rosva211.blogfa.com
lovelove -
http://rosva211.blogfa.com/
love -
http://rosva211.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
158.69.187.205
LOAD TIME
0.25 sec
SCORE
6.2
love | rosva211.blogfa.com Reviews
https://rosva211.blogfa.com
love -
love - دلم گرفته1
http://www.rosva211.blogfa.com/post/15
اسمون ازخودت خسته ترم توروزگاربی کسی یه عمره که دربه درم. بنددلم رابه کفش هایت گره زده بودم که هرجا میروی دلم راباخودببری غافل ازاینکه توپابرهنه میروی وبی خبر. دلتان که میگیرد تاوان لحظه هایی است که دل میبندید. کجایی که دلم گرفته. انکه دوستش داشتم ادم باگذشتی بود حتی ازمن هم گذشت. سه شنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۲ 14:37 bita. طراح : ص دف. سلام خوش اومدید من بیتا هستم امیدوارم که ازوبم خوشتون بیاد. نه زیبایم ونه عروسکی. ونه محتاج نگاهه توکه صورت های رنگی رامی پرستی. طراح : ص دف. آنچ ه گ ذشت. دوس ت جونی ا.
love - عاشقانه
http://www.rosva211.blogfa.com/post/19
رسم زمونه : تو چشم میذاری من قایم میشم .اما تو یکی دیگه رو پیدا میکنی. فقط کسی معنی دل تنگی را درک می کند که طعم وابستگی را چشیده باشد. پس هیچوقت به. کسی وابسته نشو که سر انجام آن وابستگی دلتنگیست. دفترم راباز میکنم اولین صفحه و اولین جمله حکایت ازرفتنت دارد به صفحات. میکنم تمام صفحات دیگررا از نبودنت از غم دوریت از چشم انتظاریم واز امید. پر کرده ام تنها یک برگ سفید باقی مانده برگی که برای امدنت خالی. یاد گرفتم که عشق با تمام عظمتش 3-2 ماه بیشتر زنده نیست یاد گرفتم که عشق یعنی فاصله. طراح : ص دف.
love - داستان عاشقانه ی دخترک عاشق
http://www.rosva211.blogfa.com/post/18
داستان عاشقانه ی دخترک عاشق. دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد. پسر قدبلند. بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود. اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این. عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را. در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر. را گرم می کرد. او که. ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک. جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و. چشمانش به باریکی یک خط می شد. به شش تا رسید...
love - اس ام اس های عاشقانه
http://www.rosva211.blogfa.com/tag/اس-ام-اس-های-عاشقانه
اس ام اس های عاشقانه. بعد از رفتنش موهایم را از ته زدم خاطره ی دستانش دیوانه ام کرد. کاش بودی و میفهمیدی وقت دلتنگی یک آه چه وزنی دارد! لطفاهی نپرس دلتنگی چه معنی دارد؟ دلتنگی معنی ندارد. درد دارد. اسم های تو موبایلم رو به اسم تو تغییر دادم. حالا هرروز بهم زنگ میزنی. یکبار هم نه ، چند بار ، تازه تغییر صداهم میدی. من که میدونم تو هم دلت تنگ منی. همیشه در ریاضیات ضعیف بودم. سالهاست دارم حساب میکنم چگونه من بعلاوه ی تو ، شد فقط من . . . با اینکه ازم دوری اما هر وقت دستمو میزارم رو قلبم ، میبینم سر جاتی!
love - داستان عاشقانه ی قرار
http://www.rosva211.blogfa.com/post/23
داستان عاشقانه ی قرار. پارک، کلاغها را میشمردم تا بیاید. سنگ. میانداختم بهشان. میپریدند، دورتر مینشستند. کمی بعد دوباره. برمیگشتند، جلوم رژه میرفتند. ساعت از وقت قرار گذشت. نیامد. نگران،. کلافه، عصبی شدم. شاخهگلی که دستم بود س ر خ م کرده داشت. طاقتم طاق شد. از جام بلند شدم ناراحتیم را خالی کردم سر کلاغها. را هم انداختم زمین، پاسار ش کردم. گ ند زدم بهش. گلبرگهاش ک نده،. پخش، لهیده شد. بعد، یقهی پالتوم را دادم بالا، دستهام را کردم تو. جیبهاش، راهم را کشیدم رفتم. نرسیده به در پارک، ص داش از پشت سر. سلام خوش...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
زخم خورده -
http://www.zendegitohi.blogfa.com/post/138
هیچوقت نفهمیدم اونی که دوسش دارمو چه جوری نگه دارم . . ؟ وقتی خیلی خیلی خیلی کوچیک بودم ، شیشه شیرم رو خیلی دوست داشتم! برای همین هیچوقت از خودم جداش نمی کردم و همیشه تو دستم بود ، اما یه روز از دستم افتاد و شکست . اونوقت فهمیدم اونی که دوسش دارمو نباید همش تو دستم بگیرم چون ممکنه از دستم بیفته و بشکنه! یکم بعد از اون ، توت فرنگی رو خیلی دوست داشتم ، برای همین یه شب توت فرنگی هامو با خودم بردم تو تخت خوابم که پیش خودم بخوابن! اما صبح ک بیدار شدم دیدم همه ی توت فرنگیام له شدن! اونوقت فهمیدم ب اونی ک دوسش ...
