mylittlehero.wordpress.com
ای کاش من هم مادر نبودم | سیاره مسافر کوچولو
https://mylittlehero.wordpress.com/2011/02/11/ای-کاش-من-هم-مادر-نبودم
ای کاش من هم مادر نبودم. فوریه 11, 2011. Posted by mylittlehero in Uncategorized. بیست روزی هست که دوباره خاطرات بد آن روزها جلوی چشمم رژه میره وبا دیدن هر عکس وفیلمی صحنه ای برایم تداعی میشه بارها وبارها آهنگهای آنروزها رو مرور کردم وفریاد زدم وگریه کردم . ولی امروز …. وقتی نرگس رو درحالی که حتی قدرت ایستادن نداشته وخودش رو روی زمین میکشیده دیدین غیرتتون به جوش نیامد؟ وقتی گریه های دختر کوچولو رو شنیدی که باباش رو صدا میکنه دلت نلرزید؟ از صح یاد او دوتا طفل معصوم داره دیوانه ام میکنه. مارس 9, 2011.
mylittlehero.wordpress.com
ژوئیه | 2010 | سیاره مسافر کوچولو
https://mylittlehero.wordpress.com/2010/07
ژوئیه 12, 2010. Posted by mylittlehero in Uncategorized. یکی از مشکلات سفربه چین بحث غذا هست طبق تجربه یکی از دوستان که 1ماه قبل از ما رفته بودند مامقداری نون وپنیر وتن ماهی وقاشق وچنگال! اولین غذایی که روی میزقرار گرفت این سوپ سبزیجات وتخم مرغ بود .خودتون قیافه من رو تصورکنید. ساقه کرفس وپیازچه وکاهو آب پز شده با کمی روغن زیتون. ماماهی رو اینمدلی می خوریم وکاهو رو اینجوری واون ……….وکلی براش دستور آشپزی دادم ونتیجه این شد که از فردا …. من که سردرنیاوردیم چطورمی شه گوشت ماهی رو اینمدلی درست کرد؟ همسفرهای ...
mylittlehero.wordpress.com
خاطره ماندگار | سیاره مسافر کوچولو
https://mylittlehero.wordpress.com/2011/01/07/خاطره-ماندگار
ژانویه 7, 2011. Posted by mylittlehero in Uncategorized. هر چند معلم صبور ماهان می دانست که شاگردش تنها 3ماه بیشتر مهمانش نیست وباید اندوخته هایش را به شاگردی بیاموزد که در دستان معلمی دیگر این سال مهم را به پایان خواهد رساند ولی چنان عمیق ومسئولانه وبا دلسوزی او را همراهیش کرد که هیچ زبان وعملی جبران آن را نخواهد کرد . روز اول دی آخرین روزی بود که ماهان به مدرسه پیوند رفت وبا معلم ودوستانش خداحافظی کرد . استاد -معلم -مربی یاد تلاشهای صادقانه ات ماندگار خواهد بود. ماهان ودوستان کلاس اولش. ژانویه 7, 2011.
mylittlehero.wordpress.com
ژوئن | 2010 | سیاره مسافر کوچولو
https://mylittlehero.wordpress.com/2010/06
ژوئن 29, 2010. Posted by mylittlehero in Uncategorized. برای کسب پول بیشتر. در انتهای کارخانه مکان بزرگی رو به فرشگاه اختصاص دادند وهمه نوع محصولات ساخته شده از سنگ یشم رو میفروشند .قشنگترین قسمت مربوط به سنگهای قرمز وسیاه یشم بود که جواهرات زیبا یی رو درست کرده بودند .من کل نیم ساعت را مثل کذت جلوی ویترین این جواهرات چسبیدم ولی حیف که جیبم جوابگوی تماشا نبود. موقع بالا رفتن با این صحنه روبرو شدیم. ژوئن 27, 2010. Posted by mylittlehero in Uncategorized. ماهان خسته وهلاک منتظر اعلام نتایج. ژوئن 27, 2010.
