SABER65TX.BLOGFA.COM

roozegareasheghi.blogfa.com

روزگار عاشقی - کی باورش میشه!!!!!!!!!!!!!!

http://www.roozegareasheghi.blogfa.com/post/9

صبح ساعت 7 پا شدم رفتم سر کار، دل دل می کردم ظهر بشه، نمی دونم چرا؟ تصمیم به زنگ زدن نداشتما ولی دلم هول داشت. ساعت 12 بود ، دیگه تحمل نداشتم ، زدم بیرون، خواستم برم خونه ، من خیلی تنبلم عادت به پیاده روی ندارم ، ولی اون روز خواستم پیاده برم ، به روی خودم نمی آوردم ولی می خواستم پیاده برم چون سر راهم مخابرات بود. آره می خواستم بهش بزنگم ولی نمی دونستم چرا؟ به مخابرات رسیدم، چشامو بستم و ازش گذشتم ، یه کم که رفتم جلو برگشتم بدون فکر رفتم تو. سلام خانم کابین 1. ببخشید مکالمه با خط . دقیقه ای چنده؟

roozegareasheghi.blogfa.com

روزگار عاشقی - لحظه جدایی

http://www.roozegareasheghi.blogfa.com/post/16

خلاصه 10 ساعت باهم بودن به اندازه یه چشم به هم زدن گذشت.منی که اون همه استرس داشتم 15 ساعت تو راه بودم.از 7 صبح هم که با لیلی سرپا بودم ولی یک ذره هم خسته نشده بودیم.لحظه جدایی فهمیدم که آره. من و لیلی عاشق همیم. عشق میتونه ویرون کنه ،میتونه بسازه.عشق ما رو ساخت.به امید دیدار تا سال بعد. نوشته شده در سه شنبه یکم فروردین ۱۳۹۱ساعت 1:3 توسط امیرحسین و لیلی. سلام ما این وبلاگ و ساختیم تا روزگار عاشقی مونو با شما قسمت کنیم. به امید اینکه خوشتون بیاد. امیر حسین ، لیلی. هر چي ز جز هيچ چيز. گ ل ه میش ہ بے تآب.

roozegareasheghi.blogfa.com

روزگار عاشقی - لحظه دیدار

http://www.roozegareasheghi.blogfa.com/post/15

قرار شد امیر حسین 16 اردیبهشت 89 بعد از 11 ماه بیاد و من ببینمش، ساعت 3/30 راه افتاد ، وای خدا جونم دل تو دلمون نبود ، این چه حس عجیبی بود؟ بدجور حالم بد بود ، استرس شدید وای ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی. شب تا صبح و هر دومون بیدار بودیم ، امیر ساعت 5/30 صبح رسید ، قرار بود من 7 برم از خونه بیرون ، از ساعت 6 پا شدم حاضر شم ، وای داشتم سکته می کردم ، تپش قلبم به نهایتش رسیده بود ، امیر می زنگید آرومم کنه ، ساعت7. هرچه نزدیک تر می شدم حالم بدتر می شد ، به خدا قلبم از سینم داشت در می اومد. به مقصد که رسیدیم، کلی را ...

roozegareasheghi.blogfa.com

روزگار عاشقی - بعد حرفیدن 40 دقیقه ای....

http://www.roozegareasheghi.blogfa.com/post/10

بعد حرفیدن 40 دقیقه ای. خدا حافظی کردیم.با خودم درگیر بودم.راستش تو اون 40 دقیقه فک کنم دوست دخترمم پشت خط اومن ولی جواب ندادم.آخه واسه چی؟ عجب بی جنبه ا بودمااا:-D. خلاصه با خودم درگیر بودم.ولی نمی خواستم از دستش بدم .نمیخواستم بره.شما که نمیدونین. امیدوارم خدا هر بنده ای رو که خیلی دوسش داره دختری مثل لیلی نصیبش کنه.صداقت و پاکی موج میزنه تو صداش. ازون روز شد که خودآگاه من مثلا عاشق یکی بود و ناخود آگاهم واقعا عاشق لیلی. نوشته شده در شنبه بیستم اسفند ۱۳۹۰ساعت 20:16 توسط امیرحسین و لیلی. امیر حسین ، لیلی.

