roshanayejavan.persianblog.ir
اینجا شب نیست,اینجا روشناست...شب روشن با روشنا
http://roshanayejavan.persianblog.ir/
شب روشن با روشنا
http://roshanayejavan.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
1.9 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
5
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.922 sec
SCORE
6.2
اینجا شب نیست,اینجا روشناست... | roshanayejavan.persianblog.ir Reviews
https://roshanayejavan.persianblog.ir
شب روشن با روشنا
اینجا شب نیست,اینجا روشناست...
http://roshanayejavan.persianblog.ir/1388/10
اینجا شب نیست,اینجا روشناست. شب روشن با روشنا. پست دوم : عهد و پیمان. ساعت ۸:٥٩ ق.ظ روز ۱۳۸۸/۱٠/۱٢. موضوع برنامه :عهد و پیمان. سوال روشنا از ما : چقدر پایبند به عهدتون هستین؟ اول از همه میریم سراغ آیتم شعر بدون ترس. دوستان شرمنده،فقط دو بیت از شعر بدون ترس رو تونستم بنویسم! آخه ماشاا. تند خوانی جناب استاداحمد حرف نداره. شعر بدون ترس* *. زمانی که بگردد بسته پیمان شکستن نیست در شان انسان. اگر که با کسی یک عهد بستی اگر آن را شکستی خود شکستی. انشاا از هفته دیگه شعر بدون ترس رو تمام کمال براتون میذارم. یکی د...
اینجا شب نیست,اینجا روشناست...
http://roshanayejavan.persianblog.ir/1388/9
اینجا شب نیست,اینجا روشناست. شب روشن با روشنا. پست اول : با ما باشید. ساعت ٤:٠٥ ب.ظ روز ۱۳۸۸/٩/٢۸. سردبیر : حسن صنوبری. تهیه کننده : اکبر لکلری. نویسنده : مهدی استاد احمد. ارتباطات : حسن معین. گویندگان : اشکان صادقی و طوفان مهردادیان. گروه جوان و ورزش و تفریحات رادیو جوان. درباره : روشنا : برنامه ای از گروه جوان و ورزش و تفریحات رادیو جوان. قرار ما : جمعه ها ساعت 00:00 موج FM ردیف 88.1. پروفایل مدیر : روشنایی. پست دوم : عهد و پیمان. پست اول : با ما باشید. محمدرضا ستوده(از روشناييان روشنا).
اینجا شب نیست,اینجا روشناست...
http://roshanayejavan.persianblog.ir/archive
اینجا شب نیست,اینجا روشناست. شب روشن با روشنا. عناوین مطالب وبلاگ "اینجا شب نیست,اینجا روشناست.". پست دوم : عهد و پیمان. 1777;۳۸۸/۱٠/۱٢. پست اول : با ما باشید. 1777;۳۸۸/٩/٢۸. درباره : روشنا : برنامه ای از گروه جوان و ورزش و تفریحات رادیو جوان. قرار ما : جمعه ها ساعت 00:00 موج FM ردیف 88.1. پروفایل مدیر : روشنایی. پست دوم : عهد و پیمان. پست اول : با ما باشید. محمدرضا ستوده(از روشناييان روشنا). لیست وبلاگ های تخصصی. Designed by Free CSS Templates. Translator by : persiantheme.
پست اول : با ما باشید... - اینجا شب نیست,اینجا روشناست...
http://roshanayejavan.persianblog.ir/post/2
اینجا شب نیست,اینجا روشناست. شب روشن با روشنا. پست اول : با ما باشید. ساعت ٤:٠٥ ب.ظ روز ۱۳۸۸/٩/٢۸. سردبیر : حسن صنوبری. تهیه کننده : اکبر لکلری. نویسنده : مهدی استاد احمد. ارتباطات : حسن معین. گویندگان : اشکان صادقی و طوفان مهردادیان. گروه جوان و ورزش و تفریحات رادیو جوان. درباره : روشنا : برنامه ای از گروه جوان و ورزش و تفریحات رادیو جوان. قرار ما : جمعه ها ساعت 00:00 موج FM ردیف 88.1. پروفایل مدیر : روشنایی. پست دوم : عهد و پیمان. پست اول : با ما باشید. محمدرضا ستوده(از روشناييان روشنا).
