neghabekhali.blogfa.com

fasletazeh.blogfa.com

فصل تازه

http://www.fasletazeh.blogfa.com/89112.aspx

ساعت ها را بگو بخوابند،بیهوده زیستن شمارش نمی خواهد. الهی همیشه شاد و سرزنده باشین. من زود زود اومد یه خبر داغ بهتون بدم تا یخ نکرده. اونم اینه که تولد داریم! ۱۳ بهمن که امشب شبش باشه تولد دوست عزیز و خوبم زهراس. زهرا جونم از همین جا تولدت مبارک. ۱۵ بهمن تولد خودم.تولد تولد تولدم مبارک. ۱۶ بهمن تولد دوست عزیز و همیشگی خودم نیلو جون که از همین الآن. بچه ها از همین الآن امیدوارم تولد ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰ سالگیمون رو در کنار هم جشن بگیریم. بیاین دور همی جشن بگیریم. امشب چه شبی روشن و زیبا و مصفاست. اینم از کادو ها.

fasletazeh.blogfa.com

فصل تازه - چشم به راه

http://www.fasletazeh.blogfa.com/post-52.aspx

ساعت ها را بگو بخوابند،بیهوده زیستن شمارش نمی خواهد. اگه مثل من تنها. تو این شبها رو سر کردی. تمام لحظه های من. تو رویای تو سر میشه. هنوزم با خیال تو. شبای من سحر میشه. بیا برگرد تا چشمات. بذار این بغض بی وقفه. تو آغوش خودت وا شه. تو بازم رد شی از پیشم. به چشمات خیره می مونم. دوباره عاشقت می شم. نباشی من نمی تونم. به اوج قصه برگردم. منی که پا به پای شب. واسم مثل یه عادت شه. دعا کردم که برگردی. یه کاری کن اجابت شه. نوشته شده در جمعه بیست و هفتم اسفند ۱۳۸۹ساعت ۲۰ بعد از ظهر توسط شکیبا. عاشقی یاد گرفتنی نیست.

fasletazeh.blogfa.com

فصل تازه

http://www.fasletazeh.blogfa.com/89101.aspx

ساعت ها را بگو بخوابند،بیهوده زیستن شمارش نمی خواهد. مرگ در جانم تلاطم می کند این روزها. زندگی دارد مرا گم می کند این روزها. عشق می آید خبر می گیرد از اندوه من. درد می آید تبس م می کند این روزها. گاه تنهایی می آید می نشیند پای حوض. سنگ هم با من تکل م می کند این روزها. مرگ از جسمم نمی پرسد که حت ی کیستی. مرگ بر روحم ترح م می کند این روزها. روح بازیگوش، می خندد به جسم خسته ام. جسم، روحم را تجس م می کند این روزها. دختران کوزه بر سر می رسند از راه دور. کوزه گر خاک مرا خ م می کند این روزها. اصل مهم این است.

fasletazeh.blogfa.com

فصل تازه

http://www.fasletazeh.blogfa.com/89094.aspx

ساعت ها را بگو بخوابند،بیهوده زیستن شمارش نمی خواهد. نام فرشته ای است، بالا بلند، با تن پوشی از شب و دامنی از ستاره. نرم نرمک با مهر آمده بود. با اولین شب پاییز آمده بود. و هر شب ردای سیاهش را قدری بیشتر بر سر آسمان می کشید. تا آدمها زیر گنبد کبود آرامتر بخوابند. هر شب بر بام آسمان و در حیاط خلوت خدا راه می رفت. و لا به لای خواب های زمین لالایی اش را زمزمه می کرد. گیسوانش در باد می وزید و شب به بوی او آغشته می شد. شبی از خدا پاره ای آتش قرض گرفت. آتش که می دانی، همان عشق است. فرشته ها به هم گفتند:. اولین...

fasletazeh.blogfa.com

فصل تازه

http://www.fasletazeh.blogfa.com/89114.aspx

ساعت ها را بگو بخوابند،بیهوده زیستن شمارش نمی خواهد. سلام به همه ی دوستای خوبم. زودی اومدم یه چیزی بگم و برم. دوستی به اسم devil این طور که خودشون گفتن برای همه ی ما. پیامی رو گذاشتن که میتونید تو قسمت نظرات مطلب قبل اون رو بخونید. برای ایشون من جواب مناسبی پیدا نکردم. مخصوصا که این دوست جرات این رو نداشته که حداقل واسه. شنیدن جوابش آدرسی بذاره. ولی ظاهرا مطالب این وب توسط ایشون دنبال میشه پس این بار از. شما دوستان میخوام که نظرات یا جواب هاتون رو واسه این. از لطف و دوستتون بی نهایت ممنونم.

