OURVISIONARYLIFE.BLOGFA.COM

shabhaieistade.blogfa.com

دلنوشته های من

http://www.shabhaieistade.blogfa.com/9105.aspx

دلم گرفته بود به جای او نوشتم. او نور چشمانش را از یلدا میخواهد.یک درخواست بی پاسخ.اما هیچ وقت چشمانش روشن نمی شود.باید نگاه تاریکش را باور کند.چقدر سخت است.زندگی تاریک سخت است.ای کاش باران می بارید.کاش باران برایش ترانه ی امید می سرود.ای کاش.ای کاش. نوشته شده در یکشنبه یکم مرداد ۱۳۹۱ساعت 18:51 توسط مارال. نوشته شده در یکشنبه یکم مرداد ۱۳۹۱ساعت 18:45 توسط مارال. نویسندگی بر چشمان عامیانه. خدا هم عاشق است. دفترچه یادداشت هنری من. باران پاییزی Rain in fall. گاهی به نگاهت نگاه کن.

shabhaieistade.blogfa.com

دلنوشته های من - نمی دونم چی شده...

http://www.shabhaieistade.blogfa.com/post-13.aspx

نمی دونم چی شده. نوشته شده در یکشنبه چهاردهم اسفند ۱۳۹۰ساعت 11:50 توسط مارال. نویسندگی بر چشمان عامیانه. خدا هم عاشق است. دفترچه یادداشت هنری من. باران پاییزی Rain in fall. گاهی به نگاهت نگاه کن.

shabhaieistade.blogfa.com

دلنوشته های من - فراموشی

http://www.shabhaieistade.blogfa.com/post-18.aspx

به عادت همیشگی قلم مو را برداشتم.خواستم نقاشیت کنم.اول چشمانت.چه رنگی بود؟ فکرکنیادم نمی آید.چشمان پراز محبتت یادم نمی آید.لب هایت.چرانمیتوانم به یادبیاورم آن لبخندپراز شور و شوقت را؟ دلم برایت تننگ است.انقدر تنگ که عشق راهم نمیتوانم درآن جا دهم.انقدر تنگ که قلبم درفشاری به اندازه ی تمام بار دنیاخرد شده.کجایی مهربانم؟ من دراین دنیا با قلب شکسته بایک بوم و قلم مو.درحسرت به یادآوردن چشمانت و لبخندت مانده ام.ولحظه ها میگذرد! این بود مجازات جرئت نگاه کردن به چشمانت؟ چگونه بارسنگین نگاهت را به دوش بکشم؟

shabhaieistade.blogfa.com

دلنوشته های من - دوست خوب....

http://www.shabhaieistade.blogfa.com/post-10.aspx

دوست های زیادی دارم اما قلب من جایگاه بهترین آن هاست.جایگاهی از جنس خوبی ها.و چه جایگاه خوبی است قلب انسان ها.انسان های با عاطفه و مهربان. من معنی دوستی را در طلوع چشمانش فهمیدم.چشمانی زیبا تر از دریا. ما به آغاز کلام با هم بودیم و تا پایان ( م) با هم می مانیم. این ها همه حرف دلم است و می خواهم مرا به خاطر اشتباهاتم ببخشی. نوشته شده در پنجشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۰ساعت 17:59 توسط مارال. نویسندگی بر چشمان عامیانه. خدا هم عاشق است. دفترچه یادداشت هنری من. باران پاییزی Rain in fall. گاهی به نگاهت نگاه کن.

shabhaieistade.blogfa.com

دلنوشته های من - chldren hood

http://www.shabhaieistade.blogfa.com/post-11.aspx

بچه که بودم شاد بودم غم نداشتم دلم از حرفهای آدمها نمیشکست.بچه که بودم تنها دغدغه ام شانه زدن مو های عروسکم بود تنها نگرانی ام خراب شدن پازل هایم بود گم کردن دستهای مادرم در کوچه های باریک بود.بچه که بودم بغضهایم در دامان مادرم میشکست و حالا دور از چشمان مادرم. شبها از تاریکی نمیترسیدم و حالا در کنار شبهایی ایستاده. مه تاب- مارال- پریناز. مدرسه-ساعت 11:45-دور از چشمان معلم کامپیوتر-. نوشته شده در یکشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 11:45 توسط مارال. نویسندگی بر چشمان عامیانه. خدا هم عاشق است.