پست دوم : عهد و پیمان - اینجا شب نیست,اینجا روشناست...
http://roshanayejavan.persianblog.ir/post/3
اینجا شب نیست,اینجا روشناست. شب روشن با روشنا. پست دوم : عهد و پیمان. ساعت ۸:٥٩ ق.ظ روز ۱۳۸۸/۱٠/۱٢. موضوع برنامه :عهد و پیمان. سوال روشنا از ما : چقدر پایبند به عهدتون هستین؟ اول از همه میریم سراغ آیتم شعر بدون ترس. دوستان شرمنده،فقط دو بیت از شعر بدون ترس رو تونستم بنویسم! آخه ماشاا. تند خوانی جناب استاداحمد حرف نداره. شعر بدون ترس* *. زمانی که بگردد بسته پیمان شکستن نیست در شان انسان. اگر که با کسی یک عهد بستی اگر آن را شکستی خود شکستی. انشاا از هفته دیگه شعر بدون ترس رو تمام کمال براتون میذارم. یکی د...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
5
!.............شاید، گاهی ،جایی
http://www.sepidel.blogfa.com/9103.aspx
عاشقی مسریست مثل خمیازه ی زمان. آری درخت روزی اش انگار معلوم است. حلاج من بودم دلم بر دار معلوم است. من آخر هرقصه را در اولش خواندم. تا انتهای این رمان این بار، معلوم است. من خوب می دانم خودم با غصه همدستم. حتی بدون ذره ای اقرار معلوم است. می ماند این افسانه در دنیای عاشق ها. از کنده کاری بر تن دیوار معلوم است. یک شایعه تقدیر مارا مرگ خواهد کرد. یک قلب کوکی مانده از تکرار معلوم است. قلب تو هم میگیرد و اما نمی بینی. با اینکه روی پاکت سیگار معلوم است! یاد قلبت باشد , یک نفر هست که اینجا. یک نفر هست که با تو.
!.............شاید، گاهی ،جایی
http://www.sepidel.blogfa.com/9009.aspx
عاشقی مسریست مثل خمیازه ی زمان. شب بلند می شود. من از پای دفترم نه. می خواهم تا آخرین برگ پاییز. تا آخرین دقیقه ای که مرا. به زمستان وصل می کند. نوشته شده در چهارشنبه سی ام آذر ۱۳۹۰ ساعت 15:38 توسط سپیده. کوچه را به وقت قرار سرازیر می شوم. شب اشاره می کند. وقتی که در آسمان نگاهت. ماه دوتا می شود. دل من تنگ تر. عقربه ها بی قرار ندیدنت این پا و اون پا می کنند. شعر را به ویرانی کشیده. نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم آذر ۱۳۹۰ ساعت 14:7 توسط سپیده. فردا که غم شدیم باز اشک. شاید تقدیر آسمان این است. و بهار هم .
!.............شاید، گاهی ،جایی - برف
http://www.sepidel.blogfa.com/post-138.aspx
عاشقی مسریست مثل خمیازه ی زمان. احساس یخ زده ام را. به شیشه ی چشمانت. حتی نگاه دود می شود. با برف بازی آسمان. درون مسئله های فیزیک. هر وقت مسئله داشت. بر دودکش خانه ی ما. نه از زمان سیب. نوشته شده در سه شنبه دوم اسفند ۱۳۹۰ ساعت 18:13 توسط سپیده. یاد قلبت باشد , یک نفر هست که اینجا. بین آدم هایی , که همه سرد و غریبند با تو. تک و تنها به تو می اندیشد. دلش از دوری تو دلگیر است. یاد قلبت باشد, یک نفر هست که چشمش. به رهت دوخته بر در مانده. و شب و روز دعایش این است. و دلت همواره ,محو شادی و تبسم باشد. سایت عاش...
