mahitabeh.blogspot.com
Confessions Of A Spotless Mind Of A Lunatic: July 2010
http://mahitabeh.blogspot.com/2010_07_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ مرداد ۵, سهشنبه. سکوتم بی هوای تو شکست. سکوتم را شکست بعضی از حرف ها . بعضی از نوشته ها. سکوتم را شکست خیلی از سکوت ها . خیلی از نگاه ها. سکوتم را شکست بغض ها و اشک ها. سکوتم را شکست صداها و آه ها. سکوتم را شکست آهنگ وبلاگ ها. سکوتم را شکست آمدن و قهر کردن ها. سکوتم را شکست مسافر های بین راه! نفسم را بریدند بی درد ها . و امروز ، سکوتم را شکستند درد ها. سکوتم را ، شکستند نه اینکه خودم بشکنم. آهنگ تو به حرفم آورد ، همان آهنگ بی کلام. همان حرفهایی که نمیدانم برای که بود ولی آشنا بود. از جز به کل.
mahitabeh.blogspot.com
Confessions Of A Spotless Mind Of A Lunatic: May 2010
http://mahitabeh.blogspot.com/2010_05_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ خرداد ۱۰, دوشنبه. کوتاه ترین داستان دنیا. For sale: Baby shoes. Never worn. Posted by سروش مبین. ۳/۱۰/۱۳۸۹ ۱۲:۵۳:۰۰ قبلازظهر. با رایانامه ارسال کنید. این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید. 8207;در Facebook به اشتراک بگذارید. 8207;اشتراکگذاری در Pinterest. ه.ش. ۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه. خود استاد راهنمامون هم براش جذاب بود و سعی میکرد که یه جورایی بهمون کمک کنه، چون مثلا من ازش پرسیدم: مدیریت کیفیت تو پروژه سینمایی چجوری تعریف میشه؟! دو گروه بعد از ما هم پرزنت کردند و نوبت ر...
mahitabeh.blogspot.com
Confessions Of A Spotless Mind Of A Lunatic: September 2009
http://mahitabeh.blogspot.com/2009_09_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۸ مهر ۷, سهشنبه. پیتر جیمز و خانواده محترم. این ترم یه درسی داریم به اسم. Sustainable Practices in Built Environment. اول که اسمشو خوندم کرک و پرم ریخت، ولی بعدش فهمیدم منظور همین زندگی سبز و انرژی خورشیدی و بازیافت و اینجور چیزاست. استادش بر خلاف بقیه استادامون آدم مزخرفیه. یه مادر فولاد زره، اصالتا امریکایی، بد اخلاق، از خود راضی، حوصله سر بر و خشک. یه کتاب هم نوشته به اسم. و یه قسمت درک و فهم داره به اسمه. از آسمون و ریسمون گفت تا اینکه بیاین همه خوب و خوشحال در کنار هم زندگی کنیم و اینا!
mahitabeh.blogspot.com
Confessions Of A Spotless Mind Of A Lunatic: December 2010
http://mahitabeh.blogspot.com/2010_12_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ آذر ۲۳, سهشنبه. اولین باری بود که انقدر دور از خانه و خانواده و وطن و اتاقم و دوستان و رفقا بودم. وقتی که بر میگشتم واقعا از ته دل خوشحال بودم. از فردای اونروز هم دونه دونه دوستام اومدن و دوباره خونه ما پر شد از بچه ها و سر و صدا و سیگار کشیدنای مخفیانه تو اتاق من و پیتزای رادان و این چیزا! Posted by سروش مبین. ۹/۲۳/۱۳۸۹ ۰۶:۱۶:۰۰ قبلازظهر. با رایانامه ارسال کنید. این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید. 8207;در Facebook به اشتراک بگذارید. پستهای قدیمیتر.
mahitabeh.blogspot.com
Confessions Of A Spotless Mind Of A Lunatic: May 2011
http://mahitabeh.blogspot.com/2011_05_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۲, پنجشنبه. در این بحبوحه تکنولوژی و مولتی مدیا، چرا باید نوشته ها سوت و کور باشد. اصلا چرا نوشته باید از خود آدم باشد وقتی کسی چنین دلنوشته ای را به دنیا آورده ؟ تقدیم به تو از طرف تمام شاعرانی که شعرشان قبل از آنکه بسرایندش، میخواست همین را بگوید. مثل من! Posted by سروش مبین. ۲/۲۲/۱۳۹۰ ۰۱:۱۰:۰۰ قبلازظهر. با رایانامه ارسال کنید. این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید. 8207;در Facebook به اشتراک بگذارید. 8207;اشتراکگذاری در Pinterest. پستهای قدیمیتر.