shabhaieistade.blogfa.com

دلنوشته های من

http://www.shabhaieistade.blogfa.com/9011.aspx

تو به من خنديدي و نمي دانستي. من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم. باغبان از پي من تند دويد. سيب را دست تو ديد. غضب آلود به من كرد نگاه. سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك. و تو رفتي و هنوز،. سالهاست كه در گوش من آرام آرام. خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم. و من انديشه كنان غرق در اين پندارم. كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت. نوشته شده در یکشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۰ساعت 11:55 توسط مارال. شبها از تاریکی نمیترسیدم و حالا در کنار شبهایی ایستاده. مه تاب- مارال- پریناز. نویسندگی بر چشمان عامیانه.

shabhaieistade.blogfa.com

دلنوشته های من

http://www.shabhaieistade.blogfa.com/9004.aspx

بخواب ارام .ارام. گرد خواب در وجودت نشسته است صدای جیرجیرک مانند لالایی درر گوشت می پیچد.نسیم خنکی می وزد و تو را نوازش می کند. سایه ها می خندند و چشمان تو به دنبال ان ها می چرخند اما خیره نمی شوند چون ان ها جان دارند! می چرخند . می رقصند.می رقصند. گاه گاهی نیز دستانت را بلند میکنی تا ستاره ای را بگیری اما تو انگار به یک اسلحه نیاز داری .کمان رویا هایت را بر می داری و تیری از رویا هایت را نشانه می روی اما دوباره خطا میرود. با این که چشمانت نیمه بازند اما با زهم رویا هایت به تو اجازه ی خوابیدن را نمی دهند.

shabhaieistade.blogfa.com

دلنوشته های من - دلم گرفته بود به جای او نوشتم....

http://www.shabhaieistade.blogfa.com/post-17.aspx

دلم گرفته بود به جای او نوشتم. او نور چشمانش را از یلدا میخواهد.یک درخواست بی پاسخ.اما هیچ وقت چشمانش روشن نمی شود.باید نگاه تاریکش را باور کند.چقدر سخت است.زندگی تاریک سخت است.ای کاش باران می بارید.کاش باران برایش ترانه ی امید می سرود.ای کاش.ای کاش. نوشته شده در یکشنبه یکم مرداد ۱۳۹۱ساعت 18:51 توسط مارال. نویسندگی بر چشمان عامیانه. خدا هم عاشق است. دفترچه یادداشت هنری من. باران پاییزی Rain in fall. گاهی به نگاهت نگاه کن.

shabhaieistade.blogfa.com

دلنوشته های من

http://www.shabhaieistade.blogfa.com/9003.aspx

حالا که همه چی تموم شده. حرف ها بر سر دلم عقده کرده اند.چند ماهی هست که نهچیزی گفتم و نه چیزی نوشتم . می خواهم گوسه تی بشینم و برای خود بنویسم و یا تنها باشم و یا بنویسم و یا برای کسی بگویم . انگشت هایم هم دیگر توانای نوشتن ندارند خمیازه ی بلندی می کشند. دیگر نمی توانم تحمل کنم .کجا بروم .چه بگویم؟ یکسال بود که دلم میخواست همه چیز تمام شود و حالا تمام. اما به قول یکی از دوستانم با این که تمام شده است اما صبح برای رفتن اماده بودم . گفتم خوب تو اماده باش اما حالا که تمام شده. دیشب دلم میخواست به غروب و شب ...

shabhaieistade.blogfa.com

دلنوشته های من - همه چیز از همه چیز

http://www.shabhaieistade.blogfa.com/post-15.aspx

همه چیز از همه چیز. همه چیز را از همه چیز بگویم؟ نمیتوانم.میخواهم چند روزی مرخصی بگیرم از این همه حرف زدن.به من مرخصی میدهی؟ دستانم خسته شدند از گرفتن قلم مغزم قفل شده.جند روز استراحت کند دوباره میشود مثل روز اول.خسته نباشی. نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 18:25 توسط مارال. نویسندگی بر چشمان عامیانه. خدا هم عاشق است. دفترچه یادداشت هنری من. باران پاییزی Rain in fall. گاهی به نگاهت نگاه کن.