NILOOFAR131376.BLOGFA.COM
فالودهفالوده -
http://niloofar131376.blogfa.com/
فالوده -
http://niloofar131376.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.203 sec
SCORE
6.2
فالوده | niloofar131376.blogfa.com Reviews
https://niloofar131376.blogfa.com
فالوده -
niloofar131376.blogfa.com
فالوده -
http://www.niloofar131376.blogfa.com/post/103
تولدت مبارک درسا جونم. نوشته شده در پنجشنبه نهم شهریور ۱۳۹۱ساعت 0:35 توسط نیلوفر طریقت. عجیب ولی باور نکردنی.
فالوده -
http://www.niloofar131376.blogfa.com/post/96
گفتم دوستت دارم ، نگاهی به من کرد و گفت : چندتا؟ دستام رو بالا آوردم و تمام انگشتهای دستمو نشونش دادم اما اون به کف دستام نگاه می کرد که خالی بود . هر سکه دو رو دارد ولی عشق تنها یک رو ، نابودی! نوشته شده در یکشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۱ساعت 1:11 توسط نیلوفر طریقت. عجیب ولی باور نکردنی.
فالوده -
http://www.niloofar131376.blogfa.com/post/115
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به یک ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آن جا زندگی می کنند چقدر فقیر هستند . آن ها یک روز و یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند . در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسرش پرسید : نظرت در مورد مسافرت مان چه بود؟ پسر پاسخ داد : عالی بود پدر! پدر پرسید : آیا به زندگی آن ها توجه کردی؟ پسر پاسخ داد: فکر می کنم! پدر پرسید : چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟ نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۱ساعت 18:41 توسط نیلوفر طریقت. عجیب ولی باور نکردنی.
فالوده - تو کیستی؟
http://www.niloofar131376.blogfa.com/post/98
نوشته شده در پنجشنبه دوم شهریور ۱۳۹۱ساعت 23:25 توسط نیلوفر طریقت. عجیب ولی باور نکردنی.
فالوده - ایول به این همه هوش..
http://www.niloofar131376.blogfa.com/post/99
ایول به این همه هوش. پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملا مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود پدر. با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :. پاورقی : پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونه Tommy. فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه. دوس ت دارم! هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
Baroon - مهندس
http://www.larzoonak2012.blogfa.com/tag/مهندس
چتر ها را باید بست،زیر باران باید رفت. جلوی نمایشگاه خودرو ایستاده بود و به خودروهای لوکس خیره شده بود.یاد 20سال پیش افتاد وقتی که بزرگترین آرزویش رفتن به دانشگاه و مهندس شدن بود.همیشه فکر میکرد وقتی مهندس شود می تواند آخر مدل خودرو یا هر چیزی که بخواهد را به دست بیاورد. وارد مکانیکی که شد شاگرد مکانیکی گفت:آقا مهندس این ماشین دیگه فرسوده شده،موتورش باید پیاده بشه و کلی هزینه داره.چی کار میکنی؟ نیشخندی زد و گفت:دستم خالیه،مجبورم بفرستمش پارکینگ! Design By : Mihantheme. من دلم می خواهد. گل بگو گل بشنو.
Baroon - ما با هم یعنی تمام دنیا
http://www.larzoonak2012.blogfa.com/post/92
چتر ها را باید بست،زیر باران باید رفت. ما با هم یعنی تمام دنیا. ترانه ی شاد با هم بودنمان به ثانیه های آخر رسیده. مثل همه ی ترانه های شاد دیگر. اما من و تو شادی را،غم را،همه را با هم می گذرانیم. حتی اگر ملودی بعدی غمناک باشد. عقیده ی من این است:. پایان روزهای خوب به معنی پایان زندگی نیست. این تنها ماندن است که ما را می کشد.". نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۱ساعت 18:17 توسط zahra. Design By : Mihantheme. من دلم می خواهد. خانه ای داشته باشم پر دوست. گل بگو گل بشنو. وارد خانه پر عشق و صفایم گردد.
Baroon - او هیچ وقت نمی تواند راه برود
http://www.larzoonak2012.blogfa.com/post/98
چتر ها را باید بست،زیر باران باید رفت. او هیچ وقت نمی تواند راه برود. ببخشید که اینقدر دیر اومدم.پستی که گذاشتم یه داستان ساده نیست.نمیدونم اسم " ویلما رادولف" تاحالا به گوشتون خورده یا نه.پست جدیدمو بخونین تا باهاش آشنا شین. او یک آرزوی باور. نکردنی داشت، آرزو داشت بزرگترین دونده زن جهان شود اما با پاهایی مثل پاهای او این آرزو چه معنایی میتوانست داشته باشد؟ در ۱۳ سالگی در یک مسابقه دو شرکت کرد و در تمام مسابقات. او اولین زنی بود که توانست در یک دوره المپیک ۳ مدال طلا کسب کند. Design By : Mihantheme.
