man-ba-to.blogfa.com
ما دو تا بچه کنکوریما دو تا بچه کنکوری -
http://man-ba-to.blogfa.com/
ما دو تا بچه کنکوری -
http://man-ba-to.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
1.8 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
18
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.812 sec
SCORE
6.2
ما دو تا بچه کنکوری | man-ba-to.blogfa.com Reviews
https://man-ba-to.blogfa.com
ما دو تا بچه کنکوری -
ما دو تا بچه کنکوری -
http://www.man-ba-to.blogfa.com/post-28.aspx
ما دو تا بچه کنکوری. نه اينكه قلبم از كار بايستد. و تنم سرد شود. و با خاك يكسان شوم. نه اينكه هيچ صدايي به گوشم نرسد. و هيچ خورشيدي بر من نتابد. و از ديدن ماه و ستارگان. مي خواهم به مرگي كاملا غير عادي بميرم. مرگي شبيه بخار شدن آب. مي خواهم نيست شوم. تا در دنيايي ديگر ظاهر شوم. دنيايي كه هنوز آن را نناميده ام. دنيايي كه مزه آن را كاملا نچشيده ام. دنيايي شبيه عالم خيال. كه در آن همه چيز عادي باشد. جز وحشت از نيستي. نوشته شده در جمعه دوازدهم آذر ۱۳۸۹ساعت 11:11 توسط آذین و کیمیا. غم و غصه تعطیل!
ما دو تا بچه کنکوری - یادش یخیر...
http://www.man-ba-to.blogfa.com/post-32.aspx
ما دو تا بچه کنکوری. ولي من خوب به خاطر دارم. براي نرسيدن به تو چه روزهايي رو از دست دادم! نوشته شده در شنبه سی ام مهر ۱۳۹۰ساعت 15:29 توسط آذین و کیمیا. غم و غصه تعطیل! فقط می خواییم شاد باشیم همین! قالب های نایت اسکین. امروز خاطرات دوباره زنده شد حیف. Design by : Night Skin.
ما دو تا بچه کنکوری - اینجاااااا همش بارونه....
http://www.man-ba-to.blogfa.com/post-23.aspx
ما دو تا بچه کنکوری. از بارون هیچ وقت خوشم نمیومد. بارون که میاد دلم می گیره دلم می خواد منم مثل اسمون گریه کنم . اینجام که سوت و کور شده . تو خوابگاه هم که پرنذه پر نمی زنهههههههههههههههههههههههه. کاش یه اتفاق خاص میوفتاد. اوففففف . تازه اولشه . نوشته شده در یکشنبه نهم آبان ۱۳۸۹ساعت 16:53 توسط آذین و کیمیا. غم و غصه تعطیل! فقط می خواییم شاد باشیم همین! قالب های نایت اسکین. امروز خاطرات دوباره زنده شد حیف. Design by : Night Skin.
ما دو تا بچه کنکوری -
http://www.man-ba-to.blogfa.com/post-37.aspx
ما دو تا بچه کنکوری. پدر: دوست دارم با دختري به انتخاب من ازدواج کني. پسر: نه من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم. پدر: اما دختر مورد نظر من ، دختر بيل گيتس است. پسر: آهان اگر اينطور است ، قبول است. پدر به نزد بيل گيتس مي رود و مي گويد:. پدر: براي دخترت شوهري سراغ دارم. بيل گيتس: اما براي دختر من هنوز خيلي زود است که ازدواج کند. پدر: اما اين مرد جوان قائم مقام مديرعامل بانک جهاني است. بيل گيتس: اوه، که اينطور! در اين صورت قبول است. بالاخره پدر به ديدار مديرعامل بانک جهاني مي رود. غم و غصه تعطیل!
