ahmadaliagha.blogspot.com
قلعه تاناتوس
http://ahmadaliagha.blogspot.com/2003_10_01_archive.html
Friday, October 31, 2003. غروب جمعه را چرا آفریدی؟ احمدعلی ساعت 5:23 PM نوشت. حرف تازه ای برام نداشت. هرچی بود، زودتر از اینها گفته بود. احمدعلی ساعت 5:17 PM نوشت. مجتبی جون این اهنگ وبلاگت اشک منو در میاره. یه آهنگ شاد بذار روش. الان نیم ساعته دارم گوش می دم بهش. احمدعلی ساعت 5:15 PM نوشت. حس غریبیه.شاید دارم خودمو مجبور می کنم که باور کنم. هیچوقت این کار رو نکنید. احمدعلی ساعت 5:14 PM نوشت. در این کوچه هایی که تاریک هستند. من از حاصل ضرب تردید و کبریت می ترسم. من از سطح سیمانی قرن می ترسم. از دیدن رابط...
ahmadaliagha.blogspot.com
قلعه تاناتوس
http://ahmadaliagha.blogspot.com/2004_01_01_archive.html
Saturday, January 31, 2004. يادتونه گفته بودم يکي از خوانندههام خود خداست؟ حالا بيشتر ثابت شد بهم! اين پست پاييني رو خونده، خواسته يه کاري بکنه من خوش خوشونم بشه که واقعا بزرگ شدم، در نتيجه امروز منو توي دو تا از چهارتا درس ترم پيشم انداخت! بعد از هفت ترم.حس بسيار خوبيه. حس قدرت.همون حس که گفتت برو دست احمد ببند. احمدعلی ساعت 11:43 PM نوشت. Friday, January 30, 2004. کلا خيلي بزرگتر از چند ماه پيش شدم. اين يه حس قشنگ بهم ميده. حس نفس کش طلبي مثلا . حس که گفتت برو دست احمد ببند. فقط تو رو خدا دعا کنيد.
ahmadaliagha.blogspot.com
قلعه تاناتوس
http://ahmadaliagha.blogspot.com/2003_09_01_archive.html
Tuesday, September 30, 2003. روزگار است آنکه گه عزت دهد گه خوار دارد. چرخ بازيگر از اين بازيچه ها بسيار دارد. احمدعلی ساعت 8:32 PM نوشت. بيتو اما به چه حالي من از آن کوچه گذشتم. احمدعلی ساعت 8:30 PM نوشت. بعد از يه مدت حال دادن اساسي، حالا داره منو تست ميکنه ببينه درسم رو خوب ياد گرفتم يا نه؟ ياد گرفتم.والا ياد گرفتم.د بابا اقلا روش اين اممتحان رو عوضش کن ديگه! مرامي دارم خسته ميشم.جون من. اما يه چيزي رو بدون: حتي اگه صد سال ديگه هم منو مجبور کني که صبح تا شب مثل معتادا بشينم يه گوشه خميازه بکشم، بازم.
egoatago.blogspot.com
delam joz mehre mahrooyan tarighi bar nemigirad: 2002-07-14
http://egoatago.blogspot.com/2002_07_14_archive.html
Delam joz mehre mahrooyan tarighi bar nemigirad. Tuesday, July 16, 2002. Hafteye dige mirim mash'had.2 mordaad harekat mikonim.ba'd az zohr.13 mordaad barmigardim.ba'd az zohr. Az shomaa ke daarin in ro mikhoonin khahesh mikonam ke do'aa konin ke maa daste por bargardim o mesle paarsaal edaareye foghe barnamaro sharmande konim. Faghat esmo porsidan o feshar o gereftan(ke tebghe ma'mool paaeen bood)(9 roo 6)be ghole yeki az bache ha. Chash ghorbaan . har chi shomaa befarmaa'eed. Hafteye dige gharaare beri...
vintage.divooneh.com
.:: My Hypermnesia ::.
http://vintage.divooneh.com/2003_06_01_archive.html
1662;ریشب ولی دیوانه بودم. 1603;رگدن. 1740;ونی:. با همگان به سر شود با تو به سر نمیشود . تیک تیک تیک تیک تیک تیک تیک تیک تیک تیک تیک تیک تیک تیک تیک تیک تیک تیک . اما دریغ از یک تاک که با هم بشن تیک تاک! دیوانهام دیوانهام دیوانه شو دیوانه شو . واو بده :. چه باحاله . یکی دو تا دیگه از دوستام هم دارن سر و سامون میگیرن : چه شیرینی خورونی بشه امسال! بخصوص وقتی که یه دوست با یه دوست . از قدیم گفتن مار از پونه بدش میاد دم لونش سبز میشه! شاید دست پیش رو گرفتم که پس نیفتم! 1608; سپس . Artist : Bob Dylan. 1602;&#...