زخم خورده -
http://www.zendegitohi.blogfa.com/post/152
قد بالای 180، وزن متناسب ، زیبا ، جذاب و . این شرایط و خیلی از موارد نظیر آنها ، توقعات من برای انتخاب همسر آینده ام بودند. توقعاتی که بی کم و کاست همه ی آنها را حق مسلم خودم میدانستم . چرا که خودم هم از زیبائی چیزی کم نداشتم و میخواستم به اصطلاح همسر آینده ام لا اقل از لحاظ ظاهری همپایه خودم باشد . تصویری خیالی از آن مرد رویاهایم در گوشه ای از ذهنم حک کرده بودم ، همچون عکسی همه جا همراهم بود . تا اینکه دیدار محسن ، برادر مرجان یکی از دوستان صمیمی ام به تصویر خیالم جان داد و آن را از قاب ذهنم بیرون کشید.
زخم خورده -
http://www.zendegitohi.blogfa.com/post/145
باز هم که رفتی و تنهایی من سر به فلک کشیده است. باز هم که نیستی و اشکهایم سیل مانند مرا به زیر کشیده است. باز هم که سوختی و باز برای شمع شدن پشیمان شده ام. باز هم که یادت امانم را بریده است. باز هم که غصه دارم در قلب تاریکم از نبود تو. باز هم که نمیشنوم صدای دلنشینت را در خانه سوت و کورم. باز هم که گم شدی در خاطره ها وچشمم از دیدن عکس تو سیر نمیشود. سالهاست که رفتی ولی هر روز اینها را تکرار میکنم. شاید بشنوی ،بفهمی،احساس کنی. در واقعیت نه ولی انتظار امدنت در خوابم را که میتوانم داشته باشم. ﻧ ﺑﺁﻳ ﺩ ﺁﮦ ﻛﺷﻳﺩ.
زخم خورده -
http://www.zendegitohi.blogfa.com/post/142
من پریا23ساله وعشقم فرهاد27 سال. سال 88داشگاهی که دوست داشتم تورشته موردعلاقم قبول شدم. دانشگاه طباطبایی روانشناسی بالینی. تااون روزسرم تودرس وکتاب بودوالبته تودوران دبیرستانم یه تصادف. کردم که باعث شدچندتا جراحی داشته باشم وهمین باعث شده بودکه به. هیچ جنس مخالفی فکرنکنم،وارد دانشگاه شدم ترم اول خیلی خوب. گذشت وکم کم داشت ترم دومم شروع میشه بااینکه دوروبرم. پرازپسربود حتی نمیدیمشون چه برسه به فکرکردن بهشون خلاصه. هرروزداشت میگذشت ومن کسی توزندگیم نبودودوستام که با عشقشون. آره دلم پروازکرده بود. اونروزیکی...
زخم خورده -
http://www.zendegitohi.blogfa.com/post/147
آشفتگے هاے ذهن پریشان من. ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ آن هاﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺪﺍﺭﻣﺸﺎﻥ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ . ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻭ ﺑﻮﯼ ﺣﻠﻮﺍﯼ ﺧﯿﺮﺍﺕ. ﯾاد ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺭﻓﺘﻪ . ﻃﻌﻢ ﺗﻠﺦ ﯾﮏ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﻗﻬﻮﻩ ﻓﻮﺭﯼ. ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻭ ﭘﺮﺳﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﻫﺪﻑ. ﻏﺮﺑﺖ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﻭ ﺣﻠﻖ ﺁﻭﯾﺰ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﮏ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﻩ ﺍﺯ ﺗﯿﺮ ﭼﺮﺍﻍ ﺑﺮﻕ . ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ. ﮔ ﺰﮔ ﺰ ﮐﺮﺩﻥ ﺯﺧﻢ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﻫﺎ. ﺷﻮﺭﯼ ﺍﺷﮏ ﻫﺎ . ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﻫﺎی ﺯﯾﺎﺩ. ﻭ ﭘﺎ ﺩﺭ ﻫﻮﺍ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻣﯿﺎن این همه ﺧﺎﻃﺮﻩ . پنجشنبه است و . دلم گرفته است کاش بودی ! دوشنبه بیست و ششم خرداد 1393 5:33. ɪʼᆻ ɩǫʂţ ŵɪţʜǫǔţ ȳǫǔ.