ما دو تا بچه کنکوری -
http://www.man-ba-to.blogfa.com/post-25.aspx
ما دو تا بچه کنکوری. سلام خدمت تمامی کسانی که به این وبلاگ سر میزننو نظر میزارن. البته بگم نظراتی که میزارن از سر لطفشونه. اما اینم بگم هیچ احد الناسی حق نداره تو این وبلاگ نظر بیخود بزاره و بیخودی قربون صدقه خانم کیمیا بشه. من امیر ارسلان حسینی هستم اینکه ایشون با من چه نصبتی دارن و اصلا به من چه ربطی داره یا نداره بماند. اما هر کسی با این قضیه مشکل داره مشکلشو به این ایمیل بده تا رسیدگی بشه. در صورتی که حل نشد حضوری حلش میکنم . نوشته شده در یکشنبه سی ام آبان ۱۳۸۹ساعت 16:56 توسط آذین و کیمیا.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
بهار خانوم
http://www.dokhmale-tanha.blogfa.com/8803.aspx
امروز 27 خرداد.با یه هفته تاخیر اومدم. دلم خیلی تنگ شده بود. راستش بعد از امتحانا ما 4 روز رفتیم مسافرت،بعد از کلی امتحان دادن خیلی خوب بود.جاتون خالی. رفتیم مشهد الان یه 3 روزی هست که اومدم ولی نتم قطع بود.حالا نتم که قطعه هیچ این خطارم قطع میکنن آدم میمونه از بی کاری چی کار کنه! امتحانات خوب بود،هنوز خستگیمون در نرفته کلاسای پیشم داره شروع میشه. روز آخر مدرسه با بچه ها رفتیم بیرون جاتون خالی خیلی خوش گذشت،بعدش که برگشتم خونه داشتم از پا دردو دل درد میمردم بگو آخه مجبوری انقدر بخوری؟ خلوت ساکت و سرد.
بهار خانوم - 25
http://www.dokhmale-tanha.blogfa.com/post-34.aspx
کله گنده دیگه خسته شد بهتره برای یه مدت استراحت کنه(منم که از تنوع بدم نمیاد). الان 2 هفته ای میشه که کلاسای پیشم شروع شده. چقدر زور داره آدم تو تابستون بشینه درس بخونه،هر کی ام میاد خونتون اون بساط درس و کتاب و ببینه از اومدنش پشیمون میشه،تازه کلی تیکه ام میندازه که تو خرخونیو از این حرفا. فردا باز با سایه داریم میریم بیرون،کلی دلش لک زده که بیاد آپ کنه ولی فعلا نت در دسترسش نیست.(سلام میرسونه). بعضیا خیلی بی معرفت شدن(خودش میدونه). کسی از کیمیا خبر نداره؟ نوشته شده در ۸۸/۰۴/۲۲ساعت 10 توسط بهار.
بهار خانوم - 30
http://www.dokhmale-tanha.blogfa.com/post-39.aspx
سلااااااااااااااااااااااااااام به دوستای گل خودم. فکر کنم یه ۱ سالی میشه که آپ نکردم(چگده زیاد).دفعه ی پیش که آپ کردم داشتم واسه کنکور میخوندم.الانم خدااااااااااااااروشکر میرم دانشگاه البته ترم یکم(چرا میخندین؟ خودتون ترم ۱ نبودین؟ خلاصه اومده بودم بگم خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی دلم براتون تنگ شده بود. الانم برم که فردا امتحان دارم. پن: در ضمن حرف اضافه ممنوع! نوشته شده در ۸۹/۱۰/۲۷ساعت 19 توسط بهار. دیگه توضیح نداره.خودتون بهتر میدونید. خلوت ساکت و سرد.
بهار خانوم
http://www.dokhmale-tanha.blogfa.com/8811.aspx
ماهه که نیومده بودم.دلم لک زده بود واسه اینکه بیامو باهاتون دردودل کنم. امروز اصلا حوصله ی درس ندارم کی میشه این کنکورو بدیم تموم شه بره پی کارش دیگه خسته شدم. از 4 ماه پیش تا الان تنها چیزی که یادم میاد فقط اینه صبحها زود پاشدنو درس خوندن. از اونورم بدو حاضر شو برو کلاس. وقتیم کلاست تموم شد:الو بابا خونه ای؟ تو این چند وقت زندگیم خیلی تکراریو خسته کننده شده به هرکیم میگی،میگه یه امسال بخون ایشالا قبول میشی. دیگه محمدو کفری کرده بودم از بس گفته بودم اینجا نشین،انقدر نریز،درست بخور،پاتو جمع کن از رو میز،ش...