Baroon - خدا
http://www.larzoonak2012.blogfa.com/tag/خدا
چتر ها را باید بست،زیر باران باید رفت. بیشتر به یادش باشیم. روي هر پله که باشي خدا يه پله از تو بالاتره. نه به خاطر اينکه خداست. به خاطر اينکه دستتو بگيره ! نسیم ، دانه از دوش مورچه انداخت. مورچه دانه را دوباره بر دوشش گرفت و رو به خدا گفت. گاهی یادم می رود که ، هستی. کاش بیشتر نسی-م بوزد. از تصادف جان سالم به در برده بود و می گفت. زندگی اش را مدیون. و خدا همچنان لبخند میزد. نوشته شده در دوشنبه سیزدهم شهریور 1391ساعت 10:11 توسط zahra. Design By : Mihantheme. من دلم می خواهد. خانه ای داشته باشم پر دوست.
Baroon - دنیا چه کوچک است...
http://www.larzoonak2012.blogfa.com/post/101
چتر ها را باید بست،زیر باران باید رفت. دنیا چه کوچک است. من پا به پای موكب خورشيد. يك روز تا غروب سفر كردم. دنيا چه كوچک است. وين راه شرق و غرب چه كوتاه. تنها دو روز راه ميان زمين و ماه. اما من و تو دور. آنگونه دور دور ، كه اعجاز عشق نيز. ما را به يكدگر نرساند ز هيچ راه. عکس از سایت عاشقانه ها). نوشته شده در جمعه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۱ساعت 19:0 توسط zahra. Design By : Mihantheme. من دلم می خواهد. خانه ای داشته باشم پر دوست. گل بگو گل بشنو. وارد خانه پر عشق و صفایم گردد. یک سبد بوی گل سرخ. به من هدیه کند.
Baroon - مهندس
http://www.larzoonak2012.blogfa.com/post/96
چتر ها را باید بست،زیر باران باید رفت. جلوی نمایشگاه خودرو ایستاده بود و به خودروهای لوکس خیره شده بود.یاد 20سال پیش افتاد وقتی که بزرگترین آرزویش رفتن به دانشگاه و مهندس شدن بود.همیشه فکر میکرد وقتی مهندس شود می تواند آخر مدل خودرو یا هر چیزی که بخواهد را به دست بیاورد. وارد مکانیکی که شد شاگرد مکانیکی گفت:آقا مهندس این ماشین دیگه فرسوده شده،موتورش باید پیاده بشه و کلی هزینه داره.چی کار میکنی؟ نیشخندی زد و گفت:دستم خالیه،مجبورم بفرستمش پارکینگ! Design By : Mihantheme. من دلم می خواهد. گل بگو گل بشنو.
Baroon - دلنوشته
http://www.larzoonak2012.blogfa.com/tag/دلنوشته
چتر ها را باید بست،زیر باران باید رفت. تنها تو احساساتمو می فهمی. از همون اول هر وقت گریه می کردم تو میدونستی چی می خوام. الانم تو تنها کسی هستی که دلیل اشکامو می دونی با اینکه ازم می پرسی چی شده. فقط توئی که احساساتمو می فهمی. من هیچ وقت نفهمیدم دردتو تو اون شبایی که بالای سرم بیدار می موندی. هیچ وقت نشنیدم صدای شکسته شدن قلبتو هر وقت قلب خودم شکسته بود. دوستت دارم به خاطر تمام بی خوابی هایی که کشیدی تا من رویا ببینم. تو رنج مادر بودنو به خاطر من تحمل کردی. ما با هم یعنی تمام دنیا. عقیده ی من این است:.
Baroon - متن کوتاه
http://www.larzoonak2012.blogfa.com/tag/متن-کوتاه
چتر ها را باید بست،زیر باران باید رفت. بیشتر به یادش باشیم. روي هر پله که باشي خدا يه پله از تو بالاتره. نه به خاطر اينکه خداست. به خاطر اينکه دستتو بگيره ! نسیم ، دانه از دوش مورچه انداخت. مورچه دانه را دوباره بر دوشش گرفت و رو به خدا گفت. گاهی یادم می رود که ، هستی. کاش بیشتر نسی-م بوزد. از تصادف جان سالم به در برده بود و می گفت. زندگی اش را مدیون. و خدا همچنان لبخند میزد. نوشته شده در دوشنبه سیزدهم شهریور 1391ساعت 10:11 توسط zahra. Design By : Mihantheme. من دلم می خواهد. خانه ای داشته باشم پر دوست.
