nilufarr.blogfa.com

porteqali.blogfa.com

✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖نوشته های پرتقالی✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖ - تو

http://www.porteqali.blogfa.com/post-151.aspx

Ƹ Ӝ Ʒ نوشته های پرتقالی Ƹ Ӝ Ʒ. نه از آغاز چنین رسمی بود و نه فرجام چنین خواهد شد که کسی جز تو، تو را دریابد. نه به دنيايي پر از حادثه مي انديشم. نه به خويش و نه به عالم و نه به پاييز و بهار. نه به امواج پر از آينه مي انديشم. نه به اين بار گران نه به اين آب روان. نه به اين و نه به آن به تو مي انديشم. نوشته شده در دوشنبه چهارم بهمن ۱۳۸۹ساعت 1:40 توسط ღ ღ AREZO ღ ღ. در حوالی بی کسی قدم بگذار. خیابان غربت را پیدا کن و وارد. کوچه پس کوچه های تنهایی شو. کلبه ی غریبی ام را پیدا کن. کنار بید مجنون خزان زده.

porteqali.blogfa.com

✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖نوشته های پرتقالی✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖

http://www.porteqali.blogfa.com/9012.aspx

Ƹ Ӝ Ʒ نوشته های پرتقالی Ƹ Ӝ Ʒ. نه از آغاز چنین رسمی بود و نه فرجام چنین خواهد شد که کسی جز تو، تو را دریابد. گفتند : کلاغ، شادمان گفتم : پر. گفتند : کبوترانمان، گفتم : پر. گفتند : خودت، به اوج اندیشیدم. در حسرت رنگ آسمان گفتم : پر. گفتند : مگر پرنده ای؟ گفتند : تو باختی و من رنجیدم. در بازی کودکان فریبم دادند. احساس بزرگ پر زدن را چیدم. آنروز به خاک آشنایم کردند. از نغمه پرواز جدایم کردند. آن باور آسمانی از یادم رفت. در پهنه این زمین رهایم کردند. گفتند : پرنده ، گریه ام را دیدند. دیوانه خاک بودم و فهمیدند.

2asopas.blogfa.com

!××آس و پاس××!

http://www.2asopas.blogfa.com/9008.aspx

چهارشنبه هجدهم آبان ۱۳۹۰. اینه قصه ی تلخ عاشقی. اولین کسی که دوسش داری دلتو میشکونه! دومین کسی رو که میای دوست داشته باشی و از تجربه قبلی استفاده میکنی ولی دلتو بدتر میشکونه. بعدش دیگه هیچ چیز واست مهم نیس و از این به بعد میشی اون آدمی که هیچوقت. دیگه "دوست دارم"واست رنگی نداره. و اگه یه آدم خوب باهات دوست بشه ، تو دلشو میشکونی. که انتقام خودتو ازش بگیری و اونو ول میکنی و میری با یکی دیگه.اینطوریه که دل همه ی آدما. اینه قصه ی تلخ عاشقی. قدر آن شیشه بدانید که هست نه در آن وقت که افتادو شکست. عکس و آهنگ رپ.

porteqali.blogfa.com

✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖نوشته های پرتقالی✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖

http://www.porteqali.blogfa.com/8908.aspx

Ƹ Ӝ Ʒ نوشته های پرتقالی Ƹ Ӝ Ʒ. نه از آغاز چنین رسمی بود و نه فرجام چنین خواهد شد که کسی جز تو، تو را دریابد. باز هم شب شده است . باز پنجره تنهایی دست لرزان من را می طلبد. من پرستوی مهاجر بودم ، هر کجا بال گشودم،. من در آمدن وسعت پر حوصله دشت چه تنها بودم. چه غریبی سخت است با چه کس شکوه کنم،با چه کس فاش کنم. رنج یک عمر مهاجر بودن من ز بی همدردی ،. من زبی همسفری با شب و پنجره ها همسفرم. من غریبم در راه من سرا پا غم و ا ندوه و خزانم امشب. هدیه ام راز من است . راز یک عمر مهاجر بودن. باز شب شده است . نوشته شد...

porteqali.blogfa.com

✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖نوشته های پرتقالی✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖

http://www.porteqali.blogfa.com/8907.aspx

Ƹ Ӝ Ʒ نوشته های پرتقالی Ƹ Ӝ Ʒ. نه از آغاز چنین رسمی بود و نه فرجام چنین خواهد شد که کسی جز تو، تو را دریابد. ده قدم که برداری. از زمان خارج می شوی. ده قدم که برداری. از امپراطوری ماه و خورشید. ده قدم که برداری. نه همهمه ی صدایی. ده قدم که برداری. دیگر گذشته ای نمی ماند. ده قدم که برداری. هنوز در قلب منی. و هرجا که بروی. هرگز از قلب من بیرون نخواهی رفت. نوشته شده در جمعه سی ام مهر ۱۳۸۹ساعت 15:21 توسط ღ ღ AREZO ღ ღ. با خود آرام زمزمه می کردم. دلم برای یار دیرینه ام باران تنگ است. آری دلم برای صداقت تنگ است.

