delambarattangeaziz.blogfa.com
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را
http://www.delambarattangeaziz.blogfa.com/8802.aspx
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را. درويشي به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده ميشود . پس از اندك زماني داد شيطان در مي آيد و رو به فرشتگان مي كند و مي گويد : جاسوس مي فرستيد به جهنم! از روزي كه اين ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنميان را هدايت مي كند و. حال سخن درويشي كه به جهنم رفته بود اين چنين است: با چنان عشقي زندگي كن كه حتي بنا به تصادف اگر به جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند. امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم! یکی از بستگان خدا. پسرک برگشت و به سمت خانم رفت...
delambarattangeaziz.blogfa.com
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را
http://www.delambarattangeaziz.blogfa.com/8705.aspx
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را. اين عكسها رو خودم گرفتم - نوشهر. جمعه یازدهم مرداد 1387 7:33 بعد از ظهر حمیده و اسد. Www night Skin . ir. خانه دوست همینجاست که من می گویم. خانه من و اسد. همسرم ، همسفر زندگی ام. چشمهای تو به من می بخشد. شور عشق و مستی. و تو چون مصرع شعری زیبا. سطر برجسته ای از زندگی من هستی. با وجود تو شکوهی دیگر. آیا حقیقتی وجود دارد؟ قالب های نایت اسکین. نایت اسکین . آی آر.
delambarattangeaziz.blogfa.com
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را - تنها مرگ است که دروغ نمی گوید
http://www.delambarattangeaziz.blogfa.com/post-42.aspx
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را. تنها مرگ است که دروغ نمی گوید. مرگ مرگ است ولی مرگ تو مرگی دگر است. داغ، داغ است ولی داغ برادر. سخت است هنگام وداع. آنگاه كه در مي يابي. چشماني كه در حال عبور است. پاره اي از وجود تو را با خود مي برد. تنها مرگ است که دروغ نمی گوید .حضور مرگ ، همه موهومات را نیست. و نابود می کند . ما بچه مرگ هستیم و مرگ است که ما را از فریب های. زندگی نجات می دهد و در ته زندگی اوست که مارا صدا می زند و به سوی خودش می خواند. سه شنبه بیست و پنجم خرداد ۱۳۸۹ ۲۳:۴۷ بعد از ظهر حمیده و اسد.
delambarattangeaziz.blogfa.com
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را
http://www.delambarattangeaziz.blogfa.com/8803.aspx
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را. با اجازه از سراينده اين شعر آقاي اسماعيل محمد پور. مردی با اسب و سگش در جادهای راه میرفتند. هنگام عبور از کنار درخت عظیمی، صاعقهای فرود آمد و آنها را کشت. اما مرد نفهمید که دیگر این دنیا را ترک کرده است و همچنان با دو جانورش پیش رفت. گاهی مدتها طول میکشد تا مردهها به شرایط جدید خودشان پی ببرند. دروازهبان: روز به خیر، اینجا بهشت است. چه خوب که به بهشت رسیدیم، خیلی تشنهایم. دروازهبان به چشمه اشاره کرد و گفت: میتوانید وارد شوید و هر چه قدر دلتان میخواهد بوشید. مسافر از مرد تش...
delambarattangeaziz.blogfa.com
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را -
http://www.delambarattangeaziz.blogfa.com/post-43.aspx
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را. دوشنبه سی و یکم خرداد ۱۳۸۹ ۱۴:۲۰ بعد از ظهر حمیده و اسد. Www night Skin . ir. خانه دوست همینجاست که من می گویم. خانه من و اسد. همسرم ، همسفر زندگی ام. چشمهای تو به من می بخشد. شور عشق و مستی. و تو چون مصرع شعری زیبا. سطر برجسته ای از زندگی من هستی. با وجود تو شکوهی دیگر. آیا حقیقتی وجود دارد؟ قالب های نایت اسکین. نایت اسکین . آی آر.