زخم خورده -
http://www.zendegitohi.blogfa.com/post/144
اولش زیر بار نرفتم. یه چند مدتی چت کردیم بعدش مخالف میل باطنیم شمارمو بهش دادم. هر روز بی توجه تر میشدم و اون وابستهتر. تا اینکه یه روز با بغض گفت نرجس من تورو واسه دوستی دو روزه نمیخوام. گفتم خب که چی؟ گفت یعنی میخوام برای همیشه کنارم باشی. گفتم فعلا زوده برای این حرفا. گفت من امسال دارم برای کنکور میخونم. در ضمن 4 ماهه باهمیم کجاش زوده؟ ازم خواست بهش یه فرصت بدم منم اینکارو کردم. کم کم سعی کردم بهش دل ببندم. هر روز بیشتر دلبسته میشدم. کم کم ازش خوشم میومد. دیگه نمیتونستم زیاد بهش بزنگم. اما علی قبول نک...
زخم خورده -
http://www.zendegitohi.blogfa.com/post/154
بی تو دنیا بر سرم آوار شد. بین ما هر پنجره دیوار شد. درد عاشق بودن ما ریشه داشت. رفتن و مردن علاج کار شد. آنکه اول نوشدارو مینمود. بر لب ما زهر نیش مار شد. عیب از ما بود از یاران نبود. تا که یاری یار شد دل ز دل بیزار شد. عاقبت با ناله سوداگران. عشق هم کالای هر بازار شد. آب یکجا مانده ام دریا کجاست؟ مردم از بس زندگی تکرار شد. سه شنبه بیست و هفتم خرداد 1393 5:22. ɪʼᆻ ɩǫʂţ ŵɪţʜǫǔţ ȳǫǔ. سلام علیرضاهستم تنهایی طلب خوش اومدی به وب من .نمیگم نظر بذار میگم بخون و بفهم چی نوشتم . یا علی مدد خوش باش. و من از ویران...
زخم خورده -
http://www.zendegitohi.blogfa.com/post/149
ﻣﯿﺮﯼ ﺑﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺸﯽ . ﺩﻟﺖ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﮐﺎﺭﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ . ﺩﻟﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﮑﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﮕﻪ . ﺷﺎﯾﺪﻡ ﻭﺍﺳﻪ. ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺕ ﮔﻮﺵﮐﻨﻪ . ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﭼﯿﺰﯼ ﻫﻢ ﺑﮕﻪ . ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ . ﮔﻮﺵ ﺑﺪﻩ ﮐﺎﻓﯿﻪ . ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﯼ ، ﭼﮏ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﯽ. ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺶ پیام ﺑﺪﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ ؟ ﻣﯿﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﺶ . يه خنده ی تلخ . ﯾﻪ ﺁﻩ ﺁﺭﻭﻡ . ﺑﻐﻀﺖ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﮔﻠﻮﺕ ﺣﺒﺲ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭ ﻣﯿﮕﯽ. اون اینطوری شادتره . با خودت میگی . خوشبحالش چه خوشگل شدی .". هیچ کس ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﻧﻤﯿﺸﻪ . ﮐﻪ ﭼﯽ ﺑﻬﺖ ﮔﺬﺷﺘﻪ . ﻭ باز میخندی . همه هم میگن خوشبحالش . ولی برای...
زخم خورده -
http://www.zendegitohi.blogfa.com/post/146
پشت سرم حرف زد؟ بزار واق واق کنه. خوب معلومه مگس میره دنبال عنی. ول کن خودمو زدم به بیخیالی. با من بودن لیاقت. میخواست که تو نداشتی. این خط اینم نشون. من جاده رو هم از رفتنت پشیمون میکنم. قرار نیست دل کسیو بسوزونم . کسیو که تو زندگیم میاد اینقدر خوشبخت میکنم. که برا هر روزی که جاش نیستی به خودت لعنت بفرستی. دوشنبه بیست و ششم خرداد 1393 5:32. ɪʼᆻ ɩǫʂţ ŵɪţʜǫǔţ ȳǫǔ. سلام علیرضاهستم تنهایی طلب خوش اومدی به وب من .نمیگم نظر بذار میگم بخون و بفهم چی نوشتم . یا علی مدد خوش باش. چتر نمیخواد هوای بارونی. از زی ر ...
