rayehe-reyhan.blogfa.com
قالب ساز بلاگفا ، قالب وبلاگ - قالب اختصاصی (52)
http://rayehe-reyhan.blogfa.com/cat-2.aspx
۱ پایگاه اطلاع رسانی شهرستان نهبندان. ۲ باشگاه فرهنگی ورزشی ستاره آبی لارستان. ۳ خبرنامه شهرستان ماهشهر. ۶ کانون فرهنگی هنری عترت. ۷ اداره تبلیغات اسلامی نهبندان. ۹ مجله اينترنتي گويا آي تي. ۱۰ فرا مرز (پایگاه خبری تحلیلی). ۱۱ سامانه مدیریت شهری 137 منطقه. ۱۳ معاونت اجتماعي فرهنگي شهرداري منطقه 8. ۱۶ نمايندگي 512480 بيمه پارسيان. ۱۸ بانوی مرداد ۴۸. روزهای پسر 17 ساله. بنیاد علمی پژوهشی مهدویت. ۲۳ وب نوشته های سعید جعفری. کانون وبلاگ نویسان فتح. ۲۷ لوستر خورشیدشهر ارسنجان. ۲۸ وب سایت چشمه سار.
leyley.blogfa.com
لِی لِی
http://leyley.blogfa.com/9202.aspx
دیروز خاکسترت را به دریا ریختند. امروز تور ماهیگیران پر از حلوا بود. هر جا که رفتم هی راه و بی راه. عطر تو جاری در نا خودآگاه. بغضی که مانده در حسرت آه. گر تیغ بارد در کوی آن ماه. گردن نهادیم الحکم لله. گفتم که دیگر حتی سراغت. پاهام رفتند سمت اتاقت. یک عمر شعرم از اتفاقت. جانا چه گویم شرح فراقت. چشمی و صد نم جانی و صد آه. حس نشستن در حجم آتش. ترس غریبی مثل سیاوش. جا مانده ام باز با خاطراتش. ای بخت سرکش تنگش به بر کش. گه جام زر کش گه لعل دلخواه. سهم من از تو ذهنی پریده است. سهم من از تو بغضی چکیده است.
leyley.blogfa.com
لِی لِی
http://leyley.blogfa.com/8701.aspx
دیروز خاکسترت را به دریا ریختند. امروز تور ماهیگیران پر از حلوا بود. انگشت آبی چکانم با بغض آبستنی که. دل بسته ی خاطراتم دلواپس بودنی که. بود و نبودش یکی شد وقتی تو را کم می آورد. مثل خوره می خورد باز این فکر مستهجنی که. جا مانده ای در خیالم صاف و صمیمی و مرطوب. جاپای خیس اتویی بر روی پیراهنی که. تو مثل شعر سپیدی من اوج تکرار فعلم. حذفم کن و راحتم کن قابل ندارد تنی که. روحش برایت پریده رفته که باران بیارد. از آسمانی که بی ابر از لحظه ی روشنی که . من در هزاره شکستم آهوی کوهی کجایی. تا آخر خط می رفتم.
leyley.blogfa.com
لِی لِی
http://leyley.blogfa.com/9010.aspx
دیروز خاکسترت را به دریا ریختند. امروز تور ماهیگیران پر از حلوا بود. مقام امن می بی غش و رفیق شفیق. با سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیزم. پس از مدت ها با دو خبر به روزم. 1- آلبوم "آسمان شب" با صدای دوست عزیزم شهریار بلوچستانی و آهنگ سازی دوست هنرمندم مرتضی شفیعی و با چهار تصنیف از خودم از جمله تصنیف آسمان شب وارد بازار شده است.دوستان علاقه مند می توانند تهیه فرمایند. عزیزم به خاطر طراحی قالب وبلاگ ممنونم. شما را به غزلی از این مجموعه میهمان می کنم. آرام کسی رد شده اما ضربانش. باید بنویسم غزلی تا هیجانش.
leyley.blogfa.com
لِی لِی
http://leyley.blogfa.com/8608.aspx
دیروز خاکسترت را به دریا ریختند. امروز تور ماهیگیران پر از حلوا بود. لی لی یک ساله شد. طرح می زد به روی بوم سیاه با گچی چارخانه ی من را. کودکی در حوالی کوچه کوچه ای در حوالی رویا. کودکی که طلایی موهاش امتداد طلایی خورشید. نرم نرمک رسید و پیدا کرد ته این کوچه آسمانش را. خانه خانه کنار هم می چید آنچه از من میان ذهنش بود. شکل یک پنجره ولی این کف دختری در مقابلم تنها. من شدم پنجره که با سنگش الفتی تازه بینمان باشد. گام آهنگ کفش قرمز او لی للی لی للی للی یک پا. ضرب پاهای او به اندامم ضربان دوباره ای می داد.