Baroon - نامه های خط خطی
http://www.larzoonak2012.blogfa.com/tag/نامه-های-خط-خطی
چتر ها را باید بست،زیر باران باید رفت. نامه ای از نامه های خط خطی. کسانی که عهد خدا و سوگندهای خود را به بهایی اندک می فروشند،در آخرت نصیبی ندارند . خداوند در روز قیامت نه با آنان سخن میگوید نه به آنان نگاه میکند و نه آنان را پاکیزه می سازد و عذابی دردناک خواهند داشت. بعضی از آیه ها مرا حسابی به فکر فرو می برد.مثلا آیه هایی که در آن صحبت از خرید و فروش و داد ستد است خرید و فروش چیزهایی که ظاهرا خریدنی و فروختنی نیستند،مثل جان و مال،مثل سوگند،مثل آبات خدا و هدایت و گمراهی.مثلا خدایا! Design By : Mihantheme.
Baroon - تنها تو احساساتمو می فهمی
http://www.larzoonak2012.blogfa.com/post/93
چتر ها را باید بست،زیر باران باید رفت. تنها تو احساساتمو می فهمی. از همون اول هر وقت گریه می کردم تو میدونستی چی می خوام. الانم تو تنها کسی هستی که دلیل اشکامو می دونی با اینکه ازم می پرسی چی شده. فقط توئی که احساساتمو می فهمی. من هیچ وقت نفهمیدم دردتو تو اون شبایی که بالای سرم بیدار می موندی. هیچ وقت نشنیدم صدای شکسته شدن قلبتو هر وقت قلب خودم شکسته بود. دوستت دارم به خاطر تمام بی خوابی هایی که کشیدی تا من رویا ببینم. تو رنج مادر بودنو به خاطر من تحمل کردی. Design By : Mihantheme. من دلم می خواهد. عشق ب...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
ღبــﮧ خلوتگـاهـ مـטּ خوش اومــלیــלღ
ღبﮧ خلوتگاه مט خوش اومלیלღ. نوشته شده در یکشنبه 1393/03/4 ساعت 11:07 توسط نیل وف ر. בﺧﺘﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﺍﻭﻟﺸﺎﻥ. ﺳﺎבﻩ ﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﻧﮕﺎﺭﺳﺎבﻩ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﺪ. ﺳﺎבﻩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺑﺎ ﺷﯿﻄﻨﺖ ﺍﺳﺖ. ﻭﻗﺘﯽﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺍﺳﺖ . ﺍﮔﺮ ﺗﺮﮐﺶ ﮐﻨﯽ. ﺍﮔﺮ ﻓﺮﯾﺒﺶ בهی.:(اﮔﺮ ﺍﺫﯾﺘﺶ ﮐﻨﯽ. ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﮐﻢ ﮐﻢ ﻏﻠﯿﻆ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﯼ ﭘﺮ ﺯﺭﻕ ﻭ ﺑﺮﻕ ﺗﺮﯼ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﺪ . ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺗﻮﯼ ﻋﮑﺲ ﺑﺎ ﻏﺮﻭﺭ ﺩﻭﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺑﯿט . ﺑﺪﺍט ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ . ﺑﺪﺍט ﺍﺯﯾﮏ ﻋﺸﻖ ﻋﻤﯿﻖ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭﺩﯾﮕﺮﺳﺎﺩﮔﯽ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﭼﺸﻤﺶ ﺭﺍﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﺩ. ﭼﻬﺎﺭ ﺷﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﯽ , ﻗﺪ ﺑﻠﻨﺪ . ﺳﺎﺩﻩﻫﺎ ﺭﺍ ﺳﺎﺩﻩ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﯾﺪ .
زندگی سبز
حسبنا الله و نعم الوکیل. 1777;۳٩٤/۳/۱٢ ] [ ٦:۱٥ ق.ظ ] [ هانیه.ن ] [ نظرات . خدایا باورم نیست که مرا رها کرده ای آن زمان که از بی تکیه گاهی لرزیدم در باورم وجود تو بود. اگر با من نیستی برگرد خواهش میکنم تنهایم نگذار قرارمان این نبود. 1777;۳٩٤/٢/٢٩ ] [ ٧:٥٥ ق.ظ ] [ هانیه.ن ] [ نظرات . امروزت را از دست نده سالها خواهد گذشت. به خیلی از چیزهایی که آرزویش را داری خواهی رسید. فریاد عشق سر خواهی داد آنقدر که دیگران بفهمندو آرزو کنند که روزی جای تو باشند. و باز دوباره آرزویی دیگر وانتظاری دیگر ومجدد فراموشی.
