persium.blogspot.com

kaveer.blogsky.com

نامه هایی به هیچکس!

http://www.kaveer.blogsky.com/1390/09

نامه هایی به هیچکس! نامه هایی به هیچکس! به همایی که از جهنم تا کویر، بی ادعاتر از آب، در برابر آتشبار آفتاب، لحظه ای سایه اش را از سرم دریغ نکرد بی صدا بی ریا بی توقع. دوشنبه 14 آذرماه سال 1390. از انگشت تا ماه. سیروس شمیسا. کلاس دکتری صورخیال در شعر فارسی. آبان ماه 88. ما درون را بنگریم و حال را. نی برون را بنگریم و قال را. لنگ و لوک و چفته شکل و بی ادب. سوی او می قیژ و او را می طلب. چند ازین الفاظ و اضمار و مجاز. سوز خواهم سوز با آن سوز ساز. عاشقان را هر نفس سوزیدنیست. بر ده ویران خراج و عشر نیست.

kaveer.blogsky.com

نامه هایی به هیچکس!

http://www.kaveer.blogsky.com/1390/08

نامه هایی به هیچکس! نامه هایی به هیچکس! به همایی که از جهنم تا کویر، بی ادعاتر از آب، در برابر آتشبار آفتاب، لحظه ای سایه اش را از سرم دریغ نکرد بی صدا بی ریا بی توقع. چهارشنبه 11 آبانماه سال 1390. Much have I cried: The curve of your lips rewrites the history. به خانه نمی روند. تا برگردی و دست تکان دهی. روبانهای سفید را در کف شعرها ببین. که چگونه در باران می لرزند. روبانهای سفید، پیچیده بر گلسرخ های بی تاب را ببین. برنمی گردند شعرها، پراکنده نمی شوند. به انتظار تو در باران ایستاده اند. و تو سوسن خاموش.

kaveer.blogsky.com

نامه هایی به هیچکس!

http://www.kaveer.blogsky.com/1393/04

نامه هایی به هیچکس! نامه هایی به هیچکس! به همایی که از جهنم تا کویر، بی ادعاتر از آب، در برابر آتشبار آفتاب، لحظه ای سایه اش را از سرم دریغ نکرد بی صدا بی ریا بی توقع. چهارشنبه 25 تیرماه سال 1393. که بی تو شاعر خوبی نمی شوم خانم! صدای پای تو در گوش کوچه ها جاری ست. و گریه آخر این ماجرای تکراری ست. نه شب شده ست که مهتاب بیش و کم بزند. نه قص ه است که باران به صورتم بزند! زمان به سر نرسیده ، زمین به هم نشده. و هیچ چیز از این روزگار کم نشده! همان که بود : همان تک ه سنگ گرد مذ اب. کسی نیامد ازان ات فاق دم بزند.

kaveer.blogsky.com

نامه هایی به هیچکس!

http://www.kaveer.blogsky.com/1391/05

نامه هایی به هیچکس! نامه هایی به هیچکس! به همایی که از جهنم تا کویر، بی ادعاتر از آب، در برابر آتشبار آفتاب، لحظه ای سایه اش را از سرم دریغ نکرد بی صدا بی ریا بی توقع. یکشنبه 29 مردادماه سال 1391. دیدی ای حافظ که کنعان دلم بی ماه شد؟ دیدی ای حافظ که کنعان دلم بی ماه شد؟ عاقبت چشم و دل و کوه امیدم، آه شد. گفته بودی یوسف گم گشته باز آید.ولی. یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد! خدای گونه ای در تبعید. نزدیک شو، اگرچه وجودت ممنوع است! جمعه 6 مردادماه سال 1391. هنوز قصه نخل و سوار یادم هست. خدای گونه ای در تبعید.

kaveer.blogsky.com

نامه هایی به هیچکس!

http://www.kaveer.blogsky.com/1391/03

نامه هایی به هیچکس! نامه هایی به هیچکس! به همایی که از جهنم تا کویر، بی ادعاتر از آب، در برابر آتشبار آفتاب، لحظه ای سایه اش را از سرم دریغ نکرد بی صدا بی ریا بی توقع. یکشنبه 14 خردادماه سال 1391. دارد صدایت می زنم. تمام شعرم تقدیم آنکه باران شد. کسی که فاتح تنهاترین خیابان شد. زمین، سگش به بهشت خدا، شرف دارد! اگر که عشق دلیل سقوط انسان شد. دوید و باز دوید و دوید تا برسد. به زن رسید و خود مرد خط پایان شد. زنی به چشم پر از انتظار من زل زد. و از قیافه ی غمگین خود هراسان شد. و مرد که وسط سفره تک ه ای نان شد.

