naghdha.blogfa.com

bomb2.blogfa.com

داستان های کوتاه خلیل رشنوی - قفسی که پا دارد

http://www.bomb2.blogfa.com/post-5.aspx

داستان های کوتاه خلیل رشنوی. بامهر به سعادتی که نوشیده شد تا داستان خالقم شود. قفسی که پا دارد. تو می خوای همه اونطوری باشن که خودت دوست داری . تو مثل یه قفس شدی . می فهمی؟ یه قفس . یه قفس متحرک . قفسی که پا داره . به نظرم آن مرد دیوانه ای که این کلمه های مسخره را روی تپه ها نوشته می تواند شوهر مناسبی برای خواهرم باشد . قفس ، قفس متحرک ، قفسی که پا داره . آوردنش رگ های عصبی ام مرتعش می شوند و گردن فرمان را فشار می دهم . پا و یکی از انگشت هایش می ا فتد روی تن خاک . داستان اینجا چه خبر است در مانیها.

bomb2.blogfa.com

داستان های کوتاه خلیل رشنوی

http://www.bomb2.blogfa.com/9102.aspx

داستان های کوتاه خلیل رشنوی. بامهر به سعادتی که نوشیده شد تا داستان خالقم شود. تمامی فعالیت های من به وبلاگ. نوشته شده در جمعه 8 اردیبهشت1391ساعت 0:38 توسط خليل رشنوي. داستان اینجا چه خبر است در مانیها. داستان استارتگاه خليل رشنوي برنده تنديس هدايت. داستان هاي کوتاه کوتاه خليل رشنوي. اشعار و ترانه هاي خليل رشنوي. نقدها و اندیشه های خلیل رشنوی درباره ادبیات و همه چیز. نخستین جشنواره داستان کوتاه sms. قالب های هنری و زیبا. مسابقه داستان كوتاه راديو تهران.

bomb2.blogfa.com

داستان های کوتاه خلیل رشنوی - او یک پری است

http://www.bomb2.blogfa.com/post-10.aspx

داستان های کوتاه خلیل رشنوی. بامهر به سعادتی که نوشیده شد تا داستان خالقم شود. او یک پری است. البته صحيح نيست كه مي گويم معلم ديني مقصر بود . چون اصلن بنده خودم را مقصر و گناهكار نمي دانم . در ادامه عرايضم پي به بي گناهي بنده خواهيد برد . تنها موردي كه براي ازدواج مناسب به نظر مي رسيد عمه زاده ام مهشيد بود . هم بر و رويي داشت و هم شوهر جوانش به تازگي به لقاءالله پيوسته بود و ازدواج با او را بركت و ثوابي بزرگ مي ديدم و از همه مهم تر ديگر خون و خونريزي در كار نبود . متوجه هستيد كه چه مي گويم؟ شما يك فرشته ...

bomb2.blogfa.com

داستان های کوتاه خلیل رشنوی - پری پشت دیوار

http://www.bomb2.blogfa.com/post-11.aspx

داستان های کوتاه خلیل رشنوی. بامهر به سعادتی که نوشیده شد تا داستان خالقم شود. به برادرم زهرا ميمندي پاريزي و دغدغه هايش. برنگشت كه نگاهم كند . فقط گفت :. دستش ، كه به دسته زنبيل گره خورده بود را باز و بسته كرد . ممكنه دوباره زنبيل چپ بشه. گفتم كه نه . به دلم افتاد كه صميمانه تر حرف بزنم . مثلن بگويم من شما رو چند وقت پيش توي خواب ديدم . دقيقن خودتون بودين . عجيب نيست؟ پسره علاف بي همه چيز . اين درو كه مي بيني در خونه ماست . گم مي شي يا بگم پدرتو در بيارن پدرسگ؟ ها جن ديدي اول صبحي؟ هر غلطي دوس داري بكن.

bomb2.blogfa.com

داستان های کوتاه خلیل رشنوی - منتقل شد

http://www.bomb2.blogfa.com/post-13.aspx

داستان های کوتاه خلیل رشنوی. بامهر به سعادتی که نوشیده شد تا داستان خالقم شود. تمامی فعالیت های من به وبلاگ. نوشته شده در جمعه ۸ اردیبهشت۱۳۹۱ساعت 0:38 توسط خليل رشنوي. داستان اینجا چه خبر است در مانیها. داستان استارتگاه خليل رشنوي برنده تنديس هدايت. داستان هاي کوتاه کوتاه خليل رشنوي. اشعار و ترانه هاي خليل رشنوي. نقدها و اندیشه های خلیل رشنوی درباره ادبیات و همه چیز. نخستین جشنواره داستان کوتاه sms. قالب های هنری و زیبا. مسابقه داستان كوتاه راديو تهران.

