NOT88.BLOGSPOT.COM

farnazfarzi.blogfa.com

مترسک - مهرنامه

http://www.farnazfarzi.blogfa.com/post-176.aspx

یاوه گویی های یک موجود مثلا زنده. پن۱: برگ زرد یهویی افتاد روی شیشه ماشین. صاف بود و زرد و زیبا. یهو احساس کردم انگار یه نشونه اس، انگار باهام حرف زد. گفت منو بردار و نگه دار. مثل قاصدک. تا اومدم وایسم و بردارم، باد زد و بردش انداخت وسط خیابون. زودی زدم بغل. مسیری که امده بودم و دویدم تا پیداش کردم. آوردمش خونه و گذاشتم روی میزم. پن۲: حواست به نشانه ها باشه. نوشته شده در چهارشنبه ۳۰ شهریور۱۳۹۰ساعت 23:42 توسط فرناز فرضی. سرود آن که از کوچه به خانه باز می گردد. ابرک شلوارپوش(سجاد صاحبان زند).

yyaghoot.persianblog.ir

پاییز هم رفت - طعم گس خارک

http://yyaghoot.persianblog.ir/post/110

ساعت ٧:٢٦ ‎ق.ظ روز ۱۳۸۸/۱٠/۱. انار و هندوانه و شمردن جوجه ها. معاشقه با حافظ تا خود صبح. و اینهمه بهانه ای برای اینکه بگم. پروفایل مدیر : فرانک. نه تنها تو را ندارم،که. یکی از میلیونها همدرد. خوب خوب بهترین من. بی سرزمین تر از باد. کسی که مثل هیچ کس نیست. پسری بی همتااز کرج. لیست وبلاگ های تخصصی.

yyaghoot.persianblog.ir

Episode 30 - طعم گس خارک

http://yyaghoot.persianblog.ir/post/107

ساعت ۱:٢٢ ‎ب.ظ روز ۱۳۸۸/۸/۳٠. آتش بی هدف راه می رفت. نمی دونست باید چکار کند. پیشنهاد ناجور حسن شادکامیان بدجوری قدرت عقل و منطقش را ناکار کرده بود. با خودش فکر کرد: " گور پدرش همین فردا می رم استعفا نامه مو می کوبم تو سرشو ازون لش دونی میام بیرون . .إإإإإ نه بابا؟ بعد کجا می ری آتش خانوم؟ کار پیدا می شه تو این مملکت؟ فردا چطور برم شرکت؟ جواب شادکامیان رو چی بدم؟ در افکارش غرق بود که لرزش کیفش بهش فهماند که موبایلش داره زنگ می خوره. ترس تمام وجودش را فرا گرفت: " نکنه اون شادکامیان حرومزاده باشه؟ فدات شم ...

yyaghoot.persianblog.ir

طعم گس خارک

http://yyaghoot.persianblog.ir/1387/2

ساعت ۳:٢٦ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٧/٢/۱٢. کلیه افراد- اسامی و مکانها در داستانی که لطف می کنید و می خونید به این سوی چراغ.به اون سوی چراغ.به این پنجه آفتاب.به پیر. به هر چی شما دوست دارین.ساخته و پرداخته خیال هستند. هرگونه تشابه در هر چیزی با واقعیت کاملا و قطعا تصادفی و تصادفی و باز هم تصادفی است. ساعت ٢:٠٤ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٧/٢/٢. عزیز من چرا اینقدر ناراحت می شی؟ مگه من چی گفتم؟ خودت داری می بینی درست می گم؟ دوباره به سالن برگشت: چی گفتین؟ آمد بگوید چیزی فرمودین؟ خدایا داری با من چیکار می کنی؟ چرا کارش همیشه رو غلتکه؟

falaagh.blogfa.com

روی جاده خودم

http://www.falaagh.blogfa.com/8811.aspx

جا مانده است - چيزي جايي - كه هيچ گاه ديگر - هیچ چیز - جایش را پر نخواهد کرد. دوست دارم تو این صفحه خودم باشم و رعایت هیچ کس و هیچ چیز و نکنم .دوست دارم حرف هام و راحت بنویسم و بی خیال همه ی نقش هام باشم . اما این ها رو فقط دوست دارم .معلوم نیست می تونم این طور که دوست دارم باشم یا نمی تونم؟ همیشه بین چیزی من دوست دارم و می خوام با چیزی که هست و باید قبولش کنم فاصله زیادی وجود داره. خبرنگار افتخاری نیویورک تایمز. نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۸۸ساعت 22:1 توسط آيدا عزتي. Powered By BLOGFA.COM.

