقت كم بياورم و بميرم. اري، بيش از هميشه از مرگ ميترسم …. آزادگي دين من است. درس را شروع كرديم، سعي...
تنها
این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند . . . من جلوی دهانش را میگیرم. وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد! این روزها من . . . خدای سکوت شده ام. خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود . . ! من باران اشکهایم را در ابر چشمانم پنهان میکنم. و با لبخند پوچی به نشانه تایید سر تکان می دهم. اما خودم میدانم که هر گاه درون خود را میکاوم. به یک غم بزرگ میرسم و آن غم نبودن. توس ت* *) ). غ م خوردم به مقدار کافی . میشود یک استکان م رگ برایم بریزی؟ دلم هوس یک دوست قدیمی کرده یه رفیق شش دانگ یه آرام دل.
راهی به رهایی نیست وقتی همه دیواریم
راهی به رهایی نیست وقتی همه دیواریم. تغییرات بلاگفا رو عرض میکنم. تغییرات رفتار مخاطبای بلاگ رو عرض میکنم. هیچ وقت نتونستم بی تفاوت باشم به تعداد کامنتای وبلاگم. وقتی آمارگیر نصبیدم فهمیدم خیلیا میان و میرن ولی دریغ از یه سلام! آدم حس میکنه داره با دیوار حرف میزنه. یا باید یکی پر از چاپلوسی باشه یا حرفای بی ادبی بزنه یا یه مشت چاخان تحویلمون بده تا طرفدارش بشیم و هواشو داشته باشیم. دم از مرگ صداقت میزنیم اما خالی بندا رو بیشتر تحویل میگیریم! خانوما، آقایون . رک و راست بگم دروغگو پروریم.
دهکده ی جهانی
لوگوی ما .:. لوگوی دوستان .:. آمار وبلاگ .:. بازدید های امروز :. بازدید های دیروز :. كل بازدید ها :. قدرت از : میهن بلاگ. حکایتی کهن - : . حکایت , .:. فرصتی دست داد تا بعد از مدت ها یه پست بذارم. قصه ای قدیمی حكایت می كنند. كه وقتی روزی روزگاری در سرزمینی دور مردم گناهان بسیاری می كردند و مورد خشم خداوند قرار گرفتند خداوند بر آن شد تا تنبیهی سخت بر آنها مقرر كند. تنبیهی سخت تر از عطش، سیل ، زلزله و بیماری ، تنبیهی كه نسلها را سوزنده تر از آتش بسوزاند بی آنكه ببینیدش یا بر آن واقف شوید،. خدا را صد هزار مر...
دلنوشته های من
دست بر دلم نگذار . . . میسوزی . . . داغ خیلی چیزها بر دلم مانده . . . همه چیز را میتوان حاشا کرد. شانزدهم بهمن 1392 12:44. ومن دور سرت اسپند می چرخانم. به لباس اویزان در کمد خیالم چشم نظر می دوزم. و قربان صدقه ی قدوبالایت میروم. آآآآخ که چقدر داشتنت خوب است. حتی وقتی این همه نیستی. شانزدهم بهمن 1392 12:36. נڵت ړا به هړ ڪسے כ سپآر. برخے هآ از سپرده ات هҐ بهره مےخواهכ נ. دهم بهمن 1392 21:52. تو مرا نادیده بگیر. بدنم روز به روز کبودتر می شود. دهم بهمن 1392 21:46. چ "تلخ" دلم شورمیزند. دهم بهمن 1392 21:41.
عشق من مهدیه
مطالب به روز و خاطرات من از مهدیه عشقم. دانلود مداحی ویژه ایام محرم ۹۱ (سری اول)( با حضور: حاج محمود کریمی سید مجید بن. نویسنده : کورش بزرگ. ساعت ۱۱:٢٠ ق.ظ روز ۱۳٩۱/٩/٦. با حضور: حاج محمود کریمی – سید مجید بنی فاطمه – حاج مهدی اکبری- حمید علیمی – عبد الرضا هلالی. دانلود دریک فایل زیپ http:/ dl.20music.org/1391/Aban/Maddahi/Akbari.zip. دانلود دریک فایل زیپ http:/ dl.20music.org/1391/Aban/Maddahi/Alimi.zip. دانلود دریک فایل زیپ http:/ dl.20music.org/1391/Aban/Maddahi/Banifatemeh.zi. نویسنده : کورش بزرگ.