mahitabeh.blogspot.com
Confessions Of A Spotless Mind Of A Lunatic: March 2010
http://mahitabeh.blogspot.com/2010_03_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه. دیدم همه جا رو حال و هوای عید و سال نو و نوروز گرفته، گفتم چرا وبلاگ من از این قضیه بی بهره بمونه، برای همین گفتم این پست که احتمالا آخرین پست در سال هشتاد و هشت خورشیدی خواهد بود رو به عید اختصاص بدم. سال تحویل های من کلا به دو دسته تقسیم میشه: ما بعد آکامشهر و در حین آکامشهر. سال هشتاد و نه سومین سال متوالیه که من سال تحویل ایران نیستم. البته اولین سالیه که دارم توی اون کشور خارجی زندگی میکنم و این عکس امروز یعنی دو روز قبل از عید در کنار سفره هفت سین دانشگاه گرفته شده.
mahitabeh.blogspot.com
Confessions Of A Spotless Mind Of A Lunatic: August 2009
http://mahitabeh.blogspot.com/2009_08_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۸ شهریور ۶, جمعه. امشب هم مرتضی، دوست بسیار عزیزی که اینجا پیدا کردیم، با یک فقره ویسکی جک دانیلز اومد اینجا و مشروب و موزیک و مرغ بریونی و زیتون پرورده! شب خوبی بود، آروم، صمیمی و خاطره انگیز. کادوی اصلی هم که نیما سه هفته پیش بهم یه آی پاد شافل داد و مرتضی هم که زحمت جک دانیلز رو کشیده بود البته لازم به ذکره که از گردو و پسته تازه، اینجا خبری نیست! هر چند یکی دو شب بعدش هم با یه سری از دوستای نزدیک شام رفتیم رستوران فرید و کادو بازی و بعدشم که حیاط خونه سحر اینا و گردو خوری! هشتاد و چهار: همون...
mahitabeh.blogspot.com
Confessions Of A Spotless Mind Of A Lunatic: October 2009
http://mahitabeh.blogspot.com/2009_10_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه. هفت، هشت، نه. یکی از دوستام یه جمله ای نوشته بود که برام جالب بود، موفقیت مثل حاملگی میمونه، همه بهت تبریک میگن ولی نمیدونن که چند بار ترتیب تو دادن تا تو حامله شدی! واقعا هم همین جوره،. در آخر امیدوارم که هشت هشت هشتاد و هشت. برای همه ما روز خوبی بوده باشه یه خواهد باشه ( به خاطر اختلاف ساعت )، و باز هم امیدوارم که درصد شکست های زندگیمون تا نه نه نود و نه اونقدر زیاد نشه که احساس بکنیم، بازی رو باختیم. Posted by سروش مبین. با رایانامه ارسال کنید. این را در وبلاگ بنویسید! ریچل: ی...
mahitabeh.blogspot.com
Confessions Of A Spotless Mind Of A Lunatic: October 2011
http://mahitabeh.blogspot.com/2011_10_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۹۰ مهر ۲۰, چهارشنبه. ما ایرانیا. و یا شاید خداحافظ. عکس از نادیا برجسته نژاد. میدونم، خیلی وقته که ننوشتم و دیگه ماهیتابه داره به زباله دان تاریخ میپیونده! که قبلا توی این وبلاگ در موردش نوشتم (روی لینک کلیک کنین تا بخونینش) و به نظرم درد چندانی رو دوا نمیکنه البته اینم بگم که من با طنز و کمدی نه تنها مخالف نیستم بلکه کاملا موافقم ولی نه اینکه تمام زندگیمون بشه مینیمال اونم منحصر به فیس بوک! به سنت همیشگی،. Posted by سروش مبین. با رایانامه ارسال کنید. این را در وبلاگ بنویسید! سایت پرداخت قبض جریمه.