rahaaaomidvar.blogsky.com
نقطه؛ ویرگول...نقطه؛ ویرگول... - یادداشت های گاه و بیگاهانه
http://rahaaaomidvar.blogsky.com/
نقطه؛ ویرگول... - یادداشت های گاه و بیگاهانه
http://rahaaaomidvar.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
0.5 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
11
SSL
EXTERNAL LINKS
1
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
0.459 sec
SCORE
6.2
نقطه؛ ویرگول... | rahaaaomidvar.blogsky.com Reviews
https://rahaaaomidvar.blogsky.com
نقطه؛ ویرگول... - یادداشت های گاه و بیگاهانه
rahaaaomidvar.blogsky.com
من آمده ام، وای وای ! - نقطه؛ ویرگول...
http://www.rahaaaomidvar.blogsky.com/1394/04/10/post-1/من-آمده-ام،-وای-وای-
یادداشت های گاه و بیگاهانه. من آمده ام، وای وای! چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 14:27. بار اولی که اولین یادداشت را می نوشتم خوب یادم هست. اون روزا وبلاگ نویسی خیلی مد و مرسوم نبود و برای خودش کار باکلاسی به حساب می یومد! اون روزا در دوره ای آموزشی شرکت می کردم که وابسته به یک موسسه معروف بود و هم شاگردی ها همه یا وبلاگ داشتن یا قرار بود وبلاگ دار بشن! منم وبلاگ دار شدم همین جوری الکی و الکی. حالا بار سوم هست که دارم اولین یادداشت رو می نویسم. این خونه برای من خونه بشو بشه یا نه ، نمی دونم. نوشته شده توسط رها.
دنیای کوچک و خر ! - نقطه؛ ویرگول...
http://www.rahaaaomidvar.blogsky.com/1394/04/13/post-2/دنیای-کوچک-و-خر-
یادداشت های گاه و بیگاهانه. دنیای کوچک و خر! شنبه 13 تیر 1394 ساعت 11:09. دنیا کوچک است. بعله! و می گردد و می گردد و آدمهایی از گذشته را برای من رو می کند که پرتم کنند به خاطرات خوش و ناخوش. که عبورم دهند از تونل تاریک و بی انتهای زمان. دنیا کوچک است و اینترنت و ابزارهای ارتباطی هر چه بیشتر این دنیا را کوچک و کوچک تر کرده اند. و البته، دنیا محل گذر هم هست در عین کوچکی! نوشته شده توسط رها. برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com. ثبت نام کنید. ( راهنما. مشخصات مرا به خاطر بسپار.
نقطه؛ ویرگول...
http://www.rahaaaomidvar.blogsky.com/1394/04
یادداشت های گاه و بیگاهانه. روزهایی که می رود. دوشنبه 22 تیر 1394 ساعت 15:13. چه وضعیت شلیلی و خریه! دستم به نوشتن نمیره اینجا. اصلا به صورت کلی دستم به نوشتن نمیره. خاصیت بیش فعالی در شبکه ای اجتماعی مثل اینستاگرام شاید باشه که منو کرده یه آدم تصویری و مدام دارم زندگی رو از قاب اینستاگرام می بینم و برای تصویرهای زندگیم کپشن های خفن می نویسم! بدم نمیاد از این روال! کار و بار زیاد شده این روزا. خسته شدم حسابی و گاهی هوس می کنم دو تا دستم رو از فرط خستگی بکنم بندازم بره! نوشته شده توسط رها. سخت مثل شب امتح...
آرشیو مطالب وبلاگ - نقطه؛ ویرگول...
http://www.rahaaaomidvar.blogsky.com/posts
یادداشت های گاه و بیگاهانه. دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 10:19). نگاهی که به بخشنده ترین دستها مانده است. دوشنبه 30 فروردین 1395 09:18). مدت هاست که ننوشته ام، که کم کاری کرده ام، که خودم را غرق کرده ام و دل خوش به عکس نوشته های اینستاگرامی و اینکه مثلا حس ها و نگفته ها را آنجا می نویسم. و ا لبته خودم هم می دانم که این نوشتن ها کجا و آن نوشتن ها کجا. خب روزگار است دیگر! امروز اما حس خوبی دارم. از مولود امروز دلم خوش است. از اینکه صبح اول صبحی کلی برایش. سهشنبه 26 آبان 1394 10:04). داری نشانه ها را نشانم میدهی؟
روزهایی که می رود - نقطه؛ ویرگول...