roozegareasheghi.blogfa.com

روزگار عاشقی - یکی دیگه از بهترین روزای عمرم

http://www.roozegareasheghi.blogfa.com/post/19

یکی دیگه از بهترین روزای عمرم. بهم گفتی برو ایستگاه. من رفتم.زنگ زدیوگفتی تا ۱۰ بشمر تا برسم.واقعا میشمردم.ذوق داشتم.تز ۱ تا ۱۰ از ۱۰ تا ۱ و دوباره از ۱ میشمردم که سر ۶ دیدمت.واااای چه لحظه ای بود.الانم چشام کیبوردو نمیبینه و پر اشکه.برات دست تکون میدادم متل بچه ها.توام برام دست تکون دادی. بهم گفتی خب تو صف وایمستادی.جواب دادم دیوونه موقعی که من بودموکسی نبود که تو صف باشم.سوار شدیم.متل همیشه . دوستای عزیز اشک امونم نمیده.دع کنین برا لیلی جونم که همیشه خوب خوب باشه.بعدا ادامشو مینویسم.فداتون.

roozegareasheghi.blogfa.com

روزگار عاشقی - دلم واست تنگه

http://www.roozegareasheghi.blogfa.com/post/14

جونم براتون بگه که وقتی فهمیدم امیرحسین دوست دختر داره می خواستم بی خیالش شم که نشد ، چون نه اون می خواست بره نه من. تصمیم گرفتیم مثه دو تا دوست معمولی باشیم ، تابلو بود که نمی تونستیم، من اگه قبول کردم واسه این بود که دوریش عذابم می داد. نمی خوام زیاد از چیزای بد بد بگم فقط اینو میخوام امیرم اینجا بخونه و بدونه که:. امیر جونم خیلی سخت بود شنیدن حرفات راجع به اون ، خیلی سخت بود تحمل گریه هات واسه ی اون ، داغون کننده بود شنیدن این جمله که ای کاش زودتر می اومدی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی تو زندگیم. نوشته شده ...

roozegareasheghi.blogfa.com

روزگار عاشقی

http://www.roozegareasheghi.blogfa.com/1391/06

یکی دیگه از بهترین روزای عمرم. دوست دارم براتون از یه روزایی که گذشتو . از لحظه دیدارمون جلو بانک صادرات تا لحظه جداببمون همونجا. بقیه رو تو ادامه میگموبرو که پشیمون نمیشیییی. نوشته شده در دوشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۱ساعت 0:52 توسط امیرحسین و لیلی. سلام دوستای عزیزم.بیشتر از ۶ ماهه که نیومدم.ببخشین. امیر حسینم.شهریور ماهه ۹۱،نود و یکی که زیاد خوب شروع نشد برام. بریم ادامه مطلب تا باهاتون درد دل کنم. نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۱ساعت 17:27 توسط امیرحسین و لیلی. به امید اینکه خوشتون بیاد.

roozegareasheghi.blogfa.com

روزگار عاشقی

http://www.roozegareasheghi.blogfa.com/1391/01

سلام دوستای عزیزم.امیرحسینم.سال نوی شما دوستان عزیز مبارک.چند سال بیشتر به ساعت تحویل نمونده .سر سفره هفت سینتون مارو فراموش نکنین. نوشته شده در سه شنبه یکم فروردین ۱۳۹۱ساعت 1:3 توسط امیرحسین و لیلی. سلام ما این وبلاگ و ساختیم تا روزگار عاشقی مونو با شما قسمت کنیم. به امید اینکه خوشتون بیاد. امیر حسین ، لیلی. هر چي ز جز هيچ چيز. یه دختر با یه عالمه سوال. گ ل ه میش ہ بے تآب. دختر ب احال بیکار. کنار میام بات دنیا. ღ ღتنهاترین تنهاღ ღ.

roozegareasheghi.blogfa.com

روزگار عاشقی - یه پرش 8،9 ماهه

http://www.roozegareasheghi.blogfa.com/post/11

یه پرش 8،9 ماهه. نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 12:10 توسط امیرحسین و لیلی. سلام ما این وبلاگ و ساختیم تا روزگار عاشقی مونو با شما قسمت کنیم. به امید اینکه خوشتون بیاد. امیر حسین ، لیلی. هر چي ز جز هيچ چيز. یه دختر با یه عالمه سوال. گ ل ه میش ہ بے تآب. دختر ب احال بیکار. کنار میام بات دنیا. ღ ღتنهاترین تنهاღ ღ.