MEHDI1307AKHAVAN1369.PERSIANBLOG.IR

sh-firebrand-girl.blogfa.com

دختر آتیش پاره -

http://www.sh-firebrand-girl.blogfa.com/post-75.aspx

در زنگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد.". حس میکنم کسی در روحم منزل کرده که هر لحظه مرا. می خورد می تراشد ذوب می کند خورد میکند. مثل اناری که عصاره اش از خودش با ارزش تر باشد. مرا از درون می فشارد. فارغ از شادی های روزمره. چیزی کسی جاییی از وجودم را. ذره ذره تباه می کند. ومن را از خودم. همچون عوعوی سگی ولگرد. که در زوزه ی مهیب یک گرگ. به دنبال جفت میگردد. پر شده ام از پوچی. حجمی سه بعدی از فضای این کره را پر کرده ام. بی آنکه حتی چیزی از این حجم بدانم. خالی از آرزو حتی!

sh-firebrand-girl.blogfa.com

دختر آتیش پاره -

http://www.sh-firebrand-girl.blogfa.com/post-63.aspx

هر روز صبح با امید دیدن تو شروع میکنم و اخر شب به عشق دیدن تو. لذت عشق به زندگی م معنا داده .به زندگی یی که نه تویی توش مونده. که فقط ازش انتظار رو یاد گرفتم. دیگه انتظار هم شده مثل بقیه عادت ها.درست مثل نخوردن و نخوابیدن و .از همه مهم تر نبودن. عادت کردم که نباشم با اینکه هستم و از بودنم لذت می برم . دلم میخواد فکر کنم.اما فکر به چی؟ چی انقدر ارزش داره که من ساعت ها وقتم رو صرفش کنم؟ ساعت هایی که می تونم به بطالت بگذرونم. به چی دل خوش کردن؟ به جبر دیوونه کننده ی زندگیشون یا؟ نه هستی نه می ذاری من باشم!

sh-firebrand-girl.blogfa.com

دختر آتیش پاره - تولدت مبارک بهترینم....

http://www.sh-firebrand-girl.blogfa.com/post-77.aspx

بین من و تو چیزی دیوار نخواهد شد. ور فاصله نیز افتد بسیار نخواهد شد. با عشق تنفس نیز یک حادثه ی تازه است. در قصه ی ما چیزی تکرار نخواهد شد. وقتی تو هوا داری از باغ کنی زین پس. سر خورده ترین بیدش هم دار نخواهد شد. تا سقف و ستون باشند دست من و چتر تو. بر ما شبحی حتی آوار نخواهد شد. از دیده سفر کردن آغاز زدل رفتن. هر بار آگر می شد این بار نخواهد شد. شاید دلی از از یک دل آزرده شود اما. هرگز دلی از یک دل بیزار نخواهد شد. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۸/۰۹/۱۸ساعت 21:41 توسط شقایق. دستم را میگیری و می بری به.

sh-firebrand-girl.blogfa.com

دختر آتیش پاره -

http://www.sh-firebrand-girl.blogfa.com/post-83.aspx

پاره پاره می کنم دفتر خاطراتم را. خاطراتم اما پاره پاره بهم می چسبند. پاره پاره می کنم تو را. تو پاره پاره به هم می چسبی. پاره پاره می کنم خودم را. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۸۹/۱۰/۱۹ساعت 18:9 توسط شقایق. دستم را میگیری و می بری به. شاید تو هم خسته شده باشی.خسته از تکرار خسته از حرفهای تکراری.خسته از. شاید به همین دلیل است که دستم را میگیری و می بری به. دیدنی وخوندنی واسه نوجوونا وجوون.

sh-firebrand-girl.blogfa.com

دختر آتیش پاره - زلزله...

http://www.sh-firebrand-girl.blogfa.com/post-64.aspx

انقدر بچه بودیم که با یه زلزله کلی ترسیدیم.بهت که نگاه کردم دیدم ترس جای عشق تو نگات رو گرفته.گفتی بس ه،گفتم چی؟ گفتی عشق بازیمون.بس ه! گفتم نمی خوام از پیشم بری یکم دیگه بمون من به خاطر تو. بی تفاوت نگام کردی،گفتی زلزله اومده می خوای آبروی جفتمون. اتاق لرزید. نفهمیدم از ترس سرخ شدی یا. رفتی طرف جا لباسی.دنبالت دوویدم : آخه کدوم آبرو؟ بری که.گفتی هرچی بشه باید پاش وایسی،خودت خواسته بودی. ترس تو چشات جاشو داده بود به شیطنت.به چشات زل زدم شاید از اون عشق چیزی پیدا کنم اما. دستم را میگیری و می بری به.

