
MOHAMMADEMAN.BLOGFA.COM
محمد عزیزممحمد عزیزم - همیشه دوست دارم
http://mohammademan.blogfa.com/
محمد عزیزم - همیشه دوست دارم
http://mohammademan.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
15
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.281 sec
SCORE
6.2
محمد عزیزم | mohammademan.blogfa.com Reviews
https://mohammademan.blogfa.com
محمد عزیزم - همیشه دوست دارم
محمد عزیزم - 20
http://www.mohammademan.blogfa.com/post/20
اما هنوز رنج میکشم. بی اونکه بتونم کاری کنم و نگاه تو رو جذب کنم. کمتر مینویسم،تا بیشتر فاصله بگیرم. باید کم.کم.کم.کم،برام کم و کم رنگ شی. همیشه دوست دارم.برام رویایی. نوشته شده در چهارشنبه یکم دی ۱۳۹۵ساعت 23:31 توسط مریم خانوم.
محمد عزیزم - 18
http://www.mohammademan.blogfa.com/post/18
از دیروز منم که دارم بی تفاوت رفتار میکنم. دیشب اومدم آب خوردم.از کنارت گذشتم و نه نگاه کردم و نه سلام. امروزم از ظهر ک اومدم تا شب موتورت بود و دو ثانیه اومدی و گذشتی و اون که اخم کرد و نگاه نکرد من بودم. نمیدونم این حس موقته یا دائم.اما لاقل بذار حالا که هس بفهمیو درک کنی چه مزخرفه بی تفاوتی.البته اگر برات مهم باشه! نوشته شده در چهارشنبه هفدهم آذر ۱۳۹۵ساعت 22:45 توسط مریم خانوم.
محمد عزیزم - 14
http://www.mohammademan.blogfa.com/post/14
چند روزی بود که خواهرم اومده بود خونمون و نمیتونستم بیام بنویسم. جمعه رفتیم جنگل.جات خیلی خالی بود.خیلی خیلی خوش گذشت اما تمام مدت چشمم به جاده بود.فکر میکردم تو میخوای رد بشی و من نبینمت! اما رد نشدی.انگار نمیخواستی دور دور هر هفته ای که آبجی میگفت میکنی رو کنی.شاید رفته بودی و شاید بعدش رفتیو شاید به خاطر سرما نرفتی کلا! شنبه هم کمی دیدم.کم.خیلی کم! دیروز یکشنبه بود و تعطیل اربعین.موندم خونه و خابیدم و سر درد کشیدم و بهت فکر کردم و ندیدمت. امروز یکم دیدمت.هم صبح.هم ظهر.هم شب که درو بستی.
محمد عزیزم
http://www.mohammademan.blogfa.com/archive
محمد عزیزم - 22
http://www.mohammademan.blogfa.com/post/22
دیروز بود که بابت گم شدن جارو ازت خواستم تو وسایل رضا رو بگردی.خداااااا میدونه چی کشیدم تا دیدمت و چی کشیدم تا تونستم خودمو راضی کنم که صدات کنم.وای خدا.قرن ها بود چنین حسی بهم دست نداده بود.قلبم داشت کنده میشد.سرم داغ شده بود.از مریم شر و شور که به هیشکی جواب درست و حسابی نمیده خبری نبود که نبود! دوباره از اول عاشق شدم انگار. هعی خدا.چرا سهم من این شد؟ امروز عصر دیدم که جارو هست! صدات کردم و ازت خاستم بپرسی که مال ماست یا نه. و جارو تونست بهترین کاربردشو تو طول تاریخ نشون بده!