بهار خانوم - 22
http://www.dokhmale-tanha.blogfa.com/post-30.aspx
دیری است که دلدار پیامی نفرستاد. ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد. صد نامه فرستادم و آن شاه سواران. پیکی ندوانید و پیامی نفرستاد. سوی من وحشی صفت عقل رمیده. آهو روشی،کبک خرامی نفرستاد. دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست. وز آن خط چون سلسله دامی نفرستاد. فریاد که آن ساقی شکر لب سر مست. دانست که مخمورم و جامی نفرستاد. چندانکه زدم لاف کرامات و مقامات. هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد. حافظ به ادب باش که درخواست نباشد. گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد. داشتم میخوندمش خوشم اومد. نوشته شده در ۸۸/۰۴/۰۹ساعت 22 توسط بهار.
بهار خانوم - 27
http://www.dokhmale-tanha.blogfa.com/post-36.aspx
وای که چقدر دلم براتون تنگ شده بود. خیلی وقت بود که ننوشته بودیم. البته به غیر از من خیلیا دیگه دیر به دیر آپ میکنن؟ حالا من رئیس جمهورم سرم شلوغه بقیه دیگه چرا؟ همین آلان از پای این درس کوفتی پاشدم از صبح دارم میخونم ااااااااااااااااااه. به خاطر همین کلاسایی که دارم نتونستم با ناهید خاله برم مسافرت،قرار بود یه سفر زنونه بریم،که حداقل یه هفته چشمون تو چشم این مردا نیوفته و از دست اینا یه نفس راحت بکشیم. ولی نشد دیگه،البته الان ناهید در حال این نفس کشیدنست. نوشته شده در ۸۸/۰۵/۲۰ساعت 22 توسط بهار.
بهار خانوم
http://www.dokhmale-tanha.blogfa.com/8802.aspx
ولی زود باید برم. ۱ شنبه ورزش داشتیم.با بچه ها شروع کردیم آب بازی کردن(عین این بچه ها هستن)خودمونم میدونیم. کلی همدیگرو خیس کردیم طوری که رومون نمیشد با اون لباس بریم بیرون از شانس بد ما هم زنگ آخر بود. یهو کیانی اومد تو حیاط مارو میگی تا دیدیمش رفتیم تو دستشوئیو جیم شدیم ولی ۴ نفر از بچه ها رو گرفت.بعد بلافاصله زنگ خورد.همه خوشحال بودیم که زنگ خوردو دیگه نتونست بهمون چیزی بگه. فرداش پاشدیم اومدیم دیدیم به به. اون ۴ نفریو که دیده بود کشوند دفتر واسشون کمیته انضباطی تشکیل دادن. سخت مشغول درس خوندنم،امسال ...
بهار خانوم - 21
http://www.dokhmale-tanha.blogfa.com/post-29.aspx
امروز 27 خرداد.با یه هفته تاخیر اومدم. دلم خیلی تنگ شده بود. راستش بعد از امتحانا ما 4 روز رفتیم مسافرت،بعد از کلی امتحان دادن خیلی خوب بود.جاتون خالی. رفتیم مشهد الان یه 3 روزی هست که اومدم ولی نتم قطع بود.حالا نتم که قطعه هیچ این خطارم قطع میکنن آدم میمونه از بی کاری چی کار کنه! امتحانات خوب بود،هنوز خستگیمون در نرفته کلاسای پیشم داره شروع میشه. روز آخر مدرسه با بچه ها رفتیم بیرون جاتون خالی خیلی خوش گذشت،بعدش که برگشتم خونه داشتم از پا دردو دل درد میمردم بگو آخه مجبوری انقدر بخوری؟ خلوت ساکت و سرد.
بهار خانوم - 24
http://www.dokhmale-tanha.blogfa.com/post-33.aspx
کله گندرو بردم دکتر تا دیگه انقدر نگرانش نباشین. حالا فعلا این جاش باشه تا یه چیز مناسب پیدا کنم. آخه من از دست شماها چی کار کنم؟ دوباره کله گندرو گذاشتم. ولی باید قول بدین که دیگه دلتون براش نسوزه. دکترم بردمش خیالتون راحت. نوشته شده در ۸۸/۰۴/۱۵ساعت 11 توسط بهار. دیگه توضیح نداره.خودتون بهتر میدونید. خلوت ساکت و سرد. مهربان ترین راننده تاکسی تهران.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
18
چرندیات یک ذهن خطرناک!!!
