onlineit.blogfa.com

myspecialnote.blogfa.com

دست نوشته های من

http://www.myspecialnote.blogfa.com/9005.aspx

دست نوشته های من. دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد. 20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. تست هوش ش ش ش ش.

myspecialnote.blogfa.com

دست نوشته های من

http://www.myspecialnote.blogfa.com/9007.aspx

دست نوشته های من. من سرم تو کاره خودم بود. بعد یه روز یه نفرو دیدم. اون این شکلی بود. ما اوقات خوشی رو با هم داشتیم. بعد من یه کادو مثه این بهش دادم. وقتی کادوی منو قبول کرد من این شکلی شدم. ما تقریبا همه شبها با هم حرف میزدیم. اما روزه ولنتاین اون یه گل مثه این داد به یه نفر دیگه. و من این جوری شدم. احساس من اینجوری بود. و بعد هم اینجوری شدم. نوشته شده در جمعه هشتم مهر ۱۳۹۰ساعت 14:49 توسط sania. تست هوش ش ش ش ش. داستان بسیار جالب پیرزن زرنگ. جلسه ی خواستگاري. بعد از نيم ساعت سكوت. میدونی فرق من و تو چیه؟

myspecialnote.blogfa.com

دست نوشته های من

http://www.myspecialnote.blogfa.com/9004.aspx

دست نوشته های من. سلام م م م م خوبین؟ من دوباره اومدم و براتون جک اوردم م م م. غضنفر با یک سرهنگه سوار هواپیما می شن. غضنفر رو به سرهنگه می کنه میگه :. غضنفر همین سوال رو چند بار می پرسه. آخر سرهنگه خسته میشه میگه :. بله بابا من گروهبانم. غضنفر میگه پس چرا لباس سرهنگارو پوشیدی؟ دو نفر نشسته بودن. قاشق قاشق ماست توی رود خونه می ریختن. غضنفر رد می شه می پرسه چیکار می کنید؟ میگن داریم دوغ درست می کنیم. غضنفر میگه براتون متاسفم. خب همین کارا را می کنید که همه میگن نمی فهمید. آخه این همه دوغ رو کی می خوره؟

myspecialnote.blogfa.com

دست نوشته های من - پدر عاشقی بسوزه!

http://www.myspecialnote.blogfa.com/post-9.aspx

دست نوشته های من. من سرم تو کاره خودم بود. بعد یه روز یه نفرو دیدم. اون این شکلی بود. ما اوقات خوشی رو با هم داشتیم. بعد من یه کادو مثه این بهش دادم. وقتی کادوی منو قبول کرد من این شکلی شدم. ما تقریبا همه شبها با هم حرف میزدیم. اما روزه ولنتاین اون یه گل مثه این داد به یه نفر دیگه. و من این جوری شدم. احساس من اینجوری بود. و بعد هم اینجوری شدم. نوشته شده در جمعه هشتم مهر ۱۳۹۰ساعت 14:49 توسط sania. تست هوش ش ش ش ش. داستان بسیار جالب پیرزن زرنگ. جلسه ی خواستگاري. بعد از نيم ساعت سكوت. میدونی فرق من و تو چیه؟

konkoriaaa.blogfa.com

جزیره تنهایی من

http://www.konkoriaaa.blogfa.com/9009.aspx

روزگار سختی که گذشت. تازه فهمیدم هر چه قدر هم کار کنی برات ایراد می گیرن حتی گریت هم براشون اهمیتی نداره خب بعضی وقتا کسایی مثل من که زندگی ساده ای دارند باید تو این جاده پیچ در پیچ شرکت کنند البته خاطره های خوب و دوستان خوبی پیدا کردم و بازم خداروشکر می کنم. نوشته شده در سه شنبه یکم آذر ۱۳۹۰ساعت 11:56 توسط رومینا. من یک دختری هستم که 20 سال و اندی سن دارم و لیسانس کامپیوتر گرایش نرم افزار خوندم خیلی دوست دارم که تا دکتر ا پیش برم ولی حیف که فعلا ناامید شدم. زمزمه ای در شب. پسری که چوب خودش را می خورد.