delambarattangeaziz.blogfa.com
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را
http://www.delambarattangeaziz.blogfa.com/8903.aspx
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را. دوشنبه سی و یکم خرداد 1389 2:20 بعد از ظهر حمیده و اسد. تنها مرگ است که دروغ نمی گوید. مرگ مرگ است ولی مرگ تو مرگی دگر است. داغ، داغ است ولی داغ برادر. سخت است هنگام وداع. آنگاه كه در مي يابي. چشماني كه در حال عبور است. پاره اي از وجود تو را با خود مي برد. تنها مرگ است که دروغ نمی گوید .حضور مرگ ، همه موهومات را نیست. و نابود می کند . ما بچه مرگ هستیم و مرگ است که ما را از فریب های. زندگی نجات می دهد و در ته زندگی اوست که مارا صدا می زند و به سوی خودش می خواند.
delambarattangeaziz.blogfa.com
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را
http://www.delambarattangeaziz.blogfa.com/8902.aspx
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را. برادرم پرواز كرد . خوابیدی بدون لالایی و قصه. بگیر اسوده بخواب بی دردو غصه. دیگه کابوس زمستون نمی بینی. توی خواب گلای حسرت نمی چینی. دیگه خورشید چهرتو نمی سوزونه. جای سیلی های باد روش نمی مونه. دیگه بیدار نمیشی با نگرونی. ا با تردید که بری یا که بمونی. رفتی و آدمکا رو جا گذاشتی. قانون جنگل و زیر پا گذاشتی. اینجا قهرن سینه ها با مهربونی. تو تو جنگل نمی تونستی بمونی. دلتو بردی با خود به جای دیگه. خدا برات لالایی میگه. میدونم میبینمت یه روز دوباره. توی دنیایی که آدمک نداره.
delambarattangeaziz.blogfa.com
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را -
http://www.delambarattangeaziz.blogfa.com/post-44.aspx
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را. منو حالا نوازش کن که این فرصت نره از دست. شاید این آخرین باره. که این احساس زیبا هست. منو حالا نوازش کن همین حالا که تب کردم. اگه لمسم کنی شاید. به دنیای تو برگردم. هنوزم می شه عاشق بود تو باشی کار سختی نیست. بدون مرز با من باش. اگر چه دیگه وقتی نیست. نبینم این دم آخر تو چشمات غصه میشینه. می دونم قسمتم اینه. تو از چشمای من خوندی که از این زندگی خستم. که از مرگ هم نمیترسم. تنم سرده ولی انگار تو دستای تو آتیشه. و این قصه تموم میشه. خدا رو شكر كه گاهي اوقات بيمار مي شم. ا...
delambarattangeaziz.blogfa.com
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را
http://www.delambarattangeaziz.blogfa.com/8711.aspx
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را. این بخش از زندگیم اسم این بخش از زندگیم. چهارشنبه سی ام بهمن 1387 9:20 قبل از ظهر حمیده و اسد. Www night Skin . ir. خانه دوست همینجاست که من می گویم. خانه من و اسد. همسرم ، همسفر زندگی ام. چشمهای تو به من می بخشد. شور عشق و مستی. و تو چون مصرع شعری زیبا. سطر برجسته ای از زندگی من هستی. با وجود تو شکوهی دیگر. آیا حقیقتی وجود دارد؟ قالب های نایت اسکین. نایت اسکین . آی آر.
delambarattangeaziz.blogfa.com
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را
http://www.delambarattangeaziz.blogfa.com/8908.aspx
سپاس خداوند آفریننده چشمانت را. مگر کدام سینه،تاب و توان کشیدن بار قلبت را داشت؟ قلبی که همه ما را در خود جا داده است. مگر کدام آغوش گرم،آن سوی ابرها برایت گشوده بود؟ ناگهان.همچون بارانی که این چند روز غافلگیرمان کرد. عادتت بود.همیشه ما را به وجد میآوردی از شیطنت هایت. اصلا شوخی خوبی نبود! همه میگن که تو رفتی. همه میگن که تو نیستی. همه میگن که دوباره. چه جوری دلت میومد. باز ستاره ها چه نزدیک. منو تو دوری ببینی. همه گفتن که تورفتی. ولی گفتم که دروغه. همه میگن که عجیبه. تا ابد اینجا می مونم. همه که تو مردی.