NABZEAHOOHA.BLOGFA.COM
نبض آهوهانبض آهوها - شعرهای آیینی حسنا محمدزاده - نبض آهوها
http://nabzeahooha.blogfa.com/
نبض آهوها - شعرهای آیینی حسنا محمدزاده - نبض آهوها
http://nabzeahooha.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
35
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.423 sec
SCORE
6.2
نبض آهوها | nabzeahooha.blogfa.com Reviews
https://nabzeahooha.blogfa.com
نبض آهوها - شعرهای آیینی حسنا محمدزاده - نبض آهوها
nabzeahooha.blogfa.com
نبض آهوها
http://www.nabzeahooha.blogfa.com/post/18
شعرهای آیینی حسنا محمدزاده. برای سه ساله کربلا. دارد آوار می شود دنیا ، بی نگاه تو بر سرم .بابا! طبق آمد ولی نفهمیدند ، شده پشت خرابه خم .بابا! باد آورده بود بویت را ، عطر لب های با وضویت را. پاره شد پیش پات بند دلم ، به رگ پاره ات قسم .بابا! صورتم کبود شده ، سینه ام غرق بوی دود شده. دامنم سوخت .پس کجا بودی؟ آتش افتاد در حرم .بابا! شب یلدا چکید از چشمم ، هر چه قمری پرید از چشمم. رفتی ، افتاد دست مژگانم ، سرنخ رشته های غم .بابا! داغ و خاکستری شده موهات، سنگ خورده میان ابروهات. چه کسی چوب زد به لب هایت؟
نبض آهوها
http://www.nabzeahooha.blogfa.com/post/21
شعرهای آیینی حسنا محمدزاده. تقدیم به پیشگاه حضرت زهرا س. آورده باد ، از آن سر دنیا نسیمش را. پیچانده در ذهن پرستو ها شمیمش را. هر شب زمین چون دختران ایل ، می بافد. با تار و پود چادر زهرا گلیمش را. با نیمه ای از نور ، سامان داده شد دنیا. در خانه ی مولا نهان کردند نیمش را. آتش چگونه می تواند شعله ور باشد؟ در اوج بی شرمی بسوزاند حریمش را. باید به چه حالی علی پیدا کند ، پر پر. بین در و دیوار، قرآن کریمش را؟ دیگر کسی پیدا نخواهد شد که با لبخند. پنهان کند از لحظه ها حال وخیمش را. خاموشی معصوم محراب یتیمش را.
نبض آهوها
http://www.nabzeahooha.blogfa.com/tag/امام-محمد-باقر-ع
شعرهای آیینی حسنا محمدزاده. به امام محمد باقر ع. ساحل خیالت را پرسه می زند قویی. مانده مات دریاچه :. ماه یا پری خویی؟ ای عصاره ی باران! قبله هر طرف باشد مثل کعبه آن سویی. جبرئیل و میکاییل مژده بر رجب دادند. در تگرگ و یخبندان با بهار می رویی. پر شده به نامت عرش ، از گیاه دارویی. صید پاکی ات کردی دسته دسته دل ها را. با حلاوت حلمت ، با نگاه آهویی. پای لنگمان با تو رفته تا فراسوها. نه تو خود فراسویی. قرن هاست شاعرها مانده اند در شعرت. یک کتاب می خواهند با مداد جادویی. گفته اند با فانوس ، گنبد و ضریحت را.
نبض آهوها
http://www.nabzeahooha.blogfa.com/tag/امام-علی-ع
شعرهای آیینی حسنا محمدزاده. به تو آموخت از اول خدا رسم اميري را. شجاعت را،سخاوت را،حيا و سر به زيري را. غدير از چشم هاي تو خجالت مي كشيد اما. برايت حكم مي كردند عمري گوشه گيري را. هميشه بوي نان و عشق مي آيد از اين كوچه. كه با خود مي برد از خانه ها بوي فقيري را. زمين خسته با چشم خودش هر روز مي بيند. به زير پاي مرد آسمان فرش حصيري را. تو را با چاه هاي كوفه تنها مي گذارم تا. بريزي در دل اين واژه ها حسي كويري را. بدون تو زمين در انجماد سينه ها يخ زد. به دندانش گرفت آيينه بغضي زمهريري را. برچسب ها: امام علی ع.
