MAJIDPHOTO.MIHANBLOG.COM

white-bird.blogfa.com

.:: تنهایی های یک پرنده سفید ::.

http://www.white-bird.blogfa.com/8809.aspx

تنهایی های یک پرنده سفید : . آن که به حقیقت گوش سپارد, از آن که حقیقت گوید کمتر نیست. آه که میان زمین و آسمان چه چیزهاست که تنها شاعران به خواب دیده اند و بس! و از همه بالاتر، بر فراز آسمان ها : زیرا خدایان همه ترفندها و مجازهای شاعرانه اند! نوشته شده در جمعه بیست و هفتم آذر ۱۳۸۸ساعت ۱۹:۵ بعد از ظهر توسط آرش. جملاتی از بزرگان درباره عشق. 1- ما نه برای یافتن فردی کامل، بلکه برای دیدن کامل یک فرد ناکامل عاشق میشویم. سام کین. 10- اگر معنای عشق را می فهمم، همه به خاطر توست. هرمان هسه. تیتر این وبلاگ رو از ای...

white-bird.blogfa.com

.:: تنهایی های یک پرنده سفید ::. - تنها شاعران

http://www.white-bird.blogfa.com/post-22.aspx

تنهایی های یک پرنده سفید : . آن که به حقیقت گوش سپارد, از آن که حقیقت گوید کمتر نیست. آه که میان زمین و آسمان چه چیزهاست که تنها شاعران به خواب دیده اند و بس! و از همه بالاتر، بر فراز آسمان ها : زیرا خدایان همه ترفندها و مجازهای شاعرانه اند! نوشته شده در جمعه بیست و هفتم آذر ۱۳۸۸ساعت ۱۹:۵ بعد از ظهر توسط آرش. تیتر این وبلاگ رو از این به بعد براساس کتابی که دارم می خونم عوض می کنم. جایی برای با هم بودن. من و تنهایی های من. ساحل سرد زندگی* *. زمین باران را صدا می زند من ترا. دانلود فیلم های روز دنیا.

white-bird.blogfa.com

.:: تنهایی های یک پرنده سفید ::. - به یاد هم بودن

http://www.white-bird.blogfa.com/post-28.aspx

تنهایی های یک پرنده سفید : . آن که به حقیقت گوش سپارد, از آن که حقیقت گوید کمتر نیست. به یاد هم بودن. فاصله ی میان تو و همسایه ات بزرگ تر از دوری تو از آن معشوق است که آن سوی هفت وادی و هفت دریاست. زیرا که در " به یاد بودن " فاصله ای نیست. اما در " از یاد بردن " واحه ای است که نه آوا و نه نگاهت کوتاهش تواند کرد. و آن عشق که هر روز نو نشود، عادت است و بردگی. نوشته شده در شنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۸۹ساعت ۱۰:۵۳ قبل از ظهر توسط آرش. تیتر این وبلاگ رو از این به بعد براساس کتابی که دارم می خونم عوض می کنم.

white-bird.blogfa.com

.:: تنهایی های یک پرنده سفید ::.

http://www.white-bird.blogfa.com/8904.aspx

تنهایی های یک پرنده سفید : . آن که به حقیقت گوش سپارد, از آن که حقیقت گوید کمتر نیست. جوانی قوی که از گرسنگی به تنگ آمده بود، کنار خیابان نشست و دست خویش به سوی عابران دراز کرد و شرمگینانه گدایی را آغاز کرد. شب شد اما هنوز دستش همچون شکمش خالی بود. برخاست. از شهر بیرون رفت و زیر درختی شروع به گریه کرد. خدایا زادنم از مادر به خواست تو بود، اکنون می خواهم که مرا بازگردانی. ناگهان ترکه ای از درخت برداشت و به سمت شهر فریاد زد : نانی خواستم ندادی، پس با زور آن را از تو می ستانم. شیطان ادامه می دهد : بگذار کمک...

white-bird.blogfa.com

.:: تنهایی های یک پرنده سفید ::.

http://www.white-bird.blogfa.com/8812.aspx

تنهایی های یک پرنده سفید : . آن که به حقیقت گوش سپارد, از آن که حقیقت گوید کمتر نیست. فاصله دخترک تا پیرمرد یک نفر بود، روی نیمکتی چوبی، روبروی یک آبنمای سنگی. پیرمرد از دختر پرسید:. چرا گریه می کنی؟ دوستام منو دوست ندارن. قبلا اینو به تو گفتن؟ ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم. از ته قلبم آره. دخترک بلند شد پیرمرد رو بوسید و به طرف دوستاش دوید، شاد شاد. چند دقیقه بعد پیرمرد اشک هاشو پاک کرد، کیفش رو باز کرد، عصای سفیدش رو بیرون آورد و رفت. جایی برای با هم بودن. من و تنهایی های من.