porteqali.blogfa.com

✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖نوشته های پرتقالی✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖ - این بازی کی تمام می شود؟

http://www.porteqali.blogfa.com/post-153.aspx

Ƹ Ӝ Ʒ نوشته های پرتقالی Ƹ Ӝ Ʒ. نه از آغاز چنین رسمی بود و نه فرجام چنین خواهد شد که کسی جز تو، تو را دریابد. این بازی کی تمام می شود؟ دسته اي از تار گيسوان. بال و پر شكسته اي. نوشته شده در جمعه بیست و نهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 12:9 توسط ღ ღ AREZO ღ ღ. در حوالی بی کسی قدم بگذار. خیابان غربت را پیدا کن و وارد. کوچه پس کوچه های تنهایی شو. کلبه ی غریبی ام را پیدا کن. کنار بید مجنون خزان زده. در کنار مرداب آرزوهای رنگینم. به سراغ بغض خیس پنجره برو. حریر غمش را کنار بزن. با بغضی کویری که غرق. عکس های زیبا و کم یاب*.

porteqali.blogfa.com

✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖نوشته های پرتقالی✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖ - رنج هایم

http://www.porteqali.blogfa.com/post-152.aspx

Ƹ Ӝ Ʒ نوشته های پرتقالی Ƹ Ӝ Ʒ. نه از آغاز چنین رسمی بود و نه فرجام چنین خواهد شد که کسی جز تو، تو را دریابد. دفن می كنم تمام رنج هایم را. در ژرف ترین نقطه ی فراموشی ،. می روید از رنج هایم! ای رنج های وحشی! نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم بهمن ۱۳۸۹ساعت 10:13 توسط ღ ღ AREZO ღ ღ. در حوالی بی کسی قدم بگذار. خیابان غربت را پیدا کن و وارد. کوچه پس کوچه های تنهایی شو. کلبه ی غریبی ام را پیدا کن. کنار بید مجنون خزان زده. در کنار مرداب آرزوهای رنگینم. به سراغ بغض خیس پنجره برو. حریر غمش را کنار بزن.

porteqali.blogfa.com

✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖نوشته های پرتقالی✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖

http://www.porteqali.blogfa.com/8909.aspx

Ƹ Ӝ Ʒ نوشته های پرتقالی Ƹ Ӝ Ʒ. نه از آغاز چنین رسمی بود و نه فرجام چنین خواهد شد که کسی جز تو، تو را دریابد. همه چیز را یاد گرفتم! همه چیز آرام .آرام. دیگر یاد گرفتم شبها بخوابم " با یک آرامش". بعد از سال ها. همه چیز را یاد گرفتم! راه رفتن در این دنیا را هم.بدون تو یاد گرفتم! یاد گرفتم چگونه با تو باشم. بی آنکه تو باشی! یاد گرفته ام.نفس بکشم بدون تو. همه چیز را یاد گرفتم! یاد گرفته ام که بی تو بخندم. یاد گرفتم که دیگه بی تو گریه نکنم .و بدون شانه هایت! یاد گرفته ام دیگر عاشق نشوم. خیانت کردن را یاد نگرفتم.

porteqali.blogfa.com

✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖نوشته های پرتقالی✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖

http://www.porteqali.blogfa.com/8905.aspx

Ƹ Ӝ Ʒ نوشته های پرتقالی Ƹ Ӝ Ʒ. نه از آغاز چنین رسمی بود و نه فرجام چنین خواهد شد که کسی جز تو، تو را دریابد. هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم. با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم. یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است. تنها سر مویی ز سر موی تو دورم. ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش. تو قاف قرار من و من عین عبورم. بگذار به بالای بلند تو ببالم. کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم. نوشته شده در شنبه سی ام مرداد ۱۳۸۹ساعت 18:22 توسط ღ ღ AREZO ღ ღ. مرابه یاد خواهی آورد. مرابه یاد خواهی آورد آنچنان که باران،. یا که در حس...

porteqali.blogfa.com

✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖نوشته های پرتقالی✖Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✖ - همه چیز را یاد گرفتم !

http://www.porteqali.blogfa.com/post-148.aspx

Ƹ Ӝ Ʒ نوشته های پرتقالی Ƹ Ӝ Ʒ. نه از آغاز چنین رسمی بود و نه فرجام چنین خواهد شد که کسی جز تو، تو را دریابد. همه چیز را یاد گرفتم! همه چیز آرام .آرام. دیگر یاد گرفتم شبها بخوابم " با یک آرامش". بعد از سال ها. همه چیز را یاد گرفتم! راه رفتن در این دنیا را هم.بدون تو یاد گرفتم! یاد گرفتم چگونه با تو باشم. بی آنکه تو باشی! یاد گرفته ام.نفس بکشم بدون تو. همه چیز را یاد گرفتم! یاد گرفته ام که بی تو بخندم. یاد گرفتم که دیگه بی تو گریه نکنم .و بدون شانه هایت! یاد گرفته ام دیگر عاشق نشوم. خیانت کردن را یاد نگرفتم.