نبض آهوها
http://www.nabzeahooha.blogfa.com/post/15
شعرهای آیینی حسنا محمدزاده. به تو آموخت از اول خدا رسم اميري را. شجاعت را،سخاوت را،حيا و سر به زيري را. غدير از چشم هاي تو خجالت مي كشيد اما. برايت حكم مي كردند عمري گوشه گيري را. هميشه بوي نان و عشق مي آيد از اين كوچه. كه با خود مي برد از خانه ها بوي فقيري را. زمين خسته با چشم خودش هر روز مي بيند. به زير پاي مرد آسمان فرش حصيري را. تو را با چاه هاي كوفه تنها مي گذارم تا. بريزي در دل اين واژه ها حسي كويري را. بدون تو زمين در انجماد سينه ها يخ زد. به دندانش گرفت آيينه بغضي زمهريري را. برچسب ها: امام علی ع.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
قلب قلم - سفره ی دلتنگی
http://hosna-kashani.blogfa.com/post/85
پیام های محبت آمیز دوستان دور و نزدیک در این فضای مجازی نشان از حقیقتی انکار ناپذیر و روح نواز دارد و آن اینکه هنوز می توان مهربانی را با تمام وجود لمس کرد. سخت شرمنده ی زلالی های عزیزانی هستم که در مدت نه چندان کوتاه دوری ام از این خانه ی قدیمی با پیام ها و لطف سرشارشان مرا همراهی کردند . امیدوارم پوزش مرا از اینکه نتوانسته ام پاسخگوی محبتتان باشم بپذیرید. لحظه هایتان بهاری . غزلی از مجموعه سربه مهر :. حس میکنمت در دل رگ های تنم باز. با روح تو در آینه ی یک بدنم باز. پروانگی ام را همه جا جشن بگیرید.
ما،بچه های شب آویز!... (دامون)
http://www.shabaviz65.blogfa.com/post/237
ما،بچه های شب آویز! بداهه ای برای استاد. خوش به حال آهوها. دلواپسی های یک مرد. پایگاه شاعران اهل بیت(ع). عشق روزی که زچشم تو به جانم افتاد. داد خاکستر عقل و خردم را بر باد. یاد تو نیست، بجز خاطره ی شیرینی. آنچنانی که مرا قلب! آنکه در چشم تو شیرینی و شنگی آمیخت،. تیشه ی کوهکنی را به کف قلبم داد. پدرانم همگی کوهکنی می کردند! پشت در پشت تو خسرو، ملک شیرین زاد. شوق یعنی به کمند آمده باشد معشوق. عشق یعنی که شود صید شکارش، صیاد! از زمانی که به دام تو گرفتار شدم،. درنمازم، که زبند تو نگردم آزاد!
ما،بچه های شب آویز!... (دامون)
http://www.shabaviz65.blogfa.com/post/233
ما،بچه های شب آویز! بداهه ای برای استاد. خوش به حال آهوها. دلواپسی های یک مرد. پایگاه شاعران اهل بیت(ع). حکایت امید و یاس در زندگی من داستان هزار ویک شب است! ابتدا و انتهای کدامینشان را نمی دانم، بس که در توالی بوده اند! حقیقت این است که هیچگاه نتوانسته ام عشق و نفرتم را آشکارا ابراز کنم.پیش ترها گاهی. از خواسته های کودکانه ام، با اخم روبرو شده اند و شاید سکوتم ریشه درهمان اخم ها داشته باشد، نمی دانم! داستان من، حکایت رودی است که به سنگ سرگشتگی خورده و سال هاست در این سرگردانی راه و روزنی نمی یابد. و من ...
