mikhakeghermez.persianblog.ir
404 - Blog not foundوبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://mikhakeghermez.persianblog.ir/
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://mikhakeghermez.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
1.6 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
9
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.594 sec
SCORE
6.2
404 - Blog not found | mikhakeghermez.persianblog.ir Reviews
https://mikhakeghermez.persianblog.ir
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
یادداشتهای یک گلابی دیوانه | ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد!
http://golabi.net/1391/11/08/setarei-bederakhshid
یادداشتهای یک گلابی دیوانه. ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد! چند ساعت پیش یک گله آدم ریختند توی کوچهی ما و ماهوارهها را جمع کردند. توی تمام این سالها اولین باری بود که آمدند اینجا. من خودم نبودم وقتی ریختند روی پشتبامها ولی مادرم فوری زنگ زد که مثلا من را هم در غم خودش شریک کند. قشنگ دپرس شده بود! من اگر یک روزی بمیرم شاید در این حد ناراحت بشود! سگ دوسر به من چه؟ یا بیشترین کلمات سرچشده در اروپا به چه درد من میخورد؟ یا درگیریهای سومالی و تورم زیمباوه؟ وار و بیدلیل خودش را نشان داده! که چی بشود آخر؟ دردسرتا...
دوده
http://www.mandodehh.blogfa.com/1392/10
زمان و پیکر مرده اش. گفته بودم بیرون از خانه مردمانی هستند که با اولین قدم ات سرنگ لبریز از مرگ را در رگ های تو فرو می کنند،آن همیشه درنده ها . می دانستم این شهر ناپاک است ; کسی چه می داند زمین با کدام تکه از آسمان هم آغوش بوده است؟ اجازه داشته است،ممنوع نبوده است؟ بی شک ممنوع بوده است این اتفاق و پیوند که شهری حرامزاده را موجب شده. گفته بودم کمی از اضطراب مادر آن سوتر،با اولین قدم در اولین کوچه ،نرسیده به اولین خیایبان مردمان این شهر مرا خواهند کشت کدام شهر؟ همه ی زمین ، هر کجای خاک. می گویم من سردم است...
دوده
http://www.mandodehh.blogfa.com/1392/09
زمان و پیکر مرده اش. انقدر ماسیده ام و شبیه مرگ شده ام که بی ارتفاع ،از روی همین تخت هم بپرم حکما خواهم مرد. از تکرار این حرف ها بیزارم. پنجشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۲ 15 PM. نتیجه گیری ای طولانی و کسل کننده. همان روزها که در املا آسمان را نوشتم آس مان چون به ته خط رسیده بودم و برای (مان) جای کافی نبود ،از راه مدرسه به اداره رفتم پدرم فهمید حتما خبری شده که می خواهم با او به خانه بروم پرسید املا داشتید؟ گفتم 19/5 شد همان روز که بابا به مامان گفت 19/5 حکم 20 را دارد . گفتم تو هم میبینی؟ حالا بعد از 15،16 سا...
دوده -
http://www.mandodehh.blogfa.com/post/152/جای-خاصیست-اینجا
زمان و پیکر مرده اش. میگم بهش :چطور دلت میاد بدون دیدن من برای ده روز بری؟ نگاهش میکنم مینویسم : من فنا بشم! چیزهایی که هرگز نگفته ام و ننوشته ام برای هیچکس را مینویسم . من قربون نگاهت برم! دارم کیف میکنم باهاش . حس خوشی ، مانند مخدری وارد رگ و خونم میشه . گیجم. میرم دمنوش عجیب غریبم را می آورم و همینطور که منتظرم عکسش را بفرستد مزه مزه اش میکنم . بو اش میکنم. لذت میبرم از هردوشان . منتظرم و آن کسی که خیلی محتاط است در خواستنم، پیام میدهد چگونه ای؟ میگم برم با فلانی باغش! با اینکه معمولی هستی!
دوده -
http://www.mandodehh.blogfa.com/post/151/فاصله-میان-من-_-تو-راهی-است-پر-از-حماقتِ-من-
زمان و پیکر مرده اش. اجازه داده ام من را یک بچه ی احمق تصور کند. میغلتم میان تنش ،دستش را جوری به طرف بدنم میکشم که متوجه نشود پیش از این به این موضوع فکر کرده ام . نیمی از صورتم را برده ام به سمت نور تا آنطور دیده شوم که همه شان میگویند : معصومانه . بیشتر بچه بنظر بیایم و فکر کند حماقت من حد و مرز ندارد. یا باز هم بچه ی معصوم ت بمانم؟ شاید بروم جلوی مردی شالم را باز کنم و ناخودآگاه دستم را روی گردنم ببرم . بعد اما پشیمان بشوم و یادم بیاید من دیوانه ی فشار دست تو روی گردنم هستم . دختري با گوشواره مرواريد.
