ROOZMARREGI46.PERSIANBLOG.IR
404 - Blog not foundوبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://roozmarregi46.persianblog.ir/
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://roozmarregi46.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
1.3 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
2
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.344 sec
SCORE
6.2
404 - Blog not found | roozmarregi46.persianblog.ir Reviews
https://roozmarregi46.persianblog.ir
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
آشپزی با برنج قهوه ای - چگونه طبخ قهوه ای برنج
http://iranrice1.mihanblog.com/post/13
آشپزی با برنج قهوه ای. دفتر خدمات تجاری برنج آریانا تولید كننده برنج قهوه ای ایرانی(موبایل09111179026. جمعه 27 آذر 1388. چگونه طبخ قهوه ای برنج. Bull; نوشته شده توسط: محمد آریانا. چگونه طبخ قهوه ای برنج. پخت و پز برنج قهوه ای راه راست. پخت و پز برنج قهوه ای ، که چگونه برنج قهوه ای راه راست. پخت و پز برنج قهوه ای است متفاوت از برنج سفید پخت و پز؟ اکثر مردم می دانند که چگونه به طبخ پخت و پز برنج سفید و برنج قهوه ای بسیار متفاوت است. در این گزارش موضوع در نحوه طبخ برنج قهوه ای به راه راست ما را پوشش. همچنین...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
2
roozmarket.net
roozmarket.org
یادداشتهای دخترک حواس پرت
یادداشتهای دخترک حواس پرت. گاهی دستهایم زیادی بلند می شوند،گاهی قد آسمان کوتاه می شود،گاهی ستاره ها از شانه هایم خوششان می آید. میخوام اینجا رو ببندم.یک سال و فکر کنم حدود ده روز عمرش بود! شاید جای دیگه.شاید هم هیچ جا.به هیچ کسی هم خبر نمیدم. نوشته شده در سه شنبه ششم تیر ۱۳۸۵ساعت ۰:۱۰ قبل از ظهر توسط دخترک حواس پرت. دیشب ساعت هفت و بیست دقیقه ، مهم ترین جواب زندگی ام را دادم! نوشته شده در جمعه دوم تیر ۱۳۸۵ساعت ۱۰:۳۴ قبل از ظهر توسط دخترک حواس پرت. برای خدا کاری نداره! برای بنده ی خدا ،چرا. منو از زن بودن...
روزمره
ساعت ٩:۳۸ ق.ظ روز پنجشنبه ۳٠ اردیبهشت ،۱۳۸٩. شنیده ام در دیار شما. تن می فروشند به قیمت نان. نفس فروشی می کنند به قیمت جان. چوب حراج به عصمت خود می زنند. به قیمت نفس کشیدن. خود را مترسک میسازند. به قیمت گذشت ثانیه ها. در عجب ام از این بازار خونین. ساعت ۱٢:۱۸ ق.ظ روز سهشنبه ٢۱ اردیبهشت ،۱۳۸٩. بعضی وقت ها دوست دارم از ته دل فریاد بزنم ولی بعد، همه ی انرژی جمع شده رو قورت می دم، ذخیره اش می کنم برای رویارویی بعدی با حلقه ی آتش بعدی که باید از توش بپرم. PS: پست قبلی رو بخونین! و نفر سوم که قابل تأمله خود ...
روزمرگی
بعد از مدتها دوباره اومدم سراغ وبلاگم. راستش تا مجبور نشم به اینجا سر نمیزنم! اما امشب دلم خیلی گرفته! نمی دونم چرا ما انسانها انقدر بی محبت و بی تفاوت شدیم. گاهی اوقات نسبت به عزیزترین کسامون! چندروز پیش از یه خواب غفلت بیدار شدم! شاید اغراق نباشه.اما یه اتفاق به ظاهر خیلی بد باعث شد خیلی چیزهارو به یاد بیارم. تمام صورتم پراز اشکه! مادربزرگی که تا یادم میاد همیشه وقتی من بچه تر بودم و اون سرحالتر بود خیلی کارها واسم میکرد. هرچی دوست داشتم برام میخرید. هر غذایی میگفتم برام میپخت. فهمیدم که خیلی تنهاست.
