SAD-SAL-TANHAI.BLOGFA.COM

saznemez.blogfa.com

ماگیرسه - از زبان چشم هایی که غم را فریاد میزنند...

http://www.saznemez.blogfa.com/post/16

از زبان چشم هایی که غم را فریاد میزنند. از تمام اجزای صورت من چشم ها را از همه بیشتر دوست دارم. چشم ها همه چیز را نشان نمی دهند اما می شود رویشان حساب کرد. مثلا اگر فقط چشم های کسی را ببینی نمی توانی چهره اش را از روی چشم هایش حدس بزنی اما حالتش را می شود با یک نگاه فهمید. با یک نگاه می فهمی چشمی که رو به رویت است در اعماقش غم دارد، غصه دارد، هزار غصه ی نگفته دارد. با یک نگاه می فهمی چشمی که سبز بود صاحبش را مغرور کرده یا فروتن. با یک نگاه می فهمی آن چشم درشت قهر کرده یا دارد قاه قاه میخندد.

harfayemamoli.blogfa.com

دیالکتیک تنهایی Dialectic of Solitude

http://www.harfayemamoli.blogfa.com/9207.aspx

دیالکتیک تنهایی Dialectic of Solitude. ای که در فصل خزان بینی مرا با پشت خم/ این زمستانم مبین ما هم بهاری داشتیم. نوشته شده در دوشنبه ۲۲ مهر۱۳۹۲ساعت ۱۳:۸ بعد از ظهر توسط Tahereh. نوشته شده در شنبه ۲۰ مهر۱۳۹۲ساعت ۱۹:۱۷ بعد از ظهر توسط Tahereh. نوشته شده در شنبه ۱۳ مهر۱۳۹۲ساعت ۱۶:۳۴ بعد از ظهر توسط Tahereh. نوشته شده در شنبه ۶ مهر۱۳۹۲ساعت ۱۴:۱۲ بعد از ظهر توسط Tahereh. نوشته شده در چهارشنبه ۳ مهر۱۳۹۲ساعت ۱۶:۵ بعد از ظهر توسط Tahereh. نوشته شده در سه شنبه ۲ مهر۱۳۹۲ساعت ۱۲:۵۱ بعد از ظهر توسط Tahereh.

harfayemamoli.blogfa.com

دیالکتیک تنهایی Dialectic of Solitude

http://www.harfayemamoli.blogfa.com/9210.aspx

دیالکتیک تنهایی Dialectic of Solitude. ای که در فصل خزان بینی مرا با پشت خم/ این زمستانم مبین ما هم بهاری داشتیم. اول از همه بگم تمام نوشته های این وبلاگ از این به بعد رمزی خواهند بود چون نوشته ها خصوصی تر میشن رمز این پست و پست قبلی یکیه اما از بعدیش به بعد نه. نوشته شده در شنبه ۲۸ دی۱۳۹۲ساعت ۱۴:۲۳ بعد از ظهر توسط Tahereh. نوشته شده در دوشنبه ۱۶ دی۱۳۹۲ساعت ۱۸:۵۴ بعد از ظهر توسط Tahereh. سلاااااااااااااااااااام و دروووووووود و دوصد دروووووووود :دی. سریع رفتم تو نت دیدم واقعا راسته روز جمعه فوت کرده بود ب...

harfayemamoli.blogfa.com

دیالکتیک تنهایی Dialectic of Solitude - PosTt 173

http://www.harfayemamoli.blogfa.com/post-223.aspx

دیالکتیک تنهایی Dialectic of Solitude. ای که در فصل خزان بینی مرا با پشت خم/ این زمستانم مبین ما هم بهاری داشتیم. سلام بچه ها خیلی وقته پست ننوشتم واقعا معذرت میخوام هم سرم شلوغ بود هم نت هم که هستم بازم وقتشو نمیکنم از دست فیس بوک. اتفاق که زیاد افتاده. ای بابا چرا من دست و دلم به نوشتن نمیره؟ هی میخوام بنویسم ولی نمیشه! یک روز بعد اینکه خاستگارا رفتن یه دختره زنگ زده بود خونمون و به مامانم گفت شماره طاهره جونو بده کارش دارم واسه پروژه کامیپوتر! این ازین قضیه دیگه چی بگم؟ اها غروب روز قبل تاسوعا هم زهرا...