ما،بچه های شب آویز!... (دامون)
http://www.shabaviz65.blogfa.com/tag/لاله-زار
ما،بچه های شب آویز! بداهه ای برای استاد. خوش به حال آهوها. دلواپسی های یک مرد. پایگاه شاعران اهل بیت(ع). لاله زاری شده چشمم. تا به خورشید رسانی خبرم. به همآغوشی چشمت ببرم. چند روزی است اسیر قفسم. دیر وقتی است که بی بال و پرم. از غروبی که جدایی افتاد. تا به این ثانیه خونین جگرم. زده تا نقب به دریا یک چشم,. لاله زاری شده چشم دگرم. حرف بدخواه اگر تلخ, شکر! دست اگر پیش تو سرکش! غیر عشق تو نریزد بیرون. بارها گر بزنی نیشترم (*). میشود خانه ی ققموس این دل! گر به چشم تو بیافتد نظرم. پای چشمان رقیبان افتاد.
ما،بچه های شب آویز!... (دامون)
http://www.shabaviz65.blogfa.com/post/234
ما،بچه های شب آویز! بداهه ای برای استاد. خوش به حال آهوها. دلواپسی های یک مرد. پایگاه شاعران اهل بیت(ع). بداهه ای محض عرض ارادت! امید، حبس ابد بود اگر نبود علی(ع). و عدل وداد چه بد بود اگر نبود علی(ع). جهان جهنم و حاکم نفوس شیطانی. بشر درنده و دد بود! نه عشق در دل انسان هماره جاری بود. ودر سرش نه خرد بود اگر نبود علی(ع). بغیر نام بلند گره گشاش مگر. کسی برای مدد بود؟ فقط نه لات و هبل نه منات نه عز ی! خدا هزار عدد بود! فدای نام رسول خدا(ص). رسالت او. ز خیل باده پرستان و عارفان چه کسی. طریق عشق بلد بود؟
ما،بچه های شب آویز!... (دامون)
http://www.shabaviz65.blogfa.com/post/227
ما،بچه های شب آویز! بداهه ای برای استاد. خوش به حال آهوها. دلواپسی های یک مرد. پایگاه شاعران اهل بیت(ع). به تازگی چند دستنوشته ی قدیمی از بین کاغذپاره هایم پیدا کرده ام که معرند تا شعر اما برای من خاطره اند، شما هم شعر نبینیدشان! اي عشق ای سرشت ، تویی داغ سر نوشت. داغي كه تيشه ي غم تو بر جگر نوشت. دست قضا مقسم غم بود و زين ميان. سهم مرا به دفتر خود بيشتر نوشت. دوراز تو دست سرد خزان فراق ودرد. عمر مرا بپاي غمت مختصر نوشت. آه اي بهار من، قلم عاشقي چرا. فصل نهال وصل مرا، با تبر نوشت.
ما،بچه های شب آویز!... (دامون)
http://www.shabaviz65.blogfa.com/post/228
ما،بچه های شب آویز! بداهه ای برای استاد. خوش به حال آهوها. دلواپسی های یک مرد. پایگاه شاعران اهل بیت(ع). مرا نگاه مکن تا فرو مریزانی. تگرگ مرگ به جانی که هستی آنی. سپاه سرکش چشمان تو جهانگیر است. اگر که لشگر ابرو به غم بگردانی. مذاب کرده دلم را لهیب چشمانت. که آذرخش نگاهی، که آتش افشانی. هزار آهوی بی دل، اسیر روی تواند. که دشت چشم تو سبز است و مو پریشانی. چه خسروان که زعشق تو کوهکن شده اند. چه عشوه ها که تو شیرین زبان نمی دانی! لب تو چشمه ی لعل شراب ر م انی است. چه میشود که مرا جرعه ای بنوشانی.
