minevis.wordpress.com

tarotermeh.blogfa.com

تار و ترمه

http://www.tarotermeh.blogfa.com/1392/01

بیزارم از کوکب خانم که کبری شده این مرد بیاید. وقتی من حالم خوب است. از آن روزی که پست قبل را نوشتم حالم بهتر است. خدا دارد برمی گرداندم به روزهای شیرین. باید بیشتر بخوانم. بیشتر بنویسم. حاشیه کم تر داشته باشم. پایم را توی حال محکم کنم. کلی باید دارم. کلی! شنبه بیست و چهارم فروردین 1392ساعت 0:26 نويسنده. انگار دارد کم کم چیزهایی از هم می پاشد، شده که تا به حال صدای پای فاجعه ای را بشنوید که آهسته دارد به شما نزدیک می شود؟ انگار که صدای پایی را می شنوم. نمی دانم چه می شود اما توکل بر خدا. نمیگی خاک تو سرت؟

tarotermeh.blogfa.com

تار و ترمه

http://www.tarotermeh.blogfa.com/1391/10

بیزارم از کوکب خانم که کبری شده این مرد بیاید. چیزی نیست دیگر. یا هست و نمی خواهد الان بیاید که نوشته شود. زندگی ناامن آدم را پیچیده، ضخیم و چند لایه می کند. چشم که بهم میزنی می بینی به خیلی از آدم ها به عناوین مختلف مشکوکی، همه را بد می بینی مگر برخلافش ثابت شود. چقدر آن پست توکا نیستانی که وقتی از ایران رفت توی وبش نوشت را دوست می دارم. آن موقع در یک قسمتش این طور گفته بود:. دستور پخت آلواسفناج را از اینترنت گرفتم. و من شک دارم. مطمئن نیستم درست شنیده ام. و من نمی توانم این را به هیچ کس بگویم! من یک اح...

tarotermeh.blogfa.com

تار و ترمه

http://www.tarotermeh.blogfa.com/1391/06

بیزارم از کوکب خانم که کبری شده این مرد بیاید. دستت را بده . چشم هات را ببند. داستان کوتاهی که دوستش دارم. دستت را بده. چشم هات را ببند" در سایت اثر:. اثر - دستت را بده. چشم هات را ببند. قسمتی از شروع داستان:. دوشنبه بیست و هفتم شهریور 1391ساعت 23:10 نويسنده. مراکز عرضه ی قرار است رمانتیک هایم را آب ببرد. مراکز عرضه ی "قرار است رمانتیک هایم را آب ببرد" در تهران و رشت:. ایرانشهر - پارک هنرمندان - خانه ی هنرمندان - کتاب فروشی باسمه. کتاب فروشی بدر: خیابان مطهری -درو به روی دهانه ی حاجی آباد. منتظرم بگویند:...

tarotermeh.blogfa.com

تار و ترمه

http://www.tarotermeh.blogfa.com/1392/04

بیزارم از کوکب خانم که کبری شده این مرد بیاید. حالا ما آن احوال را داریم تا حدودی. کمی هم احوال زمانه ی الیوت را داریم یعنی 1910 تا 1911 که آمد پروفراک را نوشت (یا اصلا 1915 که چاپش کرد)و داشت حتما مخش تکه پاره می شد از این نوع مدرنیست شدن، از آن خانوم ها که به به و چه چه کنان به اتاق های گالری ها وارد می شوند و جمع های کافه ای و ادا، اطوار. ما ادا و اطوار داریم اما تازه خودمان را دست بالا که بگیریم پیشامدرنیم و باذهنیتی قرن نوزدهمی. چنین جامعه ای است که از دو طرف جر می خورد! می نویس (وبلاگ دیگر من).

tarotermeh.blogfa.com

تار و ترمه

http://www.tarotermeh.blogfa.com/1391/01

بیزارم از کوکب خانم که کبری شده این مرد بیاید. کودکی که دلت می خواهد. بهارتان خوش. سال نویتان آبی. جمعه چهارم فروردین 1391ساعت 21:28 نويسنده. من یک احمدرضا توسلی غیرواقعی هستم! می نویس (وبلاگ دیگر من).

tarotermeh.blogfa.com

تار و ترمه

http://www.tarotermeh.blogfa.com/1392/07

بیزارم از کوکب خانم که کبری شده این مرد بیاید. و پیدا نمی کنی، کلاف پیچیده و درهم کلافه ات می کند و از جایی که نمی دانی سربرمی آورد و مثل دیوی بارها می بلعدت، فرو می روی، فرو می روی. توی گاوخونی خودت می مانی. اما با تمام این ها فهمیده ام که غیرممکن نیست. سه شنبه نهم مهر 1392ساعت 23:51 نويسنده. من یک احمدرضا توسلی غیرواقعی هستم! می نویس (وبلاگ دیگر من).

tarotermeh.blogfa.com

تار و ترمه

http://www.tarotermeh.blogfa.com/1391/09

بیزارم از کوکب خانم که کبری شده این مرد بیاید. آخ اگر این بخاری نفتی. آخ اگر پایم را دانشگاه به زندان نکشاند. مدرسه ای می سازم. پاککن دست می گیرم. ستاره را از جلوی اسم هایمان. آخ اگر این بخاری نفتی تاب بیاورد. آخ اگر بزرگ شوم. چهارشنبه بیست و دوم آذر 1391ساعت 23:1 نويسنده. من احمدرضایی که ذهنش درگیر است! خیلی وقت است ها! اما خوبی اش این بوده که رو به بهبودی است! اما شاید رو به بهبودی بوده! حالا بیشتر خط صافی است که چند روز یا چند هفته یک بار موجی کوچک برمی دارد و باز صاف می شود! می نویس (وبلاگ دیگر من).

tarotermeh.blogfa.com

تار و ترمه

http://www.tarotermeh.blogfa.com/1391/03

بیزارم از کوکب خانم که کبری شده این مرد بیاید. برای همین بیست و دو. امروز که داشتم می رفتم امتحان، دستبندم. رو دست کردم. دستبندی بود که تو ستاد سه سال پیش می دادند. داده بودمش به مامانم، امروز کردمش دستم و رفتم دانشگاه. هرچه باشد امروز روز خاصی بود، هر چه باشد در سه سال بعد این روز خیلی چیزها عوض شد، هرچه باشد سه سال است که بغض داریم. دوشنبه بیست و دوم خرداد 1391ساعت 23:51 نويسنده. یهو که داری درباره ی جان کیتس می خوانی. دستت را آرام بگذار روی این شعر. دستت را آرام روی همین شعر بگذار. حرف هاش را لمس کن.

tarotermeh.blogfa.com

تار و ترمه

http://www.tarotermeh.blogfa.com/1392/05

بیزارم از کوکب خانم که کبری شده این مرد بیاید. فردا "شصت سال بعد"ی است، که بیست و هشت روز از مردادش می گذرد! یکشنبه بیست و هفتم مرداد 1392ساعت 1:31 نويسنده. پژواک واک واک می شوند. دوشنبه بیست و یکم مرداد 1392ساعت 1:34 نويسنده. وسط این منفی ها و مثبت ها تو هستی، تو خنثی نشسته ای و درگیر هیچ چیز نمی خواهی توی ذهنم شوی. مثلا دوست داری جایی آن گوشه کنار ها برای خودت داشته باشی، بی مثبت بی منفی! شنبه پنجم مرداد 1392ساعت 0:36 نويسنده. سه شنبه یکم مرداد 1392ساعت 3:1 نويسنده. من یک احمدرضا توسلی غیرواقعی هستم!