multipleintegral.wordpress.com

fanous7.blogfa.com

فانوس ِ بردار - برای دختری که دلش پر زد و رفت

http://www.fanous7.blogfa.com/post-12.aspx

دلهره های ساعت پنج عصر. برای دختری که دلش پر زد و رفت. ولی دنیا خسیس تر از این حرف ها بود. رنگ از همه ی بوم ها پرید و سرطان عشق دریا را دزدید. تمام سازها به احترام مرگ این عشق نت هایشان را سر بریدند و تمام صحنه های جهان بی بازیگر شدند. دیگر نای فکر کردن برای فیلسوفان هم باقی نمانده چون دریا سخاوت عشقی بود که خدا هم به آن حسودی می کرد. عشق دریا و امیر زیبایش وبلاگ سیاه و سپیدم را محکوم به رنگ کرد. نوشته شده در چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۰ساعت ۸:۴۹ ب.ظ توسط میلاد. يك بغل سرخي مايل به غروب.

fanous7.blogfa.com

فانوس ِ بردار

http://www.fanous7.blogfa.com/9004.aspx

دلهره های ساعت پنج عصر. برای دختری که دلش پر زد و رفت. ولی دنیا خسیس تر از این حرف ها بود. رنگ از همه ی بوم ها پرید و سرطان عشق دریا را دزدید. تمام سازها به احترام مرگ این عشق نت هایشان را سر بریدند و تمام صحنه های جهان بی بازیگر شدند. دیگر نای فکر کردن برای فیلسوفان هم باقی نمانده چون دریا سخاوت عشقی بود که خدا هم به آن حسودی می کرد. عشق دریا و امیر زیبایش وبلاگ سیاه و سپیدم را محکوم به رنگ کرد. نوشته شده در چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۰ساعت ۸:۴۹ ب.ظ توسط میلاد. يك بغل سرخي مايل به غروب.

fanous7.blogfa.com

فانوس ِ بردار

http://www.fanous7.blogfa.com/9008.aspx

دلهره های ساعت پنج عصر. دلم می خواهد فاحشه شوم. ناخن هایت را رنگ بزن. یا سفید مایل به دریا. می خواهم فاحشه شوم. بسپار چشمانت را به سرمه و. گونه هایت را به تب. می خواهم فاحشه شوم. ظرافت اندام عصیانیت را بر تنم بکش. می خواهم فاحشه شوم. سپس بردار کتانی نارنجی ات را از ترج سینه ام. می خواهم فاحشه شوم. و آخرین فوت و بوسه ات برای تنها شعله ی دلم. چون می خواهم فاحشه شوم. نوشته شده در یکشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۰ساعت ۱۱:۵۹ ب.ظ توسط میلاد. هنوز بر تن دیوار سیاه اتاقم، فانوس سبز پوش تو بر دار است و تو نیستی.

fanous7.blogfa.com

فانوس ِ بردار

http://www.fanous7.blogfa.com/9009.aspx

دلهره های ساعت پنج عصر. تا بیکران دور دست. دیروز به دیدارت آمده بودم، با جیب هایی پر از کمانچه ی "کلهر" و دست هایی پر از "غزلگردی"، یک دل سیر درد دل و یک نگاه به بی دچاری دل. ری را می گویند جنگل را تو سبز کرده یی، پس حواست کجاست، چرا برهوت ما را نمی بینی؟ راستی ری را سبزی فانوس من هم کار توست؟ راستش را بگو دل تو هم برای ما تنگ می شود؟ ری را تو که الهه ی دریا بودی چه شد سر از جنگل و باران در آوردی؟ بی خیال اصلا از همین امروز من به همه ی ترانه های دنیا می گویم ری را. غزلگردی" نام ترانه یی است از شهیار قنبری.

fanous7.blogfa.com

فانوس ِ بردار - بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح، بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب

http://www.fanous7.blogfa.com/post-20.aspx

دلهره های ساعت پنج عصر. بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح، بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب. از همین قرار های ساده است که دنیا خودش را به خواب زده. از قرار دلتنگی، از قرار تنهایی، از قرار حسرت و از قرار زیبایی.هیس س س س کمی آرام تر. از قرار همین چند حرف ساده که گاهی به دل می روند و گاهی به عقل. گاهی دستان تو را از بر می کنند و گاهی فحش می دهند به من. همین چند حرف ساده گاهی چنان دوستت می دارند که برای خواندنت نفس دارند تا آخرین غزل. و گاهی چنان یادشان می رود تو را که انگار هرگز نبوده ایی از ازل. هنوز بر تن دیوا...