زخم خورده -
http://www.zendegitohi.blogfa.com/post/151
داستان عشق علی و مریم! شب عروسیه، آخره شبه،خیلی سر و صدا هست میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته،در را هم قفل کرده داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه میشه مامان بابای دختره پشت در داد میزنند:مریم،دخترم،در را باز کن مریم جان سالمی؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو میشکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ولی رو لباش لبخنده! میبینی علی بازم تونستم باهات حرف بزنم. علی من یادمه ی...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
رسوای عشق
دختری از دیار جهنم. تا ابد در دام عشق. عاشقانه ترین سکوت سرد. برگی از خاطرات مرده. تا حدودی ازقصه های قدیمی. نرم افزار اس ام اس. دستبند مغناطیسی پاور بالانس اصل. خرید گن لاغری مردانه. دوست داشتن کسی که دوست نداره مثل بغل کردن کاکتوس میمونه! هرچی محکم تر بغلش کنی بیشتر آسیب میبینی! تاريخ : جمعه سیزدهم مرداد ۱۳۹۱ 9:6 نویسنده : نازبوی. جلسه محاکمه عشق بود و عقل و قاضی ، و عشق محکوم . به. دورترین نقطه مغز یعنی فراموشی ، قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی. هر روز آرزوی دیدن چهره زیبایش را داشتی ، ای. ای کاش دل آد...
پشت دیوار سکوت
پشت دیوارهای سکوت،کلبه ای ساخته ام از جنس رسوایی. پشت دیوارهای سکوت،کلبه ای ساخته ام از جنس رسوایی. هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم.*. فکرش را هم نمی کردم. فروزنده ی شمعی باشم. که گرمی بخش کلبه ایست. امیدوارم،نور این شمع را ،تنها یک نفر دیده باشد. 34; مهمانی 3روزه (2)". 34; مهمانی 3روزه (1)". 34; بهانه ی آمدن ". 34; بی تو بسر نمی شود ". 34; حسودی ام می شود. ". 34; زیبا ترین روز بهار ". 34; بهار . ". 34; نام تو ". 34; آخرین روز های سال ". 34; زندگی یعنی. ". رسانه متخصصان و اهل قلم. 34; مهمانی 3روزه (2)".
انجمن دروغگویان
یکشنبه 9 خردادماه سال 1389 ساعت 09:57 ق.ظ. راز دل با آب گفتم تا نگوید با کسی عاقبت ورد زبان ماهی دریا شدم. راز دل با کس نگفتم چون ندارم محرمی هر که را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم. ساخت دیوار امنیتی به دور مرزها. کلمات قصار مردان دولت نهم. وزیر آموزش و پرورش :. برای نزدیک شدن به استانداردهای جهانی بهتر است زمان کلاسهای درسی را از ۳۰ دقیقه به ۵۷ دقیقه ارتقا دهیم! توضیح : زمان کلاسهای درس از دوران دبستان ما تا حالا ۹۰ دقیقه بوده است.). هیچ اختلالی در شبکه های تلفن همراه گزارش نشده است! ارسالی از مش مریم.
Røsva Skadeservice - Døgnvagt 70 25 52 25
Dette domæne er hosted af SmartWeb (w9)
Dette domæne er hosted af SmartWeb. SmartWeb CMS and Shop er blandt danmarks førende Webshop og Content Management Software. Tlf: ( 45) 43 33 17 93.
love
اس ام اس های عاشقانه. بعد از رفتنش موهایم را از ته زدم خاطره ی دستانش دیوانه ام کرد. کاش بودی و میفهمیدی وقت دلتنگی یک آه چه وزنی دارد! لطفاهی نپرس دلتنگی چه معنی دارد؟ دلتنگی معنی ندارد. درد دارد. اسم های تو موبایلم رو به اسم تو تغییر دادم. حالا هرروز بهم زنگ میزنی. یکبار هم نه ، چند بار ، تازه تغییر صداهم میدی. من که میدونم تو هم دلت تنگ منی. همیشه در ریاضیات ضعیف بودم. سالهاست دارم حساب میکنم چگونه من بعلاوه ی تو ، شد فقط من . . . با اینکه ازم دوری اما هر وقت دستمو میزارم رو قلبم ، میبینم سر جاتی!