!.............شاید، گاهی ،جایی -
http://www.sepidel.blogfa.com/post-135.aspx
عاشقی مسریست مثل خمیازه ی زمان. نوشته شده در شنبه هشتم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 23:5 توسط سپیده. یاد قلبت باشد , یک نفر هست که اینجا. بین آدم هایی , که همه سرد و غریبند با تو. تک و تنها به تو می اندیشد. دلش از دوری تو دلگیر است. یاد قلبت باشد, یک نفر هست که چشمش. به رهت دوخته بر در مانده. و شب و روز دعایش این است. زیر این سقف بلند, هر کجایی هستی , به سلامت باشی. و دلت همواره ,محو شادی و تبسم باشد. یک نفر هست که دنیایش را. همه ی هستی و رویایش را, به شکوفایی احساس تو پیوند زده. یک نفر هست که با تو. تک و تنها , با تو.
!.............شاید، گاهی ،جایی
http://www.sepidel.blogfa.com/9008.aspx
عاشقی مسریست مثل خمیازه ی زمان. و بیش از حد خدایی. من اما هیچ هستم. ولی من کوچک و کم. من و یک روح خاکی. من و قلبی زمینی. تو اما بی نظیری. تو را بردم خدایا. مرا می بخشی آیا؟ چرا اینقدر زشت است. بگو تقصیر این بود. نمازش هم گناه است. دلم بد جور تنگ است. دلم را زیر و رو کن. ببین روحم چروک است. خودت آن را اتو کن. پر از ایراد و اشکال. تمام واژه ها کال. بیا و خط بزن باز. تمام صفحه ها را. مرا بنویس از اول. ولی این بار زیبا. سه شنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۰ ] [ 13:46 ] [ سپیده ] . خدا نقاشیات کرد و به دیوار تماشا زد.
!.............شاید، گاهی ،جایی
http://www.sepidel.blogfa.com/9401.aspx
عاشقی مسریست مثل خمیازه ی زمان. مصلحت نیست که با چشم تو شاعر بشوم. برسر موی تو سلمانی ماهر بشوم. قسمت این بوده که چندین دهه بعد از همه من. تازه با خاطره های تو معاصر بشوم *. حضرت آدم اگر عشق جزایش این است. من از امروز به جای همه کافر بشوم! بروم سیب بچینم به زمین پست کنم. نظرت چیست که یک شاعر تاجر بشوم؟ اصلا انگار خدا جسم مرا خلق نکرد. که خودم خود به خود از عشق تو ظاهر بشوم. تو کنار منی و دور قشنگ است اگر. که پناهنده ی دنیای مجاور بشوم ". تو بمان سبز, بمان شاد, بخند از ته دل. قسمت این بود اگر بی تو. دیدنت...
!.............شاید، گاهی ،جایی - ..................معلوم است!
http://www.sepidel.blogfa.com/post-139.aspx
عاشقی مسریست مثل خمیازه ی زمان. آری درخت روزی اش انگار معلوم است. حلاج من بودم دلم بر دار معلوم است. من آخر هرقصه را در اولش خواندم. تا انتهای این رمان این بار، معلوم است. من خوب می دانم خودم با غصه همدستم. حتی بدون ذره ای اقرار معلوم است. می ماند این افسانه در دنیای عاشق ها. از کنده کاری بر تن دیوار معلوم است. یک شایعه تقدیر مارا مرگ خواهد کرد. یک قلب کوکی مانده از تکرار معلوم است. قلب تو هم میگیرد و اما نمی بینی. با اینکه روی پاکت سیگار معلوم است! یاد قلبت باشد , یک نفر هست که اینجا. یک نفر هست که با تو.
