mohsenmarouf.blogfa.com

ashenaybaran.blogfa.com

عاشق باران - ابی تر از همیشه...

http://www.ashenaybaran.blogfa.com/post-37.aspx

شهر من منتظر باران است. ابی تر از همیشه. کنار خیابون ایستاده بود. تنها ، بدون چتر ،. اشاره کرد مستقیم . جلوی پاش ترمز کردم ،. در عقب رو باز کرد و نشست ،. آدمای تنها بهترین مسافرن برای یک راننده تنها ،. خواهش می کنم . حواسم به برف پاک کنای ماشین بود که یکی در میون کار می کردن و قطره های بارون که درشت و محکم خودشون می کوبوندن به شیشه ماشین ،. یک لحظه کوتاه کافی بود که همه چیز منو به هم بریزه ،. و اون لحظه ، لحظه ای بود که چشم های من صورتش رو توی آینه ماشین تماشا کرد ،. چشمامو از نگاهش دزدیدم ،. سرعت ماشینو...

ashenaybaran.blogfa.com

عاشق باران

http://www.ashenaybaran.blogfa.com/8707.aspx

شهر من منتظر باران است. باد مي وزد و احساس مي کنم کسي در ميان باد من را فرياد مي زند واز عشق مي خواند احساس مي کنم غريبه اي صدايم مي کند و شايد او آشنايي ديرين است که ياد از من مي کند صدا مرا به آغوش خود فرار مي خواند، لحظه هاي مي گذرند و عشق ها هنوز در جستجواند. و چشمها در اوج انتظار به سر مي برند. و هم اکنون اين من هستم که بي صدا آن غريب آشنا را فرياد مي زنم. و اين من هستم که از عشق سخن مي گويم و بدون بال پريدن مي پرم و همچنان در جستجوي او به سر مي برم. امیدوارم که حال همتون خوب باشه. هر چه ترفندونرم ا...

ashenaybaran.blogfa.com

عاشق باران - نمی دانم...

http://www.ashenaybaran.blogfa.com/post-35.aspx

شهر من منتظر باران است. نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند. مثل آسمانی که امشب می بارد. بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند. و چشمانم را نوازش می دهد. تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم. مدونین چیه دوستای گلم. وقتی دستت و میاری بالا . تا ازش اب نبات چوبیتو بگیری . وقتی میشنوی که بهت میگه . دیگه نبینم گریه کنیااا . وگرنه باهات قهر میکنم . وقتی میبینی با دستش اشکاتو پاک میکنه و واست میرقصه تا تو بخندی . و اون ذوق کنه . تازه میفهمی همه چیز یه ارتباطه خدا و بندگی نیست . تازه میفهمی عشقته . چون خدا نمی خواست.

ashenaybaran.blogfa.com

عاشق باران

http://www.ashenaybaran.blogfa.com/8802.aspx

شهر من منتظر باران است. سعی کردم که اینبار زودتر ازسری قبل بیا امدیواربودم که خوش قول بوده باشم اما نشد. بازم یکی از شعر های زیبای فروغ فرخزاد که من خیلی این شعر رو دوست دارمو امیدوارم که شما هم. خوشتون بیادو دوست دارم شماها هم نظرتون رو در. ببخشید اگه نمی تونسم پیش همه بیام باور کنید خیلی درس دارم. دلم برای همتون تنگ شده. من با آفتاب کاری ندارم. من اگر پنجره را باز کردم خواستم نسیم بوی نازنین خاطر تورا برایم بیاورد. پنجره را گل بگیر. من با پنجره کاری ندارم. من شمدانی های حیاط را یکی یکی سر می زنم. و دلم...

ashenaybaran.blogfa.com

عاشق باران

http://www.ashenaybaran.blogfa.com/8808.aspx

شهر من منتظر باران است. پاییز را دوست دارم. به خاطر ساعات با تو بودنش. زمانی که متوقف می شود. تا هم پای پاییزی ات شانه شانه. با خش خش برگهای نارنجی فصل. قول می دهم صدای پاهایم. گوش زمان را کر. دیوارهای چشم دار را کور. و صدای نامردمان را خفه کند. من به تو می رسم. تا در بلندای پرواز. و سپیدی جاده خدا. هم پایت باشم ای همه ی تو و من. دوستتون دارم دوستای گلم. وممنونم از پیرمردو،اقا فرزاد،واقا مجید.وهمه دوستای گلم بخاطر لطفی. که به من داشتن. نوشته شده در شنبه ۳۰ آبان۱۳۸۸ساعت 0:12 توسط (محدثه).

