kooroshkeshmiri.blogfa.com
تشنگان غزل
http://kooroshkeshmiri.blogfa.com/9201.aspx
غزل ها، غزل واره ها، شعرهاي من و شاعران پارسي زبان. در قنوت نگاه معصومت رنگی از انتظار چشم منست. و به محراب چشم غمگینت مردمی بیقرار چشم منست. رو برو می شویم و می گیرد طعمی از بوسه, باز لبهامان. و نگاهت میان چشمانم , مظهر اقتدار چشم منست. زود طی می شود زمان با تو فرصتی باز می رود از دست. با سکوتی به عمق یک حسرت, قطره اشکی کنار چشم منست. برخلاف همیشه کوچه مان از عبور پیاده ها خالیست. و تو در انتهای آن, تنها سایه ات سنگسار چشم منست. در هوای تو با قناریها , باد و باران ترانه می خوانند. غزل معاصر، فرهاد صفریان.
kooroshkeshmiri.blogfa.com
تشنگان غزل
http://kooroshkeshmiri.blogfa.com/post-38.aspx
غزل ها، غزل واره ها، شعرهاي من و شاعران پارسي زبان. السلام علیک یا ابا صالح ادرکنی:. تو خوب ترین خوب جهانی آقا. موعود همه منتظرانی آقا. والله نمی رویم از درگاهت. حتی اگر از خویش برانی آقا. دلم برات شده زود زود می آیی. گذشت می کنی و هرچه بود می آیی. دلم خوش است که "خورشید خوب "من روزی. طلوع کرده و یک صبح زود می آیی. به شهر سنگیمان آخرش اباصالح. چنان پیمبر قوم ثمود می آیی. نگاه آبی چشمان آسمان با توست. و تو به کوری چشم حسود می آیی. ز سد سخت غریبی عبور خواهی کرد. و در مسیر شهادت چو رود می آیی.
kooroshkeshmiri.blogfa.com
تشنگان غزل
http://kooroshkeshmiri.blogfa.com/post-37.aspx
غزل ها، غزل واره ها، شعرهاي من و شاعران پارسي زبان. تنها گذاشتی و به فردا سپردی ام. این رسم عشق نیست که با خود نبردی ام. آن شب صدا نبود , سکوتی پر از دریغ. ای کاش دیر تر به خدا می سپردی ام. باران نداد فرصت دیدار آینه. شلاق گون بس که بر آیینه خوردی ام. شب تا سپیده رفته و بیدار ماندمت. وقتی ستاره وار تو هم می شمردی ام. فرصت نبود تا به بغل می گرفتمت. فرصت نبود تا تو به خود می فشردی ام. نبض زمان موافق با من نمی زند. وقتی تو نیز رفتی و از یاد بردی ام. نوشته شده در ۹۲/۰۴/۱۸ساعت 0:46 توسط کوروش کشمیری.
kooroshkeshmiri.blogfa.com
تشنگان غزل
http://kooroshkeshmiri.blogfa.com/post-36.aspx
غزل ها، غزل واره ها، شعرهاي من و شاعران پارسي زبان. روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه! نیزه ها تا جگرش رفت، ولی قولش نه! این چه خورشید غریبی ست که با حال نزار،. پای نعش قمرش رفت، ولی قولش نه! آن که در آن دشت بلا،. به خزانی ثمرش رفت ، ولی قولش نه! شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار،. دست غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه! جان من برخی " آن مرد " که در شط فرات،. تیر در چشم ترش رفت، ولی قولش نه! هر طرف می نگری نام حسین است و حسین،. سرش رفت، ولی قولش نه! نوشته شده در ۹۲/۰۳/۲۳ساعت 10:57 توسط کوروش کشمیری.
kooroshkeshmiri.blogfa.com
تشنگان غزل
http://kooroshkeshmiri.blogfa.com/9204.aspx
غزل ها، غزل واره ها، شعرهاي من و شاعران پارسي زبان. السلام علیک یا ابا صالح ادرکنی:. تو خوب ترین خوب جهانی آقا. موعود همه منتظرانی آقا. والله نمی رویم از درگاهت. حتی اگر از خویش برانی آقا. دلم برات شده زود زود می آیی. گذشت می کنی و هرچه بود می آیی. دلم خوش است که "خورشید خوب "من روزی. طلوع کرده و یک صبح زود می آیی. به شهر سنگیمان آخرش اباصالح. چنان پیمبر قوم ثمود می آیی. نگاه آبی چشمان آسمان با توست. و تو به کوری چشم حسود می آیی. ز سد سخت غریبی عبور خواهی کرد. و در مسیر شهادت چو رود می آیی. عشق علیه السل...
