vesta.persianblog.ir
الهه آتش
http://vesta.persianblog.ir/post/245
دیشب یک سوال مطرح شد که گیجم کرد. واقعا توی رابطه حق با کیه؟ زن اول یا زن دوم؟ کدومشون تو داشتن یک مرد حق بیشتری دارند؟ اونی که یک روز شاید عاشق بوده و حالا همه چیز به نوعی شده عادت. که حتی شاید مردش دیگه اونقدر دوستش نداشته باشه. یا اونی که تازه عاشق شده و با تمام وجود میخواد مردش رو داشته باشه. مردی که مال کسی دیگه است و حالا رسما داره خیانت می کنه. اصلا این مال کسی بودن تعریف درستیه توی رابطه؟ اونی که تازه عاشق شده؟ اونهم سهم خودش رو از این رابطه می خواد. یکشنبه ۱٦ بهمن ،۱۳٩٠. سهشنبه ٢٠ اردیبهشت ،۱۳٩٠.
vesta.persianblog.ir
الهه آتش
http://vesta.persianblog.ir/post/244
اینقدر همه جا رو به دنبالت گشتم. اینقدر قدم به قدم به دنبالت اومدم. اینقدر عکسهات رو نگه داشتم و ساعتها به صورتت خیره شدم که . حس میکنم من هم به تو علاقه دارم. به تویی که اصرار دارم جات رو به من بدی. پن: من ماه می بینم هنوز این کور سوی روشن و. اونقدر سوسو می زنم شاید یه شب دیدی من و. 1777;٢:٥٤ ق.ظ ; جمعه ۱٩ آذر ،۱۳۸٩. یکشنبه ۱٦ بهمن ،۱۳٩٠. سهشنبه ٢٠ اردیبهشت ،۱۳٩٠. شنبه ۳ اردیبهشت ،۱۳٩٠. یکشنبه ٢۱ آذر ،۱۳۸٩. جمعه ۱٩ آذر ،۱۳۸٩. سهشنبه ۱٦ آذر ،۱۳۸٩. یکشنبه ۳۱ امرداد ،۱۳۸٩. یکشنبه ۱٧ امرداد ،۱۳۸٩.
vesta.persianblog.ir
الهه آتش
http://vesta.persianblog.ir/post/243
من هنوز یک احمق واقعی هستم. پن: این رو می نویسم برای اینکه این روزها رو یادم بمونه. واقعا انتهای حماقت آدم تا کجاست؟ انتهای تحمل آدم تا کجاست؟ انتهای تحمل من چی؟ دارم خسته میشم. از این روزها، از اینهمه صبوری. شاید جدی جدی باید همه شعرهای دیگه رو دور ریخت و فقط گفت:. همه شب با دلم کسی می گفت. سخت آشفته ای ز دیدارش. صبحدم با ستارگان سپید. می رود، می رود، نگهدارش! من به بوی تو رفته از دنیا. بی خبر از فریب فرداها. روی مژگان نازکم می ریخت. چشمهای تو چون غبار طلا. تنم از حس دستهای تو داغ. گیسویم در تنفس تو رها.
vesta.persianblog.ir
vesta - الهه آتش
http://vesta.persianblog.ir/pages/1
احمقانه ترین کاری که آدم میتونه در حق خودش بکنه اینه که رو دوستیش با کسی حساب کنه. 1779;:۱۸ ب.ظ ; سهشنبه ۱٥ تیر ،۱۳۸٩. امروز داشتم فکر می کردم چقدر دلم براتون تنگ میشه. برای همه خندیدنهامون، غیبت کردنهامون. درس خوندنهامون، امتحان دادنها، حتی اذیت کردن استادها. قیافه هر کدوم وقتی از جلسه میایم بیرون! حتی برای شعرهایی که مرصده تو برگه امتحان برای استاد می نویسه! دلم داره پر می کشه بیام اینجا غر بزنم ولی نمی تونم. اینقدر فکر درس هستم که دنیا و همه آدمهاش رو فراموش کردم! نبسته ام به کس دل. نبسته کس به من دل.
turning-the-tide.blogfa.com
Turning The Tide -
http://www.turning-the-tide.blogfa.com/post-10.aspx
در گذشت پرشتاب لحظه هاي سرد. چشمهاي وحشي تو در سكوت خويش. گرد من ديوار مي سازد. ميگريزم از تو در بيراهه هاي راه. ميگريزم از تو تا در ساحلي متروك. از فراز لحظه هاي گمشده در ابر تاريكي. بنگرم رقص دوار انگيز طوفانهاي دريا را. ديده مي دوزم به دنيايي كه چشم پر فسون تو. همچنان در ظلمت رازش. گرد آن ديوار مي سازد . نوشته شده در جمعه بیست و دوم مهر ۱۳۸۴ساعت 11:26 توسط I.M. هفته نامه ي 40 چراغ. ماهنامه فرهنگی هنری دانشگاه خیام. يادداشتهای نيک آهنگ کوثر.
turning-the-tide.blogfa.com
Turning The Tide -
http://www.turning-the-tide.blogfa.com/post-19.aspx
Too Much True Love Remains Unspoken . This Is The Biggest Fault In Your Heart . نوشته شده در جمعه سی ام دی ۱۳۸۴ساعت 3:29 توسط I.M. هفته نامه ي 40 چراغ. ماهنامه فرهنگی هنری دانشگاه خیام. يادداشتهای نيک آهنگ کوثر.
turning-the-tide.blogfa.com
Turning The Tide - Re-connect
http://www.turning-the-tide.blogfa.com/post-22.aspx
The fragments of connection died. Some things just won't fade with time. Hide behind a transparent eye. You can't see me but I can you. Betray withouta moment's thought. Regret nothing but getting caught. Your time has come and here I stand. Why should I hold out my hand to you. I could never turn to you. Silenced by that look in your eye. Feel I'm slipping back again. Black cold night I toss and turn I'm sinking, feel so .drained. Shroud me, blind me sick, week, empty, drag me .into pain.
turning-the-tide.blogfa.com
Turning The Tide
http://www.turning-the-tide.blogfa.com/8708.aspx
Birth Of The Wicked. بی عدالتی های سرنوشت. دردهای عشق و نفرت. خاطرات بیمار گونه روح. تو را به زانو در می آورد . یادش بخیر زمانی که جوان بودیم . هنگامی که زندگی خیلی طولانی به نظر میرسید . روزی پس از دیگری. همه اش را به آتش کشیدی . تمام نفرتی که ما را تغذیه کرد. تمام مالیخولیایی که بار کشیدیم. تمام وحشتی که ایجاد کردی. اینجاست تا تو را به زانو درآورد. زمانی که جوان بودیم. هنگامی که زندگی خیلی طولانی به نظر می رسید . و هر روز پس از دیگری . همه را به آتش کشیدیم . هفته نامه ي 40 چراغ. يادداشتهای نيک آهنگ کوثر.
turning-the-tide.blogfa.com
Turning The Tide -
http://www.turning-the-tide.blogfa.com/post-13.aspx
عبد القاسم فردوسی جان مردم باشد . نوشته شده در دوشنبه دوم آبان ۱۳۸۴ساعت 0:51 توسط I.M. هفته نامه ي 40 چراغ. ماهنامه فرهنگی هنری دانشگاه خیام. يادداشتهای نيک آهنگ کوثر.