ما،بچه های شب آویز!... (دامون)
http://www.shabaviz65.blogfa.com/post/238
ما،بچه های شب آویز! بداهه ای برای استاد. خوش به حال آهوها. دلواپسی های یک مرد. پایگاه شاعران اهل بیت(ع). ماکجاییم و عرصه ی تو کجا. در پاسخ به عزیزی که برایم نوشته بود:. مرا دوباره یاد کردی و شاد! و می دانستی شاد کردن بیچارگان هزینه دارد. ولی تو آنچنان وارسته ای که هزینه را به هر قیمت بر می گزینی. ای نگاری که آتش افروزد، در دل من شراره ی چشمت. طالع عمر من رصد شده است، در طلوع ستاره ی چشمت. دیدن تو هزینه می خواهد، که شباهت قرینه می خواهد. کوره ای روی سینه می خواهد، صنعت استعاره ی چشمت.
ما،بچه های شب آویز!... (دامون)
http://www.shabaviz65.blogfa.com/post/248
ما،بچه های شب آویز! بداهه ای برای استاد. خوش به حال آهوها. دلواپسی های یک مرد. پایگاه شاعران اهل بیت(ع). می کشم به دنبالم پای ناشکیبی را. روی دوش ناچاری می برم صلیبی را. مانده پای تقدیرم، روی سنگلاخ درد. در فرازم و آوخ می دوم نشیبی را. در کشاکش دیدار، عشقم آه روی دار. می زند رقم آخر، قصه ی مهیبی را. تازیانه تسکین است، تا فلاخن آیین است! طعنه، میزند بر جان زخمه ی عجیبی را. مانده ناقه ام در گل، بعد از آن دمی که دل. در هبوطم از چشمت، چیده است سیبی را. رفته ای و این مردم، بی حضور تو دیریست.
قلب قلم
http://hosna-kashani.blogfa.com/1393/09
نگاهی به سرودههای عبدالرضا کوهمال جهرمی. نگاهی به سرودههای عبدالرضا کوهمال جهرمی : شاعری مضمون اندیش ، عینی گرا ، و معاصر. نام عبدالرضا کوهمال جهرمی برای آنهایی که دوستدار شعرند بیگانه نیست ، بخصوص این که در پرورش استعدادهای شعری شهرستان جهرم و استان فارس و برگزاری جشنوارههای ادبی دستی بلند دارد . این مطلب در بخش مقالات سایت شاعران پارسی زبان منتشر شد. شعر "مهمان کساء" تقدیم به امام حسن مجتبی (ع) را در. مجموعه شعر آیینی "سر به مهر" در کاشان رونمایی میشود. نوشته شده در ساعت 2:9 توسط. 5سربه مهر ( جمهوری).
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
35
نبض زندگی
زنده بودن را به بیداری بگذرانید که سالها به اجبار خواهید خفت. چرا گاهی برای نسل فهیم. وب نوشت های یک دانشجو. و خدایی که در این نزدیکیست. خیر و شر یا هیچ. دلتنگی های یک دلتنگ. درود به کچلای مو شرابی. دل نوشته های آبی. سلام تنهايي هميشه من! با تمام وجود عاشق لحظه هاي با توم! ببخش اگه تا امروز ازت فرار كردم! تو همه قسمت من از اين دنيا بودي و من باورت نداشتم! تو همه قشنگي روزاي مني! ديگه رفيق ميشينم پات . پاي بغض . پاي سنگيني سردت رو شونه هام! ديگه محمد از تو تنها هستي زندگيش فرار نيكنه! دوست دارم تنهايي 😏.
ღ
بعد از کلی روزای خعلی بد یهوی امشب ب ذهنم رسید ک بیام اینجا . همین چند تا پستی ک سالی یبار. میزاشنمشون رو الان ک خوندمشون حال و هوام رو خعلی عوض کرد و فهمیدم ک اون موقعه ها ک دلم از جای دیگه ای پر بود در برابر مشکلات الانم هیچی نیس . هیجی. کاشکی یه برگشت بود توی زندگی . واقعا حسرت روزای چند سال پیشمو میخورم . خدایا من هرچی بزگتر میشم روزام بدتر میشه . خدایا داری با کی لج میکنی؟ با بنده ای که تو خنده هاش گفت:خدایا شکرت و تو گریه هاش گفت: خدا بزرگه. و وقتی ادمات دلشو شکستن گفت م ن م خدایی دارم. نوشته شده د...