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
15
๔๒ستاره’ شبهای روشن๔๒
http://www.siahiyeshab.blogfa.com/8801.aspx
๔ ๒ستاره’ شبهای روشن ๔ ๒. بر برگ گل به خون شقایق نوشته ام تا زنده ام من دوستت دارم امیرم. در حالی که لبانم بسته است و خاموشم. برای تو زنده ام. در حالی که اشکهایم را پنهان می کنم. اما در دلم فروزان می ماند فانوس خواستن و عشق. برای تو. به خاطر تو. زندگی آورده است کتاب روزهای گذشته را. و خاطرات بسیاری ما را احاطه کرده است. بی پرسش چه بسیار پاسخ یافتم. دیدیم که چه می خواستیم و چه به دست آوردیم. اما در دل فروزان می ماند فانوس خواستن و عشق. برای تو. به خاطر تو. چه بگویم که دنیا با من چه عداوتی کرد.
๔๒ستاره’ شبهای روشن๔๒
http://www.siahiyeshab.blogfa.com/8704.aspx
๔ ๒ستاره’ شبهای روشن ๔ ๒. بر برگ گل به خون شقایق نوشته ام تا زنده ام من دوستت دارم امیرم. برای تو که عزیز ترینی .A. نوشته شده در ۱۳۸۷/۰۴/۲۴ساعت 0:45 توسط shab. به عشق تو زنده ام. به عشق تو زنده ا م. عزیزم این قلب کوچکم تنها برای تو می تپد! این چشمهای بی گناهم برای تو اشک می ریزند و. این تن خسته ام به عشق تو زنده است. به قلب کوچک و گویا شکسته ام عشق بورز که برای تو می تپد. خون عاشقی را با محبت هایت در رگهای خشکم بریز و. به من جانی تازه ببخش . مرا نوازش کن مرا آرام کن بیا و به من بگو که. قلب کوچک را دارم.
๔๒ستاره’ شبهای روشن๔๒
http://www.siahiyeshab.blogfa.com/8805.aspx
๔ ๒ستاره’ شبهای روشن ๔ ๒. بر برگ گل به خون شقایق نوشته ام تا زنده ام من دوستت دارم امیرم. روزگاری یک نگه، گرمای صد آغوش داشت. اشک عاشق مز ه گل چشمههای نوش داشت. یک نوازش میزد آتش بر دل هر بیقرار. یک سخن، پویائی یک بستر گل پوش داشت. خندهها بوی خوش عشق و محبت داشتند. چشمها گیرائی یک چشمه خودجوش داشت. ای که آغوشت ز سردی میزند پهلو به غم. یاد آن روزی که آغوشت تب آغوش داشت. نوشته شده در ۱۳۸۸/۰۵/۲۱ساعت 3:9 توسط shab. گل من گریه مکن که درآیینه. اشک توغم من پیداست. قطره اشک توداندکه غم من دریاست.
๔๒ستاره’ شبهای روشن๔๒ - آه " افسوس " آه
http://www.siahiyeshab.blogfa.com/post-61.aspx
๔ ๒ستاره’ شبهای روشن ๔ ๒. بر برگ گل به خون شقایق نوشته ام تا زنده ام من دوستت دارم امیرم. و ترنم چک چک. در میان شب تار. یا که درد و دل ابر. پره از غصه ز جبر. من به او مینگرم. در دل ابر سیاه. حاله ای نور سپید. ماه را گویم ماه. دل او همچون من. پر درد است هنوز. مثل شمعی شب سوز. و دل پر دردم. همه حاکیست از این. منتظر چشم به راه. همه در یک جمله. نوشته شده در ۱۳۸۸/۰۷/۱۱ساعت 9:58 توسط shab. گل من گریه مکن که درآیینه. اشک توغم من پیداست. قطره اشک توداندکه غم من دریاست. دل به امید ببندکه ناامیدی کفراست.