چرندیات یک ذهن خطرناک! جهنم یعنی اینکه هر روز صبح از خواب بیدارشی و هنوز ندونی برای چی زنده ای. سکوت اختیار کرده ام . حرفهایم اذیت میکند اطرافیانم را . نوشته شده در پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۹۰ ساعت 23:31 توسط ذهن خطرناک. اومدم اینجا بنویسم تا یادم نره. من از کار کردن. نوشته شده در شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 20:51 توسط ذهن خطرناک. باید اسم اینجا رو بزارم چرندیات یک غ رغ رو! نوشته شده در پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 22:25 توسط ذهن خطرناک. از یکشنبه میرم سره کار . امیدوارم اینجا دیگه رو اعصابم نباشه .
✗ دخترے شادولے تنها✗
شاد م،میخ ند م ولی ه مه ی این ها ی ک ن قاب ا ست. تو بزرگ ترین اشتباه زندگیم بودی که دیگه نمیخوام تکرارت کنم. تاريخ سه شنبه چهاردهم خرداد 1392ساعت 17:57 نويسنده م ט. بی انصاف ببین دونه به دونه ی این اشکا رو واسه تو ریختم. واسه تویی که به قول خودت تحمل دیدن حتی یه قطرشو نداشتی. تاريخ یکشنبه شانزدهم تیر 1392ساعت 15:42 نويسنده م ט. شب خوابیدی رو تختت. هی غلت می خوری! بعد گوشیو برمیداری و مینویسی:. میبینی هیچ کسی رو نداری ک این رو واسش بفرستی. تاريخ یکشنبه شانزدهم تیر 1392ساعت 15:40 نويسنده م ט. نه از دست ها.
من با تو هرگز...
من با تو هرگز. مینویسم تا همیشه بدانم دیگر محبت خریداری ندارد. دوست داشتن کسی که شما رو دوست نداره. مثل بغل کردن کاکتوس می مونه. هرچی محکم تر بغل کنی بیشتر آسیب میبینی. نوشته شده در چهارشنبه 16 آذر1390ساعت 12:32 توسط غریبه آشنا. کاریکاتوریست دانمارکی تمتم بدنش سوخت. سوختن کاریکاتوریست دانمارکی که کاریکاتور پیامبر را کشیده بود. نوشته شده در سه شنبه 21 آبان1392ساعت 17:58 توسط غریبه آشنا. خدا قسمت "داشتنت" را به من نداد. شاید کسی تو را. نوشته شده در سه شنبه 21 آبان1392ساعت 17:51 توسط غریبه آشنا. دستشو گرفتم...
تا انتها !
لیلی بنشین خاطره ها را رو کن.لب وا کن و با واژه بزن جادو کن. لیلی تو بگو،حرف بزن،نوبت توست.بعد از من و جان کندن من نوبت توست. لیلی مگذار از د م خود دود شوم.لیلی مپسند این همه نابود شوم. لیلی بنشین،سینه و سر آوردم.مجنونم و خوناب جگر آوردم. مجنونم و خون در دهنم می رقصد.دستان جنون در دهنم می رقصد. مجنون تو هستم که فقط گوش کنی.بگذاری ام و باز فراموش کنی. دیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست.یک عاشق این گونه از این دست کجاست. تا اخم کنی دست به خنجر بزند.پلکی بزنی به سیم آخر یزند. در خانه ی من عشق خدایی می کرد....
man-ba-to-to-ba-man.blogfa.com
در و میبست
ما دو تا بچه کنکوری
ما دو تا بچه کنکوری. محتاج دیدنت نیستم . اگرچه نگاهت آرامم می کند. محتاج سخن گفتن باتو نیستم . اگرچه صدایت دلم را می لرزاند. محتاج شانه به شانه ات بودن نیستم . اگرچه برای تکیه کردن ،. شانه ات محکم ترین و قابل اطمینان ترین است. نگاهت کنم . صدایت رابشنوم . به تو تکیه کنم. دوست دارم بدانی ،. حتی اگر کنارم نباشی . صدایت را می شنوم . به تو تکیه می کنم. همیشه با تو هستم. هر جا که باشی. نوشته شده در جمعه بیست و هفتم مرداد 1391ساعت 14:54 توسط آذین و کیمیا. پدر: دوست دارم با دختري به انتخاب من ازدواج کني. و قفس ه...
