hooshangchalangi.blogfa.com
هوشنگ چالنگی
http://www.hooshangchalangi.blogfa.com/8712.aspx
نیمچهردرد بر ارابه که بود و. وبه نیمسال تا ببیندت. به مویه به سطح آمدی. در چشم بیقرار و مام پرسهگرد. رابطه موجود بود و. بهرام مرا دریافته بود. موجود شیر در پرده بود. زن طلایی ی در صخره. این بود که به هم میرسیدیم بیسخن. خورشید طعم میوههای قدیم. که گریه ازیاد نرود. که گفته بودی . دست به زیر چانه. تکیه بر دریچه در حرکت. به کوپه برگردی وببینی شب شده است. عمر زوال از تو. نوشته شده در یکشنبه یازدهم اسفند ۱۳۸۷ساعت 10:4 توسط هوشنگ چالنگی. زنبوری کور که در خونم به رنگ سبز تهدیدش میکنم. با من گوش میدهد.
hooshangchalangi.blogfa.com
هوشنگ چالنگی - زنگوله تنبل
http://www.hooshangchalangi.blogfa.com/post-12.aspx
هوشنگ چالنگی/ ناما جعفری(عکس مریم آموسا). را اینجا به خوان برسانید. با قلبي ديگر بيا/ اي پشيمان / اي پشيمان / تا زخم هايم را به تو باز نمايم. من كه اينك / از شيارهاي تازيانه قوم تو / پيراهني كبود به تن دارم . اما من دورم دور / و مي توانم در اين يال ها بخزم / و مرگ را تحقير كنم. نوشته شده در پنجشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۸۸ساعت 16:13 توسط هوشنگ چالنگی. زنبوری کور که در خونم به رنگ سبز تهدیدش میکنم. با من گوش میدهد. صدای باد را که در پیراهن گورزا میپیچد. در باران رهایم میکند تا یالهایم را ببویم.
hooshangchalangi.blogfa.com
هوشنگ چالنگی
http://www.hooshangchalangi.blogfa.com/8708.aspx
در گوش ها و جامهدانی کهنه. من پ ر خواهم بود. از چشمهای خواب آلود. ماه را با خود دشمن کنم. با درختی که خوابها ديد و کسش تعبير نکرد. به دريايی که ساعتی از شب. در گوشها و جامهدانی کهنه. نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم آبان ۱۳۸۷ساعت 16:44 توسط هوشنگ چالنگی. زنبوری کور که در خونم به رنگ سبز تهدیدش میکنم. با من گوش میدهد. صدای باد را که در پیراهن گورزا میپیچد. در باران رهایم میکند تا یالهایم را ببویم. نشریه الکترونیکی سه پنج. صدای مستقل ادبیات ایران.
hooshangchalangi.blogfa.com
هوشنگ چالنگی
http://www.hooshangchalangi.blogfa.com/8904.aspx
نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۸۹ساعت 9:27 توسط هوشنگ چالنگی. زنبوری کور که در خونم به رنگ سبز تهدیدش میکنم. با من گوش میدهد. صدای باد را که در پیراهن گورزا میپیچد. در باران رهایم میکند تا یالهایم را ببویم. نشریه الکترونیکی سه پنج. صدای مستقل ادبیات ایران.
hooshangchalangi.blogfa.com
هوشنگ چالنگی - ای آبروی اندوه من
http://www.hooshangchalangi.blogfa.com/post-5.aspx
ای آبروی اندوه من. خاموش ترين زبانها را در کار دارم. با پرنده ای در ترک خويش. که هجاها را بياد نمیآورد. از بهار چيزی به منقار ندارم. از شرم منتظران به کجا بگريزم. در تمامی سردابه های جهان. زنی که نام مرا به تلاوت نشسته است. ای آبروی اندوه من. از ابر ها بيبن. که بر چشم پرنده ئی-. بر کدامين رود بار می راندم. با مردی که در کنار من. مه صبحگاهی را پارو می کرد. به کدامين تفرج می رفتم. با لبخنده ای از مادر. که به همراه می بردم. اينک شيهه اسب است که شب چره را مرصع می کند. که مرا به فرود آمدن علامتی می دهد.