fanous7.blogfa.com

فانوس ِ بردار - رویا

http://www.fanous7.blogfa.com/post-16.aspx

دلهره های ساعت پنج عصر. ای کاش همه ی چراغ های جهان فانوس بودند و. فانوس ها سبز و. آبی ها برای تو. ای کاش همه ی درخت های جهان ساز بودند و. ساز ها سه تار و. سه تار ها برای تو. ای کاش همه ی زن های جهان ماه بودند و. ماه ها اردیبهشت و. اردیبهشت ها مرداد و. ای کاش همه ی تونل های جهان پارک بودند و. پارک ها لاله و. لاله ها عاشق و. عشق ها برای تو. ای کاش همه جای جهان تو بودی. تونل های بد بوی مترو. نوشته شده در جمعه ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ساعت ۱۱:۵۴ ب.ظ توسط میلاد. يك بغل سرخي مايل به غروب.

fanous7.blogfa.com

فانوس ِ بردار - دلم می خواهد فاحشه شوم

http://www.fanous7.blogfa.com/post-13.aspx

دلهره های ساعت پنج عصر. دلم می خواهد فاحشه شوم. ناخن هایت را رنگ بزن. یا سفید مایل به دریا. می خواهم فاحشه شوم. بسپار چشمانت را به سرمه و. گونه هایت را به تب. می خواهم فاحشه شوم. ظرافت اندام عصیانیت را بر تنم بکش. می خواهم فاحشه شوم. سپس بردار کتانی نارنجی ات را از ترج سینه ام. می خواهم فاحشه شوم. و آخرین فوت و بوسه ات برای تنها شعله ی دلم. چون می خواهم فاحشه شوم. نوشته شده در یکشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۰ساعت ۱۱:۵۹ ب.ظ توسط میلاد. هنوز بر تن دیوار سیاه اتاقم، فانوس سبز پوش تو بر دار است و تو نیستی.

fanous7.blogfa.com

فانوس ِ بردار - هذیان صبحگاهی

http://www.fanous7.blogfa.com/post-19.aspx

دلهره های ساعت پنج عصر. دل آزاد است، آزاد آزاد. آنقدر آزاد که هیچ فانوس سبزی آزادی اش را به پابند عشق نمی رساند. این آزاد بسته نشده، نیمه کاره است، زخمی هست ولی تمام نیست. هنوز دل دل هیچ دلی شهوت فاحشگی اش را به خانه ی عشقی دعوت نکرده است. باید بنویسم. نوشتن مرا از ته جهالت نا تمامی به درک ناتمامی ام می رساند و شاید همین درک نا تمامی تمام من باشد. باید بنویسم تا حافظه ی کاغذ یادآوری ام کند که هنوز دل نیمه کاره است. شاید همین کاغذ ناتمام مرا تمام تو کند. يك بغل سرخي مايل به غروب.

fanous7.blogfa.com

فانوس ِ بردار

http://www.fanous7.blogfa.com/9101.aspx

دلهره های ساعت پنج عصر. چرا هنوز ماهی سیاه کوچولو به خانه اش نرسیده؟ چرا هنوز چشمان خیس بند دلمان را نبریده؟ پس ما کی عشق هایمان را از این دنیا پس بگیریم؟ چرا هنوز جای انگشتان پدر روی گونه های دخترک فال فروش پیداست؟ چرا هنوز این دنیای لعنتی بر حماقت سربی اش پابرجاست؟ پس ما کی رنگ هایمان را از این دنیا پس بگیریم؟ چرا هنوز فانوس بر دار است و دلهره بر ساعت پنج عصر؟ چرا هنوز تو وحشیانه زیبایی و سایه ی نیامدنت پشت در؟ پس ما کی نورهایمان را از این دنیا پس بگیریم؟ پس ما کی واژه هایمان را از این دنیا پس بگیریم؟

fanous7.blogfa.com

فانوس ِ بردار - خاطره ای از یکسال پیش

http://www.fanous7.blogfa.com/post-11.aspx

دلهره های ساعت پنج عصر. خاطره ای از یکسال پیش. ھنوز تابستان ھست و تو نیستی. ھنوز سرم از بوی عطر تو سرمست است و تو نیستی. ھنوز گیج از اتفاق نرسیدن ھستم و تو نیستی. ھنوز برتن دیوار سیاه اتاقم ، فانوس سبز پوش تو بر داراست و تو نیستی. ھنوز پرستش تو تحقیر ھمه ی خدایان است و تو نیستی. ھنوز پاره ھای دلم به دنبال تکه ھای تو می گردد و تو نیستی. ھنوز نت به نت سازھا آواز تو را می خوانند و تو نیستی. نیستی که ببویمت ، نیستی که بجویمت ، نیستی که برمن بباری. برھوت دلم را تنھا معجزه ی بودن تو سبز خواھد کرد.