mancaddyhastam.blogsky.com
یادداشت های خط خطی
http://www.mancaddyhastam.blogsky.com/page/3
یادداشت های خط خطی. ناگفته هایی که ناگفته ماندند. برای آن مخاطب ناشناخته. نمی دانم چه می خواهم بگویم. زبانم در دهان باز بسته ست. در تنگ قفس باز است و افسوس. که بال مرغ آوازم شکسته ست. نمی دانم چه می خواهم بگویم. غمی در استخوانم می گدازد. گهی می سوزدم گه می نوازد. پریشان سایه ای آشفته آهنگ. ز مغزم می تراود گیج و گمراه. چو روح خوابگردی مات و مدهوش. که بی سامان به ره افتد شبانگاه. درون سینه ام دردی است خونبار. که هم چون گریه می گیرد گلویم. غمی آشفته دردی گریه آلود. نمی دانم چه می خواهم بگویم. از ما که گذشت.
mancaddyhastam.blogsky.com
در راستای سلسله له شدگی ها - یادداشت های خط خطی
http://www.mancaddyhastam.blogsky.com/1390/04/12/post-59
یادداشت های خط خطی. در راستای سلسله له شدگی ها. دوشنبه قرار است تا آن سر شهر بکشانندم تا بهانه ای مستند بیابند و بتوانند رو در رو اعتماد به نفسم را له کنند. خدایا من دیگر بیشتر از این توان له شدن ندارم. معافم بدار. خواهش می کنم. خواهش می کنم. خواهش می کنم. به سوی تو پر می کشد. لیلای من کجا می بری؟ از ما که گذشت. پاییزی که باز هم آمد. از توافق های مخرب و مجیزگویی های ویرانگر. میترسم گوشتش سویا باشه! خبر به دورترین نقطهی جهان برسد. قصه ی گل و تگرگه. قدر بدانیم فرصت با هم بودن را. در راستای سلسله له شدگی ها.
mancaddyhastam.blogsky.com
بغضم امان نداد و... - یادداشت های خط خطی
http://www.mancaddyhastam.blogsky.com/1390/02/03/post-51
یادداشت های خط خطی. بغضم امان نداد و. آواز عاشقانهی ما در گلو شکست. حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست. دیگر دلم هوای سرودن نمیکند. تنها بهانهی دل ما در گلو شکست. سربسته ماند بغض گره خورده در دلم. آن گریههای عقده گشا در گلو شکست. ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد. ای وای، های های عزا در گلو شکست. آن روزهای خوب که دیدیم، خواب بود. خوابم پرید و خاطرهها در گلو شکست. بادا مباد گشت و مبادا به باد رفت. آیا ز یاد رفت و چرا در گلو شکست. فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند. نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست. از ما که گذشت.
mancaddyhastam.blogsky.com
خواب خوش - یادداشت های خط خطی
http://www.mancaddyhastam.blogsky.com/1390/02/27/post-52
یادداشت های خط خطی. انگار کن که خوابی بیش نبود. بگذار و بگذر. به سوی تو پر می کشد. لیلای من کجا می بری؟ از ما که گذشت. پاییزی که باز هم آمد. از توافق های مخرب و مجیزگویی های ویرانگر. میترسم گوشتش سویا باشه! خبر به دورترین نقطهی جهان برسد. قصه ی گل و تگرگه. قدر بدانیم فرصت با هم بودن را. در راستای سلسله له شدگی ها. که روی نازنینت باز بینم. شاید بهترین شعری باشد که این روزها خوانده ام. بغضم امان نداد و. من هرگز خوب نخواهم شد. لیست کامل عناوین یادداشتها. رهابند (آدم های ساکت). حرف هایی برای نگفتن.
mancaddyhastam.blogsky.com
شاید بهترین شعری باشد که این روزها خوانده ام - یادداشت های خط خطی
http://www.mancaddyhastam.blogsky.com/1390/03/19/post-54
یادداشت های خط خطی. شاید بهترین شعری باشد که این روزها خوانده ام. دلم تهی شده از عشق، چاره یعنی مرگ. علاج زخم دل پاره پاره یعنی مرگ. مرا امید به پیدایش سحر ندهید. که انتهای شبی بی ستاره یعنی مرگ. به گوش من که سحرگه به مرگ محکومم. طنین بانگ اذان از مناره یعنی مرگ. سرم به روی تنم مدتی است سنگین است. سری بزرگ و تنی بی قواره، یعنی مرگ. ورق ز هرچه زدم آیه ی عذاب آمد. پیام روشن این استخاره یعنی مرگ. ز چشم های تو تکلیف را طلب کردم. به هم زدی، به زبان اشاره یعنی مرگ. به سوی تو پر می کشد. لیلای من کجا می بری؟
mancaddyhastam.blogsky.com
که روی نازنینت باز بینم - یادداشت های خط خطی
http://www.mancaddyhastam.blogsky.com/1390/04/10/post-58
یادداشت های خط خطی. که روی نازنینت باز بینم. دو گروه از آدم ها، ته دل تحسینت می کنند: دوستانت و دشمنانت. چه فرقی می کند من از کدام دسته باشم؟ به سوی تو پر می کشد. لیلای من کجا می بری؟ از ما که گذشت. پاییزی که باز هم آمد. از توافق های مخرب و مجیزگویی های ویرانگر. میترسم گوشتش سویا باشه! خبر به دورترین نقطهی جهان برسد. قصه ی گل و تگرگه. قدر بدانیم فرصت با هم بودن را. در راستای سلسله له شدگی ها. که روی نازنینت باز بینم. شاید بهترین شعری باشد که این روزها خوانده ام. بغضم امان نداد و. من هرگز خوب نخواهم شد.
mancaddyhastam.blogsky.com
حکایت این روزهایم - یادداشت های خط خطی
http://www.mancaddyhastam.blogsky.com/1390/08/04/post-73
یادداشت های خط خطی. روزهای پرنشیب بی فراز. پ ن: هنوز چند نقطه ی امید برایم مانده است که گاه گاهی امیدوارم می کنند به فرازهای هرچند کوچک و زودگذر. به سوی تو پر می کشد. لیلای من کجا می بری؟ از ما که گذشت. پاییزی که باز هم آمد. از توافق های مخرب و مجیزگویی های ویرانگر. میترسم گوشتش سویا باشه! خبر به دورترین نقطهی جهان برسد. قصه ی گل و تگرگه. قدر بدانیم فرصت با هم بودن را. در راستای سلسله له شدگی ها. که روی نازنینت باز بینم. شاید بهترین شعری باشد که این روزها خوانده ام. بغضم امان نداد و. من هرگز خوب نخواهم شد.
mancaddyhastam.blogsky.com
دوست - یادداشت های خط خطی
http://www.mancaddyhastam.blogsky.com/1390/04/22/post-61
یادداشت های خط خطی. همین که شنید تب کرده ام، آمد دنبالم تا مرا ببرد به خانه ی خودش. گاهی مهربانی یک دوست می ارزد به تمام رنج هایی که این همه مدت آزارت می داده اند. به سوی تو پر می کشد. لیلای من کجا می بری؟ از ما که گذشت. پاییزی که باز هم آمد. از توافق های مخرب و مجیزگویی های ویرانگر. میترسم گوشتش سویا باشه! خبر به دورترین نقطهی جهان برسد. قصه ی گل و تگرگه. قدر بدانیم فرصت با هم بودن را. در راستای سلسله له شدگی ها. که روی نازنینت باز بینم. شاید بهترین شعری باشد که این روزها خوانده ام. بغضم امان نداد و.