man-ba-toam-ta-abad.blogfa.com
عشق و نفرت
تو را گم کرده ام امروز. وحالا لحظه های من. گرفتار سکوتی سرد و سنگینند. وچشمانم که تا دیروز به عشقت می درخشیدند. نمی دانی چه غمگینند! چراغ روشن شب بود. و نمی دانم چه خواهد شد. پر از دلشوره ام. بی تاب و دلگیرم. کجا ماندی که من بی تو ، هزاران بار ، در هر لحظه می میرم. خدایا برش گردان.). هفته سوم دی ۱۳۸۹. هفته دوم دی ۱۳۸۹. هفته او ل دی ۱۳۸۹. هفته سوم آذر ۱۳۸۹. هفته چهارم تیر ۱۳۸۹. هفته چهارم خرداد ۱۳۸۹. هفته سوم خرداد ۱۳۸۹. با من غریبگی نکن*. Love is so far*. یه کافه گلاسه لطفا(سما)*. کلبه ی عشق من*. پنجره ر...
آن دم كه چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود..
آن دم كه چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود. من و آقامون سابق! ღ ღ پونه ღ ღ. ღ ღ فرشته ღ ღ. ღ ღ ساز سرگرمیღ ღ. ღ ღ عاشقونه ღ ღ. ღ ღ نقطه ، ته خط ღ ღ. ღ ღلطفابادل واردشوید ღ ღ. ღ ღ قلب کوکی ღ ღ. یک پند مهم همسر داری. قهر بی صدا . مازیاران چشم یاری داشتیم . نویسنده : خانم و آقای خونه. تاریخ : دوشنبه ۳۰ مرداد۱۳۹۱. نویسنده : خانم و آقای خونه. تاریخ : شنبه ۲۰ تیر۱۳۹۴. هیچ چیز نبود که نماند. وحال فقط برایش مانده. حسرتی که دامنش را گرفته. لحظه هایی از او که سوخته. ومنی که دیگر نمیخواهدم و نمیداند چه کارم کند. مرد : ...
من با زندگی
اینجا منم و زندگانی. با همه سختی ها تنها یک چیز از ذهنم می گذرد. نوشته شده توسط پریسا در سه شنبه بیستم فروردین ۱۳۹۲. فایل صوتی مشاوره از آقای علی میرصادقی. این فایل صوتی که برای دانلود میگذارم صحبت های انگیزشی آقای میرصادقی برای ماه های باقیمانده هست. حدود 20 دقیقه هست. حتما گوش کنید. من که خیلی لذت بردم. بچه ها با دو تا کیفیت میذارم که اگر سرعت نت کمه هم بتونید دانلود کنید. نوشته شده توسط پریسا در پنجشنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۲. جزوه زیست شناسی سال دوم و سوم. مال دوم و سوم هستن و پیش توشون نیست. البته ...
man-ba.com
النا
النا رفت تو 5 سال. نوشته شده در جمعه 12 خرداد1391ساعت 5:22 PM. نوشته شده در جمعه 16 اردیبهشت1390ساعت 2:4 PM. واستون چند تا عکس از النا جان گذاشتم. اینا واسه وقتی بودن که رفته بود خونه خاله اش. النا جان اینجا داشت سرسره بازی میکرد. آخه النا عاشق سرسره بازیه. اینجا بهش گفتیم ژست بگیر اینطوری کرد. نوشته شده در پنجشنبه 7 بهمن1389ساعت 8:16 PM. ادامه ی عکسهارو توی ادامه مطلب گذاشتم. نوشته شده در جمعه 24 دی1389ساعت 4:25 PM. این وبلاگ برای دختر نازم هستش. نوشته شده در سه شنبه 21 دی1389ساعت 0:12 AM. خودم و خودم .