paradoxi.blogfa.com

moon86.blogfa.com

زير نور ماه

http://www.moon86.blogfa.com/post-57.aspx

حريم خصوصي، با وضو وارد شويد! دوشنبه چهاردهم تیر ۱۳۸۹. برای آن عزیز دل که چندی دور از چشمان من مانده. برای آن نگاه مهربان و آن صدای گرم و زیبایش. دلم را دست او دادم. هزاران بار و اما. بیشتر از پیش از آن هربار. با ما مهربان تر باش! بگو من دوستش دارم! صفای خانه ی ما،. من معتاد او، مشتاق او، محتاج اویم. پس یار من باشد. دلی دادم به او. غمش را می خورم. بگو من یار اویم. بمان ای عشق با ما تا . بخوان ای عشق زین پس شعر ماندن هر کجا ماییم. نوشته شده در 6/8/87. 2:20 توسط نامیا زاهد. عاشورا، اجر رسالت محمد.

moon86.blogfa.com

زير نور ماه

http://www.moon86.blogfa.com/post-52.aspx

حريم خصوصي، با وضو وارد شويد! دوشنبه بیستم آبان ۱۳۸۷. صبح ها بر مي خيزم ، نه به انديشه ي ياري برادرم، خواهرم. نه بر نگاه ولايي ، بر تك به تك آدميان در خواب و رنج و بيداري. صبح ها بر مي خيزم، براي ورود به خوابي آ شفته. با شنيدن ضرباهنگ تكرار اين كلام:. تو مسئولي. تو مسئولي. اما چه فايده؟ ورق ورق روزها مچاله مي شوند،. ساعت هاي فهميدن مچاله مي شوند،. آسمان، ابرها، روز، شب ها، مچاله مي شوند. من آرام، رد برفي پي گرفته ام ، به ناكجاي نيستي. مي دانم عاقبت خوشي نيست اين مچاله شدن ها، هيچ شدن ها. با جلد آبي اش،.

moon86.blogfa.com

زير نور ماه

http://www.moon86.blogfa.com/post-53.aspx

حريم خصوصي، با وضو وارد شويد! سه شنبه بیست و هشتم آبان ۱۳۸۷. باز بوي باورم خاكستري ست. صفحه هاي دفترم خاكستري ست. پيش از اين ها حال ديگر داشتم. هرچه مي گفتند باور داشتم. تيرها زهر هلاهل خورده اند. عشق ورزان مهر باطل خورده اند. بازهم بحث عقيل و مرتضي ست. آهن تفتيده ي مولا كجاست؟ نه فقط حرفي از آهن مانده است. شمع بيت المال روشن مانده است. دستها را باز در شب هاي سرد. ها كنيد اي كودكان دوره گرد. مژدگاني اي خيابان خواب ها. مي رسد ته مانده ي بشقاب ها. در صفوف ايستاده بر نماز. ابن ملجم ها فراوانند باز.

moon86.blogfa.com

زير نور ماه

http://www.moon86.blogfa.com/post-46.aspx

حريم خصوصي، با وضو وارد شويد! پنجشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۸۷. که انسان هماره در زیان است. ال ا الذين آمنوا و عملوا الص الحات. و تواصوا بالحق و تواصوا بالص بر. 7:39 توسط نامیا زاهد. يادداشت هايي از يك سررسيد فراموش شده. عاشورا، اجر رسالت محمد. دلتنگي هاي يك پدر. جايي كه دوستش دارم. زماني براي مستي هامان. يك ليوان چاي داغ.

moon86.blogfa.com

زير نور ماه

http://www.moon86.blogfa.com/post-56.aspx

حريم خصوصي، با وضو وارد شويد! پنجشنبه بیستم فروردین ۱۳۸۸. به نام نامي اش. زندگي يعني شب نو، روز نو،انديشه ي نو. زندگي يعني لباس نو، دل نو، پيشه ي نو. نقل به مضمون از شعري كه خوب يادم نيست! دلم واژه هايي جديد مي خواهد براي نوشتن،. و از كلام گنگ ديروز تكرار مي گويم. زندگي را جديد، آغاز كرده ام. گذشته را دور بريزم. به خاطر تلخي شادي هايش كه تكرار ناشدني مي نمايد. و زجر تلخي هايش كه جبران ناشدني. و پيوندهايم را با گذشته بگسلم. گذشته- جايي كه برايم همه چيز داشت. و به اميدي شادمان ادامه دهم،. با شب و روزش.