sh-firebrand-girl.blogfa.com

دختر آتیش پاره - ...

http://www.sh-firebrand-girl.blogfa.com/post-78.aspx

جایی،چیزی،بخشی از وجودم را از دست داده ام. آنچنان که پرستویی پرهایش را. چیزی از من گم شده که در هیچ نت و نوشته و کتابی پیدا نمی شود. چیزی از درون من گم شده،که بودنش را حس نکرده بودم و نبودنش عذابم می دهد. گاهی بودن هم خیال انگیز است وقتی جزئی ،چیزی،جایی از وجود من گم شده. چیزی،جایی،جزئی از وجود من نیست و من حتی برای بودنش تلاش هم نمی کنم! نیست و من کم کم به نبودش،مثل بودنش عادت خواهم کرد. چیزی،بخشی،جزئی از وجود من. من هیچ چیز نمیدانم. جز اینکه:چیزی،جایی،عضوی از وجود من نیست و. دستم را میگیری و می بری به.

sh-firebrand-girl.blogfa.com

دختر آتیش پاره - کابوس

http://www.sh-firebrand-girl.blogfa.com/post-67.aspx

این کابوس لطف الهی بود ، یا فعلی برای عذاب من. و نمیدانم کجای قصه ام اشتباه بود که همه صدایشان درآمد و درست وسط این صداهای پوچ صدای تو. این جا صدا از همه چیز آزاردهنده تر است. من سرم درد می کند و صدا دارد سرم را مثل آبنبات چوبی می مکد وفکر میکند که مغزم ادامس شیرین انتهای ابنباتش است. تو اینجایی.در سلول انفرادی کناری ام. از همان روز که زندانی ات کردند تنها شدی.درست مثل ما تنها . چقدر زود فراموشت کردیم و چه زود اسیرشان شدی. دلم برایت تنگ شده.دلم برای خودت،عشق ورزیدنت ، صدایت. اگر باز هم نبینمت به خدایی ات.

sh-firebrand-girl.blogfa.com

دختر آتیش پاره - رنجي به نام دختر بودن

http://www.sh-firebrand-girl.blogfa.com/post-81.aspx

رنجي به نام دختر بودن. در جامعه ما :. دختر بودن يعني كله قند و لي لي لي لي. دختر بودن يعني الگوي خياطي وسط مجله هاي درپيت. دختر بودن يعني " دخترو رو چه به رانندگي؟ تو بايد چرخ خياطي بروني! دختر بودن يعني " شنيدي شوهر سيمين واسش يه سرويس طلا خريده 12 ميليون؟ دختر بودن يعني نخواستن و خواسته شدن. دختر بودن يعني حق هر چيزي رو فقط وقتي داري كه تو عقدنامه نوشته باشه. دختربودن يعني " برو تو ، دم در واي نستا". دختر بودن يعني تو گرما لباست 4 متر و نيم پارچه ببره كه مردان به گناه نيفتن! با كي حرف ميزدي؟ دختر بودن ...

sh-firebrand-girl.blogfa.com

دختر آتیش پاره - و باز هم ع ش ق

http://www.sh-firebrand-girl.blogfa.com/post-68.aspx

و باز هم ع ش ق. یک لحظه بود عاشقی بین نگاهمان. یک لحظه اوج مان و بعد سقوطمان. ممممممممثل پریدن سیب سرخ از درخت. افتادن وجود ما از آسمانمان. یک لحظه تو به من و من به تو.نگاه. اول تو عاشقم شدی یا؟ آن جاذبه که میکشد ما را به سوی هم. جی) برابر خدا آن بی امانمان. آن سیب اگر فتاد توبه کرد به درگاه حق. حالا کدام توبه شود مستحقمان. یک لحظه بود عاشقی بین نگاهمان. یک لحظه . بومب. و بعد . انفجارمان. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۷/۰۲/۲۶ساعت 17:49 توسط شقایق. دستم را میگیری و می بری به. دیدنی وخوندنی واسه نوجوونا وجوون.

sh-firebrand-girl.blogfa.com

دختر آتیش پاره - به دادم برسید!حتی شده با دعا!!!

http://www.sh-firebrand-girl.blogfa.com/post-74.aspx

حتی شده با دعا! آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآیییییییییییییییییییییییییییییی هوار این بغض میسوزونه به خدا کمک! نوشته شده در شنبه ۱۳۸۸/۰۵/۰۳ساعت 0:21 توسط شقایق. دستم را میگیری و می بری به. شاید تو هم خسته شده باشی.خسته از تکرار خسته از حرفهای تکراری.خسته از. شاید به همین دلیل است که دستم را میگیری و می بری به. دیدنی وخوندنی واسه نوجوونا وجوون.