mylittlehero.wordpress.com
نوامبر | 2010 | سیاره مسافر کوچولو
https://mylittlehero.wordpress.com/2010/11
نوامبر 2, 2010. Posted by mylittlehero in Uncategorized. هفته قبل برای بار اول دیکته داشتند شب قبلش باهاش کار کردم هرچند کلی حرص خوردم. ولی وقتی دفترش رو آورد خستگیم دررفت .جزو 10 نفری بود که کامل نوشته بود وهیچ ایرادی نداشت. برای ماهانی که قبلا اصلا لوح کار نکرده وهیچ کدوم از آموزشهایی که در پیش دبستانی بچه ها یاد گرفتند رو نداشته خیلی عالی هست اصلا فکرنمیکردم اینقدر راحت وبدون دردسریاد بگیره حتی با گفتن کلمات جدید غیر کتاب ومعلم امتحانش کردم وخیلی خوب تونست برام هجی کنه. امان از دست این وروجکها.
mylittlehero.wordpress.com
فوریه | 2011 | سیاره مسافر کوچولو
https://mylittlehero.wordpress.com/2011/02
ای کاش من هم مادر نبودم. فوریه 11, 2011. Posted by mylittlehero in Uncategorized. بیست روزی هست که دوباره خاطرات بد آن روزها جلوی چشمم رژه میره وبا دیدن هر عکس وفیلمی صحنه ای برایم تداعی میشه بارها وبارها آهنگهای آنروزها رو مرور کردم وفریاد زدم وگریه کردم . ولی امروز …. وقتی نرگس رو درحالی که حتی قدرت ایستادن نداشته وخودش رو روی زمین میکشیده دیدین غیرتتون به جوش نیامد؟ وقتی گریه های دختر کوچولو رو شنیدی که باباش رو صدا میکنه دلت نلرزید؟ از صح یاد او دوتا طفل معصوم داره دیوانه ام میکنه. فوریه 4, 2011.
mylittlehero.wordpress.com
اکتبر | 2010 | سیاره مسافر کوچولو
https://mylittlehero.wordpress.com/2010/10
اکتبر 25, 2010. Posted by mylittlehero in Uncategorized. قربون اون قد وبالات برم. سر صف مشغول خوندن شعر ودست زدن با اینکه روز اولش بود ولی خیلی راحت با بچه ها کنار اومد. 10روز اول بساطی داشتیم با این کیف که نگو .معلمش ازمون خواست یک کیف کوچیکتر براش بگیریم تا راحتتر باشه وقتی به ماهان گفتم شدیدا مخالفت کرد وتحت هیچ شرایطی قبول نمیکرد از کیف مک کوئین دست بکشه ودست آخر اقا معلم با در اوردن دسته وچرخ کیف راضی شدند. اینقدر از خرید لوازم التحریر لذت بردم. باید منتظر نتیجه بشینیم . من ویه آقای شیک.
mylittlehero.wordpress.com
آوریل | 2010 | سیاره مسافر کوچولو
https://mylittlehero.wordpress.com/2010/04
آوریل 20, 2010. Posted by mylittlehero in Uncategorized. درحالیکه غش کرده از خنده اومده میگه وای مامان من با دماغم عطسه کردم مثل elefents. بعد توقع داره مثل خودش از خنده ریسه برم من که نفهمیدم منظورش چیه ولی الکی یه لبخندی تحویلش دادم برگشته میگه :اگر کارتون chuggington رو نگاه می کردی الان الکی نمیخندیدی. یعنی تحت هیچ شرایطی نمیشه بچه های این دوره زمونه رو پیچوند. آوریل 12, 2010. Posted by mylittlehero in Uncategorized. این ترم هم ماهان باکارنامه excellent تموم کرد وحسابی روسفیدمون کرد. آوریل 8, 2010.