ormazd7.persianblog.ir

polkadotworld.persianblog.ir

دنیای خال خالی

http://polkadotworld.persianblog.ir/1391/5

1740;کشنبه ۱٥ امرداد ۱۳٩۱. اولش ممکنه همه چی از یه مهمونی شروع بشه . از یه دور همی ساده خونوادگی تا یه پارتی آنچنانی که همه واسه چشم و هم چشمی میرن . پسر خاله ی عمه ی اصغر آا ، تازه پی .اچ.دی ش رو از دانشگاه ا م.آی.تی گرفته و واسه رفع خستگی برمیگرده ایران و توی یه مهونی نگین جمع میشه . اولین چیزی که باعث دیده شدنش میشه ، نوع حرف زدنشه ، که بین دویست کلمه ای که میگه ، صدتا آلر دی ردیف میکنه. اون شب یا روز ، همه ی ذهنت درگیر میشه ، که «چرا تو ، نه؟ کی قراره خرج تحصیلت رو بده؟ مطمئنی بچه هات موفق میشن؟

polkadotworld.persianblog.ir

دنیای خال خالی

http://polkadotworld.persianblog.ir/1390/9

1580;معه ٢٥ آذر ۱۳٩٠. حواسم بود که وقتی چراغ قرمزه ، از خیابون رد نشم ، تقصیر من نبود . یهو دیدم یه سانتی من ایستاده و تکون نمیخوره ، گیج گیج یه لحظه نیگاش کردم ، نیگام کرد و رفت . من موندم و یه سانتی متر . پيام هاي ديگران . 1588;نبه ٥ آذر ۱۳٩٠. دعوای نرم و گنگ . پیچیده گییی که خودمم نمیتونم درکش کنم . مینویسه ، گیجه . قراربوده بنویسه . بعد اس ام اس میده که :. خوب نیستم ، فردا ادامه میدم رژین. جواب نمیدم . مگر دیوانه ام؟ آری همه ش یک ثانیه بود . مهم این است که کفش ها ، کفش های من نبود ، شلوارم ، شلوار من...

polkadotworld.persianblog.ir

شبانه های بی پاسخ - دنیای خال خالی

http://polkadotworld.persianblog.ir/post/34

شبانه های بی پاسخ. 1583;وشنبه ٤ شهریور ۱۳٩٢. ای پناهگاه شب های تنهایی من. تنهای هایم تو را صدا میزنند. تنهایی ها دلتنگ دستانت هستند. تنهایی ها مدام از طعم لب های تو با من میگویند. و من بی خبر از حال تو. به آنها خیره میشوم. ای پاسخ تنهایی های من. هیچ میدانی هر روز به ترانه ای که باد از دلتنگی های آدمی میخواند گوش میدهم و منتظرم؟ منتظرم و منتظر می مانم و میدانم که روزی دوباره نام مرا صدا خواهی زد. و من مثل قبل با نگاهی سرشار از عشق ،. رو به تو بر میگردانم . پيام هاي ديگران . شبانه های بی پاسخ. منو ایز د ۱.

polkadotworld.persianblog.ir

منو ایزَد ۱ - دنیای خال خالی

http://polkadotworld.persianblog.ir/post/25

منو ایز د ۱. 1662;نجشنبه ۱ دی ۱۳٩٠. ایزد میگفت خیلی خوشگل بود ، بهش گفتم اگه خوشگل بود ، چرا نیوردیش پیش خودت؟ گفت : خوشگل بود ، ولی وحشی بود ، پاچه میگرفت! گفتم : تربیتش کن خب. گفت : آدم بشو نبود! گفتم : اگه آدم بشو بود که بهش نمیگفتن ،سگ! پيام هاي ديگران . شبانه های بی پاسخ. منو ایز د ۱. با من حرف بزن رفیق ابدی. وبلاگ سینمایی و تفریحی. لبخند های احمقانه یک زن. بيل ويلسون، مسيح معتادان گمنام.