harfayemamoli.blogfa.com

دیالکتیک تنهایی Dialectic of Solitude

http://www.harfayemamoli.blogfa.com/9208.aspx

دیالکتیک تنهایی Dialectic of Solitude. ای که در فصل خزان بینی مرا با پشت خم/ این زمستانم مبین ما هم بهاری داشتیم. کامنتاتون یکی از یکی بهتر همتون بهم لطف داشتین بعد اینکه پستو گذاشتم شاید یک ساعت بعدش خونواده ی پسره زنگ زدن که باز بیان اوندفه که اومده بودن جلو همشون جواب منفی رو داده بودم اما موقعی که میرفتن باباش به بابام گفته بود دو سه روز دیگه خبرشو بدین . وای حتی باورم نمیشد یعنی پسرشون رو نیاورده بودن؟ خدایی دادم رفته بود هوا به مامانم بیچاره میتوپیدم که این چه وضه خواستگاری رفتنه؟ ساعت 1و نیم اومدن...

harfayemamoli.blogfa.com

دیالکتیک تنهایی Dialectic of Solitude - PosTt 175

http://www.harfayemamoli.blogfa.com/post-228.aspx

دیالکتیک تنهایی Dialectic of Solitude. ای که در فصل خزان بینی مرا با پشت خم/ این زمستانم مبین ما هم بهاری داشتیم. سلام بچه ها باز سرو کله ی من پیدا شد با یه عالمه حرف :دی. یعنی الان از خودم بی معرفت تر رو کره زمین ادم نمیشناسم :( چرا این شکلی شدم؟ چرا من اینجاها نیستم؟ یه عالمه حرف دارم برا گفتن که باید فکر کنم که ببینم از کجا یادم بیاددد. والا دوستام منو میشناسن من که نمیدونم کی هستن ولی راجعبه اون دوستی که برام سیدی کنسرتو اورد. امیدوارم توجیح شده باشن اون غریبه ها که چرت میگفتن :). بعضی وقتاهم منو اذی...

saznemez.blogfa.com

ماگیرسه - خداحافظ!

http://www.saznemez.blogfa.com/post/24

با خودم می گویم لابد خستگی آن قدر دل و جرئت دارد که مرا از پا در بیاورد. لابد من هم آن قدر ضعیف هستم که از خودم و سرنوشتم دست بشویم! پس با خودم می گویم بیخیال! هر چه بادا باد! اما وقتی یک جای کار پایت بلنگد و صاف بیفتی توی چاهی که خودت عمیق وارانه(؟ کنده بودی، می فهمی خستگی آن قدر ها زورش زیاد نیست. این تو بودی که با وجود خستگی چاه کندی! از خواب بیدار می شوی! داشتم سعی می کردم خودم را قانع کنم. دانشگاه، دانشگاه است دیگر! مگر فرق می کند کدام داشنگاه باشی؟ از خودم می ترسیدم. تنظیمات و دیگر امکانات.

saznemez.blogfa.com

ماگیرسه - ای خدا

http://www.saznemez.blogfa.com/post/20

70 درصد گسسته و تراز 7575 اش و 82 درصد زبان و تراز 7169 اش خوشحالم کند یا ناراحت شوم از 7 درصد دین و زندگی با تراز 3862اش؟ پن: چه خاکی بریزم تو سرم آخه؟ نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم دی ۱۳۹۲ساعت 17:52 توسط ثمین(نوا). وب من بیابان برهوتی است که شاید هر وقت دلم تنگ تنگ میشود، آپ می شود. همین! ماگیرسه هم نامی است از دل دیار من. یعنی خسوف. نوری در اتاق زیر شیروانی. خرده سنگ های آسمانی. بوی سیب میدهی دختر :). شب تا همیشه ماه. سیمای زنی سی ساله. ثانیه ها پیر می شوند. سنگ را ستاره ها ماهی می کنند.

saznemez.blogfa.com

ماگیرسه - غم مخور!

http://www.saznemez.blogfa.com/post/19

اسلحه به دست ایستادم و اسلحه را نشانه گرفتم به سمت نا کجا آباد. خشابش پر است از تیرهایی مثل عذاب،سرافکندگی،خستگی،نا امیدی، تنهایی و زجر. اما انگار من خاصیت "اسلحه ربایی" دارم. لوله ی اسلحله ناخود آگاه می چرخد سمت من! من باید تمام زورم را جمع کنم و بر این خاصیت مزخرف "اسلحه ربایی" خودم غالب شوم. وگرنه اسلحه نا خود آگاه می چرخد سمت من و من هم ناخودآگاه به خودم شلیک میکنم! هر شش گلوله را! آن وقت نقش بر زمین می شوم و اسلحه پوز خند میزند! می گویم من برنده می شوم یا اسلحه؟ وب من بیابان برهوتی است که شاید هر وق...