moon86.blogfa.com

زير نور ماه

http://www.moon86.blogfa.com/post-40.aspx

حريم خصوصي، با وضو وارد شويد! پنجشنبه سوم مرداد ۱۳۸۷. نویز می اندازد موبایلی که سیم کارتش سوخته. وقتی در کنار کامپیوتر می نشینم . موبایلی که سیم کارتش سوخته. نویز میاندازد موبایلی که سیم کارتش سوخته. سیم کارتی که سوخته. هنوز نویز می اندازد. 9:55 توسط نامیا زاهد. يادداشت هايي از يك سررسيد فراموش شده. عاشورا، اجر رسالت محمد. دلتنگي هاي يك پدر. جايي كه دوستش دارم. زماني براي مستي هامان. يك ليوان چاي داغ.

moon86.blogfa.com

زير نور ماه

http://www.moon86.blogfa.com/post-50.aspx

حريم خصوصي، با وضو وارد شويد! دوشنبه بیستم آبان ۱۳۸۷. وقتي پناه حرف دلم تو نيستي، خداي زميني. وقتي پناه حرف دلم اين سطرهاي خالي موازي. با طول كم، با ارتفاع تنگ،. با يك شمارگان محدود و تكرار شونده است. وقتي پناه حرف دلم اين لحظه هاست،. اين لحظه هاي بي تاب همراهي با اين ورق ورق شده ها. ديگر نه درد، نه درد دل،. ديگر نه آه، نه دود، نه نهادي. من با خدا، ديگر حديث نفس ندارم. ديگر پر است از لحظه لحظه هايم،. نزديك تر به من زمن. اين رشته هاي زجر، شخصي ست. با خدا هم ديگر نمي گويم. نوشته شده در25/7/87 ساعت14).

moon86.blogfa.com

زير نور ماه

http://www.moon86.blogfa.com/post-44.aspx

حريم خصوصي، با وضو وارد شويد! شنبه نهم شهریور ۱۳۸۷. دخترخاله ي عزيز من. يادته يه بار چندين سال پيش؟ حوالي بچه گي هامون بود انگار و شايد نوجووني-. يادته بهم گفتي : تو هميشه يه اخلاق خوب داشتي، اونم اين كه هر وقت با هم قهر مي كرديم، تقصير هركدوممونم كه بود، تو ميومدي براي آشتي. هيچ وقت از خدا واقعا چيزي نخواستم، هيچ وقت واقعا آرزوي چيزي رو نداشتم، به اصرار چيزي ازش نخواستم. اما وقتي ببينم يكي از بنده هاش از دستم ناراحته، دلم مي خواد پايه هاي عرشش رو بلرزونم. ديوونه مي شم زهرا، ديوونه. 0:46 توسط نامیا زاهد.

moon86.blogfa.com

زير نور ماه

http://www.moon86.blogfa.com/post-41.aspx

حريم خصوصي، با وضو وارد شويد! دوشنبه هفتم مرداد ۱۳۸۷. بسم الله الرحمن الرحيم. از آخرين نامه اي كه به تو نوشتم چقدر مي گذرد؟ حدودا چهار سال، وقتي نوشتم عميقا دلتنگ بودم. نمي خواهم از تو بگويم، بس كه مهرباني، تنها از خود مي گويم. خستگي ام رنگ خون گرفته، خستگي ام از جايي عميق، در ميان عروق قلب نشأت گرفته است. نمي فهمم اطرافم چه مي گذرد،. فلاش فورواردهاي ذهنم مدام رنگ مي گيرند و باز، در اوج، در يك لحظه،. تصوير جمع مي شود، نقطه اي مي شود و پايان مي يابد. اين روزها هم مي گذرد مولا! اين روزها هم مي گذرد. همان آ...

moon86.blogfa.com

زير نور ماه

http://www.moon86.blogfa.com/post-47.aspx

حريم خصوصي، با وضو وارد شويد! چهارشنبه بیستم شهریور ۱۳۸۷. اندر احوالات آنكه گفت: از خدا تنها خدا را مي خواهم. جايي، در گردنه های زندگي. آنجا كه فشار زندگي فشارت مي دهد،تنها خدا را مي بيني كه آرام و مهربان، با لبخندي بر لب، تو را مي پايد. هستي ات را مي خواهي مشت مشت بر پايش بريزي. نذر مي كني: "از اين پس تنها تورا خواهم خواست". مگر انسان مي تواند نبيند، بعد از آنكه ببيند؟ خودش را مي خواهي. و نخواهي خواست ، هر آنچه جز خودش. و درك مناجات او، درك مناجات اوست، نه خود او. و لذت طلبش، لذت طلب اوست، نه خود او.