شب نیلوفری
در این ترانه بی تو ماندن. در این لحظه های بی تو. شنیدن تپش های قلبت. از مرز فاصله ها. از نگاه چشم های تو. نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۸۸ساعت 9:31 توسط نیلوفر. در قایق بودم صدای پایت را شنیدم که با آب بازی می کرد. آنگاه چهره ای گرفته و مغموم در برابرم ظاهر شد:. دلم میان تو و جاده ها سرگردان است.چه قدرتی می تواند مرا از آغوش تو جدا کند؟ تو اینجا ایستاده ای میان پنجره و باران اشکهایت . اندوه تو را می پوشاند. مجال گریه ات نیست. من هم با تو می آیم. من به زودی در رگ های احساست جاری می شم. همواره قل...
یه دخمل جذاب لوس
یه دخمل جذاب لوس. ﺑ ﻌﻀﯽ ﻭ ﻗﺘﺎ. ﺑﺎﯾ ﺪ ﺩ س ﺑﺬﺍﺭﯼ ﺭﻭ ﻗ ﻠﺒﺖ ، بگی :. ﺧ ﻔه ﺷﻮ . . ! ﺧﻮﺩ ﻡ ﻣیدﻭﻧ ﻢ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐ ﻨ ﻢ. یکشنبه بیست و ششم بهمن 1393 15:37 نیلوفر. کد هدایت به بالا.
فالوده
گاهی فکر کردن به بعضی ها. ناخود آگاه لبخند روی لبات میشونه. چقدر دوس دارم این لبخند های بیگاه را. نوشته شده در شنبه بیست و پنجم شهریور 1391ساعت 23:54 توسط نیلوفر طریقت. چقدر کم توقع شده ام . نه آغوشت را می خواهم ،. نه حتی بودنت را. همین که بیایی و از کنارم رد شوی کافی است. مرا به آرامش می رساند حتی. نوشته شده در شنبه بیست و پنجم شهریور 1391ساعت 23:48 توسط نیلوفر طریقت. در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسرش پرسید : نظرت در مورد مسافرت مان چه بود؟ پسر پاسخ داد : عالی بود پدر! پسر پاسخ داد: فکر می کنم!
سايت علمي- تفريحي
وقتی بخواهم از آینه بنویسم می نویسم: تو. وقتی قرار است از چشمه ونور بگویم می نویسم : تو. اما وقتی حرف طراوت و ترانه باشد.مینویسم: من با تو. یکی مال تو یکی مال من . ه گیلاسها مال تو هسته هایش را من می کارم. که درختها پر گیلاس شوند. و باز یکی مال تو- یکی مال من. همه گیلاسها مال تو هسته هایش را . نکند ازاین همه گیلاس سیر شدی؟ اگر نیایی سهمت را به گنجشکان میدهم. اگر نیایی گنجشکان از این همه گیلاس سیر میشوند و. دیگر سراغ باغچه نمی آیند. تقصیر من بود که همه. گیلاسهای دنیا رو برای تو میخواستم. چقدر خوبه ادم یکی.
روزهای نیلوفری
داغی اصطکاک لبهایمان ،. تداعی جهنمی باشد ،. که به خاطر گناه " تجاوز لبهایمان به هم " ،. در انتظارمان است . نوشته شده در یکشنبه 3 مهر1390ساعت 10:0 PM. عقربه ها از گذشته فراری اند! کاش می فهمیدیم عقربه ها چه زجری می کشن وقتی اونا رو یک ساعت به عقب می کشیم . نوشته شده در سه شنبه 29 شهریور1390ساعت 12:42 PM. نوشته شده در یکشنبه 20 شهریور1390ساعت 11:49 AM. سایه ی برج های یک قدم مانده تا خورشید ، بر سر خانه ی کاه گلی روبه رویش سنگینی می کند . نبض زندگی سنتی در حال کند شدن است . نوازششون می کنی . نوشته شده در چه...
براي تمام عاشقان
اشتبآه م ن اين بود. ه رجآ ر نجيد م ل بخ ند ز دم. ف كر ك ردند درد ن دارد. س نگين ت ر زدند ض ربه های بعدی را . نوشته شده در دوشنبه سی ام اردیبهشت 1392ساعت 18:43 توسط نيلوفر. باز این چه شورش است که در خلق عالم است. نوشته شده در دوشنبه بیستم آذر 1391ساعت 14:55 توسط نيلوفر. که هر چه بخواهی همان را بخواهم. تو را شاد تر می خواهم. با من یا بی من. و این همان عشق است. عشق همین تفاوت است. همین تفاوت که به مویی بسته است. و چه بهتر که به موی تو بسته باشد. خواستن تو تنها يک مرز دارد. و آن نخواستن توست. و آن آزادي توست.
سکوت تنهایی
دلپذیر ترین سکوت در اوج تنهایی! عید همتون مبارک خیلی دوستتون دارم. نوشته شده در یکشنبه هشتم فروردین ۱۳۸۹ساعت 12:11 توسط نیلوفر. پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه. رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه. پسر بود و به مکالماتش گوش می داد. پسرک پرسید: خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به. زن پاسخ داد: کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد. زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است. بدونه تو...