measamother1391.blogfa.com

roozhayeman85.persianblog.ir

60 - روزهای خصوصی من

http://roozhayeman85.persianblog.ir/post/70

فکرم جلوتر از خودمه، دلم زندکی ارمانی میخواد،از دو رنکی و دروغ متنفرم، اینجا از روزهای زندکیم مینویسم جون اروم میشم. دلیل همه اتفاقات زندکی من. بدبختی های یک زن چاق. زندگی مخفی یک زن مجرد. سرزمين هركز من،زندكي من. بيتابي هاي زندكي بيتا. شامبو رفع سفيدي مو. بدبختي هاي يك زن جاق. من اینجا سعی دارم بی سانسور بنویسم.همین. نویسنده: - ۱۳٩۳/۱۱/۳. حالم این جند روز خوب بوده،با همه همون مشکلات قبلی اما بهتر بودم،. امیدوارم خدا ما ادمها رو از قضاوت کردن دیکران دور کنه و ما فقط به کارهای خودمون فکر کنیم.

man-harfdaram.persianblog.ir

من حرف دارم

http://man-harfdaram.persianblog.ir/1393/10

وقتی دخترک مهمون وجودم بود به تشویق باباش یه وبلاگ ساختم تا از روزای انتظارم و بعد اون بنویسم. اختلافاتمون که بالا گرفت دیگه دست و دلم به نوشتن تو اون وبلاگ نرفت. مخصوصا که بعضی از خواننده هاش من رو از نزدیک میشناختن و نمی خواستم چیزی از مشکلم بدونن. دیروز ناخوداگاه بعد مدتها رفتم سراغ اون وبلاگ. دلم براش تنگ شده بود ولی در عین حال توش غریبی می کردم. فعلا گذاشتم همون طور بمونه. شاید یه روزی دوباره برم سراغش و دوباره توش از دخترک بنویسم. ولی آدم نمی دونه تقدیر براش چه بازیهایی تو آستین داره.

man-harfdaram.persianblog.ir

خواب - من حرف دارم

http://man-harfdaram.persianblog.ir/post/92

با صدای ناله های ضعیفش بیدار شدم. برگشتم سمتش و دیدم تو خواب دستهای کوچولوش رو گذاشته رو چشماش. انگار که به شدت ترسیده باشه. طاقت نیاوردم و بغلش کردم. چشماش رو باز کرد و دستاش رو انداخت دور گردنم. وقتی از امن بودن جاش مطمئن شد شروع کرد به حرف زدن. داشتم غرق میشدم. ترسیده بودم. همه ی غم های عالم سرازیر شدن تو دلم. چرا دختر کوچولوی من تو این سن باید خواب غرق شدن ببینه؟ همین بهونه شد که نذاره برم سر کار و چون نتونستم راضیش کنم به موندن به اجبار با خودم آوردمش اداره. Www night Skin . ir. زیور آلات دست ساز.

man-harfdaram.persianblog.ir

من حرف دارم

http://man-harfdaram.persianblog.ir/1393/11

دستاهای یخ زده، بغضی که تو گلو گیر کرده و راه نفس رو تنگ کرده، استرس و دلشوره ی شدید و. استیصال که هروقت به شرایطتم فکر می کنم میاد سراغم. مدتها بود این حالات لعنتی رو فراموش کرده بودم. برام دعا کنین. محتاج یک ذره آرامشم. 1777;۳٩۳/۱۱/۱۱ ۱٠:٥٥ ‎ق.ظ نظرات . یا فکر می کنی کوتاهی کردم یا خودخواهانه تصمیم گرفتم؟ تازه حرفهای پدرت و خانواده اش هم هست که همین الآن هم من رو مقصر می دونن و با وجود اینکه پدرت ترکمون کرده همه جا عنوان می کنن که این من بودم که نخواستم ادامه بدم. Www night Skin . ir. زیور آلات دست ساز.

man-harfdaram.persianblog.ir

این روزهای من - من حرف دارم

http://man-harfdaram.persianblog.ir/post/29

صبح از خواب بیدار می شم. با خودم می گم امروز یه روز دیگه است. یه روز پر انرژی. خود غمگینم هم بیدار شده. به خودم تو آینه لبخند میزنم. قشنگ شدم. خود غمگینم بغض می کنه. سوار ماشین می شم. یه نفس عمیق می کشم. ضبط ماشین رو روشن می کنم. یکی از آهنگهای کوچه بازاری که همسر زده رو DVD و تو ضبط جا مونده شروع میشه. دختر همسایه شبای تابستون. با سلیقه ام اصلا جور نیست ولی همه ی حواسم رو معطوف به آهنگ می کنم و ذل میزنم به روبرو. ساعت کار تموم شده و با همکارا در حال خندیدن میام بیرون. میرم سمت ماشین. خود غمگینم یه گوشه ...