hooshangchalangi.blogfa.com
هوشنگ چالنگی - بره پرهیاهوی زنگوله تنبل/مروری بر اشعار هوشنگ چالنگی ....
http://www.hooshangchalangi.blogfa.com/post-7.aspx
بره پرهیاهوی زنگوله تنبل/مروری بر اشعار هوشنگ چالنگی . سوبژکتیو بودن و کلینگری در شعر فارسی تا قبل از نیما موضوعی است شناخته شده که صاحبنظران بسیاری بدان پرداختهاند. این نوع نگاه که دلایل جامعهشناختی مختص به خود را دارد، با ظهور پدیدهای به نام. و رهآوردی با نام. رفته رفته و به مرور تغییری در زاویه دید شاعران ایجاد کرده و با همه مقاومت و جبههگیریای که از سوی کهنگرایان بروز داده شد، خبر از یک تحول شگرف میداد و منادی خبر میداد که. نیما، زندگانی و آثار/ دکتر جنتی عطایی). این نوع نگاه که با یک تغییر ژرف در زا...
hooshangchalangi.blogfa.com
هوشنگ چالنگی - اکنون دیگر
http://www.hooshangchalangi.blogfa.com/post-14.aspx
اکنون دیگر بیرقی برآبم. چشم می بندم و با گردنم. رعشه هایم را هنجار می کنم. آیا روح به علف رسیده ست. س برگردم و ببینم. که میان گوش های باد ایستاده ام. تا این ماهی بغلتد و. پلک های من ذوب شوند. آه من می دانم. فرو رفتن یال های من در سنگ. آیندگان را دیوانه خواهد کرد. و از ریشه ی این یال های تاریک. روزی دوست فرود می آید و. تسلیت دوست را می پذیرد. اکنون چشم ببندم و کشف کنم. ستاره یی را که اندوهگینم می کند. نوشته شده در سه شنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 18:50 توسط هوشنگ چالنگی. با من گوش میدهد.
hooshangchalangi.blogfa.com
هوشنگ چالنگی - Persephone
http://www.hooshangchalangi.blogfa.com/post-11.aspx
نیمچهردرد بر ارابه که بود و. وبه نیمسال تا ببیندت. به مویه به سطح آمدی. در چشم بیقرار و مام پرسهگرد. رابطه موجود بود و. بهرام مرا دریافته بود. موجود شیر در پرده بود. زن طلایی ی در صخره. این بود که به هم میرسیدیم بیسخن. خورشید طعم میوههای قدیم. که گریه ازیاد نرود. که گفته بودی . دست به زیر چانه. تکیه بر دریچه در حرکت. به کوپه برگردی وببینی شب شده است. عمر زوال از تو. نوشته شده در یکشنبه یازدهم اسفند ۱۳۸۷ساعت 10:4 توسط هوشنگ چالنگی. زنبوری کور که در خونم به رنگ سبز تهدیدش میکنم. با من گوش میدهد.
hooshangchalangi.blogfa.com
هوشنگ چالنگی
http://www.hooshangchalangi.blogfa.com/8703.aspx
بره پرهیاهوی زنگوله تنبل/مروری بر اشعار هوشنگ چالنگی . سوبژکتیو بودن و کلینگری در شعر فارسی تا قبل از نیما موضوعی است شناخته شده که صاحبنظران بسیاری بدان پرداختهاند. این نوع نگاه که دلایل جامعهشناختی مختص به خود را دارد، با ظهور پدیدهای به نام. و رهآوردی با نام. رفته رفته و به مرور تغییری در زاویه دید شاعران ایجاد کرده و با همه مقاومت و جبههگیریای که از سوی کهنگرایان بروز داده شد، خبر از یک تحول شگرف میداد و منادی خبر میداد که. نیما، زندگانی و آثار/ دکتر جنتی عطایی). این نوع نگاه که با یک تغییر ژرف در زا...
SOCIAL ENGAGEMENT