رُسوا
Thursday, August 13, 2015. مادران آماتور و امیدوار1. در این فکر بودم که هنوز زود است برایش کتاب بخوانم. آنچنان ادیبانه و متفکر به اولین کتاب عمرش گوش کرد که عرق شرم همچنان بر پیشانی من است. Posted by رُسوا. Tuesday, July 7, 2015. حتی در خواب رویا دیدنش هم به پدرش رفته! من همچنان امیدوارانه به دنبال نشانه ای از خودم در این آدمک کوچولو میگردم . روزها در هم سرریز میکنند و بچه به زودی یکماهه میشود. از این همه که گذشت چیزی یادم نیست و باز همه اش یک طور خوبی تا ابد ثبت است. شروعش دو چشم سیاه خیره. تا به حال مر...
دل دیوونه
روز به روز دورتر. نوشته شده در پنجشنبه یازدهم آذر ۱۳۸۹ساعت 15:8 توسط ستاره. برای رهگذر خاطره بود. و آن رهگذر خسته. نوشته شده در دوشنبه هشتم آذر ۱۳۸۹ساعت 20:2 توسط ستاره. ک ا ش . . . آدم فکر می کند تمام می شود ولی. برای آدم می ماند. روی طاقچه ی دلش. نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۸۹ساعت 0:37 توسط ستاره. که از توان حرفهایم بیرون است. نوشته شده در دوشنبه نوزدهم مهر ۱۳۸۹ساعت 2:11 توسط ستاره. وقتی که از تو حرف می زنم. همه فعل هایم ماضی هستند. ماضی خیلی خیلی بعید . . . کمی نزدیک تر بنشین. به دریا پیوست .
باید که سـپر باشم پیش همه پیکان ها
باید که سپر باشم پیش همه پیکان ها. نامه های من به پسر کوچکم. یادمان باشد به دل کوزه آب که بدان سنگ شکست. بستی از روی محبت بزنیم. تا اگر آب در آن سینه پاکش ریزند. یادمان باشد فردا حتما. ناز گل را بکشیم. حق به شب بو بدهیم. و نخندیم دگر به ترک های دل هر گلدان. وبه انگشت نخی خواهم بست. تا فراموش نگردد فردا. و بدانم که شبی خواهم رفت. و شبی هست که نباشد پس از آن فردایی. دلم به تنگی کوچه های قدیمی است. معماران هم می نویسند. پشت شیشه های کثیف. عشق مرداب ( خواهر زنم). چرکولک های یک گلابی. اولین غم و آخرین نگاه.
رسوای زمانه
Hossein Ronaghi Blog : http:/ www.ronaghi.me/. وبلاگ واقعیت های زندگی. نوشته های است از آنچه که در ذهن یک جوان ایرانی می گذرد و من سید حسین رونقی ملکی (زاده ۱۴ تیر ۱۳۶۴ در ملکان) فعال حقوق بشر، فعال دانشجویی و وبلاگ نویس هستم ؛ آموخته ام ، ببینم ندیده ها را ، بشنوم نشنیده ها را ، بدانم ندانسته ها را ، بفهمم دوست داشتن ها و تنفرها را ، تصمیم بگیرم ، عمل کنم و محکم بایستم . یک وبلاگ نویس ایرانی هستم ، بدون هیچ گرایش سیاسی و حزبی در دفاع از آزادی بیان و حقوق بشر فعالیت می کنم . حافظ می گوید : (. هم نامیده ش...
رسواترین عاشق
FOR ALL REAL LOVER MAN OR WOMAN. به نام خداوند خدای. مسافر جاده بی کسی. همه آهم همه دردم. بهترین سروده ی عشق. چه ساده گم شدم. اس ام اس انبوه. و اما امروز . هدف "و اما امروز." : نگارش تجربیات مهم هر روز در این ستون. و اما امروز . تاريخ : چهارشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۰ 10:22 نویسنده : rosvaa. دیدم بود و نبودم واسه هیچ کس مهم نیست. کفتم برای خودم که مهم هستم. پس سلام به خود خودم. تاريخ : یکشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۴ 15:21 نویسنده : rosvaa. تمرین آدم بودن . و اما امروز . پنج شنبه 10 بهمن ماه 1392. از حاله کی باخبره؟