NAZANINALEXY3.BLOGFA.COM

eskimo19.blogfa.com

اسکیمو

http://www.eskimo19.blogfa.com/cat-7.aspx

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت ، سرها در گریبان است. وگر دست محبت سوی كس یازی،. به اكراه آورد دست از بغل بیرون. كه سرما سخت سوزان است. دمت گرم وسرت خوش باد! سلامم را تو پاسخ گوی،در بگشای! صدایی گر شنیدی،صحبت سرما و دندان ست. چه می گویی كه بیگه شد،سحرشد، بامداد آمد؟ تا عاقلان راهی برای خندیدن پیدا کنند. دیوانگان هزار بار خندیده اند/. Kosketa minua - Touch me. Älä käsilläsi - Not with your hands. Vaan niin että tunnen sinut - But so that I feel you. Halaa minua - Hug me. Älä käsilläsi - Not with your hands.

heartbeats.blogfa.com

تپش های عاشقانه -

http://www.heartbeats.blogfa.com/post-309.aspx

دوستهای مهربون و عزیزی که نگران حالم بودید و نوشتید که خبری از خودم بنویسم من خوبم و ببخشید که نشده براتون پیغام یا ایمیل بفرستم به شدت سرم شلوغ . عروسی مون خوشبختانه دقیقا همون چیزی شد که همیشه تو ذهنم بود و معذرت از اینکه نشد دوستهای وبلاگیمون رو دعوت کنیم! یه معذرت خواهی دیگه ایی هم بدهکارم به دوستهایی که قرار بود ببینمشون ولی وقت نشد! نمیدونم چرا من همیشه قبل از اومدنم کلی برنامه ریزی می کنم و نقشه می کشم حتی واسه سفرهای داخلی! هرکی پایه ست نظر بذاره خصوصی یا غیرخصوصی فرقی نداره! عکس حذف شد ). وقتی ب...

heartbeats.blogfa.com

تپش های عاشقانه

http://www.heartbeats.blogfa.com/9103.aspx

نشسته ام توی اتاق صدای مسنجر میاد . مامان . گل گلی از اینکه اینجایی خیلی خوشحالیم. روی لب هام لبخند می شینه. مامان من یه زن خجالتی که هرچقدر در نوشتن ماهره ولی هیچ وقت نمی تونه احساساتش رو به زبون بیاره. شروع می کنیم به چت کردن. میگم بیا مثلا فکر کنیم که من هنوز اونجام. به یاد اون زمون ها. من : خب چه خبرها؟ مامان : نه خوب نیستیم. من. ولی الان که تو اینجایی ما. اون روز خاله ام با خنده برگشت بهم گفت : خجالت نمیکشی تا ظهر خوابی؟ قبل از اینکه من جوابی بدم مامان گفت : چی کار به دخترم داری؟ داداشم بامزه ادای ب...

unknown7.blogfa.com

روزمرگی های من - Devil Advocate

http://unknown7.blogfa.com/post-52.aspx

مينويسم { د ی د ا ر } تو اگر بي من و دل تنگ منی یک به یک فاصله ها را بردار. کوين با شنيدن اين حرف شوکه شده وسرانجام متوجه چگومگی حضور هم زمان ميلتون در دادگاه و اتاق خواب همسرش شده و به ماهيت ميلتون پي مي برد . است و حتي جايي ميلتون در فيلم به بخشي از كتاب او اشاره ميكند: بهتره در جهنم پادشاهي كني، تا در بهشت خدمتكار باشي دايرههاي آتشين متحدالمركزي هم كه در انتهاي فيلم ميبينيم در كمدي الهي. دانته در بخش دوزخ به طور كامل توصيف شده است. نوشته شده در سه شنبه شانزدهم شهریور ۱۳۸۹ساعت 19:40 توسط Unknown.

heartbeats.blogfa.com

تپش های عاشقانه

http://www.heartbeats.blogfa.com/9010.aspx

لعنت به شما . یادم میاد تموم اون روزای دبیرستانی که من تا نیمه های صبح می نشستم پای کامپیوتر و مامان در اتاق رو آروم باز میکرد و با یه پدرسوخته! میخواست که برم بخوابم! گاهی وقتها لحن صداش عصبانی بود گاهی وقت ها مهربونانه و گاهی وقت ها نگران! اون موقع ها اصلا ارتباط خوبی با کامپیوتر و اینترنت نداشت. هرچی گذشت کم کم بهتر شد. بهتر شد که در این حد که شبا نمیومد یواشکی در اتاق رو باز کنه! در این حد که فردا صبحش منو به خاطر دیر بیدار شدن ملامت کنه . دلم گرفته. لعنت به شما . لعنت به خودتون و هرچیز ملی د...ته نو...

