mhasl.blogfa.com

damytheblue.blogfa.com

Fall of Darkness - بازگشت زمین

http://www.damytheblue.blogfa.com/post-1.aspx

انتهای صف مردم گرسنه در حالی که ظرف های خالی غذایشان را در دست داشتند ، به خوبی دیده نمی شد . نگاه شوم مامور تقسیم غذا یعنی یکی از هزاران مزدور آهرن ، به دختر بچه ای افتاد که ظرف خالی غذا را به سمت او گرفته بود . مامور بی آنکه حالت نگاهش تعییر کند به دخترک گفت :. امروز برای تو چیزی نداریم. آسمان سیاه رنگ بود و بی خورشید ، حتی بدون ستاره ای کم نور ، جایی که صدای هیچ فریادی به آنجا نمی رسید . تنها منبع نور و گرما ، کوه های آتشفشانی بودند که آهرن آنها را از خورشید به یغما برده بود . هفته او ل مرداد ۱۳۸۹.

faghatkhodaaa.blogfa.com

سلاممممممممممممممممممممممممممممممممم -

http://www.faghatkhodaaa.blogfa.com/post-478.aspx

انسان دانسته هایش را از طبیعت و موجودات دیگر به دست می آورد. نه طبیعت و موجودات دیگر از انسان. نوشته شده در جمعه هفتم تیر ۱۳۹۲ساعت 13:11 توسط مسافر. کی ماه کی ستاره. کی توی دستاش گل شادی داره. کی صبح تا شب خندون و مهربون. دلش پر از آبی آسمون. سلام به هر کی دستشو بالا کرد. با شادیاش سرو صدا به پا کرد. خانه ی جان هر چه توانی بساز هر چه توان ساخت در این یک بناست. کعبه ی دل مسکن شیطان مکن پاک کن این خانه که جای خداست. پیرو دیوانه شدن ابلهی است موعظت دیو شنیدن خطاست. چون رود جاری باش. در گذرگاه سبز خاطره ها.

afftab.blogfa.com

آفتاب نیمه شب

http://www.afftab.blogfa.com/post-5.aspx

دل نوشته های شبانگاهی. کاش می شد از این حلقه گذشت! کاش می شد فردا را دید! کاش می شد دفتر زندگی را از قبل خوانده ورق زد! کاش می شد دیروز را پاک کرد! کاش می شد با ف راغ دیروز امروز را طی کرد! کاش می شد تنها بود در تنهایی به تو اندیشید! کاش می شد تقدیر را خود رقم زد! بر گونه هایت سفر می کردم! کاش باران بودم و می باریدم بر تو! کاش آفتاب بودم و. کاش مهتاب بودم و تاریکیت را روشن می کردم! کاش چتری بودم برایت! سایه ات می شدم! کاش دیواری بودم بر آن تکیه می کردی! کاش سقفی بودم برایت! نمی ماندم از این قافله!

afftab.blogfa.com

آفتاب نیمه شب

http://www.afftab.blogfa.com/post-7.aspx

دل نوشته های شبانگاهی. شادم کن به سلامی. به نگاهی به لبخندی. به کلامی به آوایی. به یادی به نشانی. به شادی به آنی! به دمی به بازدمی. به نفسی به قفسی. به سازی به سوزی. به راهی به بیراهی. به گلی به خاری. به طلوعی به تابشی. به غروبی به انعکاسی. به آغازی به پایانی. به نجوایی به اسراری. به نوازشی به جوششی. به آغوشی به حرارتی. به عشقی به بوسه ای. به آرامشی به خیالی. به تبی به خوابی به رویایی. به شکری به شکاری. به کامی به گامی. به دیروز به امروز. به فردا به فردا. به تقدیری به تقریری. به سفری به سحری. من تو را .