fasletazeh.blogfa.com

فصل تازه

http://www.fasletazeh.blogfa.com/89083.aspx

ساعت ها را بگو بخوابند،بیهوده زیستن شمارش نمی خواهد. یادت اون روز برفی. تو پریدی پشت شیشیه. من زدم از خونه بیرون. واسه ساختنش رو برفا. هرچی که دارم ببازم. گوله گوله برف سرد و. روی همدیگه می چیدم. شاد و خندان بودم انگار. که به آرزوم رسیدم. رو پیشونیش با یه پولک. یه خال هندو گذاشتم. واسه چشماش دو تا الماس. جای پوس گردو گذاشتم. رو سینش با شاخه یاس. یه گلوبند و کشیدم. روی لبهاش با اجازت. طرح لبخند رو کشیدم. تو یه ها کردی رو شیشه. تکلیف قلبش چی میشه. شرم گرم لحظه ها رو. توی اون سرما چشیدم. سرخیش رو پوست سرد.

fasletazeh.blogfa.com

فصل تازه

http://www.fasletazeh.blogfa.com/89054.aspx

ساعت ها را بگو بخوابند،بیهوده زیستن شمارش نمی خواهد. پیش از اینها فکر میکردم خدا. خانه ای دارد کنار ابرها. مثل قصر پادشاه قصه ها. خشتي از الماس و خشتي از طلا. پايه ها ي برجش از عاج و بلور. برسر تختي نشسته با غرور. ماه، برق كوچكي از تاج او. هر ستاره، پولكي از تاج او. اطلس پيراهن او، آسمان. نقش روي دامن او، كهكشان. رعد و برق شب، طنين خنده اش. سيل و توفان، نعره توفنده اش. دكمه پيراهن او، آفتاب. برق تيغ و خنجر او، ماهتاب. پيش از اينها خاطرم دلگير بود. از خدا، در ذهنم اين تصوير بود. آن خدا بي رحم بود و خشمگين.

fasletazeh.blogfa.com

فصل تازه

http://www.fasletazeh.blogfa.com/89093.aspx

ساعت ها را بگو بخوابند،بیهوده زیستن شمارش نمی خواهد. از آغاز عالم تو را دوست دارم. من از عهد آدم تو را دوست دارم. از آغاز عالم تو را دوست دارم. چه شب ها من و آسمان تا دم صبح. سرودیم نم نم تو را دوست دارم. نه خطی ، نه خالی! نه خواب و خیالی. من ای حس مبهم تو را دوست دارم. سلامی صمیمی تر از غم ندیدم. به اندازه ی غم تو را دوست دارم. بیا تا صدا از دل سنگ خیزد. بگوییم با هم : تو را دوست دارم. جهان یک دهان شد هم آواز با ما. تو را دوست دارم ، تو را دوست دارم. تقدیم به خواهر گلم. عاشقی یاد گرفتنی نیست.

fasletazeh.blogfa.com

فصل تازه

http://www.fasletazeh.blogfa.com/89092.aspx

ساعت ها را بگو بخوابند،بیهوده زیستن شمارش نمی خواهد. این منم مزاحمی که آشناست. هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است. ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست. شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است. به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟ دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد. خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟ چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر. خوب و صاف و واضح و رساست؟ اگر اجازه می دهی برایت درد دل کنم. شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست. دل مرا بخوان به سوی خود تا که سبک شوم. پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست.

fasletazeh.blogfa.com

فصل تازه

http://www.fasletazeh.blogfa.com/89111.aspx

ساعت ها را بگو بخوابند،بیهوده زیستن شمارش نمی خواهد. گویا صدای من به صدایت نمی رسید. دستم دراز بود ، قبایت نمی رسید. آهوی ردپای تو از خانه می گذشت. هرچند گرد کوچه به پایت نمی رسید. پاهای تو به قلب م ه جاده می زد و. چشمان من به فاصله هایت نمی رسید. رفتی و من روان پی تو کاسه کاسه آب. چیزی جز این به ذهن. با هر نسیم، پشت سرت نامه می شدم. هی نامه پشت نامه برایت نمی رسید؟ من بارها تو را ز خدا خواستم ولی. زور خدای من به خدايت نمی رسید. نوشته شده در سه شنبه پنجم بهمن ۱۳۸۹ساعت ۱۳ بعد از ظهر توسط شکیبا.