๔๒ستاره’ شبهای روشن๔๒
http://www.siahiyeshab.blogfa.com/8711.aspx
๔ ๒ستاره’ شبهای روشن ๔ ๒. بر برگ گل به خون شقایق نوشته ام تا زنده ام من دوستت دارم امیرم. گفتمش بي تو چه ميبايد کرد؟ ماهش را داد . گفتمش همدم شبهايم کو؟ سياهش راداد . وقت رفتن همه روميبوسيد به من ازدور. نگاهش راداد . يادگاري به همه داد و به من. انتظار. سرراهش را داد ! نوشته شده در ۱۳۸۷/۱۱/۱۲ساعت 19:33 توسط shab. دستانم گرمي دستانت را مي خواهد پس دستانم را به تو ميدهم. قلبم تپش قلبت را مي خواهد پس قلبم را به تو ميدهم. چشمانم نگاه زيبايت را مي خواهد پس نگاهم از آن توست. عاشقانه دوستت خواهم داشت.
๔๒ستاره’ شبهای روشن๔๒
http://www.siahiyeshab.blogfa.com/8707.aspx
๔ ๒ستاره’ شبهای روشن ๔ ๒. بر برگ گل به خون شقایق نوشته ام تا زنده ام من دوستت دارم امیرم. کدام واژه مرا تا عروج "ما" می برد؟ اگر تو نبودی سلام را که به لبخند پاسخش می داد؟ نگاه منتظرم راه بر نگاه که می بست؟ ز پشت پنجره چشمان من که را می جست؟ اگر تو نبودی کدام واژه به لبهای من گره می خورد؟ سرای خاطره ام رازدار که می بود؟ اگر تو نبودی دلم هوای که می کرد؟ سفر به یاد که آغاز می توانستم؟ اگر تو نبودی فضای خاطره ام عطر یاد که را داشت؟ کدام واژه به جای تو ورد لب می شد؟ اگر تو نبودی دل غمدیده را چه کسی می برد؟
๔๒ستاره’ شبهای روشن๔๒
http://www.siahiyeshab.blogfa.com/8708.aspx
๔ ๒ستاره’ شبهای روشن ๔ ๒. بر برگ گل به خون شقایق نوشته ام تا زنده ام من دوستت دارم امیرم. کاری به کار عشق ندارم. من هیچ چیز و هیچ کس را دیگر. در این زمانه دوست ندارم. این روزگار چشم ندارد من و تو را. یک روز خوشحال و بی ملال ببیند. زیرا هر چیز و هر کس. که دوست تر بداری. حتی اگر یک نخ سیگار یا زهر مار باشد. از تو دریغ میکند. پس با همه وجودم خود را زدم به مردن. تا روزگار دیگر کاری به کار من نداشته باشد. این شعر را هم نا گفته میگذارم . تا روزگار بو نبرد . کاری به کار عشق ندارم! گل من گریه مکن که درآیینه.
๔๒ستاره’ شبهای روشن๔๒
http://www.siahiyeshab.blogfa.com/8712.aspx
๔ ๒ستاره’ شبهای روشن ๔ ๒. بر برگ گل به خون شقایق نوشته ام تا زنده ام من دوستت دارم امیرم. به تو گفتم منو عاشق نکن ديوونه ميشم. منو از خونه آواره نکن بي خونه ميشم. خطر کردي نترسيدي منو دلداده کردي. تو کردي هرچي با اين ساکته افتاده کردي. ديگه از کوچهء من راهه برگشتن نداري. منم دوست و منم دشمن کسي جز من نداري. نگفتم دل من بي اعتباره. اگه عاشق بشه پروا نداره. نمي فهمه خطر اين مرغ بيدل. قفس ميشکنه ميره تا ستاره. به تو گفتم اگه مستم کني مثل پرنده. ديگه از من نپرس مستيه عاشق چون و چنده. با من بمان تو آن. اگه پو...
