MEDAD-1.BLOGFA.COM

maryam-1.blogfa.com

مـــآریانــه هآ

http://www.maryam-1.blogfa.com/8903.aspx

دلم خواست . چی میگی تو ی سابق ). عروس خاک بر سر ما! شوهر کرد . البته فعلا توی دوران طلایی عقد به سر می بره . نامزدش یه دکتره که هیچ ربطی به پسر عموی دختر خاله ی من نداره . از وقتی شوهر کرد هر وقت زنگ می زدی خونشون یا می دیدیش آهی می کشید و سر درددلش به شدت وا می شد . درددلش بیشتر از اینکه دل آدمو به سوزش در بیاره و بعد از نیم ساعت تو هم آهی بکشی و چاره ای جز افسوس خوردن نداشته باشی که دیدی چی شد؟ جون مادرت بی خیال . گناه داره اون پسر ننه مرده ها . بابا یه خورده رحم داشته باش تو رو قرآن مجید . پ ن : آرژان...

maryam-1.blogfa.com

مـــآریانــه هآ - شان نزولت چیست !؟

http://www.maryam-1.blogfa.com/post-95.aspx

دلم خواست . چی میگی تو ی سابق ). دیشب که فوتبال ایران و کره جنوبی از تلویزیون پخش می شد ما مثل این خانواده های عشق فوتبالی از سوت شروع داور تا آخر 120 دقیقه نشستیم و خرسند و خوشحال نگاهش کردیم . یک آجیل خوری کریستال جلو رویمان بود پر از مغز بادام معمولی و هندی و زمینی و پسته و توت خشک . در کنارش بشقابی از میوه هایی چون پرتقال و نارنگی و خیار و سیب و ایضا چای تازه دم و شکلات 65 درصدی . دیشب در واقع اولین بارمان بود که بیشتر از 5 دقیقه یک مسابقه فوتبال ایرانی را نگاه کردیم . مریم ، مآریآ مآریآنه ها یعنی هم...

maryam-1.blogfa.com

مـــآریانــه هآ

http://www.maryam-1.blogfa.com/8712.aspx

دلم خواست . چی میگی تو ی سابق ). مراسم پر فیض خواستگاری! طرف پسر عموی دختر خالم بود . داشت فوق لیسانس می خوند و وقتش بود که دیگه یه سروسامونی به زندگیش بده . زن بگیره و واسه خودش یه زندگی جدیدی رو بسازه و شروع کنه . گفت که مشکلی نیست و اینکه تا حالا دو سه موردی هم اومدن . شرایط دختر و پسر رو به خونواده ها گفتم . نقطه ی اتصال من بودم و شیما . من و مامان رفتیم . قرار شد خاله اینا یه ربعی بعد از ما بیان . مامان دخترک ، شیما و عروس خانم اومدن جلوی در واسه خوش آمد گویی . نیم ساعتی بودن . بای بای کردن و رف...

maryam-1.blogfa.com

مـــآریانــه هآ - سپندارمذگانتون پیشاپیش مبارک !!!

http://www.maryam-1.blogfa.com/post-96.aspx

دلم خواست . چی میگی تو ی سابق ). بود روز عشاق و یا روز عشق ورزی . ۲۹ بهمن ، جشن سپندارمذگان را در اوراق پاره پوره ی تاریخ یافته اند و پیشنهاد جایگزینی داده اند و گفته اند که زین پس به جای واژه ی منحوس و غرب زده ی ولنتاین بگویید سپندارمذگان . نمی شد این سپندارمذگان را قبل از ولنتاین جا می انداختید برای جوانان عاشق پیشه تان! نمی شد قبل از فارسی وان بفهمید می شود با سریال های هر چند آب دوغ خیاری، این مردم کم توقع را ساکت نگه داشت! اصلا به صرف اینکه یک سیاست از غرب به شرق آمده دلیل می شود برای کنار گذاشتنش؟

maryam-1.blogfa.com

مـــآریانــه هآ - تی بگ یا فله !؟

http://www.maryam-1.blogfa.com/post-93.aspx

دلم خواست . چی میگی تو ی سابق ). تی بگ یا فله! ازدواج که کردم توی طبق طبق جهازی که از خانه ی پدرم آوردم یک چای ساز استیل بود . نه از سماور ذغالی و گازی و برقی خبری بود و نه از کتری قوری های گل گلی . یک بسته چای کیسه ای احمد هم همیشه خدا کنار چای ساز خودنمایی می کرد . هر وقت هوس چای به سرم می زد یک دکمه را فشار می دادم و بعدهم یک چای کیسه ای توی لیوان می انداختم و کمتر از 5 دقیقه نوش جان می کردم . اصلا نه طعم دارد ، نه بو نه مزه چای دم کشیده را . رفتم و زیرش را روشن کردم و 5 دقیقه نشد که آبش گرم شد . ...

