mn2012.blogsky.com

motevaledbahar.blogfa.com

متولد بهار

http://www.motevaledbahar.blogfa.com/1389/06

آنجاکه راهی نیست خدا راه میگشاید. آيينه پرسيد که چرا دير کرده است. نکند دل ديگري او را اسير کرده است. خنديدم و گفتم او فقط اسير من است. تنها دقايقي چند تأخير کرده است. گفتم امروز هوا سرد بوده است. شايد موعد قرار تغيير کرده است. خنديد به سادگيم آيينه و گفت. احساس پاک تو را زنجير کرده است. گفتم از عشق من چنين سخن مگوي. گفت خوابي سالها دير کرده است. در آيينه به خود نگاه ميکنم. عشق تو عجيب مرا پير کرده است. راست گفت آيينه که منتظر نباش. او براي هميشه دير کرده است. مردي دختر سه ساله اي داشت. شجاع باش.حتی ...

motevaledbahar.blogfa.com

متولد بهار

http://www.motevaledbahar.blogfa.com/1389/01

آنجاکه راهی نیست خدا راه میگشاید. چه شب غریبی است.به خوشبختی مهتاب می اندیشم و تنهایی خود مهتاب خودرا در آغوش شب رها کرده و من.به تو می اندیشم.به تو و عمق نگاهت در من به تو و طنین کلامت به تو خاطراتت که تنها یادگارم است به تو قلب خسته و شکسته ام به اینکه چرا باز تورا می بخشم؟ بد از تو غم تنهاییم را با خیالت پر میکنم امامرحم زخم بی کسیم چیست؟ خدایا وحشت تنهاییم کشت. کسی با قصه من آشنا نیست. در این عالم ندارم همزبانی. به صد اندوه می نالم دوا نیست. نوشته شده در شنبه ۱۳۸۹/۰۱/۲۸ساعت 1:31 توسط بهار. رفتنت آغاز...

motevaledbahar.blogfa.com

متولد بهار - جمله حکیمانه یک مورچه به پیامبر خدا

http://www.motevaledbahar.blogfa.com/post/74

آنجاکه راهی نیست خدا راه میگشاید. جمله حکیمانه یک مورچه به پیامبر خدا. روزی حضرت سلیمان علیه الس لام با لشکریان خود از جن و انس با تمام شوکت حرکت می کرد تا به بیابان مورچگان رسیدند، در آنجا مورچه ای به همنوعان خود گفت: اى مورچگان، به خانههایتان داخل شوید، مبادا سلیمان و سپاهیانش- ندیده و ندانسته- شما را پایمال کنند. باد صدای مورچه را به گوش سلیمان رسانید، در آن هنگام حضرت سلیمان علیه الس لام در فضا عبور می کرد و باد او را حمل می نمود. سلیمان به او گفت: ای مورچه! مورچه گفت: آری، می دانم. سلامممنونم از این...

motevaledbahar.blogfa.com

متولد بهار - حضرت سلیمان و مورچه عاشق

http://www.motevaledbahar.blogfa.com/post/73

آنجاکه راهی نیست خدا راه میگشاید. حضرت سلیمان و مورچه عاشق. روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ تمام سعی مان را بکنیم،. پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:. ا دع وا الله و ا نتم م وق نون ب الا جاب ه و اعل موا ا ن الله لا ی ست ج یب د عاء. م ن ق لب غاف ل لاه. خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و. بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بی خبر نمی پذیرد. دل نوشته...

motevaledbahar.blogfa.com

متولد بهار

http://www.motevaledbahar.blogfa.com/1389/04

آنجاکه راهی نیست خدا راه میگشاید. بارها و بارها شنیده ام. که آسمان کرامت خدا. نگاهی به آسمان بینداز تا ستاره ها برایت چشمک بزنند. بارهاو بارها با نجوای شبانه راه را. به خیال خودم به سوی تو هموار کرده ام. و بار ها و بار ها با بلند کردن دست نیازم به درگاهت از تو حاجت خواسته ام. و تو ای خدایی. که بی همتا و بی نظیری. بارها مرا خجالت داده ای و حاجتم را روا کرده ای. و چه نیکی ها که از من بر زبانها منتشر نکرده ای. که من لایق آنان نبوده ام. ولی گاه خواسته ام را بر نیاوردی. و من کج فهم قدر نشناس. خستگی من از رودها.