دوده - من در این دنیا فقط چشمهایت را داشتم ،تا دیشب !
http://www.mandodehh.blogfa.com/post/153/یکنواخت-مانند-چهره-ی-آدم-ها-وقت-خواب-
زمان و پیکر مرده اش. من در این دنیا فقط چشمهایت را داشتم ،تا دیشب! من باید اونو ترک میکردم .قبل از اینکه مثل یک خمیر نرم و بیچاره در خودم جمع شوم و دستش را از روی شانه ام پس بزنم. من باید میرفتم .من باید همه چیز را رها میکردم . توان نوشتن و بازگو کردن روزهای وحشی ای که گذشت رو ندارم. پنجشنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۹۵ 14 PM. دختري با گوشواره مرواريد. ش مال از ش مال غربی. نعما م. روشن. نتیجه گیریهای یک ذهن مغشوش همچنان. فیلم ها و احساس ها.
دوده
http://www.mandodehh.blogfa.com/1392/11
زمان و پیکر مرده اش. رایحه ی سوختن مرگت. نگرانم دیوانه تر شوی ،نکند خودسوزی کنی و من بوی مرگت را چه کنم؟ نکند هوا بشود صد در صد بوی تن سوخته ی تو . بیرون نیا انسان باستانی من ، هرگز از رویاهایم بیرون نیا . چشم های تو را سرد نمی خواهم ،اینجا هوا هم تقسیم شده است . میان خیال من تا تو به اندازه این شهر فاصله است اما تو بوجود نیا ; من به سایه ی جسدت معتادم. سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۲ 18 PM. کاش خانه ام آنجا بود که وطن هیچکس نیست . دوشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۹۲ 23 PM. گناه بزرگیست نبودنت . ش مال از ش مال غربی.
دوده - کاش خانه ام آنجا بود که وطنِ هیچکس نیست ...
http://www.mandodehh.blogfa.com/post/146/کاش-خانه-ام-آنجا-بود-که-وطنِ-هیچکس-نیست-
زمان و پیکر مرده اش. کاش خانه ام آنجا بود که وطن هیچکس نیست . دوشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۹۲ 23 PM. دختري با گوشواره مرواريد. ش مال از ش مال غربی. نعما م. روشن. نتیجه گیریهای یک ذهن مغشوش همچنان. فیلم ها و احساس ها.
دوده - رایحه ی سوختنِ مرگت
http://www.mandodehh.blogfa.com/post/149/رایحه-ی-سوختنِ-مرگت
زمان و پیکر مرده اش. رایحه ی سوختن مرگت. نگرانم دیوانه تر شوی ،نکند خودسوزی کنی و من بوی مرگت را چه کنم؟ نکند هوا بشود صد در صد بوی تن سوخته ی تو . بیرون نیا انسان باستانی من ، هرگز از رویاهایم بیرون نیا . چشم های تو را سرد نمی خواهم ،اینجا هوا هم تقسیم شده است . میان خیال من تا تو به اندازه این شهر فاصله است اما تو بوجود نیا ; من به سایه ی جسدت معتادم. سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۲ 18 PM. دختري با گوشواره مرواريد. ش مال از ش مال غربی. نعما م. روشن. نتیجه گیریهای یک ذهن مغشوش همچنان. فیلم ها و احساس ها.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
9
میــخـک نـــــــــــــود 90
چرا من هرصبح خودم را. در آینه تو سبز می بینم. و تو خودت را در آینه من آبی. بیا برویم باورمان را قدم بزنیم. تا شانه های خیابان خیال کنند. جنگل و دریا بهم رسیده اند! نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 18:5 توسط. خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن. ببين هم گريه هام از عشق .چه زندوني برام ساختن. خداحافظ گل پونه .گل تنهاي بي خونه. لالايي ها ديگه خوابي به چشمونم نمي شونه. يكي با چشماي نازش دل كوچيكمو لرزوند. يكي با دست ناپاكش گلاي باغچمو سوزوند. تو اين شب هاي تو در تو . خداحافظ گل شب بو. چه قدر ...
تیم من استقلال من
تیم من استقلال من. تیم ها به گوش تا جهان است استقلال همیشه قهرمان است. سلاماین پست رو گذاشتم تا شما آرزو های فوتبالی خودتون رو تو کامنت بذارین و من. تو این پست بنویسم.ولی یادتون باشه فقط آرزو های فوتبالی.در غیر این صورت پاک میشه. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۱/۱۱/۱۸ساعت 16:2 توسط میخک آبی. این پست ثابت منه.نظرتون رو تو این پست بذارین. نظر خصوصی دادن ممنوع. توهین به استقلال و بارسلونا ممنوع. پرسپولیسی ها میتونن نظر بدن ولی با ادب باشن. با وبلاگ های غیر فوتبالی تبادل لینک نمیکنم. فعلا دیگه چیزی به نظرم نمیرسه.
...
Salam br hameye kasaey ke webloge maskhareye mano mikhunan! Daram varede bakhshe jadidid az zendegi misham ama kheilki asabiam nemidunam hamun chizie ke mikhastam ya na! Omidvaram hamun chizi beshe ke mikham! Man uno mikham pas behesh miresam motmaenam! Shayad alan surate khoshe nadashte bashe ama midunam ke behesh miresam! نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم تیر 1390ساعت 11:45 توسط rozi. فقط يه چيزو تو زندگيم تجربه نكردم اونم مرگه! يعني چه حسي داره؟ نوشته شده در دوشنبه شانزدهم خرداد 1390ساعت 21:51 توسط rozi.