http://www.rahaaaomidvar.blogsky.com/1394/04/22/post-4
یادداشت های گاه و بیگاهانه. روزهایی که می رود. دوشنبه 22 تیر 1394 ساعت 15:13. چه وضعیت شلیلی و خریه! دستم به نوشتن نمیره اینجا. اصلا به صورت کلی دستم به نوشتن نمیره. خاصیت بیش فعالی در شبکه ای اجتماعی مثل اینستاگرام شاید باشه که منو کرده یه آدم تصویری و مدام دارم زندگی رو از قاب اینستاگرام می بینم و برای تصویرهای زندگیم کپشن های خفن می نویسم! بدم نمیاد از این روال! کار و بار زیاد شده این روزا. خسته شدم حسابی و گاهی هوس می کنم دو تا دستم رو از فرط خستگی بکنم بندازم بره! نوشته شده توسط رها.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
11
"رهااا در قفس"
خدایادر انجماد نگاه های سرد این مردم.دلم برای جهنمت تنگ شده. آن شب یک شب پرستاره نبود. یک شب زیبای بهاری نبود. یک شب آرام و مهتابی نبود. یک شب با هوای مطبوع و دل انگیز پاییزی نبود. فقط یک شب بود. یک شب سرد که" او" هم بود. او" تنها " عشق" من بود. نوشته شده در جمعه ۱۲ اسفند۱۳۹۰ساعت 16:0 توسط SHabnaM. باران باشد تو باشی. و یک خیابان بی انتها. آنگاه به دنیا میگویم. نوشته شده در سه شنبه ۹ اسفند۱۳۹۰ساعت 22:52 توسط SHabnaM. نوشته شده در سه شنبه ۹ اسفند۱۳۹۰ساعت 22:38 توسط SHabnaM. نگاهش به يه دختر ناز خوشگل ميفته.
Rahaaaai
نمي شود كه تو باشي. درست همين طور كه هستي. و من هزار بار خوبتر از اين باشم. و باز هزار بار عاشق تو نباشم. مشكل اين است كه از همه روياهاي خوش آغاز دور مي شويم و اين دور شدن به معناي قبول سلطه ي بي رحمانه زمان است . بر سر قول و قرارهاي نخستين نماندن ، باور پيرشدگي روح است و خواجگي عاطفه . Template by : Mr.Mustache. کد لوگو و بنر.
تو رفتی اما بی من
تو رفتی اما بی من. تقدیم به دست سردت که دست گرم منو رها کرد. وقتی نیست نباید اشک بریزی. باید بگذاری بغض ها روی هم جمع شوند و جمع شوند .تا کوه شوند ، تا سخت شوند ،. همین ها تو را میسازد.سنگت می کند درست مثل خودش! باید یادت باشد حالا که نیست. اشکهایت را ندهی هرکسی پاک کند .میدانی؟ آخر هرکسی لیاقت تو و اشکهایت را ندارد. نوشته شده در شنبه ۱۳۹۰/۰۵/۲۲ساعت15:50توسط رها. روزه هنگام سوال است و دعا / پر زدن با بال همت تا خدا. شهر یکرنگی و بی آلایشی / ماه تقصیر و گنه فرسایشی. سلام به دوستای خودم. تنها دوست خاصم بود.
كجابرم كه نباشي
1-اگه موافقید بهم بگید لینکتو کنم. 2- نظر خصوصی نذارید ، اگه ضروری باشه فقط جواب میدم . 3- از توهین و.استفاده میکنه چون به شدت بهم برمیخوره. سه شنبه بیست و ششم شهریور ۱۳۹۲ 21:57 رها. بعضى اتفاق هاى خوب. اونقدر دیر مى افتن. كه باید رو به آسمون كرد. و گفت : وقتش گذشت. دوشنبه شانزدهم دی ۱۳۹۲ 18:59 رها. ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ. ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤﺾ ﺍﺳﺖ! ﺩﻟﺶ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ . ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻫﻢ به ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ. ﻭ ﻓﻘﻂ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ! یکشنبه هفدهم آذر ۱۳۹۲ 11:25 رها. כلم نمے روכ بہ نوشتن! ایט بار نخوانכه مرا بفضم(!
غروب دلی که بینهایت عاشقته
غروب دلی که بینهایت عاشقته. سلام به دوستای گل دیروز وامروز. امیدوارم خوشتون بیاد واینم بگم. گاهی مطالب از خودمه. از دوستای گلی که کامنت میذارن. جواب کامنتای دوستای گل رو. نوشته شده در پنجشنبه هفدهم اسفند 1391ساعت 6:58 PM. یه پست واسه خنده. تا این قدر کارتونی؟ نخند توهم پیر میشی ۱ روز. نوشته شده در پنجشنبه نهم خرداد 1392ساعت 10:17 AM. برای همون که همه دنیامه. اگر بدانی جایگاهت کجاست. اگر بدانی چقدر دوست دارم. درد مرا درمان میکنی. تو بی نظیری برایم. حرف دلم به تو همین است. قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم.
