room13.blogfa.com

hallaji.mihanblog.com

پنبه زنی بزرگان - مطالب عطر چین ِکتاب

http://hallaji.mihanblog.com/post/category/11

پیشاپیش از همه ی اساتید ، نویسندگان ، شعرا و عرفای عزیز در قید حیات ( که عمرشان دراز بادا و سرشار از سلامت و موفقیت ). به خاطرنوشتارها و نقدهایی که احتمالا به مذاق ادب خوش نمی آید و من غیر متخصص آن ها را نوشته ام عذر میخواهم و تمنا می کنم فریاد واادبیاتا و واعرفانا و. سرندهند . مطمئن باشید من خاک پای همه ی بزرگانی هستم که اینجا مطرحشان خواهم کرد . من مخلص فردوسی ام و رزم و بزم هایش. من صنم ها با مولوی داشته ام. من قبل از اختراع موبایل مرتب به حافظ sms می زدم . و ،. مدیر وب سایت : نارسیس. شعر باپی نوشت طنز.

hallaji.mihanblog.com

پنبه زنی بزرگان - مطالب شعر باپی نوشت طنز

http://hallaji.mihanblog.com/post/category/1

پیشاپیش از همه ی اساتید ، نویسندگان ، شعرا و عرفای عزیز در قید حیات ( که عمرشان دراز بادا و سرشار از سلامت و موفقیت ). به خاطرنوشتارها و نقدهایی که احتمالا به مذاق ادب خوش نمی آید و من غیر متخصص آن ها را نوشته ام عذر میخواهم و تمنا می کنم فریاد واادبیاتا و واعرفانا و. سرندهند . مطمئن باشید من خاک پای همه ی بزرگانی هستم که اینجا مطرحشان خواهم کرد . من مخلص فردوسی ام و رزم و بزم هایش. من صنم ها با مولوی داشته ام. من قبل از اختراع موبایل مرتب به حافظ sms می زدم . و ،. مدیر وب سایت : نارسیس. شعر باپی نوشت طنز.

yekmanedigar.blogfa.com

یک "من" دیگر

http://www.yekmanedigar.blogfa.com/1392/05

مجرد که بودیم با مامان جان خرید می رفتیم و بعد از یک هفته گشتن در مرکز شهر و بالای شهر و پایین شهر و این ور شهر و آن ور شهر تازه مامان خانم به هیچ نتیجه ای نمی رسید و بی خیال می شد وما مثل شتری که دست و پایش را گره زده باشند باز می گشتیم به خانه امان. الان با "واو" خرید می رویم. اوضاع چندان فرقی نکرده است. ما همچنان یک هفته مرکز شهر و بالای شهر و پایین شهر و این ور شهر و آن ور شهر را می چرخیم و می گردیم و جستجو می کنیم اما به نتیجه ای نمی رسیم و دور برگردان می زنیم به سمت خانه. گفت نه. گفتم همانی که ...

yekmanedigar.blogfa.com

یک "من" دیگر

http://www.yekmanedigar.blogfa.com/1392/07

یک مخ نیم بند( به مناسبت روز پیرمرد! صبح بود. یا نه! نزدیک ظهر بود. رفته بودم برای نهار رب بخرم. اندر خم کوچه چشمم به پیرمرد زپرتی ای افتاد که ل نگ هایش را صدو بیست درجه باز کرده بود و به عصایش تکیه زده بود و خم شده بود تا چیزی را از روی زمین بردارد. مثل زرافه هایی که می خواهند آب بخورند و لنگ هایشان را صد و هشتاد درجه باز می کنند. بی شک پیرمرد منعطفی بود! به جای گوش دادن به اراجیف فضول خان دقت کردم ببینم پیرمرد در پی دست یافتن به چه عنصری است که اینگونه تلاش می نماید. دیدم! برچسبها: روزانه های من. هی به...

yekmanedigar.blogfa.com

یک "من" دیگر - روزانه های من

http://www.yekmanedigar.blogfa.com/tag/روزانه-های-من

یک روز که ما مجبور بودیم! دیروز دسته جمعی رفته بودیم تا برای علیرضا ماشین ثبت نام کنیم. خود علیرضا از هر کاری عاجز است و از این رو همراه ما نیامده بود. من مطمئنم که اگر رویش می شد جیشش را هم از طریق یکی از ماها به مستراح منتقل می کرد. طول و عرض جیب علیرضا به بیشتر از پراید قد نداد! تازه آن هم به زور! در طی عملیات ثبت نام من در حال چرخش و سیاحت در تمام نقاط نمایندگی بودم.چراکه حوصله ام از همان اول سر رفت. اول از همه چشمم افتاد به لوح بلند بالای خط مشی کیفیت سایپا! که فکر کنم دو سه مرتبه غلفتی پوست لب هایش...