روزمرگی ی ی ی ی
روزمرگی ی ی ی ی. به پرشین بلاگ خوش آمدید. با سلام و احترام. پيوستن شما را به خانواده بزرگ وبلاگنويسان فارسي خوش آمد ميگوييم. شما ميتوانيد براي آشنايي بيشتر با خدمات سايت به آدرس هاي زير مراجعه كنيد:. Http:/ help.persianblog.ir. براي راهنمايي و آموزش. Http:/ news.persianblog.ir. اخبار سايت براي اطلاع از. Http:/ fans.persianblog.ir. براي همكاري داوطلبانه در وبلاگستان. در صورت بروز هر گونه مشكل در استفاده از خدمات سايت ميتوانيد با پست الكترونيكي :. و در صورت مشاهده تخلف با آدرس الكترونيكي. راه اندازی شده است.
roozmarregi4645.persianblog.ir
دلنوشتهای روزانه
خدایااااااا . شکرت. سایت تخصصی بانوان - مامی سایت. نوشته هاي يك مرد متاهل زنده. چيزي شبيه زندگي دارم. روزهاي بهتري هم هست. ماجراهای من و آزمایشگاه. ناگفته هاي زندگي من براي پسرم. گرافيک و آموزش فتوشاپ. عسل ح - نازنين. 1634;٦ شهریور ۱۳٩٢. گفتم یا خود خداااا چی شده که این موقع شب میخواد حرف بزنه ، بلافاصله بهش زنگ زدم بعد از احوالپرسی های عادی از لحن صداش فهمیدم که نگرانه . میگم چیه چته این موقع شب؟ سر درد دلش باز شد . میترا یه چیزی میگم اما تو دعوام کن . میگم : واااااا؟ گفت زهر مار من اگه میتونستم فکر کنم...
روزمره ها...
علمی که به جستجوی ان خوار شوم. انگشت نما نشان در انظار شوم. افضل به جهالت ز جهان بندم رخت. تا انکه به بس عیب سزاوار شوم. نوشته شده در سه شنبه شانزدهم تیر ۱۳۸۸ساعت 18:23 توسط اعظم شادکام فرخی. گذشت ان روزهایی را که یک زن. ز حرف و فعل نادانان برنجد. نشیند گوشه ای چون توده ای گ ل. عیارش را به جنسیت بسنجد. گذشت ان روز هایی را که یک زن. فقط سرگرم فعل خانه گردد. نشیند گوشه ای چون مرغکی کور. ز احوال برون بیگانه گردد. گذشت ان روزهای را که یک زن. دهانش را ببندد تا نتازند. به سویش مردمانی پست و نادان. بچینند و بسی...
روزمرگی های یک عدد من
روزمرگی های یک عدد من. اینجا ، نصفه ی دیگه ی من مینویسه. راحت شدم . هر چند که کلا آدم راحتی نداره تو این دنیا . از سختی به سختی دیگه ، ولی یه لحظه ای حالت گذار این وسط داره که همون کلی لذت بخشه :). امروز آخرین امتحان این ترمم رو هم دادم ، هر چند ترم خوبی نبود ولی امتحاناش خوب بودن . از فردا هم که باید روزی صد بار بریم تو سایت ببینیم نمره ای اومده یا نه! ولی امشب ، یه خواب راحت تو حالت گذار دارم . اوایل سخت بود ، ولی چند وقتیه عادت کردم . عادت کردم به این که آدم دوست نداشتنی ای هستم! حتما ایراد از منه!
دفتر خاطرات من تنها
دفتر خاطرات من تنها. دیروز عصر نتایج نهایی کنکور رو زدن. قبولی های چند تا از دوستامو شنیدم. بچه هایی که پارسال رتبه شون خیلی بد بود امسال رشته های خوبی قبول شدن. یهو منم دلم خواست کاش پشت کنکور مونده بودم و یه رتبه بهتر میاوردم. ۲تا از بچه ها مهندسی مکانیک و آی تی همینجا آوردن. البته یکی از دوستام که رشته تجربی بود و مونده بود برا پزشکی رتبه اش خیلی بهتر از پارسال نشد و پزشکی نیاورد ولی دبیری دوست داشت و الآن هم دبیری یزد قبول شده. نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲ساعت 15:50 توسط لیلا. نرسیده ب...