mypasargad.blogspot.com

avayedoor.blogfa.com

Avaye Dour آوای دور

http://www.avayedoor.blogfa.com/9404.aspx

Avaye Dour آوای دور. شاید شغل کسی که در ارکستر،تنها کار او ضربه زدن به ساز مثلث است، نامی نداشته باشد. Written kisses don't reach their destinations.". Posted in دوشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۴; 13:30 PM. كه جای یادداشتی اینچنین. كه "عطر، دسته گل سرخ و. " -. اهميت واژگان را نمیدانست،. و به همين سادگي. میتوان سرنوشتی را سراسر عوض كرد. تنها همان يك يادداشت كافی بود. تا کلمهها درهم بیامیزند. که تا پیش از این تنها یکی از "آنان" و "دیگران" بود -. با عطری گيرا و .]. در ايستگاه بعد از راه برسد،. وارد قطار ما شود.

avayedoor.blogfa.com

Avaye Dour آوای دور

http://www.avayedoor.blogfa.com/9210.aspx

Avaye Dour آوای دور. شاید شغل کسی که در ارکستر،تنها کار او ضربه زدن به ساز مثلث است، نامی نداشته باشد. It's good to be scared. It means you. Have something to lose. Posted in شنبه بیست و یکم دی ۱۳۹۲; 1:34 AM. مثل کاغذی که روی آن بارها و بارها پرینت گرفته باشند -. هوا از مرز هشدار گذشت، تا اضطرار. اخبار دلیلی نمیآورد. هوا از حرف پر شده. حرفهایی که از روزنه هیچ گوشی رد نشدهاند. هوا پر از کلمات است و به همان میزان پر از درد است که حرفهای شاد، راه روزنه گوشها را خوب بلدند. کسی از کلمات و دردها نمیگوید. این ب...

avayedoor.blogfa.com

Avaye Dour آوای دور

http://www.avayedoor.blogfa.com/9312.aspx

Avaye Dour آوای دور. شاید شغل کسی که در ارکستر،تنها کار او ضربه زدن به ساز مثلث است، نامی نداشته باشد. ما تا آخر زندگی خودمون رو بدهکار روزها و صحنهها و موقعیتهایی میدونیم که جا خالی دادیم، با خطر روبهرو شدیم و ناخودآگاه فرار کردیم یا خصوصا کس/چیز دیگهای رو سپر قرار دادیم و همواره این حس نیاز به جبران در ما دور میخوره و بزرگتر میشه. و چه بسا که هیچ جبرانی حساب ما رو با خودمون صاف نکنه. تصویرش در کلام سختتر از تصورش در قالب یک نقاشی/یک فضاسازی ذهنیه]. Posted in چهارشنبه بیستم اسفند ۱۳۹۳; 17:52 PM. و من به...

avayedoor.blogfa.com

Avaye Dour آوای دور - بار دیگر تو، بار دیگر تو*

http://www.avayedoor.blogfa.com/post-183.aspx

Avaye Dour آوای دور. شاید شغل کسی که در ارکستر،تنها کار او ضربه زدن به ساز مثلث است، نامی نداشته باشد. بار دیگر تو، بار دیگر تو*. و همین کافی بود. نامت روی برگه سنگینی کرد. جوهر به همه ورقها رسوخ کرد. حال تمام دفتر تو را روایت میکند. و از کائنات میزدم بیرون. دانی از زندگی چه میخواهم. تو - پای تا سر - تو. زندگی گر هزار باره بود. Posted in سه شنبه دوازدهم اسفند ۱۳۹۳; 0:31 AM. از دوردست صدا می آید. فریادی یا زمزمه ای. آوایی دور اما نه غریب. از دوردست صدا می آید. در تیره ی دور ولی آشنا از تیره ی آدمیان که :.

avayedoor.blogfa.com

Avaye Dour آوای دور

http://www.avayedoor.blogfa.com/9212.aspx

Avaye Dour آوای دور. شاید شغل کسی که در ارکستر،تنها کار او ضربه زدن به ساز مثلث است، نامی نداشته باشد. چترها یکییکی باز شدند. درست کمی پس از آن که خواننده و نوازندگان از چرخیدن ایستادند. و هر گوشه سالن پراکنده شدند. میهمانها از چارچوب در به آن سو. از نو میزبان شدند. ما با نثار آخرین لبخندها و تکان دادن دست. گلهای خشکیدهاش را تکاندیم. و با چترهای بستهمان. از پشت پرده بیرون آمدند. و به افتخار ما. تو تنها به رقص درآمدی. بهترین نقاش زنی با گونههایی سرخ شدم. Posted in جمعه دوم اسفند ۱۳۹۲; 2:19 AM.