kooroshkeshmiri.blogfa.com
تشنگان غزل
http://kooroshkeshmiri.blogfa.com/9203.aspx
غزل ها، غزل واره ها، شعرهاي من و شاعران پارسي زبان. روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه! نیزه ها تا جگرش رفت، ولی قولش نه! این چه خورشید غریبی ست که با حال نزار،. پای نعش قمرش رفت، ولی قولش نه! آن که در آن دشت بلا،. به خزانی ثمرش رفت ، ولی قولش نه! شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار،. دست غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه! جان من برخی " آن مرد " که در شط فرات،. تیر در چشم ترش رفت، ولی قولش نه! هر طرف می نگری نام حسین است و حسین،. سرش رفت، ولی قولش نه! نوشته شده در ۹۲/۰۳/۲۳ساعت 10:57 توسط کوروش کشمیری. گاهی دلم...
kooroshkeshmiri.blogfa.com
تشنگان غزل
http://kooroshkeshmiri.blogfa.com/post-39.aspx
غزل ها، غزل واره ها، شعرهاي من و شاعران پارسي زبان. بي تو مي گريد دو چشم غرق بارانم چو ابر. راز دريا را پس از اين خوب مي دانم چو ابر. تا ببيند عالمي يك جرعه از خورشيد را. روز و شب در آسمان عشق گريانم چو ابر. حسرت ديدار تو مانده به جان صخره ها. بس كه وصفت را به گوش كوه مي خوانم چو ابر. بازتاب بودنت را غرق امواجم چو نور. التهاب ديدنت پيچيده در جانم چو ابر. در كلاغ آباد ترس از مترسك رسم نيست. اين كلاغان را به يك تندر بترسانم چو ابر. در هواي لحظه هاي خيس و باراني من. مي چكد نام تو از مضمون ايمانم چو ابر.
kooroshkeshmiri.blogfa.com
تشنگان غزل
http://kooroshkeshmiri.blogfa.com/8510.aspx
غزل ها، غزل واره ها، شعرهاي من و شاعران پارسي زبان. اینروزها (بهتر بگویم این ماهها) آنقدر گرفتارم که نمی توانم مطالب جدید در وبلاگ بیاورم اما اشعار زیبایی را دارم جمع می کنم و بزودی مجددا وبلاگ نویسی را شروع خواهم کرد. نوشته شده در ۸۵/۱۰/۰۲ساعت 16:56 توسط کوروش کشمیری. در وبلاگم سعی دارم به جز اشعار خودم اشعاری را که زیبا به نظرم می رسند از کتابها , نشریات و وبلاگهای مختلف بیاورم که امیدوارم در این راه بتوانم موفق عمل کنم. فائق احمدی , هر نگاهت شعری را درمن سقط می کند. غزل معاصر، فرهاد صفریان.
kooroshkeshmiri.blogfa.com
تشنگان غزل
http://kooroshkeshmiri.blogfa.com/9009.aspx
غزل ها، غزل واره ها، شعرهاي من و شاعران پارسي زبان. سلام و عرض ادب و احترام به خوانندگان گرامی و عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن ماه محرم و نزدیک شدن عاشورای سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین :. می نشینم پشت میز خستۀ نا آشنا. نیم ساعت مانده اما تا قرارم با شما. چشم می دوزم به در شاید ترا وارد کند. لب فرو می بندم و آهسته می گویم بیا . صندلی رو به رو هم با کمی دلواپسی. می شمارد خاطرات قهوه ای خویش را. نیم ساعت هم گذشت و ناگهان سر می رسی. عطر قهوه سخت می پیچد درون این فضا. با نگاهی از عسل ز ل می زنم در چشم تو.
kooroshkeshmiri.blogfa.com
تشنگان غزل
http://kooroshkeshmiri.blogfa.com/9404.aspx
غزل ها، غزل واره ها، شعرهاي من و شاعران پارسي زبان. بي تو مي گريد دو چشم غرق بارانم چو ابر. راز دريا را پس از اين خوب مي دانم چو ابر. تا ببيند عالمي يك جرعه از خورشيد را. روز و شب در آسمان عشق گريانم چو ابر. حسرت ديدار تو مانده به جان صخره ها. بس كه وصفت را به گوش كوه مي خوانم چو ابر. بازتاب بودنت را غرق امواجم چو نور. التهاب ديدنت پيچيده در جانم چو ابر. در كلاغ آباد ترس از مترسك رسم نيست. اين كلاغان را به يك تندر بترسانم چو ابر. در هواي لحظه هاي خيس و باراني من. مي چكد نام تو از مضمون ايمانم چو ابر.