man-zanam.persianblog.ir

ranjname.persianblog.ir

الهی من لی غیرک - 25 سال حرف نگفته

http://ranjname.persianblog.ir/post/102

25 سال حرف نگفته. الهی من لی غیرک. شب غم به جانم تنیده بیا ای سپیده بیا غم آتش به جانم کشیده سپیده بیا. ز چشمم ستاره دمیده بیا ای سپیده بیا چو رودی به دریا اگر رو نهادم به یاد تو بود. چو موجی به ساحل اگر تکیه دام به یاد تو بود. پرم از صدایت چو نی با نوایت. شکایت ها به لب دارم. ببین در هوایت چو زلف رهایت. حکایت ها ز شب دارم. بهار دل من بهاری ندارد اگر تو نباشی قرار دل من قراری ندارد. توئی تو به عالم قرار دلم دلم عاشقانه هوای تو دارد غریبانه بر لب نوای تو دارد از آن سوی شب صدا کن مرا ازین شام غم رها کن مرا.

ranjname.persianblog.ir

The End - 25 سال حرف نگفته

http://ranjname.persianblog.ir/post/114

25 سال حرف نگفته. صبر کردن دیگه کافیه. نوشته شده در ۱۳٩٠/٥/٢۸ساعت ٢:٤٤ ‎ب.ظ توسط امید نظرات . یه اسیر سرسپرده چهره تکیده ای که تو غبار آینه مرده من برای تو چی هستم؟ خاطرات در گوشی من. آیههای سپید پیامبری خاکستری. روزهای به یاد ماندنی. این من حواگونه ام. ماجراهای من و ژولی. ناگفته هایی که روزی باید گفت و شنید. از خیلی خوب به خیلی بد. خاطرات یک زن زیبا.

ranjname.persianblog.ir

25 سال حرف نگفته

http://ranjname.persianblog.ir/1390/3

25 سال حرف نگفته. خدایا میشه به این مامان مهربون من بگی که من زن نمی خوام؟ من که زبونم مو در آورده از بس گفتم دوبار رفتن واسم دو تا را پیدا کردن و بم میگن می خوای بریم خواستگاری؟ نوشته شده در ۱۳٩٠/۳/٢٠ساعت ۱٢:۳۳ ‎ق.ظ توسط امید نظرات . مریمم دلم خیلی برات تنگ شده برای خنده هایت بر منو بر عشق خونینم دلم تنگه. برای با تو بودن ها دلم تنگه نفس با تو کشیدنن ها دلم تنگه. یادته کوچه شکوفه را همش با هم سر اونجا وعده می کردیم. خیلی دلم برات تنگ شده اما خوب به این که با یادت دارم زندگی میکنم راضیم. الهی من لی غیرک.

ranjname.persianblog.ir

25 سال حرف نگفته

http://ranjname.persianblog.ir/1389/12

25 سال حرف نگفته. شب عید تو خیابونا که راه میرم دختر پسرائی را می بینم که معلومه تازه ازدواج کردن و با چه عشقو ذوقی اومدن خرید مخصوصا تو محله خودم خاقانی اعتراف می کنم که خیلی حسودیم میشه اینقدر که گاهی بغض میکنم آخه منم دل دارم خوب یه نفرو دوس دارم چرا باید تنها باشم؟ چرا حتی یه اس ام اس خشک و خالی بم نمیده که عیدت مبارک پارسال خودش با رفتنش عیدمو عزا کرد امسالم که سال تحویلو دارم با گریه فراقش شروع می کنم. لعنت به تو دنیا چرا همیشه دهر بر مراد سفلگان می چرخه؟ دلم پوسید ازین تنهائی. نشد یه قصری بسازم.

ranjname.persianblog.ir

25 سال حرف نگفته

http://ranjname.persianblog.ir/1390/7

25 سال حرف نگفته. تقریبا دو ماهه ننوشتم. نه اینکه حرفی واسه گفتن نداشتم نه اینکه زندگیم اونجور که می خواستم جریان داشت. خیلی اتفاقا افتاده که اگه بخوام بگم دو روز باید بنویسم از شنیدن دوباره ی صدای مریم تا خیلی اتفاقای خوبو بد دیگه ایشالا اگه عمری بود واستون میگم الان افکارم خیلی پریشونه خیلی گیجو داغونم باید افکارمو پیکر بندی کنم روی کاغذ بنویسم تا بتونم اینجا بنویسم دلم واستون تنگ شده بود افسوس که کسی دلش واسم تنگ نیستا و من به اختیار خود تصمیم گرفتم که تا آخر عمرم بستنیمو تنها بخورم. خاطرات در گوشی من.

