OMLETPOLO.BLOGSPOT.COM

simjin.blogspot.com

سیم: April 2011

http://simjin.blogspot.com/2011_04_01_archive.html

دستت چرا سرده؟ چون خون توش جریان نداره. چون پمپاژ کننده، قلب واساده. چون مغز بش گفت وایسا، شایدم خودش به خودش گفت. چون گوش هرچی گرفته بود داد به مغز. چون امواج اون توی گوشُ لرزوندن. چون لبات تکون خوردن گفتن: من که دارم می رم، تا یه ماه دیگه حداکثر. پست‌های قدیمی‌تر. اشتراک در: پست‌ها (Atom). انقدر مقهور چرخش سریع این روزا شدم و انقدر کم آوردم جلوی این بسته پنجاهی که مجال فکر کردن ندارم به دوری رفیقم به رفیقای دور به تو، به نعش فک. فکر می کنم وجود خارجی نداری وقتی چشام تنگه فقط می بینمت یا وقتی ممولی ام ب...

simjin.blogspot.com

سیم: August 2010

http://simjin.blogspot.com/2010_08_01_archive.html

هیچ نظری موجود نیست:. کدوم موفق تر بود؟ هیچ نظری موجود نیست:. عجیب٫ در کنارت غریبم. هیچ نظری موجود نیست:. باید زودتر حاضر شم. اول برم دوش بگیرم. بعد اون تی شرت رو که گرفته بودی رو بپوشم. ایراد نداره. معلوم نیست کهنه است. بعد برم خیابون دولت. های های گریه کنم. هیچ نظری موجود نیست:. پات از لا به لا رقصا معلوم بود. بین مستی و سیاه مستی یه پیک فاصله است. مثل فکر کردن بهت و فراموش کردنت. هیچ نظری موجود نیست:. دارم سقوط می کنم. و همه فکر می کنن دارم اوج می گیرم. و برام دست می زنن. هیچ نظری موجود نیست:. بی قرار...

simjin.blogspot.com

سیم: June 2011

http://simjin.blogspot.com/2011_06_01_archive.html

من آرایش کردن دخترا رو خیلی دوس دارم. حالا یا فتیش متیش یا نه طییعیه همه اینجوری می شن. نمی دونم چجوری یاد همچین چیزی افتادم. یا چشمهای رو به پایینت که علاقه من بود و با آرایش رو به بالا می شد و همچنان علاقه ام بود. آره هی یادت هست این روزا. هیچ نظری موجود نیست:. دارم تو این لیوان یخ دار. تو این کارتای تیکه تیکه. هر کی یه غم. دارم خودمو به گا می دم. هیچ نظری موجود نیست:. پست‌های قدیمی‌تر. اشتراک در: پست‌ها (Atom). تو گفتی و گفتی از سانفرانسیسکو تا نیویورک آدمای خوب، کشور خوب با چشات که منو نگاه نمی...

simjin.blogspot.com

سیم: May 2011

http://simjin.blogspot.com/2011_05_01_archive.html

همه تو تاکسی می خندیدن. مغازه دارا دست تکون می دادن. درخت ها قر می دادن. جوب ها بو خوب می دادن. ماشین ها قهقهه می زدن. خیابونا تاب می خوردن. بچه ها سرود می خوندن. تو بودی با خنده هات. من بودم با خنده هات. هیچ نظری موجود نیست:. پست‌های قدیمی‌تر. اشتراک در: پست‌ها (Atom). انقدر مقهور چرخش سریع این روزا شدم و انقدر کم آوردم جلوی این بسته پنجاهی که مجال فکر کردن ندارم به دوری رفیقم به رفیقای دور به تو، به نعش فک. فکر می کنم وجود خارجی نداری وقتی چشام تنگه فقط می بینمت یا وقتی ممولی ام بت فکر می کنم غصه می خو...

simjin.blogspot.com

سیم: December 2011

http://simjin.blogspot.com/2011_12_01_archive.html

انقدر مقهور چرخش سریع این روزا شدم. و انقدر کم آوردم جلوی این بسته پنجاهی. که مجال فکر کردن ندارم. به تو، به نعش فکری که ازت مونده، چشای درهم برهم، خنده های به هم ریخته، آدمای متفاوت که هیچ کدوم تو نیستی. ریدم تو زندگیم جوری که برا خودمم جا نی. پست‌های قدیمی‌تر. اشتراک در: پست‌ها (Atom). انقدر مقهور چرخش سریع این روزا شدم و انقدر کم آوردم جلوی این بسته پنجاهی که مجال فکر کردن ندارم به دوری رفیقم به رفیقای دور به تو، به نعش فک. فکر می کنم وجود خارجی نداری وقتی چشام تنگه فقط می بینمت یا وقتی ممولی ام بت فک...