kaveer.blogsky.com

نامه هایی به هیچکس!

http://www.kaveer.blogsky.com/1391/10

نامه هایی به هیچکس! نامه هایی به هیچکس! به همایی که از جهنم تا کویر، بی ادعاتر از آب، در برابر آتشبار آفتاب، لحظه ای سایه اش را از سرم دریغ نکرد بی صدا بی ریا بی توقع. یکشنبه 3 دیماه سال 1391. و جاده غربت و درد مسافر را نمی فهمد. کسی تنهایی یک مرد زائر را نمی فهمد. و جاده غربت و درد مسافر را نمی فهمد. دوباره وقت رفتن می شود کوچ پرستوها. و حتی آسمان مرغ مهاجر را نمی فهمد. پر از شک و یقینم بی تو ایمانی نخواهم داشت. خدا حرف دل این نیمه کافر را نمی فهمد. خیابان ها و ماشین های سر در گم نمی دانند. ایستاده ام و...

kaveer.blogsky.com

نامه هایی به هیچکس!

http://www.kaveer.blogsky.com/1392/04

نامه هایی به هیچکس! نامه هایی به هیچکس! به همایی که از جهنم تا کویر، بی ادعاتر از آب، در برابر آتشبار آفتاب، لحظه ای سایه اش را از سرم دریغ نکرد بی صدا بی ریا بی توقع. پنجشنبه 6 تیرماه سال 1392. بوی مرا این آب و صابون ها نخواهد برد. دارد صدایت می زنم. بشنو صدایم را! بیرون بکش از زندگی و مرگ! داری کنار شوهرت از بغض می میری. شب ها که از درد تو می گیرم کجایم را. هر بوسه ات یک قسمت از کا/بوس هایم شد. از ابتدا معلوم بودم انتهایم را. در هر خیابان گریه کردم، گریه من را کرد! شاید ببیند شوهر تو اشک هایم را. دست م...

kaveer.blogsky.com

نامه هایی به هیچکس!

http://www.kaveer.blogsky.com/1390/10

نامه هایی به هیچکس! نامه هایی به هیچکس! به همایی که از جهنم تا کویر، بی ادعاتر از آب، در برابر آتشبار آفتاب، لحظه ای سایه اش را از سرم دریغ نکرد بی صدا بی ریا بی توقع. شنبه 3 دیماه سال 1390. زمین را که زیر پاهایت حس کنی، می بینی عشق هم می میرد. عشق نمی میرد و این حرفها همه مال داستانهای ژانر فهیمه رحیمی و میم مودب پور اند زمین را که زیر پاهایت حس کنی، می بینی عشق هم می میرد. خدای گونه ای در تبعید. نزدیک شو، اگرچه وجودت ممنوع است! Powered by BlogSky.com. عناوین آخرین یادداشت ها. دارد صدایت می زنم.

kaveer.blogsky.com

نامه هایی به هیچکس!

http://www.kaveer.blogsky.com/1390/11

نامه هایی به هیچکس! نامه هایی به هیچکس! به همایی که از جهنم تا کویر، بی ادعاتر از آب، در برابر آتشبار آفتاب، لحظه ای سایه اش را از سرم دریغ نکرد بی صدا بی ریا بی توقع. چهارشنبه 12 بهمنماه سال 1390. خدای گونه ای در تبعید. نزدیک شو، اگرچه وجودت ممنوع است! برای عضویت در خبرنامه این وبلاگ نام کاربری خود در سیستم بلاگ اسکای را وارد کنید. Powered by BlogSky.com. عناوین آخرین یادداشت ها. که بی تو شاعر خوبی نمی شوم خانم! بوی مرا این آب و صابون ها نخواهد برد. و جاده غربت و درد مسافر را نمی فهمد. دارد صدایت می زنم.

kaveer.blogsky.com

نامه هایی به هیچکس!

http://www.kaveer.blogsky.com/1390/07

نامه هایی به هیچکس! نامه هایی به هیچکس! به همایی که از جهنم تا کویر، بی ادعاتر از آب، در برابر آتشبار آفتاب، لحظه ای سایه اش را از سرم دریغ نکرد بی صدا بی ریا بی توقع. یکشنبه 17 مهرماه سال 1390. با لحن جنون بخوان برای هر 3 فرشته. از دوست عزیزم هومن شریفی. با لحن جنون بخوان لحن از دست ندادن، از سر نداشتن چیزی که ارزش از دست دادن داشته باشد. الف: راه بیا لعنتی .راه بیا . خوابت ببره میمیری. ف: نه اونقدر ها هم سرد نیست. ف: من نمیخوام اون روی دنیا رو ببینم میفهمی؟ الف: لباساتو در بیار لخت شو. ف: تو چه مر گته؟