white-bird.blogfa.com

.:: تنهایی های یک پرنده سفید ::. - اصول بیل گیتس

http://www.white-bird.blogfa.com/post-25.aspx

تنهایی های یک پرنده سفید : . آن که به حقیقت گوش سپارد, از آن که حقیقت گوید کمتر نیست. بیل گیتس، رئیس مایکروسافت، در یک سخنرانی در یکی از دبیرستانهای. آمریکا، خطاب به دانشآموزان گفت: در دبیرستان خیلی چیزها را به. دانشآموزان نمیآموزند. او هفت اصل مهم را که دانشآموزان در دبیرستان. فرا نمیگیرند، بیان كرد. اصول بیل گیتس به این شرح است:. اصل اول: در زندگی، همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید. اصل دوم: دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قایل نیست. در این دنیا از شما. کار مثبتی انجام دهید. ساحل سرد...

white-bird.blogfa.com

.:: تنهایی های یک پرنده سفید ::. - گنه کار

http://www.white-bird.blogfa.com/post-30.aspx

تنهایی های یک پرنده سفید : . آن که به حقیقت گوش سپارد, از آن که حقیقت گوید کمتر نیست. جوانی قوی که از گرسنگی به تنگ آمده بود، کنار خیابان نشست و دست خویش به سوی عابران دراز کرد و شرمگینانه گدایی را آغاز کرد. شب شد اما هنوز دستش همچون شکمش خالی بود. برخاست. از شهر بیرون رفت و زیر درختی شروع به گریه کرد. خدایا زادنم از مادر به خواست تو بود، اکنون می خواهم که مرا بازگردانی. ناگهان ترکه ای از درخت برداشت و به سمت شهر فریاد زد : نانی خواستم ندادی، پس با زور آن را از تو می ستانم. جایی برای با هم بودن. سرزمینی ...

white-bird.blogfa.com

.:: تنهایی های یک پرنده سفید ::. - تو را دوست می دارم

http://www.white-bird.blogfa.com/post-31.aspx

تنهایی های یک پرنده سفید : . آن که به حقیقت گوش سپارد, از آن که حقیقت گوید کمتر نیست. تو را دوست می دارم. طرف ما شب نیست. صدا با سکوت آشتی نمی کند. کلمات انتظار می کشند. من با تو تنها نیستم ، هیچ کس با هیچ کس تنها نیست. شب از ستاره ها تنهاتر است. طرف ما شب نیست. چخماق ها کنار فتیله بی طاقتند. خشم کوچه در مشت توست. در لبان تو ، شعر روشن صیقل می خورد. من تو را دوست می دارم و شب از ظلمت تو وحشت می کند. احمد شاملو ، به یاد ماندنی ترین شاعر روزگار ما. جایی برای با هم بودن. من و تنهایی های من. ساحل سرد زندگی* *.

white-bird.blogfa.com

.:: تنهایی های یک پرنده سفید ::. - انار

http://www.white-bird.blogfa.com/post-27.aspx

تنهایی های یک پرنده سفید : . آن که به حقیقت گوش سپارد, از آن که حقیقت گوید کمتر نیست. آن گاه که در دل انار می زیستم، شنیدم که دانه ای گفت : روزی من درختی خواهم شد. و باد در شاخه هایم نغمه خواهد سرود. آفتاب بر برگ هایم رقصان خواهد بود، و در تمامی فصول، ستبر و سبز خواهم بود. پس آن گاه دانه ای دیگر به سخن درآمد و گفت :وقتی به جوانی تو بودم، من نیز چنین رویایی داشتم، اما اکنون که نیکو می سنجم دریافته ام که تمامی آن امیدها بیهوده بود. و سومین دانه گفت : چیزی در ما نیست که به آینده ای روشن دلخوشمان دارد.

white-bird.blogfa.com

.:: تنهایی های یک پرنده سفید ::. - زیباترین دختر

http://www.white-bird.blogfa.com/post-24.aspx

تنهایی های یک پرنده سفید : . آن که به حقیقت گوش سپارد, از آن که حقیقت گوید کمتر نیست. فاصله دخترک تا پیرمرد یک نفر بود، روی نیمکتی چوبی، روبروی یک آبنمای سنگی. پیرمرد از دختر پرسید:. چرا گریه می کنی؟ دوستام منو دوست ندارن. قبلا اینو به تو گفتن؟ ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم. از ته قلبم آره. دخترک بلند شد پیرمرد رو بوسید و به طرف دوستاش دوید، شاد شاد. چند دقیقه بعد پیرمرد اشک هاشو پاک کرد، کیفش رو باز کرد، عصای سفیدش رو بیرون آورد و رفت. جایی برای با هم بودن. من و تنهایی های من.