konkoriaaa.blogfa.com

جزیره تنهایی من

http://www.konkoriaaa.blogfa.com/9011.aspx

دوستای گلم سلام خوبین؟ امروز خیلی خوشحالم این خبر خوشحالی را وقتی به دختر عمم گفتم گفت زهر مار یک جوری گفتی فکر کردیم عروس شدیم. اخه اینم خوشحالی داره خب شاید برای دیکران اینقدر خوشحال کننده نباشه اخه رشته ما را برا ارشد تو دانشگاه ازاد کرمان نداشت و امسال سال اولشه وقتی اسم کرمان را دیدم از خوشحالی فریاد زدم و یک جوری گفتم که همه مسخرم کردن ولی خب برای من ارزش داره و از امروز می خوام بشینم وباجدیت تمام بخونممممممممممممم. نوشته شده در چهارشنبه پنجم بهمن ۱۳۹۰ساعت 19:49 توسط رومینا. زمزمه ای در شب.

konkoriaaa.blogfa.com

جزیره تنهایی من

http://www.konkoriaaa.blogfa.com/9101.aspx

حتی اگر باران نبارد. حتی اگر باراט نبارد. حتی اگر شکوفﮧهای سیب را خواب نبینم. گنجشک ها را تمشک بدهم. تو را عشق . . . / . نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 10:31 توسط رومینا. من یک دختری هستم که 20 سال و اندی سن دارم و لیسانس کامپیوتر گرایش نرم افزار خوندم خیلی دوست دارم که تا دکتر ا پیش برم ولی حیف که فعلا ناامید شدم. زمزمه ای در شب. پسری که چوب خودش را می خورد. دست نوشته های من. دل نوشته های پاییز. کوله باری از غم.

konkoriaaa.blogfa.com

جزیره تنهایی من - اخه این نتایج ارشد دانشگاه دیگه کی میخواد بیاد؟

http://www.konkoriaaa.blogfa.com/post-79.aspx

اخه این نتایج ارشد دانشگاه دیگه کی میخواد بیاد؟ من نمیدونم چرا اینجوریه! ما که برای ارشد 21 اردیبهشت امتحان دادیم باید نتیجه دیرتر از بقیه بچه ها بیاد کنکورازاد بقیه جاها با اینکه تو تیر امتحان دادن دیروز اومد! ولی مال ارشد هنوز نیومده! تازه بعدشم می گن تو ازاد ارشد نظم هم داریم اخه این کجاش نظمه! این که نتیجه را دیرتر از بقیه بدهید! نوشته شده در شنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۱ساعت 21:30 توسط رومینا. زمزمه ای در شب. پسری که چوب خودش را می خورد. دست نوشته های من. دل نوشته های پاییز. کوله باری از غم.

myspecialnote.blogfa.com

دست نوشته های من - دوست داری؟

http://www.myspecialnote.blogfa.com/post-6.aspx

دست نوشته های من. حالا واقعا دوست داری؟ نوشته شده در یکشنبه دوم مرداد ۱۳۹۰ساعت 19:3 توسط sania. تست هوش ش ش ش ش. داستان بسیار جالب پیرزن زرنگ. جلسه ی خواستگاري. بعد از نيم ساعت سكوت. میدونی فرق من و تو چیه؟ فرار از ا س م پ ا د. دوربین مدار بسته مخفی. انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس.

konkoriaaa.blogfa.com

جزیره تنهایی من - حتی اگر باران نبارد.........

http://www.konkoriaaa.blogfa.com/post-76.aspx

حتی اگر باران نبارد. حتی اگر باراט نبارد. حتی اگر شکوفﮧهای سیب را خواب نبینم. گنجشک ها را تمشک بدهم. تو را عشق . . . / . نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 10:31 توسط رومینا. من یک دختری هستم که 20 سال و اندی سن دارم و لیسانس کامپیوتر گرایش نرم افزار خوندم خیلی دوست دارم که تا دکتر ا پیش برم ولی حیف که فعلا ناامید شدم. زمزمه ای در شب. پسری که چوب خودش را می خورد. دست نوشته های من. دل نوشته های پاییز. کوله باری از غم.