MYDIER3127.BLOGFA.COM

atyni.blogfa.com

جزیره زندگی

http://www.atyni.blogfa.com/1390/10

برخورد برخی از پسران با دانشگاه؟ شنبه : همون لحظه ای که وارد دانشگاه شدم متوجه نگاه سنگینش شدم.هرجا که می رفتم اونو می دیدم یکار که از جلوی هم دراومدیم نزدیک بود بهم بخوریم صداشو نازک کرد و گفت( ببخشید) . من که میدونم منظورش چی بود. تازه ساعت 30/9 هم که داشتم بورد را می خوندم اومد و پشت سرم شروع به خوندن بورد کرد. آره دقیقا می دونم منظورش چیه ، اون می خواد زن من بشه. بچه ها میگفتن اسمش مریمه! از خدا چه پنهون نیست از شما چه پنهون ، تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم. بدبخت منظوری نداشته) . ولی من میدونم رفی...

atyni.blogfa.com

جزیره زندگی -

http://www.atyni.blogfa.com/post/3

نامه ي عاشقانه ي يک دختر به يک پسر. مي تواني خوشحال باشي، چون من دختر کم توقعي هستم. اگر مي گويم بايد تحصيلکرده باشي، فقط به خاطر اين است که بتواني خيال کني بيشتر ازمن مي فهمي! اگر مي گويم بايد خوش قيافه باشي، فقط به خاطر اين است که همه با ديدنما بگويند"داماد سر است! و تو اعتماد به نفست هي بالاتربرود. اگر مي گويم بايد ماشين بزرگ و با تجهيزات کامل داشتهباشي، فقط به اين خاطر است که وقتي هر سال به مسافرت دور ايران مي رويم توي ماشينخودمان بخوابيم و بي خود پول هتل ندهيم. جلوي چشم همه هم کهنميشود! و شلخ و برگ ...

atyni.blogfa.com

جزیره زندگی -

http://www.atyni.blogfa.com/post/1

گفتگوی جالب تلفنی دختر ها و پسر ها! تلفن زنگ می خورد :. گفتگوی دو دختر پای تلفن:. سلام عشقم، قربونت برم. چطوری عسل؟ فدات شم. می بینمت خوشگم. بوس بوس. گفتگوی دو پسر پای تلفن:. بنال بوزینه مگه نگفتی ساعت چهار میای؟ د گمشو راه بیفت دیگه کره خر. بعد از قطع کردن تلفن :. دختره ایکپیریه بی فرهنگ چه خودشم میگیره اه اه اه انگار از دماغ فیل افتاده حالمو بهم زد. بابا عجب بچه باحالیه این حمید خیلی حال میکنم باهاش خیلی با مرامه. نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 15:20 توسط ساکن جزیره. پسر به اصطلاح مهربان.

atyni.blogfa.com

جزیره زندگی

http://www.atyni.blogfa.com/1391/01

گاو ما ما می كرد. گوسفند بع بع می كرد. سگ واق واق می كرد. و همه با هم فریاد می زدند حسنك كجایی؟ شب شده بود اما حسنك به خانه نیامده بود. حسنك مدت های زیادی است كه به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می كند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند. به همین دلیل است كه دیكر در كتاب های دبستان آن داستان های قشنگ. نوشته شده در شنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۱ساعت 18:15 توسط ساکن جزیره. سلاااااااااااااااااام نم دوباره اومدم . پسر به اصطلاح مه...

atyni.blogfa.com

جزیره زندگی - حسنک کجایی؟

http://www.atyni.blogfa.com/post/6

گاو ما ما می كرد. گوسفند بع بع می كرد. سگ واق واق می كرد. و همه با هم فریاد می زدند حسنك كجایی؟ شب شده بود اما حسنك به خانه نیامده بود. حسنك مدت های زیادی است كه به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می كند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند. به همین دلیل است كه دیكر در كتاب های دبستان آن داستان های قشنگ. نوشته شده در شنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۱ساعت 18:15 توسط ساکن جزیره. به نام خدایی که ساخت دل انسان را از درخت صلح و صفا.

atyni.blogfa.com

جزیره زندگی -

http://www.atyni.blogfa.com/post/2

مرد:عزیزم امروز ناهار چی داریم؟ زن:ببین امروز قراره من و نازی با هم بریم "فال قهوه روسی یخ زده" بگیریم. میگن خیلی جالبه, همه چی رو درست میگه به خواهر شوهر نازی گفته "شوهرت واست. یه انگشتر میخره" خیلی جالبه نه؟ سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیار! مرد:عزیزم امروز ناهار چی داریم؟ زن:ببین امروز قراره من و نازی بریم "کلاسهای روش خود اتکایی بر اعتماد به نفس "ثبت نام کنیم. هم خیلی جالبه هم اثرات خیلی خوبی در زندگی زناشویی داره, تا برگردم دیر شده,. سر راه یه چیزی بگیر بیار! مرد:عزیزم امروز ناهار چی داریم؟ واقعا ن...

atyni.blogfa.com

جزیره زندگی -

http://www.atyni.blogfa.com/post/4

برخورد برخی از پسران با دانشگاه؟ شنبه : همون لحظه ای که وارد دانشگاه شدم متوجه نگاه سنگینش شدم.هرجا که می رفتم اونو می دیدم یکار که از جلوی هم دراومدیم نزدیک بود بهم بخوریم صداشو نازک کرد و گفت( ببخشید) . من که میدونم منظورش چی بود. تازه ساعت 30/9 هم که داشتم بورد را می خوندم اومد و پشت سرم شروع به خوندن بورد کرد. آره دقیقا می دونم منظورش چیه ، اون می خواد زن من بشه. بچه ها میگفتن اسمش مریمه! از خدا چه پنهون نیست از شما چه پنهون ، تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم. بدبخت منظوری نداشته) . ولی من میدونم رفی...

atyni.blogfa.com

جزیره زندگی - اگه

http://www.atyni.blogfa.com/post/5

اگه پسرا نبودن کی مامانا رو دق می داد؟ اگه پسرا نبودن به کی می گفتن اوا خواهر؟ اگه پسرا نبودن کی شلوار کردی می پوشید بیاد تو کوچه؟ اگه پسرا نبودن کی مجنون می شد؟ اگه پسرا نبودن کی خونه رو می کرد باغ وحش؟ اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کیو ضایع می کرد؟ اگه پسرا نبودن کی خالی می بست؟ اگه پسرا نبودن دخترا به چی می خندیدن؟ اگه پسرا نبودن کی چرت وپرت می گفت؟ اگه پسرا نبودن کی زورگویی می کرد؟ اگه پسرا نبودن کی مغنی می شد؟ اگه پسرا نبودن کی کرم می ریخت؟ اگه پسرا نبودن کی ابروهاشو بر می داشت؟ اگه باباها نبودن ک...