pialor.blogspot.com

mresmaili.blogspot.com

Akse Ghab: My Friends

http://mresmaili.blogspot.com/2009/02/my-friends.html

۲۰ بهمن ۱۳۸۷ ه‍.ش. Salam,bebakhshid ke man font farsi nadaram va nemitoonam ba zaban farsi benevisam,kheili khoshhalam ke az in tarigh mitoonam karhaye zibaye shoma va baghiye doostan ra bebinam.be nazare man roohiye neveshtary shoma az axatoon ghashangtar ast,va shayad oona ham bahoone khoobi bashe vase behtar dark kardan ax. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). اینجا هم دلیلی است برای آشنایی بیشتر. و جایی برای همگرایی. و بهانه ای برای دوستی های اتفاقی! سلام ،سلام بر تو که میشناسمت ولی هرگز ندیدمت.

mresmaili.blogspot.com

Akse Ghab: Untitled

http://mresmaili.blogspot.com/2009/01/untitled.html

۲۴ دی ۱۳۸۷ ه‍.ش. تو كيستي، كه. تو كيستي، كه من اينگونه بي تو بي تابم؟ شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم. تو چيستي، كه من از موج هر تبسم تو. بسان قايق، سرگشته، روي گردابم! تو در كدام سحر، بر كدام اسب سپيد؟ تو را كدام خدا؟ تو از كدام جهان؟ تو در كدام كرانه، تو از كدام صدف؟ تو در كدام چمن، همره كدام نسيم؟ تو از كدام سبو؟ من از كجا سر راه تو آمدم ناگاه! چه كرد با دل من آن نگاه شيرين، آه! مدام پيش نگاهي، مدام پيش نگاه! كدام نشاه دويده است از تو در تن من؟ كه ذره هاي وجودم تو را كه مي بينند،. به رقص مي آيند،.

mresmaili.blogspot.com

Akse Ghab: Mazichal

http://mresmaili.blogspot.com/2009/01/mazichal.html

۲۶ دی ۱۳۸۷ ه‍.ش. وانت سفید بی رمق جاده خاکی رو به زحمت بالا می رفت و پشت سرش مهی از گرد و خاک ایجاد می کرد، جاده که لای درختا گم شد ما رو هم به میون درختا فرو برد تا در بازی گرگم به هوای نور و سایه ها ما هم نوخودی باشیم و فقط به تعقیب اونا دلخوش! خیره به حصارهای چوبی کنار جاده و محو زیبایی میشم که تو شهر، حتی توی پارک ها هم نمیشه دید. ولی ما اومده بودیم که بالا بریم تا جایی که از ابرها هم برتر بشیم و بجای خاک بر آسمان بایستیم! خوب عکسیست حس بالا رفتن رومیشه درونش پیداکرد و یه جوری همراهت کنه لطفت همیشگی.

mresmaili.blogspot.com

Akse Ghab: February 2009

http://mresmaili.blogspot.com/2009_02_01_archive.html

۲۲ بهمن ۱۳۸۷ ه‍.ش. چرا نمی توان زیبایی ها را به قدر کمالی که چشمان درک می کنند ثبت کرد؟ چرا زیبایی ها همیشه بزرگتر از کادرهایی است که بسته می شود؟ هر کادر و ترکیبی که می بندی هنوز جایی برای المانی کم دارد؟ دیاف، فوکال و . . هیچکدام نمی توانند کاری کنند که تو آن زیباییها را بر روی سنسور بگنجانی، دور که می شوی دیگر آن جلوه برای تو نیست و زیبایی دیگری بر تو نمایان می شود و چون نزدیک گردی غرق در زیبایی می شوی و چشم و دوربین نمی تواند از درون زیبایی ها را ببینند و ثبت کنند! ۲۰ بهمن ۱۳۸۷ ه‍.ش.