beh-naz.blogfa.com

زنانه ترين اعترافات - دخترك صبور ِ روز هاي بي تو

http://www.beh-naz.blogfa.com/post-98.aspx

می بوسم می گذارم کنار ، تمام چیز هایی که ندارم را ، دست هایت را ، شانه هایت را ، عاشقی ات را ،. دخترك صبور روز هاي بي تو. مرا به خانه م ببر / كه شهر , شهر يار نيست. كه عشق در ميانه نيست. انگار دلم بخواهد یک آدمی که بغلش را داده باشد قالب گرفته باشند برای من که امنیت باشد. یک آدمی مثل تو که سیب زمینی ها را که جلز ولز میکنند تووی تابه به هم بزند و من که دست هایم را از پشت حلقه کرده ام به کمرش یواشکی ببرم دست هايم را و سیب زمینی داغ را بردارم که با قاشق بزند رووی دستم که ناخنک ممنوع! یک آدمی که بداند مرا.

heartbeats.blogfa.com

تپش های عاشقانه - خاطرات ایران

http://www.heartbeats.blogfa.com/post-308.aspx

نشسته ام توی اتاق صدای مسنجر میاد . مامان . گل گلی از اینکه اینجایی خیلی خوشحالیم. روی لب هام لبخند می شینه. مامان من یه زن خجالتی که هرچقدر در نوشتن ماهره ولی هیچ وقت نمی تونه احساساتش رو به زبون بیاره. شروع می کنیم به چت کردن. میگم بیا مثلا فکر کنیم که من هنوز اونجام. به یاد اون زمون ها. من : خب چه خبرها؟ مامان : نه خوب نیستیم. من. ولی الان که تو اینجایی ما. اون روز خاله ام با خنده برگشت بهم گفت : خجالت نمیکشی تا ظهر خوابی؟ قبل از اینکه من جوابی بدم مامان گفت : چی کار به دخترم داری؟ داداشم بامزه ادای ب...

heartbeats.blogfa.com

تپش های عاشقانه

http://www.heartbeats.blogfa.com/9009.aspx

ادامه ی مطلب . اخطار : نوشته طولانی ست. پنجشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۰. برف برف . برف . برف نو سلام :). چندین و چند نوشته ی ثبت موقت دارم که منتشر نکردم یا نشده یا نخواستم یا وقت نبوده تمومش کنم و خلاصه . نشده دیگه! همین میشه که فقط به همین اکتفا میکنم که همین الان به دگری می گفتم فکر کنم تا صبح انقدر برف بیاد که دیگه در پارکینگ باز نشه ماشین رو بیاریم بیرون! بیاری جایگزین این درخت کریسمس مصنوعی وسط خونه کنی . پنجشنبه هفدهم آذر ۱۳۹۰. تا نیمه ی راه. وصله ی ناجو ر. علی آقا گنجه ایی. بلند فکر می کنه .

heartbeats.blogfa.com

تپش های عاشقانه - خونه همیشه خوبه

http://www.heartbeats.blogfa.com/post-307.aspx

پنجشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۱. بدون ملزم بودن به توضیح و نقابی ، فقط می نویسم و با احساسات خودم ، جهان رو نفس می کشم. تا نیمه ی راه. وصله ی ناجو ر. علی آقا گنجه ایی. بلند فکر می کنه . مهره و پیچ عاشق! اوین و آگرین خیالباف. دیگر کلاغ ها هم . خانم پر و آقای کلوخ. بیا تا برایت بگویم. ثبتیات یک بی نشان. رفتی حاجی حاجی مکه. من،تو و دیگر هیچ. خانوم زیگزاگ و آقای زیپ. غورهای زن پدر 19 ساله. وقتی بابا کوچک بود! Design by : Night Skin.

heartbeats.blogfa.com

تپش های عاشقانه

http://www.heartbeats.blogfa.com/9012.aspx

هم رنگ جماعت . به این باور رسیدم که اخلاق های خوب آدم ها به سختی منتقل میشن ولی اخلاق بد آدم ها به سرعت هرچه تمام تر مثه یه بیماری واگیردار به تمام دور و اطرافیان اون آدم منتقل میشن. نپرسید انقد زور زدم تا جمع بندی فکرها و اتفاقات این دوماه اخیر رو در قالب یه جمله ی کوتاه نوشتم. پنجشنبه یازدهم اسفند ۱۳۹۰. بدون ملزم بودن به توضیح و نقابی ، فقط می نویسم و با احساسات خودم ، جهان رو نفس می کشم. تا نیمه ی راه. وصله ی ناجو ر. علی آقا گنجه ایی. بلند فکر می کنه . مهره و پیچ عاشق! اوین و آگرین خیالباف.