๔๒ستاره’ شبهای روشن๔๒
http://www.siahiyeshab.blogfa.com/8807.aspx
๔ ๒ستاره’ شبهای روشن ๔ ๒. بر برگ گل به خون شقایق نوشته ام تا زنده ام من دوستت دارم امیرم. و ترنم چک چک. در میان شب تار. یا که درد و دل ابر. پره از غصه ز جبر. من به او مینگرم. در دل ابر سیاه. حاله ای نور سپید. ماه را گویم ماه. دل او همچون من. پر درد است هنوز. مثل شمعی شب سوز. و دل پر دردم. همه حاکیست از این. منتظر چشم به راه. همه در یک جمله. نوشته شده در ۱۳۸۸/۰۷/۱۱ساعت 9:58 توسط shab. گل من گریه مکن که درآیینه. اشک توغم من پیداست. قطره اشک توداندکه غم من دریاست. دل به امید ببندکه ناامیدی کفراست.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
Mohammad Eltejaein
Senior Director of Marketing and Business Developement. Mohammad Eltejaein @ Xing. Mohammad Eltejaein on Lookup Page. Mohammad Eltejaein's Jobrary. Mohammad Eltejaein earned his undergraduate and graduate degrees in electrical engineering from the University of California, Los Angeles, before working in the technology industry. He currently belongs to the Universal Plug and Play Forum. 2015, mohammadeltejaein.com.
Mohammad Reza Eltejaein - A Successful California Business Leader
Mohammad Reza Eltejaein - A Successful California Business Leader. Senior Director of Marketing and Business Developement. Mohammad Eltejaein's Zerply. In his private life, the professional enjoys traveling and reading about business strategy in books authored by the likes of Joan Magretta. He also participates in multiple sports, including golf and skiing. 2015, mohammadeltejaein.net.
mohammadeltejaein.wordpress.com
Mohammad Reza Eltejaein | A Qualified Businessman and Engineer
A Qualified Businessman and Engineer. About Mohammad Reza Eltejaein. It seems we can’t find what you’re looking for. Perhaps searching can help. About Mohammad Reza Eltejaein. Mohammad Reza Eltejaein – CVShare. Mohammad Reza Eltejaein on Pinterest. Mohammad Reza Eltejaein Bigsight. Mohammad Reza Eltejaein's Scribd Profile. Mohammad Reza Eltejaein’s About.Me Page. Silicon Valley Marketing Executive. Follow Mohammad Reza Eltejaein on Twitter. Create a free website or blog at WordPress.com.
محمد عماد
هرزگیهای ذهنم را به پاکی احساسم ببخش. ب نیانگذار آکادمی هنر عماد. مؤلف و مدرس موسیقی و تئاتر.
محمدِمامان
اینجا مامان محمد از محمد مامان مینویسه. در سایه ی عشق. پرم از حس دلتنگی. ساقی لاله های عاشق. پژواک من و زندگی. باهوش، بازیگوش و خوش زبون. فوتبال، نقاشی، ماشین و آشپزی. مثل بابا شدن و فوتبالیست شدن. Weblog Themes By : SibTheme.com.
محمد عزیزم
دیروز بود که بابت گم شدن جارو ازت خواستم تو وسایل رضا رو بگردی.خداااااا میدونه چی کشیدم تا دیدمت و چی کشیدم تا تونستم خودمو راضی کنم که صدات کنم.وای خدا.قرن ها بود چنین حسی بهم دست نداده بود.قلبم داشت کنده میشد.سرم داغ شده بود.از مریم شر و شور که به هیشکی جواب درست و حسابی نمیده خبری نبود که نبود! دوباره از اول عاشق شدم انگار. هعی خدا.چرا سهم من این شد؟ امروز عصر دیدم که جارو هست! صدات کردم و ازت خاستم بپرسی که مال ماست یا نه. و جارو تونست بهترین کاربردشو تو طول تاریخ نشون بده! از آخرین بازی که اومدم و ب...
