themadw0rld.blogspot.com
-the mad mad mad world-: February 2010
http://themadw0rld.blogspot.com/2010_02_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه. پیاده روی با Nemesis. میگه - ببین میبریمش بیرون از شهر، کنار جاده. شب که شد از ماشین میاریمش بیرون بعد با کابل اونقد میزنیمش که مث خمیر نون شه. بعد تو کفشاش خورده شیشه میریزیم و مجبورش میکنیم بدوه. یه چنتا کار دیگه م میکنیم، آخرشم میبندیمش به یه تیری چیزی، آتیشش میزنیم. همینجوری هم وایمیستیم با شعله هاش خودمونو گرم میکنیم. [. بعدشم تو خاکسترش میشاشیم،. میگم – یه کم زیادی خشن نیست؟ میگه –همم، [. پس با لباس میکی مؤس بهش تجاوز میکنیم. سین میم / مگس پیر. برچسبها: یا همون دس. البته ...
themadw0rld.blogspot.com
-the mad mad mad world-: April 2010
http://themadw0rld.blogspot.com/2010_04_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۰, جمعه. که شکست، بی صدا. تا در خونه ش بدرقه کن. برچسبها: چتر من سياهه. ه.ش. ۱۳۸۹ اردیبهشت ۸, چهارشنبه. نميدونين چقدر دلم برا پاييز تنگ شده،. نميدونين چه دلم ميگيره. برچسبها: اگه ميدونستين هم چيزي عوض نميشد البته. ه.ش. ۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه. دیدین آدم آهنگ خوشحال گوش میده، ناراحت میشه؟ ه.ش. ۱۳۸۹ فروردین ۲۸, شنبه. داد کشان در خانه. در همین لحظه ای که توشیم. مامان و باباهه دارن با هم دعوا میکنن. داد میکشن تو خونه. با خشم و نفرت و اینا. نمیتونن راجع بعضی چیزا با هم حرف بزنن.
themadw0rld.blogspot.com
-the mad mad mad world-: December 2009
http://themadw0rld.blogspot.com/2009_12_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۸ دی ۳, پنجشنبه. امشب کشف کردم که اگه مشغول فارسی تایپ کردن باشی، بعد بخوای بزنی صفحه ت بره گوگل و یادت بره که قبلش شیفت و آلتو باهم فشار بدی،. اون وقت درحالیکه نگاهت به کیبورده،. اون بالا تایپ میکنی" لخخلمث. ه.ش. ۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه. تو لیست مسنجرم یه سری آدم هست که اصلن نمیشناسم شون،. ینی قدیم میشناختم شون؟ برچسبها: پارسال هرچی، امسال هرجور. عزیزم اون ژاکت منو بیار برام. بیا خودت ور دار. گه بگیرنت، دیر شد. هیچ نظری موجود نیست:. ه.ش. ۱۳۸۸ آذر ۱۵, یکشنبه. یه روز عادی، آخریش دقیقن. برچسب‌...
themadw0rld.blogspot.com
-the mad mad mad world-: July 2010
http://themadw0rld.blogspot.com/2010_07_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ مرداد ۶, چهارشنبه. پستهای قدیمیتر. اشتراک در: پستها (Atom). خوک ها درخیابان های تهران. همه ی بودن من.
themadw0rld.blogspot.com
-the mad mad mad world-: January 2010
http://themadw0rld.blogspot.com/2010_01_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۸ بهمن ۱۰, شنبه. عبدالباسط المقراحی رو میشناسی؟ ه.ش. ۱۳۸۸ بهمن ۶, سهشنبه. تصور کنید دوتازن چل و خورده ای ساله -با چادر گل دار، قیافه های خاله زنک- دارن تو کوچه باهم حرف میزنن. چی چی جون شنیدی میگن عروس خانوم فلانی از دماغ فیل افتاده ضربه مغزی شده؟ آره، یه پا و یه دستشم شیکسته. میگن فیلش کلی ارتفاع داشته. آره فیله رو بردن پزشک قانونی. وا؟ خدا مرگم بده. بعد اونجا فهمیدن دفه اولشم نبوده. کلی دخترای ترگل ورگل مردمو همینجوری ناقص کرده بی شرف. میگن فیله شیطان پرست هم هست. یَک کثافت کاری ای شد. جیری ...