leyley.blogfa.com
لِی لِی
http://leyley.blogfa.com/8706.aspx
دیروز خاکسترت را به دریا ریختند. امروز تور ماهیگیران پر از حلوا بود. هر ساعت از نو قبله ای با بت پرستی می رود. توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را. این شعر آبی می نشیند روی کاشی. وقتی که معشوق غزل هایم تو باشی. تا من کبوتر باشم وهجرت همین جاست. از واژه ها تا گرم آغوشت نجاشی. تصویر زیتون های زیر گیسوانت. تلفیق موج قهوه ای با سبز ماشی. اصلا کمال الملک چیزی کم می آورد. نقاشی اش پیش نگاه تو ن قا شی. شعری که آغازش تویی پایان ندارد. این جا به بعد شعر را باید رهاشی. بانوی نیمه سایه پوش نیمه عریان.
leyley.blogfa.com
لِی لِی
http://leyley.blogfa.com/post-58.aspx
دیروز خاکسترت را به دریا ریختند. امروز تور ماهیگیران پر از حلوا بود. هر جا که رفتم هی راه و بی راه. عطر تو جاری در نا خودآگاه. بغضی که مانده در حسرت آه. گر تیغ بارد در کوی آن ماه. گردن نهادیم الحکم لله. گفتم که دیگر حتی سراغت. پاهام رفتند سمت اتاقت. یک عمر شعرم از اتفاقت. جانا چه گویم شرح فراقت. چشمی و صد نم جانی و صد آه. حس نشستن در حجم آتش. ترس غریبی مثل سیاوش. جا مانده ام باز با خاطراتش. ای بخت سرکش تنگش به بر کش. گه جام زر کش گه لعل دلخواه. سهم من از تو ذهنی پریده است. سهم من از تو بغضی چکیده است.
leyley.blogfa.com
لِی لِی
http://leyley.blogfa.com/8601.aspx
دیروز خاکسترت را به دریا ریختند. امروز تور ماهیگیران پر از حلوا بود. من صادقانه رفته ام از اجتماعتان. بی واژه می شود تن این استماعتان. چرخی زدی و باور من شد که شاعری. ت ن ت ن ت ت ن ت ت ن ت ت ت ن ت ن سماعتان. در انزوای زاویه ی یک مثلثم. شاید نصیب من بشود ارتفاعتان. ترسیده قافیه ولی از چشم های من. زل می زند به عمق نگاه شجا عتان. با آن نگاه قهوه ایت. من محو ثبت تازه این اخترا عتان. یک دایره به دور خیالم کشیده ام. یعنی برای روشنی من شعاعتان . شاید که سهم من که شما.فرصتی نماند. من صادقانه رفته ام از اجتماعتان.
leyley.blogfa.com
لِی لِی
http://leyley.blogfa.com/8603.aspx
دیروز خاکسترت را به دریا ریختند. امروز تور ماهیگیران پر از حلوا بود. یاتورا حل می کنم یادر تو حل میشوم. این منصفانه نیست اما اول کار. تو اشک می ریسی برای چندمین بار. تا قامتم را اشک پیراهن بدوزی. نه این زمین میخک ندارد دست بردار. تعمیدی این معبد بی واژه بودم. کم کم مقدس می شوم هندوی سی تار. شعرم شمالی می شود شرجی و نمناک. گیسوت شالی می شود سرسبز وپربار. یک حس سنگین توی ذهنم رخنه کرده. یک واژه مثل بد قلق مثل کلنجار. ده بیست سی چل وقت وقت گم شدن بود. در ذهن تو در توی باغ پشت دیوار. تا آخر خط می رفتم.
leyley.blogfa.com
لِی لِی
http://leyley.blogfa.com/9103.aspx
دیروز خاکسترت را به دریا ریختند. امروز تور ماهیگیران پر از حلوا بود. خیز در کاسه ی سر. نستعلیق سوخته بر دیوار ترکیبی از ترانه و خاکستر. سرپنجه ات به ذهن مربع ها سرپنجه ام حوالی یک دفتر. باران دوباره نبض تنم می شد یعنی دوباره زنده شدم اما. من بام بودم و لب من کم داشت بق بق بقوبقوی دو تا کفتر. مثل کلاغ در نرسیدن ها در سر رسید گم شده ام انگار. هر روز هفته جمعه تکراریست با عصرهای خسته ی زجر آور. بغض تو اخم تازه ی من می شد ضرب تو زخم تازه ی من می شد. این بار وقت رد شدنت بانو آرام از حوالی من بگذر.
SOCIAL ENGAGEMENT