هر چی تو بخوای
1662;یج رنک. هر چی تو بخوای. با نظرات خود ما را در بهتر شدن وبلاگ یاری کنید. وبلاگ طرفداران سياوش سايه ( خبرهاي داغ ). هر کی هر چی خواست بیاد. دانلود نرم افزار کم حجم. نوشته شده در تاريخ چهارشنبه بیست و هفتم شهریور 1392 توسط محمد عمارلو. نوشته شده در تاريخ سه شنبه دوازدهم شهریور 1392 توسط محمد عمارلو. نوشته شده در تاريخ سه شنبه پانزدهم مرداد 1392 توسط محمد عمارلو. ماهی که توش به دنیا اومدی رو انتخاب کن :. ۱فروردین : من لیس زدم. ۲اردیبهشت : من فشردم. ۳خرداد : من دوست داشتم. ۴تیر : من صیغه کردم. زرد : بخاط...
سلام به همگی ممنون که به وبلاگم سرزدید
سلام به همگی ممنون که به وبلاگم سرزدید. اس ام اس های عارفانه. عشقت را نثار كسی كن كه لایق آن باشد نه تشنه آن. زیرا هر تشنه ای روزی سیراب می شود. تنها گرگها نیستند که لباس میش میپوشند! گاهی پرستو ها هم لباس مرغ عشق بر تن میکنند! عاشق که شدی کوچ میکنند. انگشتت را هرجای نقشه خواستی بگذار فرقی نمی کند. تنهایی من عمیق ترین جای جهان است و انگشتان تو هیچ وقت به عمق فاجعه پی نخواهند برد. هر کسی را نه بدان گونه که هست ، احساس می کنند ، بدان گونه که احساسش می کنند ، هست. نمی گذاشتم به آسانی دلم را ببری. به غضنفر م...
ملامحمد نصرابادی
شرح زندگانی وحیات عالم جلیل القدر مرحوم ملا محمد نصرابادی (سفیدشهری). بیش از ۲۵۰ اثر به دبیرخانه جشنواره ماه در برکه ارسال شده است. دبیرعلمی جشنواره سراسری ماه در برکه:. بیش از ۲۵۰ اثر به دبیرخانه جشنواره ادبی "ماه در برکه" رسید. ۲۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۴. دبیرجشنواره سراسری ماه در برکه گفت: بیش از ۲۵۰ اثر به دبیرخانه جشنواره "ماه در برکه" و در چهار بخش شعر، پیامک ادبی، خوشنویسی و پوستر ارسال شده است و نتایج تا دو روز آینده مشخص میشود. محمد غلامی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در. غلامی با اشاره به هدف برگزاری ...
تنها تر از سکوت شب
تنها تر از سکوت شب. تنها تر از سکوت شب. دیدی که چه بی رنگ و ریا بود زمستان؟ مظلوم ترین فصل خدا بود زمستان؟ دیدیم فقط سردی او را و ندیدیم. از هرچه دو رنگیست ، رها بود زمستان! تاريخ دوشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 12:58 نويسنده محمد. قدیما هزار ساعت عشق بوב و. الاל هزار ساعت بوسہ علنﮯ هست و. בریغ از یہ لحظہ عشق. برچسبها: بوسه و عشق. تاريخ دوشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 12:55 نويسنده محمد. و گفتی که باید از هم جدا شیم. باید دیگه ما مال هم نباشیم. باید هر یک بریم به سمت یک راه. باید دیگه با هم همراه نباشبم.
داستانه
داستان های کوتاه محمد توحیدی چافی. داستان حکایت نقش های است که ما در این صحنه شگرف ایفا می کنیم نویسنده سناریوی زندگی ما براستی کیست؟ واگر اینگونه باشد چه عاشقانه خواهد نوشت.من هم عاشقانه می نویسم.حتی اگر همه صحنه ها صحنه جنگ باشد آخر زندگی هم جنگ است نه؟ پژوهش های ایران شناسی. تردید در ظهر تابستان. ترديد در ظهر تابستان. غذايشرا كهخورد احساسكرد حسابيسنگينشدهاست. سفرهرا بههمراهكاسهو بشقابها جمعميكند و كشانكشانبهطرفظرفشوييميبرد. پدر سرشرا. تكانيميدهد و غر ميزند. ما كهزمينداريم. يهخوردهغيرتنشونبده! بازاز كو...