MOOMIYA.BLOGFA.COM

gahneveshtsorkh.blogfa.com

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده - دوردست ، دستهای دور توست

http://www.gahneveshtsorkh.blogfa.com/post-16.aspx

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده. دوردست ، دستهای دور توست. حقیقت داره یا خوابه که دستات توی دستاشه. اون نمیتونه مثل من عاشقت باشه. باهاش خوشبخت و آرومی ، سرت رو شونۀ اونه. یه روزی ماله من بودی ولی اینو نمیدونه. نمیدونه که دست تو، تو دستای منم بوده. بهش بگو که آغوشت ، یه وقت جای منم بوده. بگو چی بین ما بوده ، سر عشقت چی آوردی. اونم حرفاتو باور کرد ، واسه اونم قسم خوردی؟ منو یادت میاد یا نه؟ همون که عاشقش بودی. چقدر راحت یکی دیگه جامو پر کرد به این زودی. حقیقت داره یا خوابه؟ نیستی و همین ، برای گریه کافی است.

gahneveshtsorkh.blogfa.com

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده

http://www.gahneveshtsorkh.blogfa.com/9004.aspx

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده. به کسی نخواهم گفت با من چه کردی . برای آدمها کابوس شود. پ ن : فاصلۀ عشق و نفرت یک خط نازک ظریف است. پ ن : لطفا پایت را از روی خرده های دلم بردار. نوشته شده در بیست و هشتم تیر ۱۳۹۰ساعت 20 توسط نامم را نمیدانم. تو باور مکن . سلام حال من خوب است. ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور. که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند . . . با این همه اگر عمری باقی بود. طوری از کنار زندگی می گذرم. که نه دل کسی در سینه بلرزد. و نه این دل نا ماندگار بی درمانم . . . دعا کردم که بیایی.

gahneveshtsorkh.blogfa.com

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده -

http://www.gahneveshtsorkh.blogfa.com/post-10.aspx

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده. همه روزهای تقویمم پنجشنبه است. پنجشنبه های من و تو. تو رفته ای و. روی سرم آوار شده اند. سراغت را از که باید بگیرم؟ جواب پنجشنبه های دلم را چه کسی خواهد داد؟ پ ن : او که در وحشت شب عشق به من حالی کرد / زیر آوار خزان پشت مرا خالی کرد. نوشته شده در چهارم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 11 توسط نامم را نمیدانم. Design By : Night Melody. آنها که دوستشان دارم. ضربان هاي فاصله دار. هی بوسۀ کهنۀ علاقه. دلم پر از گلایه هاست. هزار تا وصلۀ ناجور. یادداشت های گاه و بیگاه آقای میم.

gahneveshtsorkh.blogfa.com

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده -

http://www.gahneveshtsorkh.blogfa.com/post-13.aspx

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده. طعم گس عشق را چشیدم. دستم را با همه احساست گرفتی و بوسیدی. وقتی عرق سرد کف دستت در گرمای دستم بخار شد. طعم گس عشق را تو به من چشاندی. وقتی انگشتانم پنهان شد لابلای انگشتان مردانه ات. طعم گس عشق را چشیدم وقتی از هیجان به نفس نفس افتاده بودی. پ ن : یکی خوش است به این که پول دارد یکی خوش است به اینکه ترم آخر درسش را می گذراند. یکی به زیبایی اش و من خوشم به اینکه تو را دارم. پ ن : دوستت دارم. نوشته شده در یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 18 توسط نامم را نمیدانم. آنها که دوستشان دارم.

gahneveshtsorkh.blogfa.com

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده

http://www.gahneveshtsorkh.blogfa.com/8912.aspx

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده. سر یه دوراهی گیر کردم. این روزها همۀ دغدغه ام شده همین دو راهی. پ ن : چقدر سخته همش با دلسوزی برای دیگران زندگی کردن. پ ن : کاش کمی هم برای خودم و احساسم. اس ام اس نوشت : باید یکی باشه که وقتی میخنده دل آدم بلرزه وگرنه زندگی چیز بیخودیه. نوشته شده در هفتم اسفند ۱۳۸۹ساعت 17 توسط نامم را نمیدانم. آفتاب را دوست دارم. به خاطر پیراهنت روی طناب رخت. اگر می بارد بر چتر آبی تو. و چون تو نماز خوانده ای خدا پرست شدم. پ ن : در چشم هات شنا میکنم و در دست هات میمیرم. پرنده گفت : غیر از...

gahneveshtsorkh.blogfa.com

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده -

http://www.gahneveshtsorkh.blogfa.com/post-33.aspx

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده. تمام "امن یجیب "های دلم را. گره زده ام به نگاهت. و روانۀ آسمان کرده ام. خدا تو را برای دلم نگه میدارد. پ ن : تمام این شبهای تابستانی که تو آرام به خواب میروی من و نا آرامی هایم آرام و بیصدا تا صبح قدم میزنیم. و برای چشمان قندقی رنگت لالایی باران میخوانیم. پ ن : مرا حرفۀ دیگری نیست جز آنکه دوستت بدارم . پ ن : این روزها بد جور بهت نیاز دارم و تو درست همین روزها بی تفاوت تر از همیشه شده ای. تصمیمت را بگیر شاید روزی بیایی و ببینی که من دیگر نیستم. Design By : Night Melody.

gahneveshtsorkh.blogfa.com

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده

http://www.gahneveshtsorkh.blogfa.com/9001.aspx

تراوشات قلبی یک انار ترک خورده. و سیم های سه تارم را به سبزه های سبز سیزده گره زدم. تا دوباره دستهایت را در دست بگیرم. تنها راه رسیدن به کوچه های خیس احساس باشد. من از تو گذشتم به خاطر تو. پ ن : ببین غم تو رسیده به جان و دویده به تن بگو چه کنم؟ توهم نوشت : من و تو برای رسیدن به هم به هیچ چیز نیاز نداریم جز یک معجزه . نوشته شده در بیست و نهم فروردین ۱۳۹۰ساعت 18 توسط نامم را نمیدانم. به فال نیک می گیرم. رفتنم از قلب تو را! و حسرت وار به نظاره بنشین. میلاد دوباره ام را! ای تعبیر تلخ فال هایم.

medvid.blogfa.com

زایش تراژدی - شعر

http://medvid.blogfa.com/post-23.aspx

موسیقی - شعر - داستان. هنوز آنقدرها دیوانه نشدم که دلم میخواست باشم.گاهی خلوت وکاغذو روان نویس هم حسابی میچسبه. چیزی هم به اندازه ساخت آهنگ نمیتونه برام جذبه داشته باشه.دنیای نجوم هم که جای خود دارد.شجاعت ام رو تحسین میکنم.آدمای شجاع رو هم تا سر حد جنون میپرستم و تا نوک بند کفشاشون سرم و خم میکنم.تئاتر اولین تجربه که در هفت سالگی راز صحنه را برایم فاش کرد و در امتداد آن آهنگسازی که برام ، کوچه و خیابان و خواب فرقی نداره و تنها یک حسرت که چرا هنوز اونقدرها دیوونه نیستم! زنده یاد پرهام عزیز.