simjin.blogspot.com

سیم: June 2010

http://simjin.blogspot.com/2010_06_01_archive.html

تهران دیاری است گنده، مُشجر و غمگین. با گزرگاه هایی بس فراخ به همراه سطل آشغال های پلاستیکی. مردم آن غمی ندارند جز غم نان، امنیت و کمی آزادی. هیچ نظری موجود نیست:. ایران خانوم آخه به چیت بنازم؟ به اون موهای تُنکت؟ یا به اون کمر خمیدت؟ چقدر بهت گفتم زن علی آقا نشو. دیدی چی کار کرد باهات. همه بچه هاتو جوون مرگ کرد. همه دارای هاتو بالا کشید. حالا چی مونده برات؟ جز یه تیکه زمین. که اونم گله به گله اش قبر بچه هاته. من هنوزم عاشقتم عین همون قدیما. اما نه دیگه من دل و دماغشو دارم نه تو. هیچ نظری موجود نیست:.

simjin.blogspot.com

سیم: December 2010

http://simjin.blogspot.com/2010_12_01_archive.html

حداقل خُرده هامو شوت نکن. فرصت کنم جمعش کنم. سَرِهَمش کنم. و باز خرابت شم. هیچ نظری موجود نیست:. دهنم خشک شده بود. تو درخت ها سر کوچه الک زده بودیم تا ناموس. هر چی آب می خوردم ردیف نمی شد. تو نبودی، نمی دونم کجا. وگرنه ما خشک نمی شدیم. الانا هم خیلی خشک می شیم. هیچ نظری موجود نیست:. هیچی کار نمی کرد. مربع، دایره، ضبدر،مثلث. عقبم نمی رفت، فقط می رفت جلو. فک کنم دِمو بود اصن. ازش بیرونم نمی شد اومد تا اینکه خودش تموم شد. ولی هنوز تو کَفِشَم. هیچ نظری موجود نیست:. پست‌های قدیمی‌تر. تو گفتی و گفتی از سانفران...

simjin.blogspot.com

سیم: November 2010

http://simjin.blogspot.com/2010_11_01_archive.html

اگه این موهای لعنتی صاف بود یا بیشتر می موند. اگه این پوست لعنتی روشن تر بود. اگه این چشمای لعنتی عسلی بود. اگه این عضله های لعنتی ورزیده تر بود٫ بالا بلندی داشت. کار به اینجا نمی کشید. هیچ نظری موجود نیست:. برا شاشوندن سگت هم میومدم. برا خداحافظی هم نیومدی. هیچ نظری موجود نیست:. صبح تا شب باید کار کنن. چه ما خواب باشیم چه نباشیم. هیچ کاری نمی تونن بکنن غیر این. هیچ تخطی پذیرفتنی نیست. ثبت شدن که تو چهارچوب کار کنن. و اونا اسیر اثباتشون. که با تو تعریف میشم. هیچ نظری موجود نیست:. هیچ نظری موجود نیست:.

simjin.blogspot.com

سیم: March 2012

http://simjin.blogspot.com/2012_03_01_archive.html

اینجا صدای هوا غالبه. موقع راه رفتن، حرف زدن گوشتُ تیز کنی همش صدا هواست. پشت همه آدما همه حرفا، خنده ها، فکرها همش هواست. تو هم هوایی، صدات همه جا هست ولی حرفی نمی زنی همش هواست. پست‌های قدیمی‌تر. اشتراک در: پست‌ها (Atom). انقدر مقهور چرخش سریع این روزا شدم و انقدر کم آوردم جلوی این بسته پنجاهی که مجال فکر کردن ندارم به دوری رفیقم به رفیقای دور به تو، به نعش فک. لاغر شدم ریشا رو نمی زنم صبحا با اخم پا می شم با غم می خوابم مسعود اینا فمیدن علف می زنم حتما زناشون کلی صحبت دارن کسی این ورا نمی یاد . من آرا...

simjin.blogspot.com

سیم: September 2010

http://simjin.blogspot.com/2010_09_01_archive.html

دو تا انگشتای شروع به راه رفتن کردن. دو تا انگشت دست چپ هم بهشون پیوستن. عین دو یار غار. با هم راه رفتن. رو موس سر خوردن. تو لیوان آب شنا کردن. تا اینکه رئیس از راه رسید گفت: تو کار نداری؟ هیچ نظری موجود نیست:. نور بالا ماشین جلویی و چشمای تار من مهم نیست معمولا اتفاقی نمیوفته. من و بوق ممتد اونور خط مهم نیست معمولا کسی ورنمی داره. ریشای بلند و چشمای قرمز مهم نیست معمولا اون نگاه نمی کنه. 8236;‬‬پس بیخیال هرچی بادا باد. هیچ نظری موجود نیست:. با موفقیت پاکت کردم. با موفقیت از بین رفتم. هیچ نظری موجود نیست:.