avayedoor.blogfa.com

Avaye Dour آوای دور -

http://www.avayedoor.blogfa.com/post-185.aspx

Avaye Dour آوای دور. شاید شغل کسی که در ارکستر،تنها کار او ضربه زدن به ساز مثلث است، نامی نداشته باشد. در این حوالی گذریه که بیاختیار، من رو به گوشه دیگهای از دنیا وصل میکنه. یه چیزی شبیه لولههای سوپر ماریو که از این سر که وارد میشدی، ناگهان سر از یه سمت دیگه در میآوردی. در این حوالی گذریه که دقیقا منو به یاد پیادهروی کنار پارک تو مسیر آنتزانی 37 میندازه. اینجوری و با هر بار رد شدن از اون مسیر،. خود اون شبه که انگار تکرار میشه. این بین انگار تو هم هربار تکرار میشی. از دوردست صدا می آید. فریادی یا زمزمه ای.

avayedoor.blogfa.com

Avaye Dour آوای دور - نــ/مــــاندن

http://www.avayedoor.blogfa.com/post-182.aspx

Avaye Dour آوای دور. شاید شغل کسی که در ارکستر،تنها کار او ضربه زدن به ساز مثلث است، نامی نداشته باشد. به زمین چنگ زده بودیم. ای کاش قطار آخر. همه ریلها را با خود برده. و نام تمام شهرها را از تابلوها پاک کرده بود. و ما را به ماندن. به خود واگذاشته بود. که زمین زیر پای ما سستتر از این حرفها بود. و ما اینگونه در خیال خویش. Posted in یکشنبه سوم اسفند ۱۳۹۳; 14:20 PM. از دوردست صدا می آید. فریادی یا زمزمه ای. آوایی دور اما نه غریب. از دوردست صدا می آید. در تیره ی دور ولی آشنا از تیره ی آدمیان که :.

avayedoor.blogfa.com

Avaye Dour آوای دور

http://www.avayedoor.blogfa.com/9310.aspx

Avaye Dour آوای دور. شاید شغل کسی که در ارکستر،تنها کار او ضربه زدن به ساز مثلث است، نامی نداشته باشد. در را قفل میکنم. شیر شوفاژها را میبندم. و کلید خانه را جایی گم میکنم. حال گمان میکنم بیرون برف باریده. با بوی نرگس چهارراهها در هم آمیخته. تصور میکنم شهر دوباره در سکوت رفته است. کلید را پیدا نمیکنم. در گمان برف میمانم. Posted in شنبه بیست و هفتم دی ۱۳۹۳; 13:58 PM. My fake plants died because I did not pretend to water them.". Posted in پنجشنبه بیست و پنجم دی ۱۳۹۳; 11:57 AM. میخواهم این بار چی.].

avayedoor.blogfa.com

Avaye Dour آوای دور

http://www.avayedoor.blogfa.com/9208.aspx

Avaye Dour آوای دور. شاید شغل کسی که در ارکستر،تنها کار او ضربه زدن به ساز مثلث است، نامی نداشته باشد. با پدرم حرف میزدم که آیا این آهنگ. خوبه که با تصویر بافتن قالی همراه بشه یا نه و من بعد این چندین بار شنیدنش، همچنان این طور فکر میکنم که چه بهتر که این بافتن، یه تصویر ذهنی باقی بمونه تا این که آهنگ متوقف بشه تو عینیتی مثل بافتن یه قالی یا فرش هرچند بازنمایی تصویر اتفاق ریشهدار ولی گمشدهای باشه. و بیاختیار وقتی اینا رو میگم، یاد اون پیرزن بافتنیباف "خانهای روی آب" میافتم. به نظرم شرمندگی بدترین درده.

avayedoor.blogfa.com

Avaye Dour آوای دور

http://www.avayedoor.blogfa.com/9211.aspx

Avaye Dour آوای دور. شاید شغل کسی که در ارکستر،تنها کار او ضربه زدن به ساز مثلث است، نامی نداشته باشد. که گوشه اتاق فرسوده میشوند. من از دقت او در تماشای کوچ درناها. فهمیدم که خواهد رفت. دستهایش سفیدتر شده بودند. میتوانستند به بال بدل شوند. به شکل رفتن درآمده بود. به شکل دور شدن ماه از پنجره. به شکل پرواز پرنده از لبه پاییز. به شکل محو شدن رنگ از چهره در وقت ترس. گوزنی بود آمادهی فرار. برگی بود در فکر کنده شدن از درخت. از ماندن جدا شده بود و باید میرفت. او شکل دیگری از من بود. درست مثل من رفت.