negare-eshqh.blogfa.com

نگار عشق

http://negare-eshqh.blogfa.com/post-141.aspx

دوستان مهربان همراهان همدل سلام. من از قلب آتش گریخته ام. تا راهنما باشم تو را. میان كوه ها و دشت ها. چون عقابی تیز تك. از خودم گذشته ام. تا به تو رسيده ام. آمده ام تا راه بگشایم. و تو را از میان نسل ها عبور دهم. فردا به انتظار تو نشسته است. من امروز را بوده ام دیده ام. و فردا را هموار كرده ام برای تو. تا تو اندیشه ات را پرواز دهی. بی ترس بی تردید. پستي و بلندي ها را ديدم. راه برای تو گشوده ام. شعر خانم امامی به مناسبت روز معلم. اسم من گم شده است. توی دفترچه ی پر حجم زمان. اسم من گم شده است. زتهی ، ز نبود.

damytheblue.blogfa.com

Fall of Darkness

http://www.damytheblue.blogfa.com/88024.aspx

نبرد جاودانه (2 ). اینجا آب آبی است . واژه ها همه هویت دارند . باز هم خوشحال مان کن ، که تو خود حال خوشی . ببین که همه یارانت ، حتی شمشیرت که گویی جان دارد ، آمده اند که بگویند : درود قهرمان . نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۸۸ساعت 13:55 توسط دامون حمیدی. هفته او ل مرداد ۱۳۸۹. هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۸۸. هفته چهارم اسفند ۱۳۸۶. هفته دوم اسفند ۱۳۸۶. هفته سوم بهمن ۱۳۸۶. در گذرگاه سبز خاطره ها.

shanen.blogfa.com

خانوم شانن - دلتنگیهای من(2)

http://www.shanen.blogfa.com/post-118.aspx

تقریبا هر وقت سه تارم رو دست میگیرم و می نوازم به یادت می افتم . یادمه بعد از سالها شروع کردی به سه تار زدن و از اینکه دستات خشک شده بود و روان نمی تونستی بزنی ناراحت بودی، خیلی تلاش میکردی که خوب بزنی، و تونستی راه بیفتی، و همین باعث شد منم تشویق بشم و برم دنبال ساز زدن . یادمه مدام میگفتی که من خیلی استعداد دارم و خوب میزنم، حتی بهتر از تو! می دونی کدوم قطعه بیشتر از همه منو یاد تو میندازه؟ چه شود به چهره زرد من، نظری برای خدا کنی. که اگر کنی همه درد من، به یکی اشاره دوا کنی. Design By : Night Melody.

shanen.blogfa.com

خانوم شانن - چشم بند

http://www.shanen.blogfa.com/post-123.aspx

از اول تابستون شروع کردم به خوردن یک قرص برای پوستم، قرصه خیلی قویه و شروع کرد به خشک کردنم، همون موقع هایی بود که بابت پایان نامه همش پای لپ تاپ بودم و چشمم به مانیتور و کیبورد دوخته شده بود، آخرای تابستون بود که احساس میکردم دارم کور میشم، چشمم میسوخت، نور اذیتم میکرد، خیلی بد بودم، خیلی! رفتم دکتر بهم گفت زخم قرنیه گرفتی! و از همون موقع کار من شد روزی 6 وعده قطره چکوندن توی چشمهام، چهار نوع قطره برام تجویز کرد، هنوزم دارم ادامه میدم، خیلی بهترم، اما بازم اگه مدت طویل به مانیتور خیره بشم چشمام میسوزه .

shanen.blogfa.com

خانوم شانن - کوه تنهایی

http://www.shanen.blogfa.com/post-121.aspx

هر وقت میرم کلک چال دنبال یه تخته سنگ بزرگ میگردم که یه جمعه زمستونی آفتابی دوتایی روش نشستیم و از ترسمون از اینکه یه روزی همدیگه رو از دست بدیدم حرف زدیم . حالا مدتیه همدیگه رو از دست دادیم و من هنوز اون تخته سنگ رو پیدا نکردم. نوشته شده در جمعه ۱۷ آذر۱۳۹۱ساعت 15:19 توسط خانوم شانن. Design By : Night Melody. در گذرگاه سبز خاطره ها. بوی بارون، قهوه، سیگار. در پی ذره ای آرامش. بی رو در واسی. از فرط بیکاری نویسنده شدم. فلسفه در اتاق خواب. قصه های عامه پسند. مینویسم که گریه نکنم. قالب های نایت ملودی.