motevaledbahar.blogfa.com

متولد بهار

http://www.motevaledbahar.blogfa.com/1389/05

آنجاکه راهی نیست خدا راه میگشاید. مثل يک نقطه کوچک در کنار هزاران نقطه کوچک ديگر ، من در حاشيه تو در حال بازيگوشی ام. شادمانه با من بازی میکنی. مثل پدری که برای شاد کردن کودک خردسالش پاورچين پاورچين به او نزديک میشود و ناگهان با بوسه و آغوشی او را غافلگير میکند ، تو از نقطه ای دور آرام آرام بسویم میخرامی و وقتی به من میرسی ، ناگهان با کف پنبه ای سفيدی مرا به آغوش میکشی. تنها صدای بهم خوردن کفهای سپيد و صدای قهقهه های خودم هنگام پريدن بر روی موجها را میشنوم. تو با من بازی میکنی، با مهربانی. فرج آقامونو زو...

motevaledbahar.blogfa.com

متولد بهار

http://www.motevaledbahar.blogfa.com/1389/07

آنجاکه راهی نیست خدا راه میگشاید. چقدر دلم براتون تنگیده بود. بابا قربون مرام همتون که تنهام نزاشتین. امدینو کلی خجالتم دادین. ببخشیددیر شد.همه کارامو برنامه هام بهم ریخته بود. غزل جونم تو وبت که ازت معذرت خواهی کردم. خلاصه همگی حلال کنید. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۸۹/۰۷/۱۳ساعت 13:6 توسط بهار. Design By : Mihantheme. زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواندو از صحنه رودصحنه پیوست بجاست. خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد. هرچه می خواهد دل تنگت بگو. بانک جامع قالب های فارسی. به رنگ آب(ابجی جونی).

motevaledbahar.blogfa.com

متولد بهار - شعر...

http://www.motevaledbahar.blogfa.com/post/72

آنجاکه راهی نیست خدا راه میگشاید. دردا که تیر کودک چرخ از کمان گذشت. دل را درید از هم و از استخوان گذشت. اندوه ابروار به دشت دلم گریست. سیل سرشک گشت کران تا کران گذشت. آن زخم چیره گشت که نتوان به دل کشید. وان درد سلطه یافت که نیشش زجان گذشت. خاکستری بجای در این دشت تیره ماند. چاووش خواند و از خم ره کاروان گذشت. صبح وداع تیره تر از شام مرگ بود. اشکی بدیده ماند و سکوت از زبان گذشت. شادی و شرو شور و شراب و شباب و شوق. رنگ محال بود و نه چشم گمان گذشت. روزی به پیر میکده گفتم که عمر چیست؟ گفتم که عشق چیست؟

motevaledbahar.blogfa.com

متولد بهار

http://www.motevaledbahar.blogfa.com/1389/08

آنجاکه راهی نیست خدا راه میگشاید. نکات کوچک زندگی 2. همیشه و در همه حال به خدا توکل کن. هیچ گاه دعا و نیایش را فراموش نکن.نیرویی غیر قابل وصف در آن نهفته است. حداقل دو روز پیش از مراسم عروسی ات جشن پایان دوران مجردی را برپا کن. همیشه سعی کن باعث پیشرفت مردم شوی. به یاد داشته باش که همواره عشق ها و موقعیت های بزرگ با مخاطره همراه هستند. هر شب دندانهایت را مسواک بزن. یادت باشد تاوان نادانی را باید به بهای سنگینی بپردازی. فراموش نکن که لذت هدیه دادن به دیگران بیشتر از هدیه گرفتن است. آپ قبل را مجددا بخوانید.

motevaledbahar.blogfa.com

متولد بهار

http://www.motevaledbahar.blogfa.com/1389/02

آنجاکه راهی نیست خدا راه میگشاید. تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق. که نامی خوشتر از اینت ندانم. وگر هر لحظه رنگی تازه گیری. بغیر از زهر شیرینت نخوانم. تو زهری زهر گرم سینه سوزی. تو شیرینی که شور هستی از توست. شراب جان خورشیدی که جان را. نشاط از تو غم از تو هستی از توست. به آسانی مرا ازمن ربودی. درون کوره ی غم آزمودی. دلت آخر به سرگردانیم سوخت. نگاهم را به زیبایی گشودی. بسی گفتند:دل از عشق. که:نیرنگ است و افسون است و جادوست. ولی ما دل به او بستیم و دیدیم. که او زهر است اما.نوش داروست. ولی درخت سبزم میگوید.