N30H.BLOGFA.COM

yadegari20.blogfa.com

ღ چه بـی تــابــانه می خــواهــمــت ღ - مــاه مُــرבاב بے تــو مے گذرב ...

http://yadegari20.blogfa.com/post-389.aspx

ღ چه بی تابانه می خواهمت ღ. عجیب است اینچنین . دارم براے ماندن تو نیل مے شوم. ماه م رבاב بے تو مے گذرב . اگر چیزی هست برای. رام کردن این اسب وحشی روح . از پشت تلفن راه دور . با دلت حسرت هم صحبتی ام هست ولی. سنگ را با چه زبانی به سخن وا دارم؟ ماه مرداد بی تو می گذرد ، حیف این هفت تیر خالی نیست. من خودم پیش پیش می میرم ، دیگر اینقدر ماشه را نچکان! نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۳ساعت 13:44 توسط فاطمہ. چﮧ غریب ماندی ای دل . دیدט روی تو عید است مرا . میاט جمع بگویم که دوووستت دارم ؟ בرباره ے وبلاگ مט.

yadegari20.blogfa.com

ღ چه بـی تــابــانه می خــواهــمــت ღ - از سـرم בسـت بر نمے בارنـב ، خاطرات ِ خوش ِ نداشتـﮧ ات ...

http://yadegari20.blogfa.com/post-394.aspx

ღ چه بی تابانه می خواهمت ღ. عجیب است اینچنین . دارم براے ماندن تو نیل مے شوم. از سرم בست بر نمے בارنב ، خاطرات خوش نداشتﮧ ات . از تو در حال منفجر شدنم در سرم بمب ساعتی دارم. شب که خوابم نمی برد تا صبح صبح ،سر درد لعنتی دارم. همه از پشت خنجرم زده اند. ساده بودیم و سخت بر ما رفت خوب بودیم و زندگی بد شد. آنکه باید به دادمان برسد آمد و از کنارمان رد شد. هیچ کس واقعا نمی داند. آخر داستان چه خواهد شد. دل را شکسته ای و غرامت نمی دهی. دلبر گردن کلفت من! نوشته شده در سه شنبه ششم آبان ۱۳۹۳ساعت 13:48 توسط فاطمہ.

yadegari20.blogfa.com

ღ چه بـی تــابــانه می خــواهــمــت ღ - تــو را چـﮧ غـم ڪﮧ یـڪی در غمــت بـﮧ جــان آیــد ؟؟؟ ( سعــدی )

http://yadegari20.blogfa.com/post-399.aspx

ღ چه بی تابانه می خواهمت ღ. عجیب است اینچنین . دارم براے ماندن تو نیل مے شوم. تو را چﮧ غم ڪﮧ یڪی در غمت بﮧ جان آید؟ احساس را که نمی شود تقطیع کرد. همین طور قطار می شود. سر می رود از دل. تا کاغذی پشت در خانه ی شما ! بودنت حس عجیبی ست که دیدن دارد. ناز چشمان قشنگ تو چشیدن دارد. آتش از حرم تنت سخت به خود می پیچد. دل من شوق در آغوش پریدن دارد. لب تو کهنه شرابی ست و من می دانم. بوسه از طعم دهان تو چشیدن دارد. چشم تو ریخته بر هم من معمولی را. یک نگاه تو به من جامه دریدن دارد. سر و سامان بدهی یا سر و سامان ببری.

yadegari20.blogfa.com

ღ چه بـی تــابــانه می خــواهــمــت ღ

http://yadegari20.blogfa.com/9405.aspx

ღ چه بی تابانه می خواهمت ღ. عجیب است اینچنین . دارم براے ماندن تو نیل مے شوم. ما بے تو خستﮧ ایم تو بے ما چگونﮧ ای؟ مردم می گویند این دختر. باز رفته توی خودش،. بیایی بیرون می گویند:. ببین باز از خودش در آمده دختره ی گیس بریده! یک جا بیشتر نداری! من پیشنهاد می کنم بیایی در آغوش من و تکان نخوری! این جا ، میان این بازوها که باشی. نه زیاد معلومی ، نه زیاد گم! صورتت را می چسبانی به تخت سینه ی من. یک گوشت را با کف دست چنان می پوشان که صدا به صدا نرسد! گوش دیگر هم که سخت مشغول شنیدن صدای قلبم خواهد شد. الل ه م ك...

yadegari20.blogfa.com

ღ چه بـی تــابــانه می خــواهــمــت ღ -

http://yadegari20.blogfa.com/post-401.aspx

ღ چه بی تابانه می خواهمت ღ. عجیب است اینچنین . دارم براے ماندن تو نیل مے شوم. فقط می روم سر کار. سر راه به رفتگر سلام می کنم. برای راننده تاکسی لبخند می زنم. برای مردم ،هزار ا دای خوب در می آورم. تا نفهمند یکی دارد در خواب راه می رود. یکی از رویای قشنگ تو. نظری باز به این شوروی تنها کن. دل من دستخوش موج فروپاشی هاست. نوشته شده در دوشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۳ساعت 13:51 توسط فاطمہ. چﮧ غریب ماندی ای دل . دیدט روی تو عید است مرا . میاט جمع بگویم که دوووستت دارم ؟ ایט زمستونم بﮧ یاد تو می مونم . בرباره ے وبلاگ مט.