man-harfdaram.persianblog.ir

من حرف دارم

http://man-harfdaram.persianblog.ir/1393/8

آقا من خجالت نمی کشم؟ من حیا نمی کنم؟ من وجدان ندارم آیا؟ این چه وضعشه که میام می گم بازم میام، ولی نمیام؟ چرا مسئولین رسیدگی نمی کنن؟ آقا نگیر آقا. خودم به اندازه کافی خجالت زده و شطرنجی هستم. مخصوصا که امروز برای به یاد آوردن نام کاربری کلی تامل فرمودم. و حالا تا حدود زیادی موفق شدم. ای بابا، باز دلم پر از ناله و نفرین شد. ولی نگهشون میدارم پشت زبونم و میسپرمشون به خدا. 1777;۳٩۳/۸/۱٩ ۱٢:۱۳ ‎ب.ظ نظرات . Www night Skin . ir. روزهای آفتابی، شبهای پر ستاره(نازنین). زندگی مخفی یک زن مجرد(نازنین).

man-harfdaram.persianblog.ir

من حرف دارم

http://man-harfdaram.persianblog.ir/1393/6

من: جون مادرت بیا برو اونور. من: مگه نمیگم برو؟ چرا بر و بر نگاه می کنی؟ تاریکی، روشن کردن چراغ، من و مارمولک. مجددا من: برو دیگه. آخه این وقت صبح اینجا چیکار می کنی؟ بیا برو پیش خانواده ات. من تاریکی. ای بابا چرا خاموش میشی همش. من: جدی این وقت صبح اینجا چیکار می کنی؟ زود باش اعتراف کن ببینم. مارمولک محترم هم که دید اوضاع اینطوریه وسط حرفام سرش رو انداخت پایین و از زیر در رفت تو خونه مامان اینا. تاریکی. خدا بگم چی کارت نکنه همسایه، آخه چرا رو 5 ثانیه تنظیم کردی آخه؟ تو این مدت که نبودم خیلی اتفاقا افتاد...

man-harfdaram.persianblog.ir

به دخترم - من حرف دارم

http://man-harfdaram.persianblog.ir/post/90

یا فکر می کنی کوتاهی کردم یا خودخواهانه تصمیم گرفتم؟ تازه حرفهای پدرت و خانواده اش هم هست که همین الآن هم من رو مقصر می دونن و با وجود اینکه پدرت ترکمون کرده همه جا عنوان می کنن که این من بودم که نخواستم ادامه بدم. دخترکم، از اینهمه تلاش و تقلا خسته شدم. از اینهمه تنش برای حفظ چیزی که حتی به درستیش هم ایمان ندارم خسته شدم. وقتی بزرگ شدی مامان رو درک کن. درک کن که راه پدرت از من و تو جدا بود. درک کن که من عاشق بودم و خالصانه عشق ورزیدم. Www night Skin . ir. روزهای آفتابی، شبهای پر ستاره(نازنین).

man-harfdaram.persianblog.ir

... - من حرف دارم

http://man-harfdaram.persianblog.ir/post/91

دستاهای یخ زده، بغضی که تو گلو گیر کرده و راه نفس رو تنگ کرده، استرس و دلشوره ی شدید و. استیصال که هروقت به شرایطتم فکر می کنم میاد سراغم. مدتها بود این حالات لعنتی رو فراموش کرده بودم. برام دعا کنین. محتاج یک ذره آرامشم. 1777;۳٩۳/۱۱/۱۱ ۱٠:٥٥ ‎ق.ظ نظرات . Www night Skin . ir. خواننده ی عزیز، اینجا خونه ی تنهایی منه. قراره بیام اینجا و با تو درد دل کنم. با من مهربون باش چون وقت غم به چیزی جز محبتت نیاز ندارم. روزهای آفتابی، شبهای پر ستاره(نازنین). زندگی مخفی یک زن مجرد(نازنین). زیور آلات دست ساز.

man-harfdaram.persianblog.ir

من حرف دارم

http://man-harfdaram.persianblog.ir/1393/9

اولین بار با خبر بیماریش شناختمش. اون موقع دلم سوخت بخاطر جوونیش ولی بعد زیاد پیگیر ماجرا نشدم. نه از طرفداراش بودم و نه حتی آهنگهاش رو شنیده بودم. وقتی خبر رفتنش رو شنیدم خیلی ناراحت شدم چون شنیده بودم که سخت تلاش کرده واسه موندن و دلم برای جوونیش و اونهمه تلاش و عشق به زندگی سوخت. حاشیه های عجیب و غریب بعد رفتنش هم که بر کسی پوشیده نیست. اما دیشب. دیشب خوابش رو دیدم. انگار با هم دوست بودیم، دوتاآشنای قدیمی. نشسته بودیم و حرف میزدیم. یادم نیست چی می گفتیم فقط یادمه که دلخور بود ازم. زیور آلات دست ساز.