mydreamsvillage.blogspot.com
دهکده رویاهای من: July 2011
http://mydreamsvillage.blogspot.com/2011_07_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۹۰ تیر ۱۹, یکشنبه. من در میان هجمه ای از تنهایی انسان. من در سیاهچا له ای از شهوت میل به انزوا، میل در خود فرو رفتن. من در بی پایان عمق خود. وزنه سنگین نیازهایم را رها کرده ام. هیچ نظری موجود نیست:. پیوندهای مربوط به این پیام. پستهای قدیمیتر. اشتراک در: پستها (Atom). پمی فیلو- فلسفه پمی. دلتنگی های یک حمید. چیزی گم شده است. ما که هستیم؟ طرح زمینه پنجره عکس. تصاویر طرح زمینه ایجادشده توسط rajareddychadive.
mydreamsvillage.blogspot.com
دهکده رویاهای من: January 2011
http://mydreamsvillage.blogspot.com/2011_01_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ بهمن ۴, دوشنبه. من که هستم؟ خويشم را از کجا جسته ام؟ از روزهاي آلوده زندگي بوده است. پیوندهای مربوط به این پیام. پستهای قدیمیتر. اشتراک در: پستها (Atom). پمی فیلو- فلسفه پمی. دلتنگی های یک حمید. چیزی گم شده است. ما که هستیم؟ طرح زمینه پنجره عکس. تصاویر طرح زمینه ایجادشده توسط rajareddychadive.
mydreamsvillage.blogspot.com
دهکده رویاهای من: September 2010
http://mydreamsvillage.blogspot.com/2010_09_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ مهر ۳, شنبه. تقصیر تو نبود کجی یک عادت دیرینه همگانی بود. ماه کج ایستاده و بود و من می اندیشیدیم. به افسانه دیرین شکستن. و حکایت کج رفتن. و باز من که بیهوده. افق را راست می دیدم. و آن هم راست اما، نبود. و انحنا و کجی عادت دیرینه ما بود و ماه. و از پس اینهمه کجروی. هزار بار قصه هم خوابگی بود و عشق. تولد بود و طلوع. و هم از پس آنها باز هم کجی بود و انحنا. و باز من مانده ام که این همه کجی آیا. برای رعایت حال ما بود. یا که حال ما مراعات این هم کجی می نمود. محور زمین را می گویم، کجی. اما فقط یک بار.
mydreamsvillage.blogspot.com
دهکده رویاهای من: October 2009
http://mydreamsvillage.blogspot.com/2009_10_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه. شعرت، خیس از عبور مکرر از گذاران حجمه های آشوب ذهن در خالی تن. و به دور از چشمان روشن رویا. شعرت، امتداد یک درک شکوهمند و تکنوازی در یک سمفونی بزرگ. و باز شعرت، دلش می سوزد از وسعت ویرانی رویای نمناک باغ بعد از باران. باید برای مرثیه ویرانی رویاها اشکی ریخت. این داستان تازه سرآغاز یک انجماد بزرگ است. آری شعرت اعجازی بزرگ است. چونانکه لرزش دستان من. من برای آیینه ام عزاداری میکنم. و برای آن روز انجماد بزرگ اشک می ریزم. من برای ماهی ها اشک نمی ریزم. برای پرند ه ها هم اشک نمی ریزم.
mydreamsvillage.blogspot.com
دهکده رویاهای من: April 2010
http://mydreamsvillage.blogspot.com/2010_04_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ اردیبهشت ۹, پنجشنبه. یادت هست آیا؟ که چگونه وحشی شده ایم و سخت. بر هستی خویش می تازیم. و جولان میدهیم بر ویرانه های خویش. یادت هست آیا؟ که چگونه تاب نیاوردیم از زخم دشنه های هم نوعان خویش. و استخوانمان از مغز تیر می کشید تا مغزمان بر استخوان فلج شد. و فریادمان تا آسمان رفت و بر فرق سرهامان فرود آمد. یادت هست آیا؟ که قهرمانمان در مه، در سکوت در صبح دم کی جان سپرد؟ که بعد خونش را. باران با خود به خاکش برد. و کدام اسطوره بود که او را کشت. و ما گریستیم بر رنگ سیاه. و هر کس که رنگش سیاه بود.