من و تو 1عکس2نفره به این دنیا بدهکاریم..
من و تو 1عکس2نفره به این دنیا بدهکاریم. با تو اما تنها. برایش مینویسم دوستت دارم. میدانم که می خواند. پنجشنبه پنجم آبان ۱۳۹۰ ] [ 18:18 ] [ مرضیه ] . ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮎ ﺑﻪ ﺩﻭﺱ. ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ ﮔﻔﺖ ﮐﺠﺎﯾﯽ؟ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﺳﺮﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺭﻭ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺑﻢ . ﭘﺴﺮﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻧﮕﺎﺷﻮﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺭﻭ ﻧﯿﻤﮑﺖ ﻧﺸﺴﺘﻦ. ﺩﺳﺘﻪ ﻋﺸﻘﺘﻮ ﻭﻝ ﮐﻦ ﻻﺍﻗﻞ ﺍﻭﻥ ﺳﺮﻣﺎ ﻧﺨﻮﺭﻩ . ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﯽ؟ ﭘﺴﺮﻩ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﻪ. ﺩﺧﺘﺮﻩ ، ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ . ﭘﺴﺮﻩ ﺩﯾﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺲ . ﻋﺎﻗﺎ ﺿﺎﯾﻊ ﺷﺪﺍ :. ﺗﺎ ﺭﻓﺖ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﻪ ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﺮﻓﺘﺶ ﺗﺎ. ﭼﻨﺪﺗﺄﺧﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
نبض یک مرد
همه را دریا و اقیانوس ها غرق می کند. ۹۴/۰۵/۲۳ - ۲۰:۵۷ بعد از ظهر حسام الدین شیخی. هر انسانی به اندازهء وسعت روحش از این قلم و کاغذ سهمی دارد.
نبضِ یک مرد | مجموعه شعر طرح - حسام الدین شیخی
آدم ها می آیندبه د می از خواببیدارتان می کنندو می روندو تو می مانی با خاطری از آنکه توامان رنج بیداریدر جست و جوی تعبیر آنتنها تر از پیش رهسپار راه های مه آلود انتظار می شوی #حسام الدین شیخی. برای تو می نویسمبرای روز های نیامدهکه آن سان خورشید بتابد و آسمان این جهان در شب رابه نگاهی روشن کندبه تو می اندیشم واین روز های بی قرار دیرهنگامو سال های نیامده ای کهزود می گذرندچونانکه صبح به آسانی غروب می گرددو این میانمن و توباور کن زندگی یک[…]. آدمی چیست مگر جز یک حجم تهی که دیگری می آید اورا اشغال می کند که گا...
نبض آهوها
شعرهای آیینی حسنا محمدزاده. برای سه ساله کربلا. دارد آوار می شود دنیا ، بی نگاه تو بر سرم .بابا. طبق آمد ولی نفهمیدند ، شده پشت خرابه خم .بابا. باد آورده بود بویت را ، عطر لب های با وضویت را. پاره شد پیش پات بند دلم ، به رگ پاره ات قسم .بابا. صورتم کبود شده ، سینه ام غرق بوی دود شده. دامنم سوخت .پس کجا بودی؟ آتش افتاد در حرم .بابا. شب یلدا چکید از چشمم ، هر چه قمری پرید از چشمم. رفتی ، افتاد دست مژگانم ، سرنخ رشته های غم .بابا. داغ و خاکستری شده موهات، سنگ خورده میان ابروهات. چه کسی چوب زد به لب هایت؟
اینجا همه چیز در همه ...