!.............شاید، گاهی ،جایی - روح
http://www.sepidel.blogfa.com/post-140.aspx
عاشقی مسریست مثل خمیازه ی زمان. بعد از مدتها .سلام. ممنون که بهم سرزدید. دعوتید به این غزل! زنده ای اما چرا از جسم من رد می شوی؟ باز برمی گردی و گاهی مردد می شوی. چشمهایت یا نمی خواهند من را حس کنند. یا که میبینیم و داری با خودت بد می شوی. اصلن این امروز را انگار ، در خوابم ولی. بس که رفتی آمدی داری بسامد می شوی. تا که میبینم تو را حس میکنم سر رفته ای. از جهانی که بدون جزر از آن مد میشوی. پلک برهم میزنم شاید که برگردد زمان. آه ، آیا باز دوم شخص مفرد می شوی؟ گوش کن دارد صدای مرگ بالا می رود. یاد قلبت باشد .
!.............شاید، گاهی ،جایی
http://www.sepidel.blogfa.com/9011.aspx
عاشقی مسریست مثل خمیازه ی زمان. وقتی موج می زند دریا. مطمئن تر می شوم. به زنده بودن زمین. که در یک لحظه. هزار رنگ می شود. هر حادثه رنگی خاص دارد. از لبخند آسمانیت باشد! چهارشنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۰ ] [ 21:19 ] [ سپیده ] . نیمه ای از وجودش را. تازه فهمید خودش بی دل است! سالهاست که حوا دو دل. بر روی زمین راه می رود. چهارشنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۰ ] [ 12:11 ] [ سپیده ] . شنبه هشتم بهمن ۱۳۹۰ ] [ 23:5 ] [ سپیده ] . آنقدر شعر فوت کردم. که شمع ها برایم دست زدند. بادکنک ها روشن شدند. واصوات در واژه هایم گم.
!.............شاید، گاهی ،جایی
http://www.sepidel.blogfa.com/9111.aspx
عاشقی مسریست مثل خمیازه ی زمان. بعد از مدتها .سلام. ممنون که بهم سرزدید. دعوتید به این غزل! زنده ای اما چرا از جسم من رد می شوی؟ باز برمی گردی و گاهی مردد می شوی. چشمهایت یا نمی خواهند من را حس کنند. یا که میبینیم و داری با خودت بد می شوی. اصلن این امروز را انگار ، در خوابم ولی. بس که رفتی آمدی داری بسامد می شوی. تا که میبینم تو را حس میکنم سر رفته ای. از جهانی که بدون جزر از آن مد میشوی. پلک برهم میزنم شاید که برگردد زمان. آه ، آیا باز دوم شخص مفرد می شوی؟ گوش کن دارد صدای مرگ بالا می رود. یاد قلبت باشد .
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
روشنایی
خبرها و مطالب داغ داغ از افغانستان. برگردان جديد تاریخ ورود سادات به افغانستان. 1 میر سید علی یخسوز و خانوادهاش در بامیان. 2 سیدشاه قباد ولی و خانوادهاش در سنگلاخ. 3 شاه سید بابا در شرق هزارهجات، ما بین جلریز و تكانه. 4 سید یحیی شاه قلندر و برادرش در منطقه وردك. 5 سید بابا حسن ابدال در جنوب هزارهجات، نزدیك به قندهار. چرا خمس را باید به سید فقیر داد؟ چرا بین فقرا تبعیض وجود دارد؟ آیا این یك نوع امتیاز نیست كه اسلام براى فرزندان و خویشاوندان پیغمبر قائل شده و حال آنكه قوانین اسلام هیچگونه امتیازى را نمیپذی...
سفرنامه ی باران
آخرین برگ سفرنامه ی باران این است که زمین چرکین است. ساعت ٢:٤٤ ب.ظ روز سهشنبه ٢۳ آذر ۱۳۸٩. تو هیچ می دانستی از سکوت هم می شود الهام گرفت؟ که روشنی همیشه بشارت بخش. و پرواز همیشه هم رهایی بخش نیست؟ که باید ساعت ها فقط بنشست تا رهایی آموخت؟ آری آزادی همیشه رهایی بخش نیست. اسارت را بیاموز آن زمان که در اوج تمنایی! بیاموز زیبایی هم صحبتی با دیوار را. همدلی با سایه را. بیاموز که آفتاب همیشه هم نوید بخش نیست. بیاموز تا نو شوی. از بند واژه ها به در آیی. و جهانی دگر آفرینی. اما از بن و ریشه تغییر ده!