mydreamsvillage.blogspot.com
دهکده رویاهای من: February 2011
http://mydreamsvillage.blogspot.com/2011_02_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ اسفند ۷, شنبه. که ویرانی گستره مرز برون را می ماند. من در این ویرانی، با عبث امیدی. صلح احساس و خرد را اندیشیدم. چه بیهوده گزافی؟! آب را با آتش؟ آه چه اندیشه پرمدعی کوردلی! عشق را با عقل؟ خام ترین طرح صلح نافرجام تاریخ انسان. شهوت آسوده از این طرح صلح نافرجام. هیچ نظری موجود نیست:. پیوندهای مربوط به این پیام. ه.ش. ۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه. بر نوسان مرده شعرهاي من. که شعر پُرمرده مرا. در عمق اين شب قعر هنگام. هيچ صبحي در کار نبوده است. هیچ نظری موجود نیست:. پیوندهای مربوط به این پیام.
mydreamsvillage.blogspot.com
دهکده رویاهای من: April 2011
http://mydreamsvillage.blogspot.com/2011_04_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۹۰ اردیبهشت ۸, پنجشنبه. آن دم که زنده می شوی. دمي که زنده مي شوي در من آه. دمي که زنده مي شوي. پیوندهای مربوط به این پیام. پستهای قدیمیتر. اشتراک در: پستها (Atom). پمی فیلو- فلسفه پمی. دلتنگی های یک حمید. چیزی گم شده است. ما که هستیم؟ آن دم که زنده می شوی. طرح زمینه پنجره عکس. تصاویر طرح زمینه ایجادشده توسط rajareddychadive.
mydreamsvillage.blogspot.com
دهکده رویاهای من: September 2009
http://mydreamsvillage.blogspot.com/2009_09_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه. زخمی در آیینه میگرید. زخمی میان ارواح مردگان. و در شب تب دار. مغز ستاره ها تیر می کشد. راه از میان گورها می گذرد. و باد از قهقه مرگ می لرزد. زخمی در آیینه تا آسمان می پاشد. و ارواح مردگان در سوگ زندگان می گریند. در نبض رگهای سبز زندگی جاری شد. زخمی میان آواز چکاوکهاست. که در ترنم باران درد میگیرد. و در هوای متورم ساکن، آرام میگیرد. پراکندن زخم را جشن میگیرند. رگهای سبز آسمان خشکیدند. و فریاد کودکان برهنه در وحشت از. تن کبود متورم ابرهای وحشی. در چشم آسمان کر شد. و یاد می آورم.
mydreamsvillage.blogspot.com
دهکده رویاهای من: July 2010
http://mydreamsvillage.blogspot.com/2010_07_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ تیر ۱۰, پنجشنبه. تسبیح یاد تو آدمیان خاکی این روزگار را. چنان به قعر کشیده است. که شیوایی کلام آخرین قاصدان امداد هم. بشارت دروغین بیهوده بود. این ماییم که هزاران سال است. و یاد تو چنان وهمی از آرامش است. که بزرگترین جانیان قرن را هم حتی. در این میانه تو خود. اکنون در انتظار کدام عاشق نوپا ایستاده ای؟ که باز این قصه دراز هزاران ساله را. و هم سرمست شوی از اعتیاد آدمی به عشق. و تکرار آدمی و تکثیر آدمی. پیوندهای مربوط به این پیام. پستهای قدیمیتر. اشتراک در: پستها (Atom). پمی فیلو- فلسفه پمی.
mydreamsvillage.blogspot.com
دهکده رویاهای من: June 2010
http://mydreamsvillage.blogspot.com/2010_06_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ تیر ۶, یکشنبه. از لحظه ای که غربت آیینه ها را شناختم. دیگر با هر نم تشنه ای. از هر ابر دروغین بی بارانی. تصویر گلدانهای پرپژمرده خاموشم. پر می شود از خیس ترین طراوت گلهای شعمدانی. پیوندهای مربوط به این پیام. ه.ش. ۱۳۸۹ خرداد ۱۹, چهارشنبه. که تمام آدمیان روی خاک را دربرگرفته است. من نیز بسان هم نوعان خویش سردرگمم. که عاقبت چه خواهد شد؟ من یک باره پرتاب شدم میان اقیانوس. چشمم که باز شد. تصویری بود از حرکت مدام حجم های سایه وار. و حجم ها که به شکل صداها بودند. بوی سنجد اما بود. انگار که باتلاق ها...