اینجا همه چیز در همه . این همه گفتید خواهرم حجابت . یک بار هم بگید برادرم نگاهت. تو این وب همه چی در همه . برداشت به هرنوع آزاده. همه نوع آدمی مخاطب خاص ماست . با دادن نظر به دنبال لبخند روی لبام باشید. هر نوع انتقادی قبول میکنیم . با تبادل لینک هم موافقم . نظر خصوصی نزارید مگر مواردی ک. نوشته شده در سه شنبه چهاردهم خرداد 1392ساعت 16:58 توسط زهرا . ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮﻡ ;. ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮﻡ ;. ﺧﺎﻟﻘﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻢ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﺎﺯﻝ ﮐﺮﺩ ! ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻢ ﺛﺒﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ! ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﻻﮎ ﻗﺮﻣﺰ ﺭﺍ ! ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺧﺠﺎﻟﺖ .
نبض آسمان
خدا همین نزدیکی هاست یه کمی بیشتر دقت کت میبینیش. دلم برایت تنگ می شود ،. با آنكه می دانم همه جا هستی،. اما به آسمان نگاه می كنم،چرا كه. آسمان سه نشانه از تو. و چون یك دست مهربان، همیشه بالای سر ماست. خدایا آسمانی دوستت دارم. به نام خدای مهربونم. دوستای دنیای مجازی ام سلام. خیلی وقته که نیستم به چند دلیل که مهمترینش اینه که به نت دسترسی ندارم. اما حال و احوالم و اوضاع روحی و روانیم عالیه. الهی که هر کس دنبال آرامشه خدا نصیبش کنه همونطور که نصیب من کرد. خدایا ازت ممنونم و سپساسگزارم. اللهم عجل لولیک الفرج.
✿نبض عاشقی✿
سه شنبه 15 شهریور1390. یادت نرود تو را من ". هم زیادت بود . واسه من شما شما نکن! سه شنبه 18 مهر1391. یکم کمتر برام بمیر. دیگه نمیدونم کجا خاکت کنم ! سه شنبه 18 مهر1391. زن, سینههای برجسته نیست. موی مش کرده,. شب با شکوه عروسی. بوی خوش قرمه سبزی. قرارهای تاریکی ، کوچه پشتی، توی یک ماشین نیست. زن, خون ریزی. یک زن پا بماه. پا به پای یک مرد ، زور دارد. و اگر تمام اینها یادت رفت. تنها یک چیز را به خاطر داشته باش:. که هنوز هیچ مردی پیدا نشده. که بخواهد در ایران. جای یک زن باشد. سه شنبه 18 مهر1391. که بی اراده ر.
❤پسر آسمـــــــان❤
مگر سیب را پوست کندی خوردی؟ که دنیا این گونه پوست مارامی کند! سلام دوستان امیدوارم از مطالبی که درج می کنم خوشتون بیاد. الهی هر جا که هستید و میروید موفق و پیروزباشید. وخنده ای از ته دل روی لباتون باشه. آرزوی من آرزوهای قشنگ شماست* *. سالها بگذشت از میلاد من ,کو یکی مردانه باشد یاد من. . . ( اسلام علیک یا صاحب الزمان(عج). حرف دریا رو شنیدی . . ! میگه از دریای دل دریا دلان دریا شدم. آرامش ظاهرم گمراهت نکند آشفته تر از این حرف ها هستم. اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین. مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین. دنیا ...
من در آینه
من به سيبی خشنودم. و به بوييدن يك بوته بابونه. من به يك آينه، يك بستگی پاك، قناعت دارم. میبینم صورتامو تو آینه،. با لبی خسته میپرسم از خودم:. از من چی میخواد؟ اون به من، یا من به اون خیره شدم؟ باورم نمیشه هر چی میبینم،. چشامو یه لحظه رو هم میذارم،. به خودم میگم که این صورتکه،. میتونم از صورتام ورش دارم! میکشم دستامو روی صورتام،. هر چی باید بدونم دستام میگه،. منو توی آینه نشون میده،. میگه: این تو یی، نه هیچ کس دیگه! جای پاهای تموم قصهها،. رنگ غربت تو تموم لحظهها،. مونده روی صورتات تا بدونی. قصه ای در شب.