bomb2.blogfa.com

داستان های کوتاه خلیل رشنوی - یک برجستگی نرم

http://www.bomb2.blogfa.com/post-8.aspx

داستان های کوتاه خلیل رشنوی. بامهر به سعادتی که نوشیده شد تا داستان خالقم شود. بعضی ها این حادثه را معجزه می دانستند و مرگ آن ها را به یک بلای آسمانی نسبت می دادند . این گروه از مردم بیشتر شامل افراد مسن محله می شد و تقریبن تمام زن ها و دخترها. هم به این نظر تا حدودی معتقد بودند . در حقیقت اولین فکری که به دهن های مردم خطور کرد همین بود . آن جوان ها آنقدر خون همسایه ها را توی بطری کرده بودند که تا حدودی می توان به آن ها حق داد . بیرون می زدند عبور کرد و یکراست رفت به باغ متروک. قوزی کرم نشد . درون آل...

bomb2.blogfa.com

داستان های کوتاه خلیل رشنوی - سایه ی کش دار

http://www.bomb2.blogfa.com/post-4.aspx

داستان های کوتاه خلیل رشنوی. بامهر به سعادتی که نوشیده شد تا داستان خالقم شود. سایه ی کش دار. می گن از تخم آمریکایی هائیه که شرکت نفت رو آوردن اینجا . مادرش دائم هیمه هاش رو از همون مسیرا تهیه می کرده که اینطوری موهاش زرد شده و گرنه از این کلاغ ها همچین حرومزاده ای بعیده. ثریا مثل همیشه ساز مخالفش را کوک کرد : اگه ازتخم آمریکائی هاست چرا برادر بزرگاش هم مو زرد از آب در اومدن؟ این خبر ناهید تا چند روز توی مغزم پیاده روی می کرد و گوشه گیرم کرده بود . غروب همان روز از مدرسه كه آمده بودم خانه توی حیاط حر...

bomb2.blogfa.com

داستان های کوتاه خلیل رشنوی

http://www.bomb2.blogfa.com/8706.aspx

داستان های کوتاه خلیل رشنوی. بامهر به سعادتی که نوشیده شد تا داستان خالقم شود. به برادرم زهرا ميمندي پاريزي و دغدغه هايش. اولين بار توي خواب ديدمش . انگار سر كلاس بودم و استاد چيزي را توضيح مي داد كه يك هو نيم تنه اش از ديواري كه كمرم را به آن داده بودم بيرون زد . درست مثل اينكه كسي بخواهد زهره تركت كند . دست هايش چسبيدند به شانه هايم . انگار كه هزار وات برق توي انگشت هايش جريان داشته باشد خشكم زد . همه كله ها چرخيده بودند به نگاه كردنمان. متن کامل را در ادامه مطلب بخوانبد. اشعار و ترانه هاي خليل رشنوي.

bomb2.blogfa.com

داستان های کوتاه خلیل رشنوی - نام اثر : اینجا چه خبر است ؟ !

http://www.bomb2.blogfa.com/post-2.aspx

داستان های کوتاه خلیل رشنوی. بامهر به سعادتی که نوشیده شد تا داستان خالقم شود. نام اثر : اینجا چه خبر است؟ آقا و شاید هم خانم نویسنده ساعت ها فکر کرده بود حتما تا به این نتیجه برسد که مشکلات هر ملتی ریشه در فرهنگش دارد . در حالی که از پشت پنجره ترک خورده اش محو حمله گربه ای به جمع گنجشک ها بود مهمترین. تصمیم زندگی اش را گرفت . زیر لبی گفت :. به عنوان یک نویسنده باید بیشتر از گذشته در مورد مشکلات فرهنگی داستان بنویسم . سگ دو بزند . اگر این فقر کثیف همیشگی نبود تا به حال نویسنده مشهوری شده بود حتما . بنابر...

bomb2.blogfa.com

داستان های کوتاه خلیل رشنوی - کافه گودو

http://www.bomb2.blogfa.com/post-7.aspx

داستان های کوتاه خلیل رشنوی. بامهر به سعادتی که نوشیده شد تا داستان خالقم شود. با شما هستم آقا . حرف استاد را قطع می کنی ( ببخشید . آیا بروز این رفتار می تونه نشونه یک انقلاب درونی باشه؟ با شمام . با شماهستم آقا. آقا جان بلند شین. یک ماه تمام میشه که نخوابیدم . اصلن نخوابیدم . ). از میان هاله دود رقیق جلوی صورتش به تو زل می زند و می گوید ( ولی چهره ت این و نشون نمی ده . خیلی هم سرحال به نظر می رسی . ). دستی لای مو های بلندش می کشد و لم می دهد ( یعنی امکان داره کسی یک ماه تمام بیدار بمونه؟ جواب دادی ( امی...