maryam-1.blogfa.com

مـــآریانــه هآ

http://www.maryam-1.blogfa.com/8808.aspx

دلم خواست . چی میگی تو ی سابق ). یه فیلم لهستانی بود به اسم " پدر " . مامان و باباهه از هم طلاق گرفته بودن و یه دختر بچه ی ۸-۹ ساله داشتند . اون موقع ها فیلم مورد علاقم بود و بعدها یه جورایی نیست و نابود شد و دیگه گیرش نیاوردم . یه جای فیلم باباهه که تازه انگار از مامانه طلاق گرفته با دخملش میرن خرید و دختره هر چی میبینه میندازه توی سبد خریدشون و حسابی هم از این کار کیف می کنه و همچینی ورجه وورجه کنان این کارو میکنه که آدمو به هوس میندازه یه خرید درست و حسابی بره . Me 2 i LoVe ShoPinG. وقتی مریم مجرد بود.

maryam-1.blogfa.com

مـــآریانــه هآ

http://www.maryam-1.blogfa.com/8909.aspx

دلم خواست . چی میگی تو ی سابق ). شیما عروسی کرد . چند روز قبل از عروسیش فهمیدم که 2 سال پیش پدرش فوت کرده و من مثل یک دوست واقعی کاملا در جریان حالات و احساساتش بودم! با خنده به لیلا گفتم : دیشب خوابتو دیدم ، خواب دیدم محمد اومده خونه و از وقتی اومده سر تو داد زده و تیکه بارت کرده و کلی هم مسخرت کرده و تو مظلوم و بی زبون رفتی توی آشپزخونه و آروم آروم اشک ریختی . نم چشمهاشو که یه لحظه دیدم تازه فهمیدم دوست واقعی یعنی یکی مثل خود من! مگه تو نمی دونستی؟ چرا یه زنگ بهش نمی زنی؟ می خندم و میگم : راستی سیمین!

maryam-1.blogfa.com

مـــآریانــه هآ

http://www.maryam-1.blogfa.com/8905.aspx

دلم خواست . چی میگی تو ی سابق ). الف ، فاء ، هاء. روزی 8 ساعت درس می خوندم . یادمه بعد از یه ناهار چرب و مفصل همه یه گوشه ی خونه زیر باد کولر ولو می شدن و من باید میومدم تو اتاق و شعر علی اسفندیاری ، تخلص نیما یوشیج رو می خوندم و سعی میکردم بفهمم کنایه های شعر " آی آدم هاش " رو . حالا از زیر سر در دانشگاله تهران رد میشی و صبح تا عصر نق و نوق یه مشت دانشجو رو می شنوی که غر می زنن به جون دانشگاه و دانشکده و استاد و رشته ای که می خونن . این آدمایی که افه ی نک و ناله زدن و غرولند کردن شده کار روزو شبشون شخصی...

maryam-1.blogfa.com

مـــآریانــه هآ

http://www.maryam-1.blogfa.com/8907.aspx

دلم خواست . چی میگی تو ی سابق ). دوست دارم تو دغدغه ام را ببینی. دیشب سریال خانه بی پرنده رو که دیدم کسل که بودم کسل تر هم شدم و به این فکر کردم که موضوع این سریال دغدغه ی چندتا آدم توی تهرانه ، حالا از دغدغه ی کل مردم این مملکت و فراتر از اون کل دنیا بگذریم که اصلا قد این حرفا نیستیم . وحید رفته بود پایین جلسه ی هیات مدیره ی ساختمون ، بالا که اومد عدسی ای که پخته بودم رو خوردیم و بعدشم بی خیال تلویزیون خودمون شدیم وسیزن 6 سریال desprate housewives رو دیدیم . نوشته شده در یکشنبه ۲۵ مهر۱۳۸۹ساعت توسط مریم.

maryam-1.blogfa.com

مـــآریانــه هآ

http://www.maryam-1.blogfa.com/8906.aspx

دلم خواست . چی میگی تو ی سابق ). من چاق شدم . نه اینکه فکر کنی از این آدمایی هستم که موقع افطار تا مخرج میم می خورن و بعدشم دستشونو میذارن رو شکمشونو لم می دن و از ته دل آرزو می کنن کاش یه فرشته نازل می شد و بند و بساط افطاری رو جمع می کردآ . نه اصلا . خدا وکیلی قوت غالب من اندازه ی یه گونجیشک بیشتر نیست . اما از وقتی وحید گذاشت پشتش که توی ماه رمضون نمیخواد بری ورزش احساس می کنم هم چاق شدم و هم کرخت . دیگه تموم شد و رفت تا یک سال دیگه اگر زنده باشیم و سالم باشیم و بتونیم روزه بگیریم . 5 روز بیشتر نمونده.