matchbox.persianblog.ir

نوشته ای در قوطی کبریت

http://matchbox.persianblog.ir/1394/4

نوشته ای در قوطی کبریت. بی ویرایش نوشت ها. 1-کتاب خواندن:این یکی را حتما انجام میدهم استارتش را دیروز با کتاب "بیشعوری" نوشته ی "خاویر کرمنت" زدم.بنظرم کتاب خوبی است توصیه میکنم بخوانید اگر تا حالا نخوانده اید. 3-کلاس هنری:توضیحات این یکی بماند بعدن اگر رفتم مفصل تر مینویسم. 4-ورزش: شنا یا دوچرخه سواری به صورت تفریحی و هر وقت دلم خواست ی طور. 5-اگر موردی بود اضافه میکنم. 1777;٠ تیر ۱۳٩٤ ۱:۱٦ ‎ب.ظ چوب کبریت نظرات . اینجا کلماتم افکارم را میخرند. چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکه های شب شدم.

matchbox.persianblog.ir

matchbox - نوشته ای در قوطی کبریت

http://matchbox.persianblog.ir/pages/1

نوشته ای در قوطی کبریت. بی ویرایش نوشت ها. 1638; تیر ۱۳٩٤ ۱٠:۱٥ ‎ق.ظ چوب کبریت نظرات . و از پشت پنجره هم میتوان عاشق شد. 1777;٢ خرداد ۱۳٩٤ ٢:٠٥ ‎ق.ظ چوب کبریت نظرات . اینجا کلماتم افکارم را میخرند. چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکه های شب شدم. آق خانومی ایی که ت من و باش م ی. سي و هشت سالگي ام در ميشيگان. اينجا كه رسيدي نكن احساس غريبي. پیچ و مهره ها هم عاشق میشوند! وقتي در متن خيابان سقوط ميشوي. آپاندیسی که دلش میخواست بترکد. تيك تاك هاي زندگي يك چپ دست. خرپ خرپ هاي مغز يه چپ دست. برف روي خط استوا.

matchbox.persianblog.ir

نوشته ای در قوطی کبریت

http://matchbox.persianblog.ir/1392/8

نوشته ای در قوطی کبریت. بی ویرایش نوشت ها. Ill be back soon. تاريخ ۱۳٩٢/۸/٢۱ساعت ۱٠:۱٤ ‎ب.ظ نويسنده چوب کبریت نظرات . حتی از نگاهش بیزارم. من بدون اینکه جواب او را برایش بنویسم زیر لب برای خودم زمزمه کردم.اصلا حواسم به خودم هم نیست.حالش را پرسیدم و او طبق معمول سرش شلوغ بود.گفتم بعدا با هم حرف میزنیم.و صفحه را بستم.و دوباره به این فکر کردم که من چقدر از او متنفرم. تاريخ ۱۳٩٢/۸/۱٦ساعت ٩:٥۱ ‎ب.ظ نويسنده چوب کبریت نظرات . بعد از ان روز هنوز. پارسای عزیز ممنونم برای مهربانی همیشگیت. خرپ خرپ هاي مغز يه چپ دست.

hallaji.mihanblog.com

پنبه زنی بزرگان - شکلک های خوشگل من (4)

http://hallaji.mihanblog.com/extrapage/smily4

پیشاپیش از همه ی اساتید ، نویسندگان ، شعرا و عرفای عزیز در قید حیات ( که عمرشان دراز بادا و سرشار از سلامت و موفقیت ). به خاطرنوشتارها و نقدهایی که احتمالا به مذاق ادب خوش نمی آید و من غیر متخصص آن ها را نوشته ام عذر میخواهم و تمنا می کنم فریاد واادبیاتا و واعرفانا و. سرندهند . مطمئن باشید من خاک پای همه ی بزرگانی هستم که اینجا مطرحشان خواهم کرد . من مخلص فردوسی ام و رزم و بزم هایش. من صنم ها با مولوی داشته ام. من قبل از اختراع موبایل مرتب به حافظ sms می زدم . و ،. مدیر وب سایت : نارسیس. شعر باپی نوشت طنز.

matchbox.persianblog.ir

نوشته ای در قوطی کبریت

http://matchbox.persianblog.ir/1392/7

نوشته ای در قوطی کبریت. بی ویرایش نوشت ها. یعنی دیگه امضا هم نمیخوایین؟ خندید و گفت نه برو و منتظر امدن گواهی نامه ات بعد از 50 روز باش. چقدر سخت بود دقیقا یک ماه طول کشید اونم برای منی که همه ی امتحان هارو بار اول قبول شدم.بعضی ها بودند که بار 8 امشان بود و باز هم قبول نشدند.چند نفر بودند که از اردیبهشت ثبت نام کرده بودند و از ان موقع هر هفته یکبار مهمان جناب سرهنگ بودند: در کل پروژه ی نفس گیری بود. خب کادوها و شیرینی هاتونو یکی یکی بیارین:). چرا نمیشه نظرات تبلیغی پست پایینو پاک کنم؟ همین هفته ی پیش بو...