yadegari20.blogfa.com

ღ چه بـی تــابــانه می خــواهــمــت ღ - בلـღم آرامش ِ وارونـﮧ مےخـواهـב ، یعنے ... ش م ا ر آ (صالح اسمعیل زاده)

http://yadegari20.blogfa.com/post-391.aspx

ღ چه بی تابانه می خواهمت ღ. عجیب است اینچنین . دارم براے ماندن تو نیل مے شوم. בلღم آرامش وارونﮧ مےخواهב ، یعنے . ش م ا ر آ (صالح اسمعیل زاده). تفریح خوبی می شود از عشق گفتن. اما نه اینکه تا ابد تنها بمانی . شع ر ها بزرگ می شوند . قد می کشند . کم کم دستشان به پنجره می رسد. از روزی که پنجره باز شود. و ببینند تو آن جا نیستی . نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم شهریور ۱۳۹۳ساعت 13:46 توسط فاطمہ. چﮧ غریب ماندی ای دل . دیدט روی تو عید است مرا . میاט جمع بگویم که دوووستت دارم ؟ ایט زمستونم بﮧ یاد تو می مونم . حنجره ها...

yadegari20.blogfa.com

ღ چه بـی تــابــانه می خــواهــمــت ღ - دست مـטּ ُ بگیــر ... حالــم جهنمـﮧ ...

http://yadegari20.blogfa.com/post-405.aspx

ღ چه بی تابانه می خواهمت ღ. عجیب است اینچنین . دارم براے ماندن تو نیل مے شوم. دست مט بگیر . حالم جهنمﮧ . نمی دونم دقیقا بعد چند وقته که. تنها نشستم تو اتاق. و دارم آهنگ گوش می دم. بغض احسان خواجه امیری برای چندمین بار تکرار میشه. دلم نمیاد که عوضش کنم . هر شب دلم دریای آتیشه. از این بدتر مگه میشه. حال هیشکی توو دنیا بدتر از حال من نیست. دردی رو زمین بدتراز همین. درد تنها شدن نیست . نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم تیر ۱۳۹۴ساعت 13:53 توسط فاطمہ. چﮧ غریب ماندی ای دل . دیدט روی تو عید است مرا . باید برگردی و...

yadegari20.blogfa.com

ღ چه بـی تــابــانه می خــواهــمــت ღ - یلـבای آدمهـا همیشـﮧ اول دی نیست ...

http://yadegari20.blogfa.com/post-397.aspx

ღ چه بی تابانه می خواهمت ღ. عجیب است اینچنین . دارم براے ماندن تو نیل مے شوم. یلבای آدمها همیشﮧ اول دی نیست . یلدای بی ترانه ی وقتی تو نیستی. در شعرهای یخ زده پهلو گرفته است. لطفی کن و دوباره مرا یخ شکن نباش. این عشق با نبودن تو خو گرفته است (امیر سنجری). وقتی که از نهایت شب حرف می زنی. یلدا درست مثل خودت سرد می شود. امسال هم زنی که تو تنها گذاشتیش. دارد برای روح خودش مرد می شود (زهرا دهقان). برفیست پشت پنجره ی روزهای سرد. دی ماه فرصتیست برای بروز درد. از شهر پرت جن زده ی ما فرار کن! چﮧ غریب ماندی ای دل .

yadegari20.blogfa.com

ღ چه بـی تــابــانه می خــواهــمــت ღ - ز همـﮧدسـت ڪشیدم ڪـﮧتــو باشےهمـﮧام ،با تــو بودن ز همـﮧ دسـت ڪشیدטּ دارد ...

http://yadegari20.blogfa.com/post-398.aspx

ღ چه بی تابانه می خواهمت ღ. عجیب است اینچنین . دارم براے ماندن تو نیل مے شوم. ز همﮧدست ڪشیدم ڪﮧتو باشےهمﮧام ،با تو بودن ز همﮧ دست ڪشیدט دارد . مثل آن چایی که می چسبد به سرما بیشتر. با همه گرمیم . با دل های تنها بیشتر. درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم. قالی کرمان که باشی می خوری پا بیشتر. بم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار. زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر. هر شب عمرم به یادت اشک می ریزم ولی. بعد حافظ خوانی شبهای یلدا بیشتر. رفته ای . اما گذشت عمر تاثیری نداشت. زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ تر.

yadegari20.blogfa.com

ღ چه بـی تــابــانه می خــواهــمــت ღ - مــا بے تــو خستـﮧ ایم تــو بے مـا چگونـﮧ ای ؟ ...

http://yadegari20.blogfa.com/post-406.aspx

ღ چه بی تابانه می خواهمت ღ. عجیب است اینچنین . دارم براے ماندن تو نیل مے شوم. ما بے تو خستﮧ ایم تو بے ما چگونﮧ ای؟ مردم می گویند این دختر. باز رفته توی خودش،. بیایی بیرون می گویند:. ببین باز از خودش در آمده دختره ی گیس بریده! یک جا بیشتر نداری! من پیشنهاد می کنم بیایی در آغوش من و تکان نخوری! این جا ، میان این بازوها که باشی. نه زیاد معلومی ، نه زیاد گم! صورتت را می چسبانی به تخت سینه ی من. یک گوشت را با کف دست چنان می پوشان که صدا به صدا نرسد! گوش دیگر هم که سخت مشغول شنیدن صدای قلبم خواهد شد. الل ه م ك...