ranjname.persianblog.ir

25 سال حرف نگفته

http://ranjname.persianblog.ir/1389/11

25 سال حرف نگفته. ای قدیم عاشق کش. عاشقان را بگو چرا کشتی؟ در دو مقتل جدا جدا کشتی. نوشته شده در ۱۳۸٩/۱٢/۱ساعت ٢:۳٠ ‎ق.ظ توسط امید نظرات . از امروز این صدا میشه تنها رفیق تنهائیم یاد مریم که همیشه کنارمه آخه خونوادم همه رفتن آنتالیا واسه خرید عید، از عید متنفرم مخصوصا از عید ٨٩ که یارم ترکم کرد. دروغ نگم وسوسه شدم که واسه این چند روز با یه دختر آشنا بشم اما شرافتم و غیرتم قبول نکرد که آغوشمو ارزون بفروشم آغوشه من فقط مال یه نفره. حالا بیشتر تو خلصه ی تنهائی خودم فرو میرم. عکس مریم رو صفحه کامپیوتر. میخوا...

ranjname.persianblog.ir

کمکم کنید! - 25 سال حرف نگفته

http://ranjname.persianblog.ir/post/105

25 سال حرف نگفته. کمکم کنید یه راه جلو پام بزارید دارم از خود خوری دق میکنم به من بگید چه کار کنم که بتونم یه بار دیگه ببینمش. نمی تونم فراموشش کنم نمی تونم به کسی دیگه حتی نگاه کنم چه برسه به اینکه بخوام با کسی باشم کمکم کنید کار من از نصیحت گذشته است. مریمم کاشکی یه بار دیگه ببینمت یعنی میشه من بازم صورت ماه تو را ببینم. روز اول شوخی شوخی جدی شد. شوخی ترین جدی عمرم دوست داشتن تو بود. جدی ترین شوخی عمرم از دست دادن تو. یه اسیر سرسپرده چهره تکیده ای که تو غبار آینه مرده من برای تو چی هستم؟

ranjname.persianblog.ir

25 سال حرف نگفته

http://ranjname.persianblog.ir/1390/1

25 سال حرف نگفته. پایان شاهنامه خوش نیست. همه کس نصیب دارد ز نشاط و شادی اما به من غریب مسکین غم بی حساب دادی روم به جای دگر دل دهم به یار دگر هوای یار دگر دارمو دیار دگر به دیگری دهم این دل که خار کرده ی توست چرا که عاشق نو دارد اعتبار دگر. خبر دهید به صیاد ما که ما رفتیم به فکر صید دگر باشدو شکار دگر. انگور خوب همیشه نصیب شغال میشه خر من از کرگی دم نداشت دوستان. یا رب سببی ساز که یارم به سلامت. بازآید و برهاندم از بند ملامت. خاک ره آن یار سفرکرده بیارید. تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت. نوشته شده در &#1...

ranjname.persianblog.ir

الهه ی ناز - 25 سال حرف نگفته

http://ranjname.persianblog.ir/post/112

25 سال حرف نگفته. ای الهه ی ناز. با دل من بساز کین غم جان گداز برود ز برم. گر دل من نیاسود. از گناه تو بود بیا تا ز سر گنهت گذرم. می کنم دست یاری به سویت دراز. بیا تا غم خود را با راز و نیاز. گر نکند تیر خشمت دلم را هدف. به خدا همچون مرغ پر شور شرر به سویت بپرم. آنکه او به غمت دل بندد چون من کیست؟ ناز تو بیش از این بهر چیست؟ تو الهه ی نازی در بزمم بنشین. من تورا وفادارم بیا که جز این. این همه بی وفائی ندارد ثمر. به خدا اگر از من نگیری خبر. خاطرات در گوشی من. آیههای سپید پیامبری خاکستری. این من حواگونه ام.

ranjname.persianblog.ir

روز مرگی - 25 سال حرف نگفته

http://ranjname.persianblog.ir/post/109

25 سال حرف نگفته. نوشته شده در ۱۳٩٠/٥/٢٠ساعت ٤:٢٤ ‎ب.ظ توسط امید نظرات . یه اسیر سرسپرده چهره تکیده ای که تو غبار آینه مرده من برای تو چی هستم؟ خاطرات در گوشی من. آیههای سپید پیامبری خاکستری. روزهای به یاد ماندنی. این من حواگونه ام. ماجراهای من و ژولی. ناگفته هایی که روزی باید گفت و شنید. از خیلی خوب به خیلی بد. خاطرات یک زن زیبا.