MikhaKawahara - DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')" class="mi". Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')". Join DeviantArt for FREE. Forgot Password or Username? Deviant for 2 Years. This deviant's full pageview. Last Visit: 7 weeks ago. This is the place where you can personalize your profile! He sees y...
راز سربه مهرمن
نگفته های زندگی من. آزمایش دی ان ای. کوچک کننده بینی نوزآپ. قابل توجه بازدید کنندگان محترم. اینهارو ننوشتم مخاطب جلب کنم نوشتم تا شاید که یروز که دیگه خودم نبودم بمونه. یابرسه روزیکه که مغزم یاری نکنه که یادم بیاد زندگی سختمو خودم لااقل بتونم به گذشته ام برگردم. پس خواهشا اگه میای اینجا یا تا تهش و مرتب بخون یا اصلا رد پائی نذارو برو. خداروچه دیدی شاید این درهم نویسی ها شد چرندیات یک نویسنده مهم جایزه نوبل ادبی هم گرفت. زندگی بمن آموخت هیچی بعید نیست. تاريخ : جمعه نوزدهم مهر ۱۳۹۲ 15 نویسنده : میخک. از آن...
به نام تنها ترین تنها
به نام تنها ترین تنها. مرا دختر خانوم مے نامند. مضمونے که جذابيتش نفس گير است. نه با عروسک معنا پيدآ نمےکند. و نه با اشک و افسون. اما تمام اينها را در بر مےگيرد. نه ضعيفم نه ناتوان. چرا که خداوند مرا بدون خشونت و زور و بآزو. اشک ريختن ضعف من نيست . قدرت روح من است. توان خرد کردن شخصیت کسی را دارم. از روی منطق است. تصمیم که می گیرم از روی منطق است. اگر حرفی می زنم ، فکر می کنم. هرگز سعی نمی کنم با حرف هایم کسی را برنجانم. این طرز فکر ناخوشایند بعضی ها نسبت. مرا بیش از پیش افسرده می کند. ایکاش ما آدم ها.
میخک نقر ه ای
میخک نقر ه ای. عرضه کننده ی محصولات شرکت آپادانا در استان قم. نوشته شده در ساعت 14:14 توسط میخک نقر ه ای. با تشکر از بازدید شما سعی میکنم تا جدید ترین محصولات را در این وب سایت به نظاره شما بگزارم. آدرس کروکی و شماره تماس فروشگاه میخک نقره ای.
Home
Shiely and Efriam's Wedding. Bat Mitzvah Library Album. Bar Mitzvah Signing Book. Bar Mitzvah Library Album Collage. Party Motivators/MC and Dancers. Moving Head Intelligent Lights/Dance Floor Lights. DELUXE AIR BRUSH STATION. Farshid Bakhshi, the owner and manager of Mikhake Noghrehei Photo and Video with Master’s degree in TV broadcasting from NYU, lends his rich knowledge and extensive experience to enhance the quality of your movie and pictures. DJ and Music Services.
ادبی و داستان
داستان کوتاه و متون ادبی. داستان :کمی هم برای من بگذار. داستان :وقتی جوجه ای بزرگ شد. جوکاس ام اس .لطیفه.شعر.ترفند.(m.u). تنهاتر از همیشه (مسعود). یک خدا و یک دنیا آرامش نیازم هست. دلم به تنگي كوچه هاي قديمي است (آراز). همونجوری (مثل من ). واژه به شرط چاقو (صیام ). کتابخانه ی الکترونیکی (معظمی ). ونگ وا (مهدی ). خبر گزاری انجمن داستان چوک. وبلاگ علیرضا محمودی ایرانمهر. رهگذر کوچه های دلتنگی. ژاکتی برای احساس (مونالیزا). سحابی یک دختر فضایی(زی زی ). صدای بی صدا(من ). از(تیمور آقا محمدی ). صندوق رضوي (علي ).
میخک سفید
خبر قبل از شام. هنوز بعد از سه سال انگار با هم غریبه هستیم. اگر خجالت نمی کشید من را با اسم فامیلام صدا می زد.دوران عقد، خودم را کشتم که به جای "خانم شجاعی" بگوید "سوسن".امروز سالگرد ازدواجمان است و مثل هر سال همه خانه ما جمع میشوند.گفتم: نمیشه به جای مهمونی مسافرت بریم؟ گفت: عزیزم مسافرت را باید از چند ماه قبل برنامه ریزی میکردیم در ضمن فقط همین یک روز که همه دور هم جمع می شیم حوصله بحث نداشتم. به مریم گفتم: دیگه نمی تونم مریم مثل مرده ها دارم زندگی می کنم.فقط نفس می کشم.هر کس که من را میشناخته ...یادم ...