polkadotworld.persianblog.ir

دنیای خال خالی

http://polkadotworld.persianblog.ir/1390/10

منو ایز د ۱. 1662;نجشنبه ۱ دی ۱۳٩٠. ایزد میگفت خیلی خوشگل بود ، بهش گفتم اگه خوشگل بود ، چرا نیوردیش پیش خودت؟ گفت : خوشگل بود ، ولی وحشی بود ، پاچه میگرفت! گفتم : تربیتش کن خب. گفت : آدم بشو نبود! گفتم : اگه آدم بشو بود که بهش نمیگفتن ،سگ! پيام هاي ديگران . شبانه های بی پاسخ. منو ایز د ۱. با من حرف بزن رفیق ابدی. وبلاگ سینمایی و تفریحی. لبخند های احمقانه یک زن. بيل ويلسون، مسيح معتادان گمنام.

polkadotworld.persianblog.ir

اتوبان چمران ... - دنیای خال خالی

http://polkadotworld.persianblog.ir/post/33

1583;وشنبه ٦ خرداد ۱۳٩٢. بی دغدغه ترین اتوبان تهران ، هموار و یکدست . بدون دوربرگردان های الکی . راه مستقیم . و درحال حاضر پرخاطره ترین و پرقصه ترین اتوبان زندگی من . از تجریش رفتن ها و بی آر تی سوار شدن ها و روی صندلی تکی نشستن و اتوبان را نگاه کردن ها . علی الخصوص که راه برگشت ها را معمولا در چمران تنها هستم و باید به چراغ های روشن شهر و بلندی برج میلاد نگاه کنم و گاهی لذت ببرم . چمران اتوبان خاطره هاست ، مخصوصا که میدانم درحال حاضر برای رسیدن و خوشحال بودن باید از «چمران» رفت . پيام هاي ديگران .

polkadotworld.persianblog.ir

دنیای خال خالی

http://polkadotworld.persianblog.ir/1390/4

با من حرف بزن رفیق ابدی. 1670;هارشنبه ۱ تیر ۱۳٩٠. برای تو مینوشتم و اینجا رو فراموش کرده بودم . همه شوقم این بود که چند خط , با ادبیات غیر ایده آل خودم بنویسم و بدم بهت بخونی و ازم ایراد بگیری و هراز گاهی هم تشویقم کنی . تو که بودی , همه چیز برام ممکن بود و شده بودی عضوی از خانواده نزدیکم , حتی نزدیک تر . و . تو یه چیزایی رو میدونستی که هیچ کس نمیدونست , حتی خودم . تو را با چشم و نگاهی دیگر میدیدم و واقعا فکر میکردم که یه دونه هستی , هرچند هنوز هم همین فکر رو میکنم . به روزهای سرد تنهایی که در پیش رویم ق...

polkadotworld.persianblog.ir

دنیای خال خالی

http://polkadotworld.persianblog.ir/1390/6

1670;هارشنبه ٩ شهریور ۱۳٩٠. روزای داغ و آفتابی تابستان ، بدون عینک ، اصن ممکنه؟ بدون عینک ، همش مجبوری دنیا رو ریز ببینی ، مگر اینکه سایه باشه . توی تابستون ، عینک ، دیدن رو ممکن میکنه . هرچند تیره . ولی ممکن میکنه . وقتی میذاریش روی چشمات دنیا رو یه درجه تیره یا یه درجه روشن میبینی . با دوستات که میری بیرون و میخوای عکس بگیری عکسات ، اکثرا با عینک اند . وقتی وارد یه جای سقف دار میشی ، اولین کاری که میکنی ، عینکت رو از چشمات برمیداری . چون دیگه نور زننده خورشید نیست که چشمات رو اذیت کنه . چه بخواد ، چه ن...

polkadotworld.persianblog.ir

دنیای خال خالی

http://polkadotworld.persianblog.ir/1389/10

1583;وشنبه ٢٧ دی ۱۳۸٩. ساعت پنج عصر.توی مدرسه.سر کلاس ادبیات.موقع خوندن متن "کویر" دکتر شریعتی.معلم همانطور که میخواند:. شگفتا که نگاههای لوکس مردم آسفالت نشین شهر،آن را کهکشان میبینند و دهاتی های کاه ک ش کویر،آن را شاهراه علی میخوانند، ،. س رش رو، رو به پنجره های بالا برد وگفت:. شیشه پنجره های کلاس "مات" و پرده ها کشیده بود.نمیدیدیمش.ولی با اون سرما.حسش میکردیم.فقط منتظر بودیم که زنگ بخوره.و.بپریم بیرون! بدو بدو رفتیم بیرون.وای خدای من! با آرامش تمام میاد.وبا چه صبوریی مینشیند! آیا خودش هم سردشه؟ داستان...