themadw0rld.blogspot.com
-the mad mad mad world-: May 2010
http://themadw0rld.blogspot.com/2010_05_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه. آقا من باز امرو اونجام درد گرفت. همونجايي كه دم معده و قلب و ايناس. همه داریم می میریم. هنوز همون جاش درد می کنه. مهتاب هم معده ش درده. پوریا هم حالت تهوع داره. برچسبها: چت فارسی، بهداشت و سلامت. ه.ش. ۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۱, شنبه. يه خونواده ی جالبی دارم من كه. وقتی ميرسم خونه، كيليد كه ميندازم درو وا ميكنم،. برميگردن ميگن ما منتظر وايساده بوديم كه تو بيای، باهات شام بخوريم. بعد من هنوز دستامو نشسته م، لباسامو عوض نكرده م،. سريع شام رو ميارن، ميخورن، ميرن. همه ی بودن من.
themadw0rld.blogspot.com
-the mad mad mad world-: June 2010
http://themadw0rld.blogspot.com/2010_06_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ تیر ۱, سهشنبه. مرد از خواب پريد. ديده بود كه مُرده و دارن ميبرنش چالش كنن. ولی خودش دهن وا کرده و هی داد ميزنه که "بابا من نمردم هنوز. كجا ميبرينم؟". ولي خب میدونید كه به رسم اين مدل خوابهای بد، قراره هيشكی صداشو نشنوه. فقط يه سری صلوات ميفرستادن و يه سری هم شنگ و شيون ميكردن. حالا كه داشت به كابوسش فکر ميكرد، يک آن به خودش اومد و ديد كه درست مثل اين سريالهای صدا و سيما از خواب پريده. يعني تصوير آدمی كه يكهو از خواب ميپره و پريدنش درست يه جهش نود درجه ای از لولای كمره. پله ها تمام شدند،.
themadw0rld.blogspot.com
-the mad mad mad world-: October 2009
http://themadw0rld.blogspot.com/2009_10_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۸ آبان ۴, دوشنبه. خلبانی که گم شد. وایمیستم اینجا کنار تیرچراغ برق، سر راه کسایی که میرن طرف کلاساشون. یه جوری که انگار منتظر کسی م. ولی من منتظر کسی نیستم؛ آهنگمو گوش میدم. برچسبها: انزوا، یا یه چیزی شبیه تنهایی یه خلبان تو هواپیمای تک ملخه ش. ه.ش. ۱۳۸۸ مهر ۳۰, پنجشنبه. یه دفه خیلی وقت پیشا، مامان بابام با هم جروبحثشون شد. بعد من که اعصابم به هم ریخت رفتم نشستم برا خودم Broken Home. حالا که فکر میکنم میبینم واقعن حرکت جالبی بوده. یه جور انتخاب موسیقی بر اساس جو. And my wounds are not healing.
themadw0rld.blogspot.com
-the mad mad mad world-: September 2009
http://themadw0rld.blogspot.com/2009_09_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه. Sick city, yeah, restless people. Sick city burn their houses down. To make the sky look pretty. خیلی معلومه که طرف مریضه. نه؟ ببینید چه نفرتی داره از مردم شهرش. Charles Manson - Sick City. برچسبها: چارلز منسون و کارخانه ی شکلات سازی. ه.ش. ۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سهشنبه. امشب اولین باری را که رفتار خیلی بد و زننده ای با یه کتاب داشتم یادم اومد. نمیدونم چی شد که یادم افتاد. ولی الان میخوام راجع بهش بنویسم. قضیه مال چند سال پیشه. کتابه " راز فال ورق. در حالی که دارن دوتایی از در سینم...
the-91.blogspot.com
The91: همهچیز نشان میدهد که یکروز بودهای
http://the-91.blogspot.com/2011/07/blog-post.html
۱۵ تیر ۱۳۹۰ ه.ش. همهچیز نشان میدهد که یکروز بودهای. برچسبها: من نوشته. همین است. خودمان را ضایع میکنیم و از این ضایع شدن، پیر میشویم. مثل ِ همه. ۱۶ تیر ۱۳۹۰ ه.ش.، ساعت ۲۳:۵۸. شماره تو لعنتی هم رُند نیست. یادت را باد می برد. ۲۰ تیر ۱۳۹۰ ه.ش.، ساعت ۲۲:۳۸. ۳ مرداد ۱۳۹۰ ه.ش.، ساعت ۱۰:۲۶. شماره مارو که آخرسر حفظش نشد بعد چند سال. یادمون هم که به حساب نمیاد. خیلی عجیب میدونم چه حسی اٍ. ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ ه.ش.، ساعت ۴:۳۷. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). The91 سابق ِ من. همه ی بودن ِ من. گودر ِ من.