روشنای دانش(ریاضی محض)
مرگ تدريجي ما آغاز خواهد شد اگر مطالعه نكنيم. یادتونه که موقع امتحان و اینجور وقتا طبع شعریم گل می کرد؟ خب دقیقا شب دفاع از پروپوزالم این تیکه شعر به ذهنم خطوط! کرد که قرار بود جواب یه اس ام اس باشه . بوییدن یاس و سبزه بس! یک بار کنار خار و خس، با من، باش. بی آب، به تنها نفسی خواهم رست. یک جمعه بیا و یک نفس با من باش! خب خوبی وبلاگ به همینه که آدم با خودش حرف می زنه و خوشبختانه کسی نیست انتقاد کنه از آثارش! نوشته شده توسط شپ پره در دوشنبه ۳۰ دی۱۳۹۲ و ساعت ۰:۱۸ قبل از ظهر. حتما یه سر بزنیدا! بغض تو چشام گ...
روشنایی نمناک یک کبریت
روشنایی نمناک یک کبریت. شعر، یادداشت، مقاله، عکس. من بی نوا بندگکی سر به راه /نبودم/و راه بهشت مینوی من/بز رو طوع و خاکساری /نبود. فکرها مهمانان ناخوانده اند. نیمه شب ها سرزده می آیند. در زندانی که دیوارهایش تنها پناهگاه امن این بیابان اند. که نقشه های فرار را در سر یک زندانی می جود. زنی به مردش فکر می کند. که روزی از خانه رفت. وتمام درهای بخت را پشت سرش بست. سربازی در یک دکل نگهبانی تفنگ اش را بر شقیقه اش می گذارد. تا خاطرات مرده اش را. من اما به زندانیان دیگری فکر می کنم. به زندانیان ابد باغچه ی خانه.
ღ روشـــــ*••*ـــــنا ღ
ღ روش* *نا ღ. از وقتی که رفته ای ، ما و فونت تمام نوشته هایمان بی نازنین شده ایم. برگرد نازنین. اگر همین حالا یک لیوان نوشیدنی به شما تعارف کنند و بگن این نوشیدنی خیلی خوش مزه است فقط کمی سم در اون ریخته شده، اونو می نوشید؟ شاید توی دل تون بگید: این چه سوال خنده داری است؟ چیزی که می بینیم، در واقع روی سرنوشت ما تاثیر می گذارد. یا ا ی ه ا ال ذین آم نوا قوا انف س ک م و ا هل یک م نارا و ق ودها الن اس والح جار ه(تحريم :6). دوشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۲ ] [ 23:23 ] [ شمیسا ] . یه پست اختصاصی واسه دوست عزیزم.
اینجا شب نیست,اینجا روشناست...
اینجا شب نیست,اینجا روشناست. شب روشن با روشنا. پست دوم : عهد و پیمان. ساعت ۸:٥٩ ق.ظ روز ۱۳۸۸/۱٠/۱٢. موضوع برنامه :عهد و پیمان. سوال روشنا از ما : چقدر پایبند به عهدتون هستین؟ اول از همه میریم سراغ آیتم شعر بدون ترس. دوستان شرمنده،فقط دو بیت از شعر بدون ترس رو تونستم بنویسم! آخه ماشاا. تند خوانی جناب استاداحمد حرف نداره. شعر بدون ترس* *. زمانی که بگردد بسته پیمان شکستن نیست در شان انسان. اگر که با کسی یک عهد بستی اگر آن را شکستی خود شکستی. انشاا از هفته دیگه شعر بدون ترس رو تمام کمال براتون میذارم. یکی د...