ashenaybaran.blogfa.com

عاشق باران - دل من ...

http://www.ashenaybaran.blogfa.com/post-30.aspx

شهر من منتظر باران است. كه به اندازه يك عشقست. به بهانه هاي ساده خوشبختي خود مي نگرد. به زوال زيباي گلها در گلدان. به نهالي كه تو در باغچه خانه مان كاشته اي. و به آواز قناري ها. كه به اندازه يك پنجره مي خوانند. آسمانيست كه آويختن پرده اي آن را از من مي گيرد. سهم من پايين رفتن از يك پله متروكست. و به چيزي در پوسيدگي و غربت واصل گشتن. سهم من گردش حزن آلودي در باغ خاطره هاست. و در اندوه صدايي جان دادن كه به من مي گويد. دستهايت را دوست ميدارم. دستهايم را در باغچه مي كارم. سبز خواهم شد مي دانم مي دانم مي دانم.

ashenaybaran.blogfa.com

عاشق باران

http://www.ashenaybaran.blogfa.com/8903.aspx

شهر من منتظر باران است. نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند. مثل آسمانی که امشب می بارد. بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند. و چشمانم را نوازش می دهد. تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم. مدونین چیه دوستای گلم. وقتی دستت و میاری بالا . تا ازش اب نبات چوبیتو بگیری . وقتی میشنوی که بهت میگه . دیگه نبینم گریه کنیااا . وگرنه باهات قهر میکنم . وقتی میبینی با دستش اشکاتو پاک میکنه و واست میرقصه تا تو بخندی . و اون ذوق کنه . تازه میفهمی همه چیز یه ارتباطه خدا و بندگی نیست . تازه میفهمی عشقته . چون خدا نمی خواست.

ashenaybaran.blogfa.com

عاشق باران

http://www.ashenaybaran.blogfa.com/8704.aspx

شهر من منتظر باران است. من گلی دارم به رنگ ارغوان. و زمینی که در آن کوچه ی تنگ. گل شب بو می کاشت. ارغوان رنگ سیه چشم خمار آلوده. گل ر خش ح جب و حیای دارد. کودکی با گل شب بو چه صفایی دارد. دخترک کوچه ی خالی ل ی ل ی شعر انار. کودکی و ه چه هوایی دارد. یک گل مست به رنگ ارغوان در دست. گل شب بو دارد! من گلم را به کسی نفرختم. من فقط چند خطی اشک برایش ریختم. گل من شب بو بود. من گلی دیدم به رنگ ارغوان. و غریبی که در آن کوچه ی تنگ. گل شب بو می کاشت. تقدیم به همه ی تنهاییهایم. به همان قدر که چشم تو پر از زیباییست.

ashenaybaran.blogfa.com

عاشق باران - صدای صنوبر

http://www.ashenaybaran.blogfa.com/post-34.aspx

شهر من منتظر باران است. پاییز را دوست دارم. به خاطر ساعات با تو بودنش. زمانی که متوقف می شود. تا هم پای پاییزی ات شانه شانه. با خش خش برگهای نارنجی فصل. قول می دهم صدای پاهایم. گوش زمان را کر. دیوارهای چشم دار را کور. و صدای نامردمان را خفه کند. من به تو می رسم. تا در بلندای پرواز. و سپیدی جاده خدا. هم پایت باشم ای همه ی تو و من. دوستتون دارم دوستای گلم. وممنونم از پیرمردو،اقا فرزاد،واقا مجید.وهمه دوستای گلم بخاطر لطفی. که به من داشتن. نوشته شده در شنبه ۳۰ آبان۱۳۸۸ساعت 0:12 توسط (محدثه).