mresmaili.blogspot.com

Akse Ghab: Under Clouds

http://mresmaili.blogspot.com/2009/02/under-clouds.html

۲۲ بهمن ۱۳۸۷ ه‍.ش. چرا نمی توان زیبایی ها را به قدر کمالی که چشمان درک می کنند ثبت کرد؟ چرا زیبایی ها همیشه بزرگتر از کادرهایی است که بسته می شود؟ هر کادر و ترکیبی که می بندی هنوز جایی برای المانی کم دارد؟ دیاف، فوکال و . . هیچکدام نمی توانند کاری کنند که تو آن زیباییها را بر روی سنسور بگنجانی، دور که می شوی دیگر آن جلوه برای تو نیست و زیبایی دیگری بر تو نمایان می شود و چون نزدیک گردی غرق در زیبایی می شوی و چشم و دوربین نمی تواند از درون زیبایی ها را ببینند و ثبت کنند! محمد رضا عزیز سلام. خوش گذشت ؟

mresmaili.blogspot.com

Akse Ghab: December 2008

http://mresmaili.blogspot.com/2008_12_01_archive.html

۲۴ آذر ۱۳۸۷ ه‍.ش. ۲۰ آذر ۱۳۸۷ ه‍.ش. در رویایی زیبا چشم بر هم نهادم، رویای دریا، دریایی در سال ها دور، سال هایی که شاید نه من بود و نه تو، و نه هیچ انسانی! جاده زیر چرخ ها بسان عمر طی می شود و ما پیش و پیشتر می رویم، از جاده اصلی به سمت کویر شهداد خارج می شویم، جاده کوه ها را می شکافد و از میان آنها پیش می رود، تصور اینکه این جاده در دقایقی بعد به کویری گرم منتهی می شود سخت است، کنار جاده رودخانه و درخت های سر سبزی است. ۱۵ آذر ۱۳۸۷ ه‍.ش. 1567; پس با خودم قرار گذاشتم که تو زندگی گاهی هم به پشت سرم نگاه کنم...

mresmaili.blogspot.com

Akse Ghab: November 2008

http://mresmaili.blogspot.com/2008_11_01_archive.html

۲۶ آبان ۱۳۸۷ ه‍.ش. صبح خیلی زود وقت حرکت بود، توی جاده که رفتن شرطه و ماندن غفلت داشتن یک همراه و هم پای خوب فرصتیه که باید بدست آورد، اون روز این فرصت با من بود. طلوع خورشید رو تو جاده هراز دیدیم، فرعی پلور رو که پیچیدیم زیبایی ها کم کم نمایان شد. بوی پشگل گوسفنداشون از اون همه گرد و خاکی که از حرکت ماشین ها بلند می شد بازهم به مشام می رسید. اونطرف زنانی داشتن در سایه پارچه ای شیر می دوشیدند. و چوپانی خسته از گرگم به هوا بازی با گوسفندان در پی اونا در حرکت بود. کاش می شد دیگران جبران کنند کارهای زشت ما ...

mresmaili.blogspot.com

Akse Ghab: January 2009

http://mresmaili.blogspot.com/2009_01_01_archive.html

۲۶ دی ۱۳۸۷ ه‍.ش. وانت سفید بی رمق جاده خاکی رو به زحمت بالا می رفت و پشت سرش مهی از گرد و خاک ایجاد می کرد، جاده که لای درختا گم شد ما رو هم به میون درختا فرو برد تا در بازی گرگم به هوای نور و سایه ها ما هم نوخودی باشیم و فقط به تعقیب اونا دلخوش! خیره به حصارهای چوبی کنار جاده و محو زیبایی میشم که تو شهر، حتی توی پارک ها هم نمیشه دید. ولی ما اومده بودیم که بالا بریم تا جایی که از ابرها هم برتر بشیم و بجای خاک بر آسمان بایستیم! ۲۴ دی ۱۳۸۷ ه‍.ش. پست‌های قدیمی‌تر. اشتراک در: پست‌ها (Atom). سلام ،سلام ...

mresmaili.blogspot.com

Akse Ghab: Secret Garden

http://mresmaili.blogspot.com/2009/01/secret-garden.html

۲۶ دی ۱۳۸۷ ه‍.ش. سلام رضا جان راستش به شما و علی که آنجا بودید و من نبودم حسودیم میشه . جایی که میشه مدتی هر چند کوتاه خودترو فراموش کنی و بیرون بیای از این جسم خاکی نگاهی بندازی به این طرفها و بگی من چه حقیرم و در عین حقارت به بزرگی و محبت خدا به خودت پی ببری . همیشه شاد و شاد باشی. عکست بسیار زیباست. منظوری داشتی از اینکه در رو چسبوندی گوشه کادر و به نظر من به دو قسمت تقسیم کردی عکستو ؟ هر چی فکر کردم یادم نیومد کجا بود این کلبه ! شور زمین ؟ کک نشین یا سردو ؟ انشالله یه بار با هم. و جایی برای همگرایی.