farnazfarzi.blogfa.com

مترسک - هیچ نامه

http://www.farnazfarzi.blogfa.com/post-178.aspx

یاوه گویی های یک موجود مثلا زنده. ۱نفس کشیدن سخته، تو رو ندیدن سخته. تو پیچ و تاب عاشقی، به تو رسیدن سخته. پن: شاید اگر دو سال پیش بود این آهنگ رو میشندیم حداقل اش این بود که بغضم می گرفت. اما الان فقط احساس می کنم آهنگ قشنگیه و شعرش نیز. نمی دانم از سن و سال است یا. ۳دله گی، تعلیق،ریجکت، بلند پروازی، بی خیالی، زمان،.من.حواست هست؟ نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ مهر۱۳۹۰ساعت 1:49 توسط فرناز فرضی. سرود آن که از کوچه به خانه باز می گردد. ابرک شلوارپوش(سجاد صاحبان زند). ترشحات مغزی من(احسان غفاری).

falaagh.blogfa.com

روی جاده خودم

http://www.falaagh.blogfa.com/8903.aspx

جا مانده است - چيزي جايي - كه هيچ گاه ديگر - هیچ چیز - جایش را پر نخواهد کرد. دوست دارم تو این صفحه خودم باشم و رعایت هیچ کس و هیچ چیز و نکنم .دوست دارم حرف هام و راحت بنویسم و بی خیال همه ی نقش هام باشم . اما این ها رو فقط دوست دارم .معلوم نیست می تونم این طور که دوست دارم باشم یا نمی تونم؟ همیشه بین چیزی من دوست دارم و می خوام با چیزی که هست و باید قبولش کنم فاصله زیادی وجود داره. خبرنگار افتخاری نیویورک تایمز. نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم خرداد ۱۳۸۹ساعت 20:12 توسط آيدا عزتي.

falaagh.blogfa.com

روی جاده خودم

http://www.falaagh.blogfa.com/8810.aspx

جا مانده است - چيزي جايي - كه هيچ گاه ديگر - هیچ چیز - جایش را پر نخواهد کرد. دوست دارم تو این صفحه خودم باشم و رعایت هیچ کس و هیچ چیز و نکنم .دوست دارم حرف هام و راحت بنویسم و بی خیال همه ی نقش هام باشم . اما این ها رو فقط دوست دارم .معلوم نیست می تونم این طور که دوست دارم باشم یا نمی تونم؟ همیشه بین چیزی من دوست دارم و می خوام با چیزی که هست و باید قبولش کنم فاصله زیادی وجود داره. خبرنگار افتخاری نیویورک تایمز. مبهوت و گیج از نتیجه اعلام شده بودیم و. این روزها مرا به یاد همان روزها میاندازد با کمی تفاو...

farnazfarzi.blogfa.com

مترسک - نامه

http://www.farnazfarzi.blogfa.com/post-173.aspx

یاوه گویی های یک موجود مثلا زنده. نامه ای به "تو" که حالا شدی "شما" یا شاید هم "او". این بار اول نبود که فرار می کردند، یادت هست؟ آن زمان که هنوز تو، تو نشده بودی، یک بار دیگر هم چشم هایت دویدند و دویدند و دور شدند و چشم های من نا امید، برگشتند. تا اینکه وسط راه چشم هایت به نفس نفس افتادند، ایستادند و پشت سرشان را نگاه کردند و دوباره برگشتند تا با چشم های من راه را ادامه دهند. پن: شاید هم اسم نامه ام را گذاشتم. " یک عاشقانه ی آرام" یا شاید هم . "نامه ای به کودکی که هرگز زاده نشد". متولد شصت (گلرخ نفیسی).

yyaghoot.persianblog.ir

طعم گس خارک

http://yyaghoot.persianblog.ir/1388/8

ساعت ۱:٢٢ ‎ب.ظ روز ۱۳۸۸/۸/۳٠. آتش بی هدف راه می رفت. نمی دونست باید چکار کند. پیشنهاد ناجور حسن شادکامیان بدجوری قدرت عقل و منطقش را ناکار کرده بود. با خودش فکر کرد: " گور پدرش همین فردا می رم استعفا نامه مو می کوبم تو سرشو ازون لش دونی میام بیرون . .إإإإإ نه بابا؟ بعد کجا می ری آتش خانوم؟ کار پیدا می شه تو این مملکت؟ فردا چطور برم شرکت؟ جواب شادکامیان رو چی بدم؟ در افکارش غرق بود که لرزش کیفش بهش فهماند که موبایلش داره زنگ می خوره. ترس تمام وجودش را فرا گرفت: " نکنه اون شادکامیان حرومزاده باشه؟ فدات شم ...