راهی به آسمان
السلام علیک یا ابا عبدالله. ماه در بند شدن شیطان. ما هم با خدا نسبت داریم؟ چند قدم تا خدا. روزنه اي به رنگ. کاش می شد سرنوشت را از سر نوشت. دو تا پرنده, یک درخت. تقدیم به آرزو های سرگردان. با هم برای همیشه. یک نفس پر شعر. تو از همه مهربانان عالم مهربان تری. از کی تا حالا. نگار من که به مکتب نرفت . در کوچه باغ های آسمان. السلام علیک یا ابا عبدالله. هر که شد از سر اخلاص عزادار حسین (ع). نام او ثبت نماید به طومار حسین (ع). یا رب این منصب شاهانه زما باز نگیر. تا که پیوسته بمانیم عزادار حسین (ع). سلام ای چشما...
اینجا روشناست ...
این وبلاگ رسما به فعالیت خود پایان داده است . آرزوی موفقیت برای تمامی شنوندگان رادیو جوان و عوامل موفق برنامه روشنا را دارم . نوشته شده در دوشنبه ۲۴ خرداد۱۳۸۹ساعت 15:16 توسط نفیسه. سلام به همه روشنا یی ها . امیدوارم که ساعات خوبی رو پیش رو داشته باشید . برنامه این هفته روشنا بسیار فضای غمگین و خسته کننده ای داشت . برای ادامه شنیدنش باید استقامت به خرج می دادیم! موضوع این هفته برنامه روشنا . و موضوع این هفته . استقامت کردن برای شما چه نتیجه ای داشته؟ نوشته شده در یکشنبه ۱۶ خرداد۱۳۸۹ساعت 11:27 توسط نفیسه.
روشنای صبح
وبلاگ شخصی عباس اسلامی پور. چهارشنبه چهاردهم مرداد ۱۳۹۴. ن : عباس اسلامی پور. دو تصوير از شهدا. توسل به امام رضا(ع). راوي: علي نجف وند. سه شنبه بیست و سوم تیر ۱۳۹۴. ن : عباس اسلامی پور. پس از برگزاري اجلاسيه دوم كنگره سرداران ويك هزار شهيد شهرستان انديمشك، نشان كنگره طراحي وبراي پاسداشت ياد وخاطره شهدا هر تنديس به نام يك شهيد طراحي وساخته شدو. مقرر بود كه به خانواده معظم شهيدان تقديم شود. البته براي برخي خانواده ها كه هم پدر ومادر درقيد حيات بودن وهم شهيد داراي زن وفرزند بود دو تندس ساخته شد. 2 دور دکتر ...
روشنایی خانه
چهارشنبه، تیر ۲۵، ۱۳۹۳. مامانم مثلا اومده بود امروز اینجا و من مثلا حالم خوب شده بود از دیشب . تا اینکه خواهرم گفت میخواد بره دماوند . 1 ساعت کامل در باب بی عرضه گی من و هواهرم صحبت کرد . اینکه همه دور و بریاش (چهار تا دوست مسخره خاله زنک دهن بینش ) دختر پسر هاشون ازدواج کردن فقط ما موندیم . بهش میگم من در حال حاضر خوشبختم میگه تو خوشبختی تو الان خوشبختی ؟ خب مادر من خوشبختی مگه چیه . آره من الان به اندازه خودم خوشبختم . گردنم درد میکنه خواهرم گریه کنان رفت تو اتاقش . مستانه اینگونه است در ساعت. خرید پاس...
معجزه عشق.
اعتیاد بیماری است و ما راه درمان آن را پیدا کرده ایم. تالار گفتگو کنگره 60. وبلاگ تخصصی ویژه کمک راهنمایان. کنگره60 نمایندگی رباط کریم. کنگره60 نمایندگی هیدج زنجان. کنگره60 نمایندگی ف ش م. کنگره60 نمایندگی استاد معین. کنگره60 نمایندگی پارک لاله. کنگره60 نمایندگی میدان حر. کنگره60 نمایندگی همسفران کوچک. کنگره60 نمایندگی همسفران اراک. لژیون آقای رحمن کریمی. لژیون آقای رضا ترابخانی. لژیون آقای حسن بابایی. لژیون آقای نادر فراهانی. لژیون آقای محمد صداقت. لژیون آقای قاسم حافظی. لژیون آقای حبیب رسولی. محسوب می ...