نقطه؛ ویرگول...
یادداشت های گاه و بیگاهانه. پراکنده و هویجوری نوشت. سهشنبه 27 مرداد 1394 ساعت 15:41. هنوز خسته ام، خستگی ماموریت فشرده هفته پیش که شنبه این هفته هم ادامه داشت، هنوز توی تنم هست. از صبح انگار بگی، نگی سرما هم خورده ام. شبیه وقت هایی شده ام که مثلا توی آذر یا دی هستیم و ته گلویم می سوزد و دلم خواب می خواهد. شبیه وقت هایی شده ام که دوست دارم شیر گرم و عسل بخورم و دم نوش نعنا و قرص سرماخوردگی بندازم بالا و لم بدم روی کاناپه و پتوی مسافرتی نارنجی - زرد ام را بکشم تا خرخره بالا و بخوابم . نوشته شده توسط رها.
RAHA
از وقتی فهمیده ام میان مردمی به هر کس می رسم سلام می کنم.رهااا. نمیدونم از چی و از کجا بنویسم. چن وقتی نبودم و شاید نخواستم باشم.دور شدم از ادمای مجازی و دنیای خیالیم ک شاید خوب شم شاید برگردم شاید فراموش کنم. بی ترس از نگاه خصمانه ی دیگران. اینجا قضاوت نمیشم بازخواست نمیشم متهم نمیشم. دلم براتون تنگ شده. بعد چن ماه من اومدم. تاریخ جمعه شانزدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 12:55 نویسنده رها. دردم میاد ازاین همه بی کسییییییییییییی! دختره با دوس پسرش تنها میرن خونه. پسره میگه دوسم داری؟ پسره میگه بهم ثابت کن. کنآر هم بگ...
رهــــــا
وسعت تاریکی شب های من حتی دامنگیر روزهایم هم شد. می روم خسته و افسرده و زار. سوی منزلگه ويرانه خويش. به خدا می برم از شهر شما. دل شوريده و ديوانه خويش. می برم،تا که در آن نقطه دور. شستشويش دهم از رنگ گناه. شستشويش دهم از لکه عشق. زين همه خواهش بيجا و تباه. می برم تا زتو دورش سازم. زتو، ای جلوه اميد محال. می برم زنده بگورش سازم. تا از اين پس نکند ياد وصال. ناله می لرزد، می رقصد اشک. آه، بگذار که بگريزم من. از تو، ای چشمه جوشان گناه. شايد آن به که بپرهيزم من. بخدا غنچه شادی بودم. دست عشق آمد و از شاخم چيد.
هزاران زن مثل من
هزاران زن مثل من. تا چند سال پیش حتی به خودکشی فکر هم نمی کرد.از نظرش آدمهایی که خودکشی می کردند موجودات مفلوک و بی عرضه ای بودند که تحمل تغییر یا پذیزش واقعیات و مشکلاتشان را نداشتند.اصلا خیلی به آنها فکر نمی کرد. پارسال به این نتیجه رسید که خودکشی بدترین راه حل و البته آخرین راه حل برای پایان دادن به مشکلات مسخره و حل نشدنی زندگی است. دیروز از توی خرت و پرتهای توی کشوی کابینت چند تا قرص برنج پیدا کرد. امروز صبح به این نتیجه رسید که دیگر تحمل این همه تنهایی و مشکلات احمقانه و تمام نشدنی را ندارد. ولی آن...
رهاآباد
من چون آن کودکی هستم که فقط یک را در اختیار دارد و حال می خواهد صدبار بگوید یک تا به صد رسیده باشد. و یا یک بار بگوید یک و در پی نود و نه نفر دیگر باشد که می گویند یک. نتیجه باز هم صد است. جمع کردن و پیاپی شمردن را شاید بعدها یاد بگیریم. - ابن مشغله نادر ابراهیمی. به فکر افتاده ام کتابخانه ی اشتراکی درست کنیم با جمعی از رفقا در آینده ی نزدیک. البته مکان زندگی پایدارتری می طلبد نسبت به وضعیت فعلی ام. ایده (که چیز عجیب و جدیدی هم نیست). کلا قرار نیست زیادی سخت بگیریم. فقط سیستماتیک کردنش کمک می کند به ...
Home: Rahaab Textiles
Website will launch in. This website is currently unavailable due to maintenance. Please visit again later. If you have any inquiries forward to the site admin. Please subscribe with our Newsletter. Your email added successfully!
